فمینیسم در تونس

نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۱۰ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - 'سیاست ها' به 'سیاست‌ها')


فمینیسم در تونس به رغم تسلیم در برابر دستورالعمل‌های قدرت سیاسی و تبدیل آن به یک جنبش فمینیستی ایدئولوژیک و در بیشتر موارد یک جنبش نخبه‌گرا، به وزنه مهمی در جامعه تونس تبدیل شده و موقعیتی مرجع‌گونه در بسیاری از موضوعات مطرح شده در کشور به دست آورده است. البته تفرقه‌هایی هم در جنبش وجود دارد که ناشی از تعهد توده بانوان تونسی به اسلام می باشد. هدف از ایجاد این مقاله، اولا: آشنایی با فعالیت های این جریان در کشور تونس و ثانیا: ایجاد منبع و مرجعیت در زمینه مذکور جهت شناخت کیفیت تعامل یا مقابله با این جریان در کشور تونس است و ثالثا: ایجاد شناختی عمیق تر نسبت به میزان نفوذ و تاثیرگذاری این جریان در این کشور به صورت تخصصی برای مراکزی است که جهت فعالیت هایشان به چنین دانش میان مذهبی ای نیاز دارند. در مقاله پیش رو اطلاعاتی در زمینه های زیر از جریان سلفیت در کشور تونس ارائه گردیده است: ...

پرچم کشور تونس
جمهوری تونس
فمینیسم در تونس
زنان تونسی

جنبش های فمنیستی در تونس

ظهور واقعیِ مفهوم حقوق و آزادی‌های فمینیستی در تونس با برخی متفکران آغاز شد که از آنها به عنوان «پیشگامان جنبش اصلاحات» یاد می‌شود، که مهم‌ترین آنها «طاهر الحداد» نویسنده کتاب «إمرأتنا فی الشریعة والمجتمع» (جایگاه زنان ما در نگاه دین و جامعه) است. این دسته اندیشمندان راه را برای زنان تونس باز کردند تا بطور جدی به فکر نقش، جایگاه و حقوق خود درون خانواده و جامعه‌شان بیفتند. این فرصتی بود برای پرده‌برداری از آزار و شکنجه‌ای که علیه زنان و دختران تونسی مطابق ذهنیت و اقتدار مردسالارانه اعمال می‌شد. ستم‌هایی در سایه جامعه‌ای سنّت‌گرا که وارث آداب و رسومی توهین‌آمیز نسبت به زن، و مبتنی بر اختلاف طبقاتی بین ثروتمندان و مستمندان و درجه‌بندی افراد بر اساس تبار و یا سکونت در شهر و روستا بنا نهاده شده بود. بنابراین زن تونسی با تمام تناقضات درون خانواده و جامعه دست و پنجه نرم می‌کرد و با آن کنار می‌آمد، و در عین حال، مراقب نیروی شخصیت و استحکام ریشه‌های خود بود، و از هر راهی و با هر وسیله‌ی مبارزاتی در آزادسازی میهن از استعمار مشارکت داشت. تاریخ، بهترین شاهد بر مبارزات زنان تونس در برابر استعمار بوده است. تا حدود سال 1936 مباحث مربوط به فمینیسم فقط در حد یک بحث روشنفکرانه بود، و فراتر از تألیف کتاب و نوشتن مقاله‌های روزنامه‌ای نبود؛ زیرا این ایده‌ها که توسط پیشگامان جنبش اصلاح‌طلبی تونس پرداخته شد با مخالفت‌های شدیدی روبرو بود و هیچ حمایتی جز از گروهی اندک از روشنفکران و اندیشمندان دریافت نکرد.[۱]

نقش جریان‌های فمینیستی در آزادی دین و عقیده پیش از انقلاب

جنبش فمینیست پس از استقلال کشور، جنبشی سکولار به‌شمار می‌رود که انحصار آن با اولین هسته جریان فمینیستی اسلامی تمام شد. این تحول مورد پذیرش رئیس‌جمهور بورگیبا و متحدان مدرنیست فرانکوفونی‌اش و اکثریت زنانی که در آن دوره حاکم بر صحنه‌های عمومی بودند واقع شد. این افراد جزء نخبگان به ویژه در مناطق شهری به حساب می‌رفتند، در حالی که آداب و رسوم، سنت‌گرایی، مردسالاری، فقر و جهل هنوز در جامعه تونس به ویژه در مناطق روستایی و بیابانی موج می‌زد. در نتیجه، اصلاحات لیبرالی به درگیری‌هایی انجامید که موجب شد اتحاد زنان خدشه‌دار شود، زیرا تصویر بورگیبا با برداشتن روسری یک زن به عنوان تصویری از رهایی وی، باعث تحریک خصومت تعداد زیادی از زنانی شد که بطور کلّی، حجاب را از بخش‌های اصلی هویت خود می‌دانستند.[۲]


در ابتدای حرکت جریان های حامی زنان، اسلام محوریت داشت ولی به تدریج این جنبش ها با اسلام زاویه گرفتند و با عنوان دفاع از آزادی زنان، از هیچ اقدامی دریغ نکردند و با سیاست‌های ضد دینی همکاری بسیار نمودند.

برخی از تشکیلات فمینیستی عبارتند از:

انجمن اسلامی زنان تونس

ردّ و انکار مانع از گشایش مسیری برای جنبش فمینیستی تونس به عنوان آغازی تازه برای زنان تونسی در رسیدن به اتفاقات بهتر، نشد. بنابراین فعالیت زنان در سال 1936 با تأسیس «انجمن اسلامی زنان تونس» که به «محافل الزیتونی / مسجد الزیتونه» مرتبط بود و جز در سال 1951 مجوز نگرفت، به‌طور رسمی در تونس آغاز شد. یکی از اهداف این انجمن، هدایت دختران تونسی به سمت آموزش در چارچوب اخلاق اسلامی و نشر فرهنگ اسلامی در جامعه زنان بود.[۳]

الفرع النسائی لجمعیة الشبان المسلمین/ نادی الفتاة الإسلامیة

دو تشکّل دیگر از جنبش‌های فمینیستی در صحنه اجتماعی تونس پدیدار شد: «شاخه زنان انجمن جوانان مسلمان (الفرع النسائی لجمعیة الشبان المسلمین)» و «باشگاه دختران مسلمان (نادی الفتاة الإسلامیة)». هدف این دو تشکّل حمایت از همان رویکرد اول، یعنی تمرکز بر ضرورت آموزش دختران بود. اما فعالیت‌های آنها از اقدامات خیریه‌ای و برخی جلسات گاه‌به‌گاه تجاوز نمی‌کرد.[۴]

الاتحاد النسائی التونسی

در سال 1944، پیروزی چپ‌گرایان فرانسه پس از جنگ جهانی دوم منجر به تأسیس «اتحادیه زنان تونس (الاتحاد النسائی التونسی)» شد، که به حزب کمونیست تونس در دوره استعمار فرانسه، گرایش داشت.[۵]

الاتحاد الوطنی للمرأة التونسیة

در دسامبر 1955، گروهی از زنان شامل حدود 300 نفر، هیأتی را برای تحویل دادخواستی در 16 دسامبر 1956 به نخست‌وزیر و معاون وزیر کشور تشکیل دادند و خواستار تساوی حقوق مدنی و سیاسی خود با مردان شدند؛ همچنین داشتن حقوق کامل شرکت در انتخابات، از جمله حق‌رأی و کاندیداتوری و انتصاب یک زن در پست وزارت و ایجاد شورای عالی ملی برای زنان از دیگر مطالبات آنها بود. آنها با این حرکت، از مرجعیت اسلامی فراتر رفتند، و همین امر به سیاست‌مداران کمک کرد تا در 13 آگوست 1956 مجله «الاحوال الشخصیه» را منتشر و دو سال بعد از استقلال کشور یعنی در سال 1958 تمامی جنبش‌های فمینیستی را با تأسیس «اتحادیه ملی زنان تونس» بعنوان اولین جریان فمینیستی یک‌جا جمع کنند. آن اتحادیه هم‌اکنون «اتحادیه ملی زنان تونس (الاتحاد الوطنی للمرأة التونسیة)» نام گرفته، که خود، اصلی‌ترین سازمان زنان در تونس است.[۶]

پانویس