مخمسه (غلاة)

مخمّسه‏ از غلاة شیعه و از پیروان قاسم‌بن‌علی‌بن‌محمد‌کرخی بودند. برادر وی به نام احمد و دو فرزندش به نام‌های جعفر و محمد جزء اولین کسانی بودند که از او پیروی کردند.[۱] [۲]

معنای لغوی مخمسه

مخمّس به چیزی می‌گویند که دارای پنج رکن باشد.[۳]

وجه تسمیه

این طایفه چون در باره پنج‌تن معصومین عقاید خاص و غلو‌آمیز داشتند، از این‌جهت به مخمسه معروف شدند.[۴] [۵] [۶] [۷]

عقاید

پنج‌تن اهل‌بیت نور ابدی‌اند

این فرقه معتقد بودند که حضرت محمد (ص)، امام علی (ع)، حضرت فاطمه(س) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) پنج نورند که از قدیم بوده و تا ابد خواهند بود.[۸]

خداوند مصالح بندگانش را به پنج نفر سپرده است

می گفتند که خداوند متعال اداره مصالح بندگان خود را به پنج نفر سپرده است. آنها عبارتند از: سلمان، مقداد، عمار، ابوذر، عمر و ابن امیه. از میان ایشان، سلمان رییس آنها و در مقام پیامبری می‌باشد. [۹] [۱۰] [۱۱] [۱۲]

همه موجودات دارای روح‌اند

معتقد بودند که همه موجودات عالم اعم از انسان و غیر انسان دارای روح‌اند.

انتقال روح به ابدان مومنین

بر این باور بودند که روح مؤمن به بدن هفت مؤمن دیگر منتقل می‌شود.

درجات ایمان

معتقد بودند که ایمان هفت درجه دارد و انسان مومن در آخرین درجه به شناخت پروردگار می‌رسد و حجاب‌ها از صورت او برداشته می‌شود و پروردگارش را با نورانیت می‌بیند. [۱۳]

انشعابات مخمسه

از مُخَمِّسَـه فرقه‌ای به نام «شریعیّه» منشعب می‌شود که پیروان محمد بن موسی شریعی، یا سریعی، یا شریفی و یا شریقی هستند. این فرقه بر این باورند که روح‌القدس در پنج شخص حلول کرده است. آن اشخاص عبارت‌اند از: پیامبر (ص)، علی (ع)، فاطمه (س)، حسن (ع) و حسین (ع) [۱۴].

پانویس

  1. حموی رومی بغدادی، یاقوت‌بن عبدالله (1979 م)، معجم البلدان، بیروت، انتشارات احیاء التراث العربی، ج 7، ص 236
  2. احاديث نور النبي و اهل بيته(ع)، تأليف و نشر قم، مرکز المصطفي، ص41.
  3. وَجدی محمد فرید، دائره المعارف قرن عشرین، بیروت، نشر دارالمعرفه، سال 1971 میلادی، ج3، ص 792
  4. دهخدا، علی اکبر، لغت‌نامه، تهران، نشر دانشگاه تهران، سال 1337 هجری شمسی، ج 24، ص 670
  5. حسینی دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف، تهران، نشر موسسه فرهنگی آرایه. سال 1379 هجری قمری، ج9، ص 234
  6. غریری سامی، الجذور التاریخیه والنفسیه للغلو والغلاة، قم، نشر دلیل ما، سال 1382 هجری قمری، ص 179
  7. حموی رومی بغدادی، یاقوت‌بن عبدالله معجم البلدان، بیروت، انتشارات احیاء التراث العربی، 1979 میلادی، ج7، ص 236
  8. احاديث نور النبي و اهل بيته(ع)، قم، تالیف و نشر مرکز المصطفي، ص41.
  9. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 399
  10. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، تهران، نشر دانشگاه تهران. سال 1337 هجری شمسی، ج 24، ص 670
  11. مدرس محمدعلی، ریحانه الأدب فی تراجم المعروفین بالکینه او اللقب، تبریز، نشر شفق، سال 1346، ج5، ص 265
  12. نوري طبرسي، حسين، خاتمة المستدرک، قم، نشر مؤسسه آل البيت، چاپ اول، سال 1415 هجری قمری، ج1، ص163.
  13. اشعری قمی، سعدبن عبدالله المقالات و الفرق، به تصحیح محمد جواد مشکور، قم، نشر موسسه مطبوعاتی عطایی، سال 1963 میلادی، ص 59
  14. غریری سامی، الجذور التاریخیه والنفسیه للغلو و الغلاة، قم، نشر دلیل‌ما، سال 1382 هجری‌‌قمری، ص 181