جزولی

نسخهٔ تاریخ ‏۴ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۷ توسط Smhasanizadeh (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «جزولی‌ ، محمد ، كنیه‌اش‌ ابوعبداللّه‌، صوفی‌ و فقیه‌ قرن‌ نهم‌. شاخه ج...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

جزولی‌ ، محمد ، كنیه‌اش‌ ابوعبداللّه‌، صوفی‌ و فقیه‌ قرن‌ نهم‌. شاخه جزولیه‌، از طریقت‌ شاذلیه‌، به‌ او منسوب‌ است‌.

پیشینه

نسب‌ او در برخی‌ منابع‌ به‌ صورت‌ محمد بن سلیمان‌ بن داوود بن بِشر آمده‌ [۱] ولی‌ سركیس‌ [۲] نسب‌ او را محمد بن عبدالرحمان‌ بن ابی‌بكر سلیمان‌ ذكر كرده‌ است‌. وی‌ احتمالاً در 806 در قبیله جزوله‌ از طوایف‌ بربر، در سوس‌ مراكش‌ به‌ دنیا آمده‌ است‌ [۳].

هجرت از مراکش

جزولی‌ همراه‌ برادرش‌ به‌ حفظ‌ قرآن‌ و تحصیل‌ فقه‌ مالكی‌ و عربی‌ و حساب‌ پرداخت‌ [۴]. در 35 سالگی‌ به‌ فاس‌ رفت‌ و وارد مدرسه صفّارین‌ شد. در آن‌ زمان‌، در پی‌ نزاعی‌ بین‌ دو گروه‌ از قبیله او، قتلی‌ صورت‌ گرفت‌ كه‌ هیچ‌كس‌ مسئولیت‌ آن‌ را نپذیرفت‌ و نزدیك‌ بود نزاعی‌ دیگر درگیرد. جزولی‌، برای‌ جلوگیری‌ از این‌ امر، خود را قاتل‌ معرفی‌ نمود و مطابق‌ عرفشان‌ نفی‌ بلد شد. وی‌ به‌ قصد طَنجِه‌ از شهر بیرون‌ رفت‌ و از راه‌ دریا به‌ شرق‌ مسافرت‌ نمود و احتمالاً چهل‌ سال‌ در مكه‌، مدینه‌ و بیت ‌المقدّس‌ به‌ سر برد [۵]. در مكه‌ ازدواج‌ كرد و به‌ تدریس‌ و افتا پرداخت‌ [۶]،

بازگشت به مراکش

سپس‌ به‌ مراكش‌ بازگشت‌ و با استفاده‌ از كتابهای‌ كتابخانه قرویین‌، كتاب‌ دلایل‌ الخیرات‌ را نوشت‌. آنگاه‌ وارد طریقت‌ شاذلیه‌ شد، خلوت‌ گزید و چهارده‌ سال‌ در آن‌ طریقت‌ به‌ سیروسلوك‌ پرداخت‌ [۷]. وی‌ در آخرین‌ سفرش‌ به‌ اَسفی‌/ سفی‌ ، بندری‌ در مغرب‌، پیروان‌ بسیاری‌ پیدا كرد، به‌گونه‌ای‌ كه‌ حاكم‌ شهر نگران‌ شد و او را از شهر بیرون‌ راند. گفته‌اند كه‌ حاكم‌ شهر، با این‌ گمان‌ كه‌ جزولی‌ خود را همان‌ مهدی‌ موعود خوانده‌ است‌، وی‌ را مسموم‌ كرد. درباره تاریخ‌ وفات‌ او اختلاف‌نظر وجود دارد [۸] اما غالباً آن‌ را 870 دانسته‌اند [۹].

شهرت

جزولی‌ را نخبه دهر و وحید عصر و احیاگر شریعت‌ در مغرب‌ [۱۰] و یكی‌ از هفت‌ ولی حامی‌ مراكش‌ دانسته‌اند كه‌ طریقت‌ جدیدی‌ به‌وجود آورد كه‌ عضویت‌ در آن‌ منوط‌ به‌ بیعت‌ با شیخ‌ و خواندن‌ كتاب‌ دلایل‌ الخیرات‌ با خلوص‌ نیت‌ است‌ و اعمالی‌ از قبیل‌ صحبت‌ با شیخ‌، تلقین‌ ذكر یا حضور و همراهی‌ در جماعت‌ ضروری‌ نیست‌. چندین‌ شاخه دیگر از جمله‌ عروسیه‌، حنظلیه‌ و عیساویه‌ نیز خود را به‌ جزولی‌ منتسب‌ ساختند. در طریقت‌ جزولیه‌، همچنانكه‌ خود جزولی‌ عمل‌ می‌كرد، معمول‌ بود كه‌ حتماً بسمله‌ را چهارده‌ هزار بار و دلایل‌ الخیرات‌ را دو بار در روز و یك‌ بار در شب‌ و ربع‌ قرآن‌ را هر شب‌ بخوانند [۱۱].

یكی‌ از شاگردان‌ او به‌نام‌ عمرو بن سلیمان‌ شَیظَمی‌، معروف‌ به‌ سیاف‌، كه‌ پس‌ از مرگ‌ او ادعای‌ پیامبری‌ كرد، به‌ فكر خونخواهی‌ جزولی‌ افتاد. وی‌ جسد استادش‌ را در تابوتی‌ نهاد و پس‌ از بیست‌ سال‌ آن‌ را در منطقه حاحه‌، در محلی‌ به‌ نام‌ افوغال‌، دفن‌ نمود. سلطان‌ ابوالعباس‌ احمد (متوفی‌ 964)، ملقب‌ به‌ الاعرج‌، 77 سال‌ بعد، جسد جزولی‌ و پدر خود، سلطان‌ ابوعبداللّه‌، را كه‌ در كنار مزار جزولی‌ دفن‌ شده‌ بود، به‌ مراكش‌ منتقل‌ ساخت‌ و هر دو را در محلی‌ به‌ نام‌ ریاض‌العروس‌ دفن‌ كرد [۱۲].

آثار

از میان‌ آثار متعدد جزولی‌ در تصوف‌، این‌ عناوین‌ تاكنون‌ شناخته‌ شده‌ است‌:

  • دلایل‌ الخیرات، شامل‌ مجموعه ادعیه‌ و صلوات‌ بر پیامبر اكرم‌، توصیف‌ ضریح‌ حضرت‌ و دو قصیده‌، یكی‌ قَصیدةُ البُردَةُ الشَّریفَة و دیگری‌ قَصیدَةُ المُنفَرجَة‌ ، در حمد و ستایش‌ خداوند و نعت‌ و ثنای‌ رسول‌ اكرم‌. مؤلف‌ در مقدمه كتاب‌ ، غرض‌ از تصنیف‌ آن‌ را ثنای‌ رسول‌ اكرم‌ و بیان‌ فضائل‌ آن‌ حضرت‌ ذكر كرده‌ و برای‌ كسب‌ رضای‌ خدا و محبت‌ رسول‌ اكرم‌ آن‌ را دلایل‌ الخیرات‌ نامیده‌ است‌. حاجی‌خلیفه‌ [۱۳] این‌ كتاب‌ را نشانی‌ از نشانه‌های‌ خدا در بزرگداشت‌ نبی‌اكرم‌ می‌داند كه‌ آن‌ را در شرق‌ و غرب‌، به‌ویژه‌ در سرزمین‌ روم‌ (قلمرو عثمانی‌)، می‌خوانند.

در میان‌ نسخه‌های‌ موجود دلایل‌ الخیرات‌ نسخه شیخ‌ ابوعبداللّه‌ محمد صغیر سهیلی‌، یكی‌ از برجسته‌ترین‌ شاگردان‌ جزولی‌، معتبر است‌ و شیخ ‌محمدمهدی‌ بن احمد بن علی‌ بن یوسف‌ فاسی‌ قصوی‌ (متوفی‌ 1052) شرحی‌ به‌ نام‌ مَطالِعُ المَسرّات‌ بِجَلاءِ دَلایل‌ الخیرات‌ بر آن‌ نگاشته‌ است‌ [۱۴]. نسخه‌های‌ دیگری‌ از این‌ كتاب‌ موجود است‌ [۱۵]. دلایل‌ الخیرات‌ چندین‌ بار در قاهره‌، قسطنطنیه‌ و در 1258/1842 در سن‌پترزبورگ‌ چاپ‌ شده‌ است‌ [۱۶].

  • حزب‌ الفلاح‌ ، دعایی‌ كه‌ چند نسخه خطی‌ از آن‌ موجود است‌ [۱۷].
  • حزب‌ الجزولی‌ ، نیز معروف‌ به‌ حزب‌ سُبحان‌ الدائم‌ لایزول‌ ، كه‌ به‌ زبان‌ بومی‌ و محلی‌ مراكش‌ نوشته‌ شده‌ است‌ [۱۸].

پانویس

  1. رجوع کنید به سخاوی‌، ج‌ 7، ص‌ 258؛ باباتنبكتی‌، ج‌ 2، ص‌ 545
  2. ج‌ 1، ستون‌ 697
  3. رجوع کنید به سخاوی‌، همانجا
  4. همان‌، ج‌ 7، ص‌ 258ـ259
  5. تنبكتی‌، همانجا؛ د. اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، ذیل‌ مادّه‌
  6. سخاوی‌، ج‌ 7، ص‌ 259
  7. د. اسلام‌ ، همانجا
  8. همانجا
  9. رجوع کنید به تنبكتی‌؛ مدرس‌ تبریزی‌، همانجاها
  10. تنبكتی‌، همانجا
  11. تنبكتی‌، ج‌ 2، ص‌ 545ـ546؛ د. اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، ذیل‌ مادّه‌
  12. یفرنی‌، ص‌ ۱۸
  13. ج‌ 1، ستون‌ 759
  14. حاجی‌خلیفه‌، همانجا
  15. رجوع کنید به حسینی‌ اشكوری‌، ج‌ 3، ص‌ 45
  16. رجوع کنید به مدرس‌ تبریزی‌؛ د. اسلام‌ ، همانجاها
  17. رجوع کنید به د. اسلام‌ ، همانجا
  18. همانجا

منابع

  1. احمدبابا بن احمد تنبكتی‌، نیل‌ الابتهاج‌ بتطریز الدّیباج، چاپ‌ عبدالحمید عبداللّه‌ هرامه‌، طرابلس 1398/1989؛
  2. محمد بن سلیمان‌ جزولی‌، دلائل‌ الخیرات، دمشق : دارالایمان‌؛
  3. حاجی ‌خلیفه‌؛
  4. احمد حسینی‌ اشكوری‌، التراث‌ العربی‌ فی‌ خزانة مخطوطات‌ مكتبة آیة ‌الله‌ العظمی‌ المرعشی‌ النجفی‌ ، قم‌ 1414؛
  5. محمد بن عبدالرحمان‌ سخاوی‌، الضوء اللامع‌ لاهل‌ القرن‌ التاسع‌ ، قاهره‌: دارالكتاب‌ الاسلامی‌؛
  6. یوسف‌ الیان‌ سركیس‌، معجم‌ المطبوعات‌ العربیة و المعرّبة، قاهره‌ 1346/1928، چاپ‌ افست‌ قم‌ 1410؛
  7. محمدعلی‌ مدرس‌ تبریزی‌، ریحانة‌ الادب‌ ، تهران‌ 1369 ش‌؛
  8. محمدصغیر بن محمد یفرنی‌، نزهة ‌الحادی‌ باخبار ملوك‌ القرن‌ الحادی‌، چاپ‌ هو داس‌، پاریس‌ 1888، چاپ‌ افست‌ رباط‌؛
  9. EI 2 , s.vv. " A l-Djazuli" (by M. Ben Cheneb), "Sh a dh iliyya" (by P. Lorry).