محمد هلال بن علی
محمّد اوسط مشهور به هلال بن علی و محمد هلال، (۱۴–۶۴ ه. ق)، فرزند بلافصل علی بن ابیطالب و نوه پیامبر اکرم میباشد. وی در شهرستان آران و بیدگل مدفون است.[۱][۲]
محمد هلال بن علی | |
---|---|
نام کامل | محمداوسط بن علی بن ابیطالب |
نامهای دیگر | محمد هلال |
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 14 ق، ۱۴ ش، ۶۳۵ م |
روز تولد | اول رمضان |
سال درگذشت | 64 ق، ۶۳ ش، ۶۸۴ م |
روز درگذشت | آخر رمضان |
محل درگذشت | آران و بیدگل |
دین | اسلام، شیعه |
زندگی
او در شب اول ماه رمضان سال ۱۴ ه.ق در مدینه به دنیا آمد و در ۲۸ رمضان سال ۶۴ ه.ق درگذشت و در محل فعلی امامزاده هلال بن علی واقع در شهر آران و بیدگل به خاک سپرده شد.[۳]
تبار و نامگذاری
محمد هلال، فرزند بلافصل علی بن ابیطالب و امامه میباشد. امامه بنت زینب ثمره ازدواج ابوالعاص بن ربیع و زینب بوده، که زینب نیز یکی از دختران رسول خداست است. پس از درگذشت حضرت فاطمه زهرا بنابر وصیتش، علی بن ابیطالب امامه را برای سرپرستی فرزندانش به عقد خود درآورد؛ بنابراین نسب محمد هلال از طرف مادر با دو واسطه به محمد میرسد.
سبب نامگذاری وی به خاطر تشبیه چهرهاش به ماه نو است که پدرش در شب ولادتش اینگونه گفتهاست:
اَلحَمدُلِله هذا هِلالً وَجهُهُ یعنی شکر خدای را که فرزندی به ما کرامت نموده که رویش همچون ماه است.
به همین مناسبت او را محمد هلال (به فارسی محمد ماه روی) نام نهادند و به هلال علی شهرت یافت.
هجرت و درگذشت
بعد از واقعه عاشورا در سال ۶۱ ه.ق زمانی که هلال بن علی و برادرش عون در طائف بودند، خبر کشته شدن حسین بن علی(ع) و یارانش به آنها رسید. آنها پس چند روز سوگواری به سوی خراسان روانه شدند و پس از ورودشان در طوس اقامت گزیدند. حاکم وقت طوس قیس بن مره، در آن زمان به طائف و بطحا رفته بود و مغیره (پسر عمویش) را جانشین خود قرار داده بود. زمانی که مغیره از ورود هلال بن علی و برادرش و گرد آمدن شیعیان دور آنها مطلع شد، قیس بن مره را از این جریان آگاه ساخت. او بلافاصله خود را به طوس رساند، لشکری مهیا ساخت و مغیره را به فرماندهی سپاهی دیگر نصب کرد و با آن دو و یارانشان به نبرد پرداخت. در این نبرد عون بن علی کشته شد.
شبانگاه، وقتی محمد هلال از کشته شدن برادرش مطلع شد با کثرت سپاه مقابل و کمی یارانش چاره در آن دید که شبانه طوس را ترک و به نقطهای دیگر مهاجرت کند.
وی پس از چند شب و روز راهپیمایی و ماندن در مکانهای مختلف به حوالی قم رسید و نام آن مکان را پرسید. کشاورزان در جواب گفتند:
«ای جوان! امروز چند وقت است که در شهر قم مصیبت است؛ زیرا که خبر آمده که امام حسین را در کربلا شهید کردند و سر او را با سرهای شهدا به دمشق بردند، امروز در قم کسی نیست که به مصیبت گرفتار نباشد و دیگر خبر آمده که محمد اشعث با شش هزار نابکار به قم میآید و این مصیبت بدتر است که اهل قم همه شیعهاند و هرکس اسم علی را میبرد، او را به قتل میرسانند.»
محمد هلال پس از شنیدن این خبر به کاشان عازم شد تا به احمدآباد کویر و پس از آن به نوشآباد رسید. در آنجا پیرمردی از وی پذیرایی کرد و سپس او به طرف آران و بیدگل حرکت نمود تا هنگام غروب بود که نزدیک حصاری رسید، و از کشاورزان نام محل را پرسید. گفتند:
«این مزرعه را آرام دشت میخوانند.» از میان آنان پیرمردی که «بابایعقوب» نام داشت که ۲۰۰ سال عمر داشت و بارها به حضور رسول خدا رسیده بود و پیرو علی بن ابیطالب(ع) بود، به وی خوش آمد گفت و از او پذیرایی کرد.[۴]محمد هلال در آن جا اقامت گزید و بارها به بابایعقوب گفت:
«ای یعقوب! تا از طائف بیرون آمدهام، دلم آرام نگرفت در هیچ جا، تا بدین جا آمدهام دلم آرام گرفت و در این مدت از هیچکس مهر و محبت ندیدم، تا این زمان از مهربانی تو دلم آرام گرفت.»
وی سه سال در آران و بیدگل بود و در آنجا به عبادت و وعظ و ارشاد دوستان و شیعیان مشغول بود. سرانجام محمد هلال در شب جمعه آخر ماه رمضان سال ۶۴ ه.ق چشم از جهان فروبست. بابایعقوب و فرزندانش، او را غسل و کفن نموده و پس از خواندن نماز میت، پیکرش را در بقعه محمد هلال که زیارتگاه اوست به خاک سپردند.
پس از سه روز بابایعقوب نیز فوت نموده و بنا به وصیتش نیمی از املاکش را وقف محمد هلال کردند و پیکرش را در پایین قبر هلال بن علی به خاک سپردند.[۵]
همایش ملی محمد هلال
نخستین همایش ملی محمد هلال بن علی با سخنرانی جعفر سبحانی ۶ خرداد ماه ۱۳۹۵ خورشیدی در قم آغاز و در امامزاده محمد هلال بن علی شهرستان آران و بیدگل پایان یافت.
در این همایش از بین ۳۰۰ اثر ارسال شده (از جمله کتاب، داستان و شعر) به دبیرخانه کنگره، مقالات برگزیده در قالب یک کتاب در قم چاپ و منتشر گردید.[۶][۷][۸][۹]