شاخص توسعه انسانی جهان اسلام (مقاله)
شاخص توسعه انسانی جهان اسلام مقالهای است که اطلاعاتی کلی و مختصر در مورد توسعه انسانی کشورهای اسلامی ارائه میکند.
شاخص توسعه انسانی جهان اسلام
در گذشته در ارزیابی میزان توسعه یافتگی کشورها تنها ثروت اقتصادی به عنوان شاخص ملاک قرار میگرفت؛ ولی از سال 1991 میلادی سازمان ملل متحد در برنامه عمرانی خود [۱] این شاخص را تغییر داد. بر این اساس شاخص توسعه انسانی.[۲] که به صورت خلاصه HDI نامیده میشود، جدولی است تناسبی که در آن، کشورهای جهان بر اساس فاکتورهایی از جمله: درآمد سرانه واقعی، نرخ باسوادی، آموزش، بهداشت، تغذیه و امید به زندگی در بدو تولد مورد مقایسه قرار میگیرند. بر اساس این برنامه اگر برای مردم یک کشور حداکثر امید به زندگی 85 سال، و همه جمعیت آن با سواد، و میانگین تحصیلات واجدین شرایط 15 سال، یعنی در حدود لیسانس باشد، و قدرت اقتصادی سرانه مردم برابر با چهل هزار دلار در سال باشد، این کشور از لحاظ انسانی، توسعه یافته است و شاخص توسعه انسانی آن برابر یک میباشد. اما اگر در کشوری امید به زندگی 25 سال و همه مردم بی سواد باشند و قدرت اقتصادی سرانه مردم برابر با دویست دلار در سال باشد، شاخص توسعه انسانی آن کشور برابر با صفر خواهد بود. سازمان ملل متحد، بر اساس این برنامه، کشورها را از لحاظ شاخص توسعه انسانی به چهار دسته تقسیم نموده است: 1. کشورهایی که در ردههای بسیار بالای شاخص توسعه انسانی قرار دارند، کشورهایی هستند که رتبه بالاتر از 800/0 را دارا باشند. 2. کشورهایی که در ردههای بالای شاخص توسعه انسانی قرار میگیرند، کشورهایی هستند که رتبه بیشتر از 700/0 تا 799/0 را دارا باشند. 3. کشورهایی که در رده متوسط قرار میگیرند، کشورهایی هستند که رتبه بیشتر از 500/0و کمتر از 700/0 را دارا باشندو 4. کشورهایی که رتبه آنان زیر 500/0 باشد، در ردههای پایین قرار میگیرند. بر این اساس، بر اساس آنچه در سال 2018 از سوی «برنامه عمران ملل متحد» منتشر شد، کشورهای اسلامی که به لحاظ توسعه انسانی در گروه اول قرار دارند، به ترتیب شاخص بالاتر عبارتند از: قطر، برونئی دارالسلام، عربستان سعودی، بحرین، امارات متحده عربی، عمان، کویت، مالزی و قزاقستان. کشورهایی که در گروه دوم قرار دارند، به ترتیب شاخص بالاتر عبارتند از: ایران، ترکیه، آلبانی، بوسنی و هرزهگوین، آذربایجان، لبنان، الجزایر، کوزوو، اردن، تونس، مالدیو، ازبکستان، لیبی، و ترکمنستان. کشورهایی که در گروه سوم قرار دارند، به ترتیب شاخص بالاتر عبارتند از: مصر، اندونزی، فلسطین، عراق، قرقیزستان، مراکش، تاجیکستان، بنگلادش، و پاکستان. کشورهایی که در گروه چهارم قرار میگیرنند، به ترتیب شاخص بالاتر عبارتند از: سوریه، نیجریه، موریتانی، سنگال، کومور، سودان، افغانستان، جیبوتی، گامبیا، گینه، یمن، اریتره، مالی، بورکینافاسو، سیرالئون، چاد، نیجر، و سومالی. [۳] نام کشور صحرا نیز اصلاً در گزارش نیامده و لذا شاخص توسعه انسانی آن مشخص نیست. با توجه با اینکه اکثر کشورهای اسلامی در گروه سوم و چهارم قرار دارند، میتوان گفت جهان اسلام در مقایسه با پیروان سایر ادیان از نظر توسعه انسانی در وضعیت عقب ماندهای به سر میبرد. ناگفته نماند که برخی از کشورهای اسلامی به خاطر جمعیت کم و داشتن سرانه بالا که ناشی از پول نفت است رتبههای نسبتاً بالایی را کسب کردهاند و گرنه همان کشورها در بقیه جهات نمره خوبی ندارند.
مسلمانان و رسانهها
بر اساس آمارهای موجود تا سال 2002 میلادی هر هزار نفر مسلمان به 50 نسخه روزنامه یومیه، 3/6 کیلو گرم مطبوعات، 249 دستگاه رادیو و 180 دستگاه گیرنده تلویزیون دسترسی داشتهاند. در حالی که بی دینها به ازاء هر هزار نفر دارای 786 نسخه روزنامه، 5/83 کیلو گرم مطبوعات و 350 دستگاه گیرنده تلویزیون بودهاند و مسیحیان به ازاء هر هزار نفر دارای 543 دستگاه گیرنده رادیو بودهاند. وضعیت مسلمانان در دسترسی به فن آوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی نیز در سطح نازلی است، به طوری که شاخص دسترسی به فن آوریهای مذکور [۴] در کشورهای اسلامی 519/0 میباشد و این شاخص برای یهودیان900/0، بدون دینها 758/0 و مسیحیان 718/0 میباشد. بر اساس آمارها هر هزار نفر ساکنان کشورهای با اکثریت مسلمان به طور متوسط حدود 8 خط تلفن، 4 خط تلفن همراه، 3 دستگاه رایانه، و 6/115 اینترنت در اختیار دارند. این در حالی است که بالاترین میزان تلفن، تلفن همراه، رایانه و اینترنت همگی مربوط به یهودیان و بدین ترتیب بوده است: تلفن ثابت و همراه 9/45، رایانه 6/24 و اینترنت 9/163دستگاه. [۵]