حسن بن عبدالرحمن السقاف
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۲:۳۶، ۲۱ نوامبر ۲۰۲۱؛
حسن بن عبدالرحمن بن عبید الله السقاف (1333 - 1406 ق) نویسنده، شاعر، فقیه و واعظ حضرمی بود. او به عنوان عضو اولین انتخابات مجلس شعبی در جمهوری دموکراتیک خلق یمن در رژیم سابق شد. او همچنین یکی از اعضای انجمن نویسندگان یمن بود. او بداهه در موضوعات مختلف شعر می گفت . بیشتر اشعارش عاشقانه و حماسی بود. وی مجموعه شعری به نام «عبر وعبرات» دارد.
نسب
حسن بن عبد الرحمن بن عبید الله بن محسن بن علوی بن سقاف بن محمد بن عمر بن طه بن عمر بن طه بن عمر الصافی بن عبد الرحمن المعلم بن محمد بن علی بن عبد الرحمن السقاف بن محمد مولى الدویلة بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبید الله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین بن علی بن أبی طالب و علی همسر فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله است .
وی سی و پنجمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.
تولد و تربیت
وی در سال 1333 هجری شمسی در روستای ذی سابه از روستاهای دره حضرموت به دنیا آمد و تحصیلات خود را در رشته قرآن کریم، علوم دینی، زبان عربی و هنرهای آن در شهر قم گذراند . سیون به دست پدرش مفتی حضرموت عبدالرحمن بن عبید الله السقاف و تعدادی از شیوخ شهر سیون. او از آغاز زندگی به شعر و ارتباط اولیه با مکاتب ادبی مدرن و چهره های آنها علاقه داشت. رفت و آمد او از اوایل جوانی بین شهرهای یمن باعث شد تا با تعدادی از شخصیت های ادبی و سیاسی آشنا شود. آشنایی او با دید وسیع ملی، دانش و اقتباس از مسائل زمان خود را غنا بخشید.
آثار علمی
وی با همکاران خود از شاعران شهر سیون (کلوپ قلم علمی) را که فعالیت های ادبی و علمی بسیاری داشت، از اواسط قرن چهاردهم هجری قمری تأسیس کرد و روزنامه مکتوبی با عنوان (الصحیفه) منتشر کرد. در سال 1943 هجری قمری اولین کتاب او با عنوان (ولدین ساحل) منتشر شد که شامل شعر راه شمشیر او بود که از نظر برخی منتقدان از شعرهای پیشرو در شعر نو عربی به شمار می رفت. او تعدادی از اشعار خود را در روزنامه دختر الجزیره منتشر کرد و در فعالیت های ابوالطیب المتنبی در عدن مشارکت داشت.
در سال 1948 هجری قمری نمایشنامه ای منظوم از سوی مطبوعات دختر الجزیره با عنوان (به فلسطین) برای او صادر شد و با کمک دوستش استاد احمد جابر عفیف و دیگران آن را روی صحنه نمایش الجزیره عرضه کرد. مدرسه حدیده و اجرا توسط دانش آموزان آن در حضور امام احمد . در این نمایش از امام خواسته شد تا در دفاع از ملت و جلوگیری از تشکیل کشور برای اسرائیل نقش شرافتمندانه ای ایفا کند تا جایی که خود را به جهاد در ارتش یمن برای دفاع از فلسطین بسپارد که امام در پاسخ فرمودند: او در هر دوی آنها تلاش کرد.
وی چند سالی در حجاز اقامت گزید و در این مدت به شغل معلمی پرداخت و در نهضت فرهنگی شهر جده مشارکت داشت و به عنوان سردبیر در روزنامه سعودی المنحل مشغول به کار شد و در سال 1964 به وطن بازگشت. آگهی. او یکی از برجسته ترین مشارکت کنندگان در تأسیس و احیای شعبه اتحادیه نویسندگان یمن در حضرموت بود.
فعالیت های سیاسی
در اواسط قرن بیستم پس از میلاد تحت تأثیر افکار انقلابی بود و با شورشیان 48 دوستی صمیمی داشت و شهریور یکی از بهترین دوستان وی رئیس جمهور جمال جمیل بود به طوری که استوده قبل از اعدام در صنعا توسط امام احمد خاطرات خود را در دست دارد .
وی پس از بازگشت از حجاز با سخنرانی خود در راهپیمایی های گسترده ای که خود رهبری می کرد به روشنگری آگاهی ملی و دعوت به استقلال و ساختن کشور یمن کمک کرد و در حماسه منظوم خود نیز شور و هیجانات خود را بیان کرد. از اعراب) که در سال 1967م. هنگامی که بخش جنوبی میهن پس از استقلال خود، با اتخاذ سوسیالیسم، سیاست مستقل از شمال کشور را در پیش گرفت ، مترجم خود را به دفاع از ارزش های دین مبین اسلام از جایگاه خود به عنوان نماینده ولی فقیه در دستور کار قرار داد. مجلس مردمی، معلم، خطیب و خطیب در مجالس مذهبی و اجتماعی.
تالیفات
وی تالیفات متعددی به رشته تحریر درآورده است که از جمله مهمترین آنها می توان به مجموعه شعر «آن سوی و گذر»، کتابی با عنوان «تولدهای زبانی» و نمایشنامه «جزیره عمو هیزم» در عربی سازی برخی واژه ها اشاره کرد. با زبان عربی بیگانه هستند.
وفات
او تا روز وفاتش در روز جمعه 27 محرم الحرام 1406 هجری قمری برابر با 11 اکتبر 1985 میلادی به عنوان معلم در دبیرستان سیون مشغول به کار شد. عده ای از شاعران از جمله شاعر احمد الشامی، شاعر سالم زین بهمید و دیگران بر وی ناله کردند.