حسن بن عبدالرحمن السقاف
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۰:۲۵، ۲۲ نوامبر ۲۰۲۱؛
حسن بن عبدالرحمن بن عبید الله السقاف (1333 - 1406 ق) نویسنده، شاعر، فقیه و واعظ حضرمی بود. او به عنوان عضو اولین انتخابات مجلس شعبی در جمهوری دموکراتیک خلق یمن در رژیم سابق شد. او همچنین یکی از اعضای انجمن نویسندگان یمن بود. او بداهه در موضوعات مختلف شعر می گفت . بیشتر اشعارش عاشقانه و حماسی بود. وی مجموعه شعری به نام «عبر وعبرات» دارد.[۱]
نسب
حسن بن عبد الرحمن بن عبید الله بن محسن بن علوی بن سقاف بن محمد بن عمر بن طه بن عمر بن طه بن عمر الصافی بن عبد الرحمن المعلم بن محمد بن علی بن عبد الرحمن السقاف بن محمد مولى الدویلة بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبید الله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین بن علی بن أبی طالب و علی همسر فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله است .
وی سی و پنجمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.
تولد و تربیت
وی در سال 1333 هجری شمسی در روستای ذی أصبح از روستاهای وادی حضرموت به دنیا آمد و تحصیلات خود را در رشته قرآن کریم، علوم دینی، زبان عربی و شاخه های مختلف آن در شهر سیئون نزد پدرش مفتی حضرموت عبدالرحمن بن عبید الله السقاف و تعدادی از شیوخ شهر سیون گذراند. او از آغاز زندگی به شعر و مکاتب ادبی مدرن و چهره های ادبی علاقه داشت. رفت و آمد او از اوایل جوانی بین شهرهای یمن باعث شد تا با تعدادی از شخصیت های ادبی و سیاسی آشنا شود. آشنایی و دید وسیع او نسبت به مسایل ملی و قومی و مسائل زمانه ، دانشش را غنا بخشید.
آثار علمی
وی با همکاران خود از شاعران شهر سیون از اواسط قرن چهاردهم هجری قمری (کلوپ قلم علمی) را که فعالیت های ادبی و علمی بسیاری داشت، تأسیس کرد و روزنامه مکتوبی با عنوان (الصحیفه) منتشر کرد. در سال 1943 هجری قمری اولین کتاب او با عنوان (ولائد الساحل) منتشر شد که شامل شعر «درب السيف» او بود که از نظر برخی منتقدان از شعرهای پیشرو در شعر نو عربی به شمار می رفت. او تعدادی از اشعار خود را در روزنامه «فتاة الجزيرة» منتشر کرد و در فعالیت های ابوالطیب المتنبی در عدن مشارکت داشت.
در سال 1948 هجری قمری نمایشنامه ای منظوم با عنوان (إلی فلسطین) از او توسط مجله «فتاة الجزيرة» چاپ شد و با کمک دوستش استاد احمد جابر عفیف آن را روی صحنه نمایش مدرسه حدیده با اجرای دانش آموزان آن مدرسه در حضور امام احمد عرضه کرد. در این نمایش از امام احمد خواسته شد تا در دفاع از ملت فلسطین و جلوگیری از تشکیل کشور اسرائیل نقش شرافتمندانه ای ایفا کند تا جایی که خود را به جهاد در ارتش یمن برای دفاع از فلسطین بسپارد که امام هر دو پیشنهاد را پذیرفت و در این راه تلاش بسیار کرد.
وی چند سالی در حجاز اقامت گزید و در این مدت به شغل معلمی پرداخت و در نهضت فرهنگی شهر جده مشارکت داشت و به عنوان سردبیر در مجله «المنهل السعودية» مشغول به کار شد و در سال 1964 به وطن بازگشت. او یکی از برجسته ترین مشارکت کنندگان در تأسیس و احیای شعبه انجمن نویسندگان یمن در حضرموت بود.[۲]
فعالیت های سیاسی
در اواسط قرن بیستم پس از میلاد تحت تأثیر افکار انقلابی بود و با انقلابی های «48» و «سپتامبر» دوستی صمیمانه ای داشت و یکی از بهترین دوستان وی رئیس جمهور جمال جمیل بود به طوری که قبل از اعدامش در صنعا توسط امام احمد مذاکرات خاص خود را به امانت به حسن عبدالرحمن سپرد.
وی پس از بازگشت از حجاز با سخنرانی خود در راهپیمایی های گسترده ای که خود رهبری می کرد به روشنگری و آگاه سازی ملی و دعوت به استقلال و ساختن کشور یمن پرداخت و در مجموعه شعر حماسی خود با عنوان (دولة العرب) که در سال 1947 میلادی چاپ شد شور و هیجانات خود را بیان کرده است . هنگامی که پس از استقلال یمن بخش جنوبی کشور ، سیاست مستقل از بخش شمالی کشور ، با مبنای سوسیالیسم را در پیش گرفت ، به عنوان عضو مجلس الشعب الأعلى، معلم و خطیب در مجالس مذهبی و اجتماعی ، خود را برای دفاع از ارزش های دین مبین اسلام وقف کرد.
تالیفات
وی تالیفات متعددی به رشته تحریر درآورده است که از جمله مهمترین آنها می توان به مجموعه شعر «عبر وعبرات»، وكتاب بعنوان «مواليد لغوية»، و نمایشنامه ای با عنوان «جزيرة العم حزام» در عربی سازی برخی واژه های غیر عربی اشاره کرد.
وفات
او تا روز وفاتش در روز جمعه 27 محرم الحرام 1406 هجری قمری برابر با 11 اکتبر 1985 میلادی به عنوان معلم در دبیرستان سیئون مشغول به کار بود. عده ای از شاعران از جمله شاعر احمد الشامی، شاعر سالم زین بهمید و دیگران در فراق او مرثیه گفتند .