عبدالمک کریم امرالله
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۱۳:۱۰، ۶ نوامبر ۲۰۲۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۲ سال پیش) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید. |
نام | .عبدالملك كريم امرالله | ||
---|---|---|---|
محل تولد | مانينجائو در سوماترا | ||
تولد | 17 فوریه 1908 | ||
دین | اسلام | درگذشت | فوریه 1908 |
حَمْكا ، حَمْكا، انديشمند، نويسنده، مفسر و رهبر اسلامى اندونزيايى. حاجى عبدالملك كريم امراللّه (حمكا) در محرّم 1326/17 فوريه 1908 در خانوادهاى مذهبى در ناحيه مانينجائو در سوماترا به دنيا آمد. پدرش، حاجى كريم امراللّه معروف به حاجى رسول، از علماى اصلاحطلب و نامدار زمان خود بود (يوسف، ص 59، يادداشتها، ش 1؛ ريدل، ص 216). حمكا تحصيلات خود را در مدرسهاى سنّتى آغاز كرد كه فاقد امكانات مدارس جديد بود و دانشآموزان سنهاى گوناگون در يك كلاس مىنشستند و بدون امتحان، مدارجِ تحصيلى را طى مىكردند (نوئر، ص 45).
حمكا سپس در مدرسه ثوالب ــ كه پدرش، حاجى رسول، از مدرّسان اصلى آن بودــ به تحصيل ادامه داد. اين مدرسه از نظام آموزشى جديد بهره مىبرد و در عرصه سياسى نيز فعال بود. دانشآموزان ثوالب، ضمن آشنايى با آموزههاى دينى، به يادگيرى زبان عربى مىپرداختند تا از منابع حديثى استفاده كنند (همان، ص 44، 51).
حمكا در 1303ش/1924 به جاوه رفت و با برخى رهبران سازمان محمديه*، از بزرگترين سازمانهاى اسلامى اندونزى، آشنا شد. او در 1308ش/1929 براى تكميل تحصيلات مذهبى خود به مكه رفت، اما پس از مدت كوتاهى به اندونزى بازگشت (استينبرينك، ص 129ـ130).
در آغاز دهه 1310ش/1930، حمكا به عنوان يكى از فعالان سازمان محمديه، به مناطق گوناگون اندونزى سفر كرد و به تبليغ اين سازمان پرداخت (همان، ص 131). او بعدها به عضويت كميته مركزى آن برگزيده شد. حمكا با اينكه از جوانى از اعضاى سازمان بود، استقلال فكرى خود را حفظ كرده بود و نظرش را آزادانه ابراز مىكرد. آرا و عقايد وى در سازمان محمديه بسيار مؤثر بوده است (صالح، ص 161، پانويس 120؛ يوسف، همانجا). او در همين دهه نشريه ادوارىِ پدومان مشاركت را در مدان (در شمال سوماترا) منتشر كرد كه خوانندگان بسيارى در سراسر اندونزى داشت (نوئر، ص 51؛ فدراشپيل، ص 228).
حمكا در مقابله با انديشههاى ملىگرايى ــكه بهويژه از دهه 1300ش/1920 به بعد در اندونزى رواج يافته و مورد حمايت بعضى احزاب و گروههاى اسلامى بودــ اعلام كرد كه اسلام ذاتآ كامل است و به انديشههاى تكميلى ديگرى، مانند ملىگرايى، نياز ندارد. حمكا بعدها نظر خود را درباره ملىگرايى تغيير داد و در 1318ش/1939 اعلام كرد آموزه ملىگرايى را مىپذيرد مشروط بر اينكه اين آموزه به معناى ميهنپرستى نباشد (نوئر، ص 264).
پس از استقلال اندونزى در 1324ش/ 1945، حمكا به سبب آراى خود تحت فشار قرار گرفت و حتى مدتى از رهبرى شاخه مدان سازمان محمديه كنار گذاشته شد. او در 1329ش/ 1950 به جاكارتا رفت و امام جماعت مسجد الازهر شد. حمكا در اوايل دهه 1330ش/ 1950 به عضويت حزب ماشومى* درآمد و در سالهاى 1333 تا 1338ش/ 1954ـ 1959 نماينده مجلس اندونزى بود (استينبرينك، ص 137ـ 138).
پس از انحلال ماشومى در 1339ش/ 1960، وى نيز تحت فشار قرار گرفت. در 1343ش/ 1964، به اتهام طراحى ترور سوكارنو، رئيسجمهورى وقت، دستگير و حدود دو سال زندانى شد. او در اين دوران طرح كلى خود را براى نگارش تفسير سى جلدى قرآن، با عنوان تفسيرالازهر، ترسيم كرد (همان، ص 138ـ139).
از 1345ش/1966، مجددآ امام جماعت مسجد الازهر شد. وى همچنين در دانشگاههاى اندونزى تدريس مىكرد و مجله پانجى مشاركت را نيز منتشر مىساخت (همان، ص 140).
در 1354ش/1975 به پيشنهاد سوهارتو، رئيسجمهورى وقت، مجلس علماى اندونزى تأسيس شد كه ظاهراً هدف از آن، ايجاد وحدت و انسجام در بين مسلمانان و مطرح كردن مسائل اسلامى در دولت بود. حمكا، كه در اين زمان با سازمان محمديه همكارى داشت، پس از مشورت با سازمان، رياست اين مجلس را بر عهده گرفت (رجوع کنید به همان، ص 142).
حمكا در 1355ش/1976، با مطرح شدن موضوع تىمور شرقى و الحاق آن به اندونزى در مجامع بينالمللى از جمله سازمان ملل متحد، در مقالهاى ابراز داشت كه تىمور شرقى بخشى از خاك اندونزى است و نبايد اجازه داد كه كمونيستها آن را پايگاهى براى تهاجم به دين و ارزشهاى مسلمانان اندونزى تبديل كنند (وود كرافت ـ لى، ص 105).
مجلس علما، تحتتأثير آراى حمكا، كوشيد براى مبلّغان مسيحى محدوديت ايجاد نمايد و در 1360ش/ 1981 فتوا دادكه مسلمانان نبايد در مراسم مسيحيان شركت كنند، كه اين امر اعتراضاتى در پى داشت. پس از بالا گرفتن اختلافات حمكا و وزير امور دينى، حمكا در 29 ارديبهشت 1360/19 مه 1981 استعفا كرد. وى حدود دو ماه بعد، يعنى در 2 مرداد 1360 / 24 ژوئيه 1981، درگذشت (استينبرينك، ص 142).
حمكا درصدد ايجاد تحول در آموزش اسلامى در اندونزى، بهويژه در زمينه تفسير قرآن و قوانين اسلامى، بود. در تفسير قرآن مىكوشيد بين تفسير مأثور و تفسير به رأى توازن برقرار نمايد و در زمينه قوانين اسلامى نيز درصدد تقويت اجتهاد بود. آرا و تفاسير وى از قرآن و مباحثى همچون قضا و قدر و جبر و اختيار، با آثار انديشمند مصرى محمد عبده*، شباهت بسيارى دارد (يوسف، ص 41، 59؛ صالح، ص 156). تفسير وى پس از چاپ با استقبال بسيارى رو به رو شد و به زبانهاى مالزيايى و تايى نيز ترجمه گرديد (فدراشپيل، ص 229).
آثار
- سبارية
- ليلى والمجنون
- تحت أستار الكعبة
- غرق السفينة فن در وتك
- السيد المدير
- أخذها خالها
- العدل الإلهي
- الهجرة إلى ديلي
- المطرود أو بسبب الفتنة
- الجيل الجديد
- في انتظار دقات الطبول
- في وادي الحياة
- التشمس في الأرض المقدسة
- التجوال في وادي النيل
- على ضفة دجلة
- أربعة أشهر في أمريكا
منابع
- Howard M. Federspiel, Islam and ideology in the emerging Indonesian state: the Persatuan Islam (Persis), 1923 to 1957, Leiden 2001;
- Deliar Noer, The modernist Muslim movement in Indonesia: 1900-1942, Oxford 1978;
- Peter G. Riddell, Islam and the Malay-Indonesian world: transmission and responses, Honolulu 2001;
- Fauzan Saleh, Modern trends in Islamic theological discourse in 20th century Indonesia: a critical survey, Leiden 2001;
- Karl Steenbrink, "Hamka (1908-1981) and the integration of the Islamic ummah of Indonesia", Studia Islamika: Indonesian journal for Islamic studies, vol.1, no. 3 (1994);
- Carlien Patricia Woodcroft-Lee, "From Morocco to Merauke: some observations on the shifting pattern of relationships between Indonesian Muslims and the world Islamic community, as revealed in the writings of Muslim intellectuals in Indonesia", in Islam in Asia, vol.2, ed. Raphael Israeli and Anthony H. Johns, Jerusalem: Magnes Press, 1984;
- Milhan Yusuf, "Hamka's method in interpreting legal verses of the Qur'an", in Approaches to the Qur'an in contemporary Indonesia, ed. Abdullah Saeed, Oxford: Oxford University Press, 2005.