خطیب شربینی

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۶ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۴۰ توسط S.m.salehi.kh (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «<div class="wikiInfo">پرونده:شربینی.jpg|جایگزین= حسن بصری|بندانگشتی|یکی از مهمترین آثا...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
حسن بصری
یکی از مهمترین آثارش
نام شمس الدين محمد بن أحمد الخطيب الشربيني الشافعي القاهري
نام‎های دیگر خطيب الشربيني
درگذشت 977ق

خطيب الشربيني او شمس الدين محمد بن أحمد الخطيب الشربيني الشافعي القاهري فقيه، مفسر، متكلم، النحوي، در شربين استان الدقهلية بدنیا آمد و به آن منتسب است سپس به قاهره نقل مکان کرده و تا زمان وفات در آنجا اقامت گزید.

اساتید

او از مشایخ فراوانی بهره برد ودذر علوم اسلامی چنان متبحر شد که در حیات اساتیدش اجازه فتوا و تدریس گرفت که مهمترین آنان عبارتند از:

أحمد البرلسي ملقب به الشيخ عميرة.

نور الدين المحلي.

ناصر الدين اللقاني.

جمال الدين السناني.

نور الدين الطهواني.

شمس الدين محمد بن عبد الرحمن بن خليل النشلي الكردي.

بدر الدين المشهدي.

شهاب الدين الرملي، که در مقدمه کتاب 《مغني المحتاج》او را با لقب شیخی یاد کرده است.

ناصر الدين الطبلاوي.

القاضي زكريا الأنصاري، که در مقدمه کتاب 《مغني المحتاج》او را با لقب شیخنا یاد کرده است.

سلوک

او به ورع ، تقوا ، عبادت فراوان در بن مردم مشهور بود.رسمش این بود که از اول ماه رمضان اعتکاف می کرد و تا بعد از نماز عید از مسجد بیرون نمی رفت. و هنگامی که حج را به جا می آورد تا پس از خستگی زیاد سوار نمی شد، زیرا بسیار راه می رفت و از حیوان خود پیاده می شد و در مسیر حج به مردم آداب سفر را مکرر یاد می داد و اصرار می کرد نماز تا نماز جمع و قصر را بیاموزد و در راه زیاد قرآن و غیر آن را تلاوت می کرد و در مکه روزه می گرفت . افطار را به سائل می داد و آن شب را در بیتوته می گذراند و در بیشتر شبها به نوشیدن آب زمزم بسنده می کرد و در آن زمان در جوانی بود و عدم بطالت و عدم شهرت را ترجیح می داد و به کار دنیوی اهمیت نمی داد.

او به طور مکرر به مسجد رسول خدا زیارت می کرد و در روضه شریف از پروردگارش با توجه استعانت می جست.

آثار

السراج المنير في الإعانة على معرفة بعض معاني كلام ربنا الحكيم الخبير: نوشتن آن در سال 968هـ در چهار جلد به پایان رسید[۱].

الإقناع في حل ألفاظ أبي شجاع: و آن شرحی مطول بر متن الغاية والتقريب في الفقه الشافعي ازأبي شجاع که تالیف آن در سال 972هـ- و در دو جلد چاپ شده است.

شرح شواهد القطر. در مصر به سال 1283هـ چاپ شد.

مغني المحتاج إلى معرفة معاني ألفاظ المنهاج. از مهمترین کتابها در شرح فقه شافعی است، کتاب را شامل احکام عبادات و معاملات دانسته اند. با دقت بیان، نرمی سبک و چیدمان خوب متمایز از دیگر آثار است، با شواهد فراوان بدون مقایسه با سایر مذاهب بیان شده است. شیخ محمد خطیب در مقدمه کتاب می‌گوید: «سپس برخی از یارانم از من خواستند که در مورد کتاب محی‌الدین نووی شرحی بدهم. مدتی در این مورد تردید داشتم، زیرا می دانستم که من در شان توضیح این کتاب نیستم.تا اینکه که خداوند در اول سال 959 زیارت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم را برایم میسر نمود کرد. بعد از دو ركعت نماز در حضور حضرتش استخاره كردم و از او خواستم كه كار مرا آسان كند.

پس خداوند متعال سینه ام را آرامش داد.

وقتی از سفر برگشتم و این آرامش با من همچنان همراه بود

من به شرحی از معانی روش شناسی شیخ نووی پرداختم تا آنچه پنهان است روشن شود.

این کتاب در چهار بخش تنظیم شده است که بخش اول به فقه عبادات از قبیل نماز و روزه و زکات، بخش دوم به فقه معاملات از قبیل بیع و رهن و بخش سوم به فقه احوال شخصیه می‌پردازد. مانند نکاح، طلاق و ارث، در حالی که قسمت چهارم به فقه احکام سلطنتی و فقه مجازات هایی مانند مجازات قاتل و زناکار می پردازد. در چاپخانه الميمنية مصر در سال 1308 هجری قمری در چهار جلد به چاپ رسید سپس تجدید چاپ شد.

شرح منهاج الدين في شعب الإيمان: از شيخ الإمام أبي عبد الله حسين ابن الحسن الحليمي الجرجاني الشافعي المتوفى 403 هـ، که كتابی ارزشمند در نحو و در سه جلد. تقريرات على كتاب المطول در بلاغت از تفتازاني.

نور السجية في حل ألفاظ الآجرومية.

فتح الخالق المالك في حل ألفاظ ألفية ابن مالك.

الفتح الرباني في حل ألفاظ تصريف عز الدين الزنجاني.

كتاب شرح البهجة في الفقه لابن الوردي.

رسالة في البسملة والحمد لله.

مناسك الحج.

رسالة في بر الوالدين وصلة الرحم.

المواعظ الصفية على المنابر العليَّة.

سواطع الحكم؛ وهو شرح على حكم ابن عطاء الله السكندري.

مغيث الندا شرح قطر الندى.

البدر الطالع في حل ألفاظ جمع الجوامع للسبكي.

مرگ

او در عصر 5 شنبه 8 شعبان سال 977 هـ موافق 1570م درگذشت[۲].

پانویس

  1. السراج المنير للخطيب الشربيني.القاهرة: مطبعة بولاق، 1285 هـ، ج4 ص619
  2. الخطيب الشربيني