کاربر:Mahdi/صفحه تمرین

< کاربر:Mahdi
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۵۷ توسط Mahdi (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «وفد در لغت شهسواران ارجمند لسان العرب؛ ج‏3؛ ص464 و یا اشخاصی که به‌صورت فرادی الصحاح، ج‏2، ص: 553 و یا گروهی جمهرة اللغة؛ ج‏2؛ ص674به‌عنوان فرستاده تاج العروس؛ ج‏5؛ ص321 از سوی انسانی محترم و یا مجموعه‌ای از انسان‌ها به‌سوی بزرگی یا امیری یا مَل...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

وفد در لغت شهسواران ارجمند لسان العرب؛ ج‏3؛ ص464 و یا اشخاصی که به‌صورت فرادی الصحاح، ج‏2، ص: 553 و یا گروهی جمهرة اللغة؛ ج‏2؛ ص674به‌عنوان فرستاده تاج العروس؛ ج‏5؛ ص321 از سوی انسانی محترم و یا مجموعه‌ای از انسان‌ها به‌سوی بزرگی یا امیری یا مَلِکی فرستاده می‌شوند تهذيب اللغة؛ ج‏14؛ ص140این هیئت‌های نمایندگی به جهت زیارت و یا ابلاغ پیام و یا یاری خواستن و یا طلب نیکویی‌کردن و یا ... النهاية في غريب الحديث و الأثر؛ ج‏5؛ ص209و یا برای بیان حوائج و طلب آن فرستاده می‌شوند مفردات ألفاظ القرآن؛ ص877 وفد در لغتنامه های فارسی

وفد در فارسی، پیام بردن نزد کسی و گروه معنا شده، فرهنگ عمید، لغت‌نامه دهخدا وفد را گروهی دانسته که به جهت امر مهمی نزد سلطان روند و فرهنگ معین معنای وفد را پیام‌آوری، رسالت و رفتن کسی یا گروهی برای رسانیدن پیام نزد شاه دانسته است. وفد درقرآن

این لفظ فقط یکبار در قرآن مجید آمده است: (یَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِینَ اِلَی الرَّحْمنِ‌ وَفْداً) مریم، ۸۵. روزی پرهیزگاران را جمع می‌کنیم به پیشگاه خدا وارد می‌شوند. تقدیر آن «وافدین الی الرّحمن» است. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «وفد»، ج۷، ص۲۲۹.


معنای کلمه وفود معادل هیئت‌های نمایندگی است و در اصطلاح به نمایندگان قبایل و گروه‌هایی اطلاق می‌شود که خدمت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رسیده‌اند و اسلام آورده‌اند و مورد اکرام پیامبر واقع شده و پیمان همکاری امضا کرده‌اند. سال وفود ازآنجاکه عمده این گروه‌ها در سال نهم هجری خدمت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رسیده‌اند ـ این سال را «عام الوفود» سال ورود هیئت‌های نمایندگی نام نهاده اند

تعداد هیئت‌های وفود مهم‌ترین وفود: • وفد ثقیف • وفد بنی‌تمیم • وفد عامر بن صعصعه • وفد قبیله طی • وفد ربیعه • وفد بنی‌اسد • وفد فزاره • وفد کلاب

ابن هشام می‌نویسد: «پس از فتح مکه و مراجعت پیامبر از تبوک و اسلام مردم طائف (قبیله ثقیف)، نمایندگان و برگزیدگان عرب از مناطق مختلف بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وارد شدند.» [۴] ابن هشام، ابومحمد عبدالملک، السیرة النبویه، ج۴، ص۹۸۵، بیروت، دارالمعرفة، پنجم. اولین گروهی که به‌صورت رسمی‌ افرادی را به مدینه اعزام کردند، قبیله «ثقیف» بودند. این قبیله مهم ساکن شهر طائف بودند.[۱۶] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، ج۱، ص۳۹۴، تهران، علمی‌ و فرهنگی، ۱۳۷۱، ششم طبرسی نیز می‌نویسد: «وقتی قبیله ثقیف اسلام آوردند، وفود عرب به محضر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمدند و گروه‌گروه در دین خدا داخل شدند»[۵] طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۲۵۰، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۰، سوم چرایی تحقق وفود طوایف و گروه‌های مختلف پس از شکست قریش از پیامبر در فتح مکه، متوجه شدند که توان مقابله با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و مسلمانان را ندارند، لذا به حضور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رسیدند و اظهار اسلام کردند. «اعراب مترصد کار قریش بودند و منتظر بودند ببینند کار آنان با پیامبر به کجا می‌انجامد. با فتح مکه و تسلیم‌شدن قریش (که مقام رهبری و سیادت را در میان عرب داشت)، دریافتند که توان جنگ با رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را ندارند. ازاین‌رو به اسلام تمکین کردند و فوج فوج به اسلام گرویدند.» ابن هشام، ابومحمد عبدالملک، السیرة النبویه، ج۴، ص۹۸۵، بیروت، دارالمعرفة، پنجم. مقریزی، تقی‌الدین، امتاع الاسماع، ج۲، ص۸۹، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰.

برخی از قبایل هم وقتی می‌دیدند سایر قبایل گروه‌هایی را به محضر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرستند و اسلام می‌آوردند، تشویق می‌شدند که اسلام بیاورند. «برخی از افراد قبیله غسان می‌گفتند: «آیا ما باید بدترین عرب باشیم ما به همین جهت به حضور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رسیدیم و مسلمان شدیم و او را تصدیق کردیم» ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج۲، ص۸۰، تهران، فرهنگ و ‌اندیشه مکان دیدار وفود با پیامبر اعظم این گروه‌ها عمدتاً برای دیدار در مسجدالنبی و در کنار ستون وفود « اسطوانة الوفود» خدمت پیامبر می‌رسیدند شیخی، حمیدرضا، فرهنگ اعلام جغرافیایی، ص۴۳، تهران، مشعر، ۱۳۸۳، اول. پیمان رسول‌الله با وفود رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به همه وافدین، هدایایی می‌دادند و آنها علاوه بر اخذ عطایا و هدایا، خط امانی از رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌گرفتند. این امان به‌مثابه پیمان امنیتی - نظامی و به این معنا بود که قبیله مذکور مسلمان شده و از حقوق مسلمانی برخوردار است و نباید مورد حمله مسلمانان قرار گیرد، بلکه حکومت اسلامی باید از آنها در برابر تجاوز دیگران دفاع کند.» [۱۵] جعفریان، رسول، سیره رسول خدا، ص۶۵۶، قم، دلیل ما، ۱۳۸۵، چهارم. تعداد هیئت‌های وفود ابن سعد تعداد این هیئت‌ها را بیش از ۷۰ گروه دانسته به تک‌تک این گروه‌ها و حضور آنها در مدینه و گفتگوهای آن‌ها با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اشاره کرده است. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج۱، ص۳۴۷، تهران، فرهنگ و‌ اندیشه همچنین صالحی شامی‌ به بیش از ۹۰ گروه از این گروه‌ها اشاره کرده است. صالحی شامی، محمدبن یوسف، سبل الهدی والرشاد، ج۱، ص۱۸ - ۲۲، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴، اول.

اولین گروهی که به‌صورت رسمی‌ افرادی را به مدینه اعزام کردند، قبیله «ثقیف» بودند. این قبیله مهم ساکن شهر طائف بودند.[۱۶] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، ج۱، ص۳۹۴، تهران، علمی‌ و فرهنگی، ۱۳۷۱، ششم. وفد أسَد وفد بنی فَزاره وفد بنی هلال بن عامر وفد بنی کِنانه وفد تُجیب وفدها و گرایش به اسلام بعد از فتح مکه مردم گروه‌گروه از قبیله‌های مختلف به شهر مدینه نزد پیامبر(ص) آمدند و اسلام آوردند و اعلام کردند پیرو آن حضرت‌اند. پیامبر نیز با لطف و محبت و توجه آنان را پذیرفت؛ آیتی، تاریخ پیامبر اسلام محمد، ص۵۳۷. بنابراین جزیرة العرب یکپارچه شد و جنگ‌ها و درگیری‌ها به صلح و آرامش تبدیل شد. شیخ طبرسی در اعلام الوری می‌نویسد: «چـون قبیله ثقیف (اهل طائف) مسلمان شدند، قبائل فوج‌فوج و گروه‌گروه نمایندگان خویش را به مدینه فرستاده و داخل دین مبین اسلام شدند؛ همچنان که خداوند فرموده است».[۵](یدخلون فی دین الله افواجا) سوره نصر طبرسی، اعلام الوری، ج۱، ص۲۵۰. قبل از سال نهم و پس از آن نیز وفدهایی نزد پیامبر آمدند. یعقوبی در تاریخش از ۲۶ قبیله نام می‌برد که رؤسای آنها با گروهی به مدینه آمدند. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۷۹ که عبارت‌اند از : قـبیله مزینه به ریاست خزاعی، قبیله اشجع به ریاست عبدالله بن مالک، قبیله اسلم به ریاست بریدة، قبیله سلیم به ریاست وقاص بن قمامه، قبیله بنولیث به ریاست صعب بـن جـثـامـه، قـبـیـله قـزاره به ریاست عینیة بن حصین، قبیله بنوبکر به ریاست عدی بن شراحیل، قبیله طی به سرپرستی عدی بن حاتم، قبیله بجیله به ریاست قیس بن غربه، قبیله ازد به ریاست صرد بن عبدالله، قبیله خثعم به ریاست عمیس بن عمرو، گروه دیگری از طـی بـه سـرپرستی زید بن مهلهل، قبیله بنوشیبان... قبیله عبدالقیس به ریاست اشجع الحـصـری، نـمـایـنـدگـان پـادشـاه حـمـیـر. قـبـیله جذام به ریاست فروة بن عمرو، قبیله حـضـرموت به ریاست وائل بن حجر، قبیله ضباب به سرپرستی ذوالجوشن، قبیله بنی‌اسد به ریاست ضرار بن ازور، قبیله بنی اکارث به ریاست، یزید بن عبدالمدان، قبیله کنانه به سرپرستی قطن بن حارثه و انس بن حارثه، قبیله همدان به ریاست مسلمة بن هـزان، قـبیله باهله به ریاست مطرف بن کاهن، قبیله بنوحنیفه به همراهی مسلیمه کذاب، قبیله مراد به ریاست فروة بن مسیک و قبیله مهره به سرپرستی مهری بن ابیض.

برای آشنایی با دیگر وفدها و شرح حال آنان می‌توانید به کتاب تاریخ پیامبر اسلام محمد، اثر محمدابراهیم آیتی مراجعه کنید. آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام محمد، با تجدید نظر و اضافات ابوالقاسم گرجی، چ۶، تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۸.