ابن اثیر
ابوالحسن علی بن محمد بن محمد ابن اثیر (م، ۶۳۰ ق) ملقب به عزالدین، محدث و مورخ ادیب اهل تسنن بود. وی صاحب دو کتاب مهم تاریخی به نام اسدالغابه فی معرفة الصحابه و الکامل فی التاریخ است.
نام | عزالدین بن اثیر |
---|---|
نامهای دیگر | ابن اثیر، ضیاءالدین نصرالله بن محمد
ابن اثیر جزری، ضیاءالدین ابن اثیر جزری، نصرالله بن محمد ابن الاثیر الجزری، ضیاءالدین |
زادروز | ۱۱ مه ۱۱۶۰م/ ۴ جمادیالاولی ۵۵۵ق |
زادگاه | در جزیره ابن عُمَر (اکنون شهر مرزی میان سوریه و ترکیه) |
وفات | مه ۱۲۳۳م / شعبان ۶۳۰ق موصل |
آرامگاه | صحن مطهر کاظمین فعلی |
آثار | المثل السائر فی ادب الکاتب و الشاعر (دار الکتب العلمیة) الوشی المرقوم فی حلّ المنظوم |
معرفی مجدالدین ابن اثیر
مجدالدین ابوالسعادات مبارک بن محمد بن محمد بن عبدالکریم بن عبدالواحد شیبانی جزری معروف به مجدالدین ابن اثیر (544-606 ق) یکی از سه فرزند محمد شیبانی جزری و نویسنده کتاب «النهایه فی غریب الحدیث» است که اینان در علوم اسلامی به ویژه در ادبیات عرب، تاریخ اسلام و صحابه شناسی و حدیث شناسی نقش و تاثیر به سزایی داشتند.
وی برادر عزالدین ابن اثیر صاحب کتاب «اُسد الغابه و الکامل فی التاریخ» است. او در جزیره ابن عمر (ما بین دجله و فرات) تولد و رشد یافت و پس از بیست سالگی به شهر موصل رفته و در آن دیار جایگاه رفیعی یافت و کتابهای خود را در همانجا تالیف نمود و از این طریق شهرت پیدا کرد. او در موصل به خدمت امیر مجاهدالدین درآمد و پس از او در خدمت عزالدین محمود و نورالدین ارسلانی بود. او قبل از اقامت در موصل به قصد تحصیل دانش حدیثی به بغداد[۱] نیز مسافرت کرده و در موصل درگذشت.
جایگاه مجدالدین ابن اثیر
مجدالدین در فقه[۲] و حدیث متخصص بود و به ادبیات عرب و علوم قرآن تسلط کافی داشت مذهب او شافعی بود و علمای اهل سنت او را از محاسن روزگار دانسته و او را در دینداری به عنوان ضرب المثل ذکر کرده و گفتهاند که بر طریق مستقیم ملازمت داشت. و این سخن به معنای این است که در مذهبش پیرو عقاید اهل سنت بود و از عقاید شیعه پیروی نکرده است. او به گفته برادرش عزالدین ابن اثیر در اصولَیْن (یعنی اصول فقه و علم کلام) متبحر بود.
اساتید مجدالدین ابن اثیر
اساتید مهم وی عبارت بودند از: یحیی بن سعدون قرطبی (م 567 ق)، سعید بن دهّان، عبدالله بن احمد بن محمد طوسی، خطیب شهر موصل، ابوالفرج عبدالمنعم حّرانی (م 596 ق) و عبدالوهاب بن سکینه صوفی شافعی (م 607 ق).
شاگردان مجدالدین ابن اثیر
مهمترین شاگردان او نیز عبارت بودند از: فرزند خودش ابوالفتح محمد شهابالدین (م 596 ق)، فخرالدین بن بخاری (م 646 ق) و تاجالدین عبدالمحسن بن محمد حامض.
افراد همنام مجدالدین ابن اثیر
لقب ابن اثیر در مورد سه تن از علمای اهل سنت مشترکاً بکار میرود. این سه تن عبارتند از:
- مجدالدین مبارک (فرزند ارشد) نویسنده کتاب النهایه فی غریب الحدیث و الاثر،
- عزالدین علی (فرزند وسط) که کتابهای الکامل فی التاریخ و اسدالغابه را نوشته است،
- ضیاءالدین نصرالله (برادر کوچکتر) که کتاب المثل السائر فی ادب الکاتب و الشاعر را نوشته است.
این سه برادر به نام فرزندان اثیر (ابناء الاثیر) معروف هستند و نباید میان آنها و کتابهایشان اشتباه شود. دو برادر نخست یعنی مجدالدین و عزالدین به عنوان محدث و مورخ معروف شدهاند و ضیاءالدین نیز به عنوان ادیب، کاتب و شاعر شهرت یافته است. اما مجدالدین مبارک - صاحب این شرح حال - در سایر علوم اسلامی مثل فقه و اصول فقه، کلام، تفسیرو لغت (ادبیات) نیز تبحر و تسلط کافی داشت.
کتابهای مجدالدین ابن اثیر
او تقریبا در همه زمینههای علوم اسلامی[۳] کتابهای مهم و حائز اهمیت تدوین و تالیف کرده که برخی از آنها امروزه در دست بوده و برخی دیگر مفقود گشته است. از مهمترین کتابهای او میتوان به این موارد اشاره کرد:
1- النهایه فی غریب الحدیث و الاثر.
2- الانصاف فی الجمع بین الکشف و الکشاف، که کتابی در مقام محاکمه و قضاوت درباره مطالب دو کتاب تفسیری مهم اهل سنت، یعنی تفسیر الکشف و البیان معروف به تفسیر ثعلبی، و تفسیر«الکشاف» معروف به تفسیر زمخشری معتزلی میباشد.
3- جامع الاصول السته فی احادیث الرسول. این کتاب در واقع بازنویسی و تدوین جدیدی از کتابهای شش گانه مهم اهل سنت در زمینه حدیث است که او همه احادیث صحاح سته را غیر از کتاب سنن ابن ماجه در آن گردآوری کرده است. او این کتاب را بر اساس کتاب رزین بن معاویه اندلسی تدوین کرده و زیاداتی را نیز بر آن افزوده است.
4- المختار فی مناقب الاخیار
5- تجرید اسماءالصحابه
6- مثال الطالب فی شرح طوال الغرائب. او این کتاب را پس از تالیف کتابش النهایه فی غریب الحدیث تالیف کرده و در آن به شرح احادیث طولانی و متوسط پرداخته است که در آنها الفاظ و تعابیر غریب زیادی به کار رفته است.
7- کتاب تفسیرقرآن که در چهار مجلد بوده است. [۴]
منابع
عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر و داربیروت، 1385 ق، ج 1، مقدمه ناشرین و ج 12، صص 113 و 288.
عزالدین ابن اثیر، اسدالغابة، بیروت، دارالفکر 1409 ق، ج1، مقدمه محقق.
ابن کثیر، البدایة و النهایة، بیروت، دارالفکر، 1407 ق، ج 13، ص 54.
شمسالدین ذهبی، تاریخ الاسلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، چ 2، 1413 قم، ج 43، ص 226.
ابن العماد حنبلی، شذرات الذهب فی أخبار من ذهب، تحقیق الأرناووط، بیروت دار ابن کثیر، 1406 ق، ج 7، ص 42 به بعد.
خیرالدین زرکلی، الأعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، چ 8، 1989 م، ج 5، ص 272 به بعد.
یاقوت حموی، معجم الأدباء، تحقیق احسان عباس، بیروت، دارالغرب الاسلامی، 1414 قم، ج 6، ص 238.
جمالالدین ابوالمحاسن ابن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و قاهره، مصر، وزارة الثقافة و الارشاد القومی، بی تا، ج 6، ص 198.
پانویس
- ↑ ر. ک:مقاله بغداد
- ↑ ر. ک:مقاله فقه
- ↑ ر. ک:مقاله علوم اسلامی
- ↑ معرفی مجد الدین ابن اثیر - مکارم شیرازی https://makarem.ir ›...