جنبشهای اسلامی در اندونزی (مقاله)
«در شرایط فعلی دوگونه جنبش اسلامی را میتوان در کشور اندونزی از هم تفکیک کرد. گونه اول جنبشهای اسلامی اصلاحگرا مانند جماعت محمدیه اندونزی به رهبری سیف المعارف، نهضت علما به رهبری مصدوقی بیدلوی و ... هستند که این گروهها و جریانات، علیرغم انتقاداتی که از وضع موجود دارند، قسمت اعظم مبانی ساختارهای سیاسی حاکم را پذیرفتهاند و چه بسا در بسیاری موارد به حکومتهای مرکزی نیز نزدیک شدهاند.»
گونه شناسی جنبشهای اسلامی در اندونزی
در شرایط فعلی دوگونه جنبش اسلامی را میتوان در کشور اندونزی از هم تفکیک کرد. گونه اول جنبشهای اسلامی اصلاحگرا مانند جماعت محمدیه اندونزی به رهبری سیف المعارف، نهضت علما به رهبری مصدوقی بیدلوی و ... هستند که این گروهها و جریانات، علیرغم انتقاداتی که از وضع موجود دارند، قسمت اعظم مبانی ساختارهای سیاسی حاکم را پذیرفتهاند و چه بسا در بسیاری موارد به حکومتهای مرکزی نیز نزدیک شدهاند.
جماعت محمدیه که بسیاری آن را نهضت امر به معروف میخوانند و نهضت العلماء اندونزی، روی هم رفته هفتاد میلیون عضو در اندونزی دارند و صدها دانشگاه و بیمارستان و هزاران مدرسه را در سراسر کشور اداره میکنند ولی با تمام اینها نسبت به بسیاری از مسائل سیاسی در کشور موضعگیری خاصی ندارند. تاکید بر دعوت و موعظه و غالب بودن عقاید متصوفه بر این جنبشها، آنها را به نوعی اصلاحطلبی درونگرا سوق داده است که به هرگونه مسئله سیاسی حساسیت نشان نمیدهند.
گونه دیگر جنبشهای اسلامی را در اندونزی بنیادگرایان تشکیل میدهند، جریاناتی مانند جماعت اسلامی اندونزی، جبهه مدافعین اسلامی، سازمان دارالاسلام و لشکر جهاد در این دسته جای میگیرند که از این میان، جماعت اسلامی از اهمیت بیشتری نسبت به سایر جریانها برخوردار است.
این سازمان در اواخر دهه 1980 میلادی توسط عدهای از بنیادگرایان اندونزیایی که تحت تاثیر حوادث و رویدادهای خاورمیانه، افغانستان و ... قرار گرفته بودند، تاسیس شد.
آنچه باعث شد نام این سازمان بیش از پیش مشهور شود، حوادث شبه جزیره بالی در 12 اکتبر 2002 بود که طی آن 200 نفر کشته شدند و این سازمان بنیادگرا از سوی رسانهها به عنوان مسئول این عملیات خونین معرفی شد. گفته میشود این سازمان توسط فردی به نام ابوبکر بشیر رهبری میشود.
ابوبکر بشیر یکی از روحانیون بنیادگرای اندونزیایی است که در دوران حکومت ژنرال سوهارتو در این کشور، فراخوانی را برای تشکیل حکومت اسلامی صادر کرده بود.
او از محبوبیت زیادی در میان مسلمانان سنتی و بنیادگرای آسیای جنوب شرقی برخوردار است. بسیاری از اعضای بلندپایه جماعت اسلامی، سابقه حضور در افغانستان و جهاد در مقابل نیروهای شوروی کمونیستی را نیز دارند و هم اکنون شاخههای این سازمان در کشورهای همجوار منطقه مانند مالزی، تایلند، سنگاپور، فیلیپین، کامبوج، ویتنام و حتی استرالیا نیز فعال هستند.
بیانگذاران جماعت اسلامی یکی از اهداف مهم خود را در هنگام تاسیس این تشکل، بیرون راندن کفار از کشور اسلامی شان برشمرده اند و در این میان، بیشترین تهدیدات خود را متوجه استرالیا کردهاند.
رهبران جماعت اسلامی بر این باورند که استرالیا هم اکنون غرب را در منطقه آسیای جنوب شرقی نمایندگی میکند و باید نفوذ آن را در کشورهای اسلامی منطقه محدود کرد.
بنابر همین مسئله است که استرالیایی ها بیش از سایرین در سالهای اخیر قربانی حملات بنیادگرایان بودهاند. در حادثه بالی، 88 استرالیایی جان خود را از دست دادند و سفارت این کشور در سال 2004 در جاکارتا هدف حمله انتحاری بنیادگرایان قرار گرفت.
هتل آمریکایی ماریوت جاکارتا هم به این دلیل هدف قرار گرفت که یکی از اماکن پر رفت و آمد اتباع خارجی و مخصوصا استرالیایی ها به شمار میرود. آمریکایی ها بارها ادعا کردهاند که جماعت اسلامی اندونزی هم اکنون با شبکه القاعده ارتباط دارد و از حمایتهای این سازمان تروریستی برخوردار است؛ اتهامی که شواهد و قراین چندان محکمی برای اثبات آن در دست نبوده و از سوی رژیمهای حاکم در منطقه جدی گرفته نشده است.
منبع خبر گزاری تقریب: دوهفته نامه پنجره- شماره6
مولف: سیدمحمد رضا موسوی
تاریخ انتشار۱۳ مرداد ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۳۶ کد مطلب: 6337