شیخ الجفری

نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۰۹ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - ' عده ای' به ' عده‌ای')

الگو:جعبه اطلاعات اشخاص شیخ بن محمد الجفری (۱۱۳۷ - ۱۲۲۲ق) عالم دینی، مصلح اجتماعی و شاعر عارف و ازمبلغین اسلام در سرزمین هند است. او نقش مهمی در نشر و تبلیغ اسلام در جامعه مالابار (Malaybar) هند و سهم به سزایی در پیشرفت آموزش عقیده و احکام و سبک زندگی اسلامی‌داشت. همچنین در دوران رونق شعر عربی در کرالای هند فعالیت زیادی در ادبیات داشت [۱].

نسب

شیخ بن محمد بن شیخ بن حسن بن علوی بن محمد بن أبی‌بکر بن عبدالرحمن بن عبدالله التریسی بن علوی الخواص بن أبی‌بکر الجفری بن محمد بن علی بن محمد بن أحمد الشهید بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد‌الباقر بن علی زین‌العابدین بن الحسین بن امام علی بن أبی‌طالب، و علی علیه السلام، همسر فاطمه، دختر محمد صلی الله علیه و آله است.

وی سی و یکمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.

تولد و تربیت

وی در سال 1137 هجری قمری در روستای الحاوی از توابع شهر تریم از توابع حضرموت به دنیا آمد و در سایه علم و فضیلت رشد یافت و قرآن کریم را در کودکی نزد پدرش حفظ کرد. پدرش و اجدادش تا جدّ سومش علوی از امام عبدالله الحداد مبانی علمی خود را گرفته بودند و شیخ اصول علوم خود را از علمای الحاوی و تریم گرفت. او در اوایل جوانی به تجارت پرداخت و سپس به علوم دینی پرداخت و طریقه تصوف را آموخت [۲].

اساتید

از جمله اساتید علوی که از آنها بهره برد عبارتند از: [۳]

  • عبدالرحمن بن عبدالله بلفقیه
  • أخوه عبدالرحمن بن محمد الجفری
  • حسن بن عبدالله الحداد
  • عبدالرحمن بن عبدالله الحداد
  • محمد بن حامد السقاف

=شاگردان

کسانی که در مکتب روحانی او پرورش یافتند: [۴]

  • عبدالله بن أحمد باسودان
  • عمر بن عبدالرحمن البار
  • عمر بن طه البار
  • عبدالله بن علی بن شهاب‌الدین
  • حسن بن صالح البحر
  • علوی بن محمد مولی الدویله
  • أحمد بن محمد الحبشی
  • محمد صالح الریّس
  • عبدالوهاب بن عبدالقادر الویلوری
  • علی البلنکوتی
  • محیی الدین بن علی الکالیکوتی

مهاجرت به کلیکوت=

با یکی از کشتی های تجاری به شهر کلیکوت در کشور هند رفت و در سال 1159 هجری قمری به ساحل ملیبار رسید و مورد استقبال قاضی محی‌الدین بن علی و عده‌ای از سران مسلمانان آنجا قرار گرفت. او را نزد پادشاه ساموتیرا بردند و در آنجا رسما پذیرفته شد و حاکم خانه و زمینی به او داد و از او خواست در کالیکوت ساکن شود. او با هدف تبلیغ و نشر اسلام به آنجا رفت و در آنجا به اصلاح وضعیت جامعه در بعد اجتماعی، سیاسی و مذهبی علاقه‌مند بود و توانست عصبیت را از بین مردم دور کند. او با هندوها آمیخت و به امور آنان رسیدگی کرد، پس اسلام آوردند. او مساجد و مدارس دینی بسیاری را در سراسر کرالا تأسیس کرد. سپس عازم حجاز شد و در میان شهرهای آن مدتی درنگ کرد و وارد عمان و یمن و شام و مصر شد و به تریم بازگشت. او چند سال را در آنجا گذراند، سپس به کلیکوت بازگشت و با سلطان حیدرعلی و پسرش سلطان تیپو رابطه نزدیک داشت.

تالیفات

او کتاب‌هایی در تبیین عقاید اهل سنت و جماعت تألیف کرد و در حل مسائل فوری که اسلام و امت اسلامی را تحت تأثیر قرار می داد و موضوعات دیگر کتاب نگاشت، از جمله:

  • «کنز البراهین الکسبیة والأسرار الغیبیة لسادات مشایخ الطریقة الحدادیة العلویة»
  • «نتیجة أشکال قضایا مسلک جوهر الجواهریة، وبرهان سلطان مشایخ الطریقة العیدروسیة القادریة»
  • «الإرشادات الجفریة فی الرد علی الضلالات النجدیة»
  • «الکوکب الدری فی نسب السادة آل الجفری»
  • «مضاعف الرزانة»
  • «مقامات»
  • شرح قصیدة للحبیب عبدالله الحداد
  • دیوان شعر

وفات

وی در روز پنجشنبه هشتم ذی القعده سال 1222 هجری قمری درگذشت و در کنار خانه خود در کالیکات كه شهری در جنوب هند در کرالا در ساحل مالابار واقع شده است، به خاک سپرده شد و این خانه امروزه به بیت الجفری معروف است.

منابع

الملیباری, عبدالنصیر أحمد (2010). تراجم علماء الشافعیه فی الدیار الهندیه. عمان، الأردن: دار الفتح للدراسات والنشر.

پانویس

  1. السقاف, عبدالله بن محمد (1356 هـ). تاریخ الشعراء الحضرمیین. الجزء الثانی. القاهرة، مصر: مطبعة حجازی. صفحة 218.
  2. المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة (PDF). الجزء الثانی. جدة، المملکة العربیة السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 408. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 1 مایو 2020.
  3. زبارة, محمد بن محمد بن یحیى (1998). نیل الوطر من تراجم رجال الیمن فی القرن الثالث عشر. الجزء الثانی. بیروت، لبنان: دار الکتب العلمیة. صفحة 26.
  4. الحبشی, عیدروس بن عمر (1430 هـ). عقد الیواقیت الجوهریة. الجزء الأول. تریم، الیمن: دار العلم والدعوة. صفحة 527.