عبدالحسین امینی معروف به علامه امینی نویسندۀ کتاب مشهور «الغدیر فی الکتاب و السنّة و الأدب»، فقیه، محدث، متکلم، مورخ، نسخه‌شناس و از علمای بزرگ شیعه در قرن چهاردهم هجری قمری بود.12 تیرماه در تقویم کشور جمهوری اسلامی ایران، «روز بزرگداشت علامه امینی» نام گرفته است. ایشان از ٢٢ سالگی برای تحصیل علوم اسلامی به نجف رفت و از سیدابوالحسن اصفهانی، میرزا محمدحسین نایینی، محمدحسین غروی اصفهانی و شیخ عبدالکریم حائری یزدی، اجازۀ اجتهاد و روایت دریافت کرد. آیت‌الله‌ امینی علاوه بر نگارش آثار مهم علمی، کتابخانۀ امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را در نجف تاسیس کرد که حاوی ۷۰ هزار نسخه خطی و ۵۰۰ هزار عنوان کتاب است.

عبدالحسین امینی
عبدالحسین امینی.jpg
نام کاملعبدالحسین امینی
نام‌های دیگرعلامه امینی، آیت‌الله امینی
اطلاعات شخصی
سال تولد۱۳۲۰ ق، ۱۲۸۱ ش‌، ۱۹۰۳ م
محل تولدتبریز
دیناسلام، شیعه
استادان
  • سید محمد فیروزآبادی
  • سید ابوتراب خوانساری
آثار

زندگی‌نامه

شیخ عبدالحسین فرزند آقا میرزا احمد امینی در سال ۱۳۲۰ هجری قمری در شهر تبریز به دنیا آمد. پدرش از ائمۀ جماعات و از علمای تبریز بود. جدش «مولا نجفقلی»، مشهور به «امین الشرع» بود و از همین رو خانواده او «امینی» خوانده شده‌اند. عبدالحسین در مدارس تبریز، مقدمات علوم را آموخت و پس از فراگرفتن قرآن و مقدمات، به تحصیل فقه و اصول پرداخت و در درس سید محمد مولانا، مؤلف «مصباح السالکین»، و سید مرتضی خسروشاهی و شیخ حسین، مؤلف «هدایة الانام» حاضر شد[۱]. علم و عمل از وی شخصیتی برجسته ساخته بود. حسن سیرت، آراستگی طبیعت و پرهیزگاری وی زبان‌زد خاص و عام بود. عبادت بسیار زیاد، تقوا و زهد از ویژگی‌های اخلاقی ایشان دانسته شده است؛ به‌گونه‌ای که تا آخر عمر خانۀ شخصی در نجف نداشت و در خانه اجاره‌ای زندگی می‌کرد.

آثار

علامه در حال مطالعه

ایشان صاحب کتاب شریف «الغدیر» است؛ وی برای نگارش این کتاب، ۱۰ هزار کتاب مطالعه کرد. او علاوه بر کتاب «الغدیر» آثار دیگری نیز دارد که به برخی از آنها در ذیل اشاره می‎کنیم.

  1. شهداء الفضیلة؛
  2. سیرَتُنا و سنَتُنا سیرةُ نبیِنا و سنتِه، بحث مستند درباره ولایت و محبت خاندان پیامبر (صلی‌الله علیه وآله وسلم) و گزارش بُعد تاریخی عزاداری عاشورا)[۲]. او در این کتاب، با استناد به منابع اهل‌سنت، عزاداری و گریه برای امام حسین (علیه‌السلام) را سنت نبوی می‌داند و شیعه را در این امر پیرو پیامبر معرفی می‌کند.[۳].
  3. تفسیر سورۀ حمد.
  4. أدبُ الزائرِ لِمَن یَمَّمَ الحائر در شرح آداب زیارت امام حسین (علیه‌السلام).
  5. تحقیق و تعلیق بر کتاب کامل الزیارات اثر ابن قولویه.
  6. اعلام الانام فی معرفه الملک العلام، در توحید، به فارسی.
  7. ثمرات الاسفار.
  8. رساله‌ای در حقیقت زیارات (در پاسخ علمای پاکستان).
  9. العترة الطاهرة فی الکتاب العزیز.
  10. رساله در علم درایه.

ایشان معتقد بود اجتهاد در دنیای جدید از حیطهٔ قدرت فرد خارج است و باید هیئت فتوای مقتدر، شجاع و زمان‌شناس تشکیل شود. او منتقد بسیاری از محافل و مجالس مذهبی به دلیل بی‌اطلاعی و ناآگاهی بسیاری از گویندگان حدیث و معارف دینی بود. وی معتقد بود زیارت ائمه و امامزادگان، بر خلاف آنچه هم‌اکنون در بین شیعیان دیده می‌شود، باید بازده جدی پرورشی داشته باشد؛ از این رو یکی از کارهای نخستین او چاپ یکی از معتبرترین متون زیارتی شیعه به نام کامل الزیارات بود. سید ابوالحسن اصفهانی در تقریظ بر کتاب «شهداء الفضیلة»، علامه امینی را پرچمدار دانش، ادب و قهرمان جنبش فکری اسلامى‌ دانسته است. محمد سعید دحدوح از عالمان اهل‌سنت ساکن حلب در بخشی از نامه‌اش به علامه امینی او را وارث راستین روش و اخلاق آل‌محمد معرفی کرده است.

کتاب «حماسه غدیر» نوشتهٔ محمدرضا حکیمی و کتاب «ربع قرن مع العلامة الامینی (خاطرات)» نوشتۀ حسین شاکری از جمله آثاری است که دربارهٔ آیت‌الله امینی نوشته شده است.

علامه در کلام دیگران

آیت‌الله خامنه‌ای

آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای در یکی از بیانات خود چنین ظهار می‌کند: «به‌عنوان بیان حقیقت و طلب حقیقت، این یک درخواست منطقی از همۀ مسلمانان است که بروند تحقیق و ملاحظه کنند، آنچه را که محققین شیعه نوشتند؛ علمای بزرگ شیعه در زمان خود ما جمع کردند؛ نوشتند، تحقیق کردند، در دنیای اسلام، آنها را عرضه کردند و نوشته آنها مورد تقدیر علمای اسلام، روشنفکران اسلام، برجستگان اسلام قرار گرفته است. اینها را ملاحظه کنند؛ خودشان را محصور و محروم نکنند. کتاب‌های سیدشرف الدین عاملی، کتاب شریف «الغدیر»، تألیف علامه امینی، اینها حقایقی است که جمع شده است. مسأله غدیر، یک مسأله مسلّم تاریخی است. در ده‌ها کتاب، علامه امینی ده‌ها طریق از طرق اهل‌سنت را نقل می‌کند که ماجرای غدیر را به همین شکل که ما نقل می‌کنیم، نقل کرده‌اند»[۴].

آیت‌الله مطهری

شهید مطهری قبل از انقلاب، مقالۀ مفصلی دربارۀ کتاب «الغدیر» علامه امینی نوشت و ثابت کرد که الغدیر علامه امینی، وسیلۀ وحدت مسلمین است. بعضی خیال می‌کردند کتاب الغدیر، ممکن است مایۀ افتراق بشود. ایشان می‌گوید: «اگر درست فکر کنیم، درست عمل کنیم و سنجیده پیش برویم، کتاب الغدیر، مایه وحدت دنیای اسلام است. برادران اهل‌سنت ما هم می توانند در یک محیط خالی از پیش داوری، به منابع غدیر مراجعه کنند؛ یا می‌پذیرند یا نمی‌پذیرند. در هر دو صورت، چه بپذیرند و چه نپذیرند، این معنا مسلّم است که قضیۀ غدیر، هیچ‌گونه جنگ و دعوایی بین پذیرنده و نپذیرنده به وجود نمی‌آورد و اختلافات را ایجاد نمی‌کند. برای شیعیان هم همین‎طور است. شیعیان هم خدا را شکر کنند که از طرف پروردگار، به نعمت این اعتقاد و معرفت، متنعّم شدند. آن برادرهایی هم که این حقیقت را قبول نکردند، یا مراجعه نکردند، یا اطلاع ندارند و یا نتوانستند ذهن‌هایشان را قانع کنند، آنها هم اعتقادی ندارند. این، اختلاف و درگیری را ایجاب نمی‌کند»[۵].

الغدیر و وحدت اسلامی

در مورد اصل واقعه غدیر خم، خوب است همۀ افرادی که به مسائل تاریخ اسلام علاقه‌مندند، بدانند که قضیه غدیر، یک قضیه مسلّم است؛ مشکوک نیست. فقط شیعیان نیستند که آن را نقل کرده‌اند؛ بلکه محدثان سنی - چه در دوره‌های گذشته و چه در دوره‌های میانی و بعدی - این ماجرا را نقل کرده‌اند؛ یعنی همین ماجرایی که در سفر حجةالوداع پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله وسلم) در غدیر خم اتفاق افتاد. رسول الله (صلی‌الله علیه وآله وسلم) از جا برخاست؛ امیرالمؤمنین (علیه‌­السلام) را از زمین بلند کرد و جلوی چشم خلایق نگه داشت و فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه، الّلهم وال من والاه و عاد من عاداه».البته این جملات، قبل و بعد هم دارد؛ اما مهم ترین قسمتش این است که پیامبر در اینجا مسأله ولایت - یعنی حاکمیت اسلامی - را به‌طور رسمی و صریح، مطرح می‌کند و امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را به‌عنوان شخص، معین و مطرح می‌نماید.این را، برادران اهل‌سنت ما در کتاب‌های معتبر - نه یکی، نه دوتا، در ده‌ها کتاب معتبر - نقل کرده‌اند. علامه امینی، اینها را جمع کرده است... مسأله غدیر هم می‌تواند مایۀ وحدت باشد؛ همچنان که شهید مطهری، مقاله‌ای با عنوان «الغدیر و وحدت اسلامی» دارد. او کتاب الغدیر را - که دربارۀ مسائل مربوط به غدیر است - یکی از محورهای وحدت اسلامی می‌داند که درست هم هست. ممکن است به نظر عجیب بیاید، اما واقعیت مطلب همین است[۶].

احمد امینی

احمد امینی فرزند علامه نقل می‌کند که پدرم می‌گفت: «آقا جان! پنهان نکن، عشق داشته باش به خلق خدا، حقایق را کتمان نکن، با ادب حرف بزن.از روی دلسوزی حرف بزن.این علاقه را کتمان نباید کرد. به‌عنوان ائتلاف به‌عنوان هر چه ... ولی بی ادبی هم نباید کرد.عواطف کسی را نباید تحریک کرد». برای همین اکثر رفقای پدرم غیر مسلمان و غیر شیعه بودند. حتی در شیعه‌ها هم اکثر رفقایش ریش تراشیده بودند![۷].

تأسیس کتابخانه امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)

علامه در حال مطالعه

کتابخانۀ عمومی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در نجف اشرف، ۱۸ ذی‌الحجه ۱۳۷۹ ق، به‌دست علامه امینی و با حضور آقابزرگ تهرانی افتتاح شد. این کتابخانه ۵۰۰ هزار عنوان کتاب در زبان‌های مختلف و حدود ۷۰ هزار عنوان کتاب خطی دارد. امینی کتاب‌های موجود در کتابخانه خود را که پنج تا شش هزار جلد بود، به این کتابخانه اهدا کرد. فرزندش محمدهادی امینی هم هزار جلد از کتاب‌های خود را در اختیار این کتابخانه گذاشت[۸]. علامه امینی در جریان جمع‌آوری احادیث و اسناد مرتبط با نگارش کتاب الغدیر، به کتابخانه‌های مختلف جهان اسلام سفر کرد. بزرگ‌ترین کتابخانۀ نجف در زمان او، تنها چهار هزار جلد کتاب داشت و همین نقص او را بر آن داشت تا کتابخانه‌ای بزرگی در نجف برپا کند. او در جمادی الاولی سال ۱۳۷۳ ق در ۵۳ سالگی، به تهیه کتاب‌‎ها مشغول شد. امینی در ۲۲ سالگی از تبریز به نجف رفت و در درس سید محمد فیروزآبادی و سید ابوتراب خوانساری حاضر شد.

اجازۀ اجتهاد و اجازۀ روایت

ایشان از بزرگانی همچون: سیدابوالحسن اصفهانی، میرزا محمدحسین نایینی، محمدحسین غروی اصفهانی و شیخ عبدالکریم حائری یزدی، اجازه اجتهاد دریافت کرد. با توجه به تاریخ درگذشت مراجع مورد اشاره (که بین ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۴ ق، بوده است)، علامه امینی پیش از ۳۵ سالگی اجازۀ اجتهاد و روایت داشته است. او سپس به تبریز بازگشت، اما پس از چندی دوباره به نجف رفت[۹].

درگذشت

سرانجام ظهر جمعه، ۱۲ تیر ۱۳۴۹ ش (۲۸ ربیع‌الثانی ۱۳۹۰ ق) درگذشت و بامداد شنبه ۱۳ تیر ۱۳۴۹ ش، پیکر او تشییع شد. افزون بر تهران، در شهرهای بغداد، کاظمین، کربلا و نجف نیز پیکر علامه امینی تشییع شد و پس از طواف دادن بر گرد آستان مقدس علوی به وصیت خود او، در حجره‌ای در کتابخانۀ امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) که خود بنیانگذار آن بود، به خاک سپرده شد. امینی در وصیت‌نامه‌اش خواست کسی را نایب او قرار دهند تا ده سال به کربلا برود. وی همچنین وصیت کرده بود ده سال مجلس عزا در روزهای شهادت حضرت فاطمه (سلام‌الله علیها) برگزار کنند.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. معارف و معاریف؛ حسینی دشتی؛ ج ۲، ص ۵۵۰.
  2. حکیمی، حماسه غدیر، ص ۳۲۳.
  3. لطفی، علامه امینی جرعه‌نوش غدیر، ص ۵۹.
  4. سخنرانی مقام معظم رهبری به مناسبت عید غدیر، 1388/9/15.
  5. سخنان مقام معظم رهبری به مناسبت عید غدیر خم، 1385/10/18.
  6. بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع زائران حرم رضوی، 1379/1/6.
  7. وبگاه: حقانیت شیعه و رد شبهات.
  8. علامه امینی جرعه‌نوش غدیر؛ لطفی، ص ۶۴.
  9. حماسه غدیر؛ حکیمی، ص ۲۸۹.

منابع