نیکاراگوئه
نیکاراگوئه کشوری در قاره آمریکا است که به دلیل جنگهای داخلی و بلایای طبیعی فراوانی که در آن روی داده جزو فقیرترین کشورهای نیمکره غربی به شمار میآید. پایتخت آن ماناگوآ میباشد.
نیکاراگوئه از نظر مساحت بزرگترین کشور آمریکای مرکزی است.
نیکاراگوئه | |
---|---|
نام رایج | نیکاراگوئه |
پایتخت | ماناگوآ |
تعداد جمعیت | ۶٬۲۲۳٬۰۰۰ |
دین | مسیحی |
زبان | اسپانیایی |
نیکاراگوئه از شمال با هندوراس و از جنوب با کاستاریکا همسایه است. در ساحل شرقی آن دریای کارائیب و در ساحل غربی آن اقیانوس آرام قرار دارد.
کاتولیک رومی مذهب اصلی این کشور است اما اخیراً گروههای پروتستان انجیلی در منطقه رشد کردهاند.
مهاجرت مسلمانان در اواخر قرن نوزدهم در نیکاراگوئه با تعداد متوسط اتفاق افتاد.
فرهنگ
اگر به فرهنگ کشور نیکاراگوئه دقت شود در واقع سنتهای اسپانیایی و سرخپوستی بومی به صورت دقیق آمیخته شده است و جامعهای بنیادی را شکل داده است به طوری که در فرهنگ زنده این کشور قدیمیترین نشانههای سکونت بشر رویت میشود. اینطور که مشخص است مردم این کشور علاقه زیادی به تندیسهای تاریخی دارند و سعی کردهاند که از جدیدترین شرایط در این راستا استفاده نمایند.
در فرهنگ مردم کشور نیکاراگوئه اعیاد و جریانهای موسیقی اهمیت زیادی دارد، بسیاری از جشنها در این کشور خیره کننده است و البته که این رویه بیشتر در دوران استعمار اسپانیا شکل گرفته است. صرف غذا و نوشیدنیهای محلی در این زمینه بسیار مهم است. موسیقیهای محلی در این کشور در جریانهای بومی آمریکایی رویت شده است. دورههای تسخیر آمریکایی در این کشور بر اساس نمایشنامه نویسی بررسی میشود و سازمانهای فرهنگی در این راستا بررسی میشود. زبان رسمی در کشور نیکاراگوئه نیز اسپانیایی است. گویش مردم این کشور بیشتر اسپانیایی بوده و لهجههای خوبی دارد. مردم این کشور جریانهای ادبی درستی را شکل داده است. رقصهای بومی در این زمینه بسیار مهم است. به طور کلی ادبیات در این راستا شرایط ادبی مشخصی را شکل میدهد. بزرگترین شاعران در این کشور دیده میشود و البته که پدر مدرنیسم در این کشور نیز اصول درستی دارد. رقصهای بومی در کشور نیکاراگوئه به رقصهای پایداری گفته میشود که بخشی از فرهنگ مردم این کشور محسوب میشود.
زبان و فرهنگ رسمی در این کشور بر اساس دولتهای بومی بررسی شده است مشخص است که دستههای موسیقی در این کشور رسمی شده است.زبان کشور نیکاراگوئه بسیار شیرین است.
ساختار سیاسی
ساختار سیاسی در کشور نیکاراگوئه به صورت جمهوری دموکراتیک پارلمانی است به طوری که رئیس جمهور در این کشور هم رئیس دولت و هم ریاست کشور را بر عهده دارد. رئیس جمهور در این کشور با رأی مردم و برای دورههای 5 ساله انتخاب میشود و به طور کلی رأی مردم در جریانهای سیاسی کشور نیکاراگوئه بسیار نقش دارد.
در این کشور دولت و مجلس ملی مسئول قانونگذاری بوده و البته که قوه قضاییه مستقل از آن عمل میکند. مجلس ملی در کشور نیکاراگوئه دارای 92 کرسی است و 90 نماینده از آن نیز توسط رأی مردم از روی فهرست کاندیدای پیشنهادی ارزیابی میشوند. این گروه نیز برای دورههای 5 ساله انتخاب میشوند. یک کرسی از مجلس از سوی رئیس جمهور پیشین و یک کرسی از آن نیز در انتخاب ریاست جمهوری دورههای گذشته شکل میگیرد.
جمعیت
براساس سرشماریهای انجام شده جمعیت نیکاراگوئه در سال ۲۰۱۸ حدود ۶.۵ میلیون نفر جمعیت دارد که نسبت به سال ۲۰۱۰، ۷۰۰ هزار نفر رشد داشتهاست.[۱۵] در سال ۲۰۰۵، جمعیت نیکاراگوئه ۵۴۸۰۴۰۰ نفر و در ۱۹۹۵ نیز ۴۳۵,۷۰۹۹ بود که در این دهه جمعیت ۲۰٪ افزایش پیدا کردهبود.
۹۰٪ از مردم نیکاراگوئه در لولندز اقیانوس آرام و هایلندز داخلی همجوار ساکن هستند. ۵۴٪ جمعیت این کشور شهرنشین هستند. برآوردها نشان میدهد که حدود ۸۰۰ هزار نفر از نیکاراگوئه خارج از این کشور و عمدتاً در ایالات متحده و کاستاریکا زندگی میکنند و در حرفههایی که نیاز به مهارت کمتری دارد، مشغول به کار هستند.
مستیزوها و زامبوهای نیکاراگوئهای که رنگ پوست آنها سیاه است و بومی منطقه به شمار میروند و افرادی که با نژاد اروپایی یا چند نژادی اروپایی هستند، رویهم رفته ۸۶٪ جمعیت این کشور را تشکیل میدهند؛ به گونهای که ۸۰٪ جمعیت کشور را مستیزوها و زامبوها تشکیل داده و ۶٪ آن را افرادی با نژاد اروپایی که بیشتر اسپانیایی، آلمانی، ایتالیایی و فرانسوی هستند، شامل میشوند.
در قرن نوزدهم، اقلیتی بومی در منطقه وجود داشت، اما این گروه نیز عمدتاً جذب فرهنگ رایج و حاکم مستیزو–زامبو شدند. نیکاراگوئه، به ویژه در قرن نوزدهم، شاهد گروهی از مهاجرت مردم ملتهای اروپایی به خود بود. به ویژه، شهرهای شمالی استیل و ماتاگالپا، نسل چهارمی از جوامع آلمانی را در خود جای دادهاند. اغلب جمعیت مستیزو و جمعیتی که دارای نژاد اروپایی هستند، در مناطق غربی کشور، مثل شهرهای ماناگوآ، گرانادا و لئون زندگی میکنند.
حدود ۹٪ جمعیت نیکاراگوئه را سیاهپوستان یا آفریقایی-نیکاراگوئهایها تشکیل میدهند که بیشتر در ساحل کارائیب یا اقیانوس آتلانتیک که دارای جمعیت پراکندهای است، زندگی میکنند. جمعیت سیاهپوست عمدتاً دارای اصلیت آنتیلی هستند و اخلاف کارگرانی هستند که طبق تعهدات و قراردادهایی اغلب از جامائیکا و هائیتی و در زمانی که نیکاراگوئه تحتالحمایه انگلیس بود، به این کشور آورده شده بودند. پس از پاناما، نیکاراگوئه بیشترین جمعیت سیاهپوستان را در میان کشورهای آمریکای مرکزی دارد. همچنین، تعداد کمتری از گاریفوناها که مردمی با نژاد مختلط کاریبی، آنگلولن، کانگولیس و آراواک هستند، در این کشور زندگی میکنند.
۵٪ باقیمانده متشکل از افراد تک نژادی ساکنان بومی کشور است. جمعیت نیکاراگوئه در دوران قبل از کلمبیا شامل مردم نیکارائو ناهوآت زبان از ناحیه غرب بود و نام این کشور نیز از آنها گرفته شدهاست و همچنین شش گروه نژادی دیگر، از جمله میسکیتوها، رماها، و مردم سومو که در سواحل کارائیب ساکن بودند. در حالیکه از مردم اصیل نیکارائو فقط تعداد اندکی ماندهاست، اما قضیه مردم کارائیب کاملاً متفاوت است. در سالهای میانی دهه ۹۰ و قرن ۲۰، دولت استان زلایا را به چند قسمت تقسیم کرد، که نیمه شرقی کشور به دو منطقه خودمختار تقسیم شد و در داخل نظام جمهوری به آفریقاییهای بومی منطقه حق خودمختاری محدود اعطا شد.
تایوانیها و هان چینیها در نیکاراگوئه تقریباً ۸۰۰۰ نفر بودند. اقلیتها به زبان اسپانیایی تکلم میکنند و با این حال زبانهای مورد استفاده اجداد خود را نیز حفظ کردهاند.
نیکاراگوئه امنترین کشور آمریکای مرکزی
باوجود باندها و شورشیان مسلح سابق و فعلی، نیکاراگوئه کمترین آمار قتل را در میان کشورهای آمریکای مرکزی دارد. در واقع نیکاراگوئه جزء کشورهایی است که کمترین نرخ قتل را روی زمین دارند. نکته ی جالبی که وجود دارد این است که نیکاراگوئه جمعیت زندانیان بسیار کمیدارد و ارتش آن هم بسیار کوچک است. با وجود اینکه کمتر از۳۰ سال از جنگ داخلی آن میگذرد، به نظر نمی رسد جنایتکاران زیادی داشته باشد. برای مقایسه نگاهی به کشورهای همسایه آن بیندازید. کاستاریکا یک مقصد گردشگری پرطرفدار است با این حال نرخ جرم و جنایت و قتل در آن تقریبا بالاست.
مذهب
کاتولیک رومی مذهب اصلی این کشور است اما اخیراً گروههای پروتستان انجیلی در منطقه رشد کردهاند. در سواحل کارائیب جوامع افراطی پیرو کلیسای انگلیکان و مذهب موراویان وجود دارد.
آماری که در سال ۱۹۹۵ گرفته شده، نشان میدهد که وابستگی مذهبی به شرح زیر بودهاست:
کاتولیک رومی ۹/۷۲٪،
کلیسای انگلیکان ۱/۱۵٪،
موراویان ۵/۱٪،
کلیسای اسقف ۱/۰٪ و
سایر مذاهب ۹/۱٪ بوده و میزان افراد غیر مذهبی نیز ۵/۸٪ بودهاست.
مسلمانان نیکاراگوئه
مهاجرت مسلمانان در اواخر قرن نوزدهم در نیکاراگوئه با تعداد متوسط اتفاق افتاد. اکثریت جمعیت مهاجر فلسطینی مسلمان بودند. مهاجرت یکی از بزرگترین امواج مهاجرت به آمریکای مرکزی بود. البته تعداد دقیق فلسطینیان در دسترس نیست.
این موج اولیه مهاجران به سرعت ریشههای اسلامی خود را از دست داده و در میان مردم محلی ترکیب شدند، که اغلب با تصویب میراث مسیحی به دلیل ازدواج و فشارهای دولت بود. در نقاط مختلف طی سالهای 1890 تا 1940 نیکاراگوئه و بسیاری دیگر از کشورهای آمریکای لاتین قوانینی وضع کردند و یا دستوراتی صادر کردند که ورود اعراب را محدود میکند. اقامت اعراب را که در حال حاضر در کشور حضور دارند ممنوع و گسترش را محدود میکند.. اما گرایش به اسلام نسبت به اولی بیشتر نبود. این گروه تحت تأثیر دو واقعه مهم در نیکاراگوئه قرار گرفتند: زلزله 1972 نیکاراگوئه و انقلاب نیکاراگوئه در سال 1979. آخرین و کوچکترین گروه مهاجران در اوایل دهه 1990 بود. بسیاری از اینها مهاجرانی بودند که به نیکاراگوئه بازمیگشتند و از آن زمان در آمریکای شمالی یا فلسطین، از میراث مسلمان خود آگاهی بیشتری یافته بودند. این مهاجران همچنین دارای هویت اسلامی قویتری نسبت به گروههای قبلی بوده و امکان بیداری اسلامی توسط جامعه را فراهم میآورند.