فتاوای تقریبی در دوران معاصر

فتاوای تقریبی درصد ساله اخیر (1)، [۱] اولین بخش از مقاله‌ای با همین عنوان است که به بررسی فتاوای صادر شده با رویکرد تقریبی می پردازد.

فتوای مرجعیت عراق :جهاد کفایی در مقابله با جریان تکفیری داعش

بحرانی که درعراق در اثر فتنه گروهک داعش بوقوع پیوست و همچنان ادامه دارد زمینهٔ بروز جریانات و حوادثی گردید که بارزترین آن صدور فتوای سرنوشت ساز مرجعیت عراق مبنی بر وجوب کفایی جهاد علیه جریان تکفیری داعش بود بازتاب این فتوا درعراق و جهان اسلام بگونه‌ای بود که موجب بسیج گسترده مردم عراق اعم از شیعه و سنی و پیروان ادیان دیگرو نیز اعلام آمادگی بسیاری از مسلمانان در کشورهای مختلف در جهت مقابله با تروریست‌ها گردید بگونه‌ای که می توان این فتوا را موجب تقریب بین پیروان مذاهب اسلامی و دیگر ادیان الهی در عراق دانست.


از طرف دیگر صدور این فتوا موجب رعب و وحشت این گروه جنایتکار و حامیان غربی و عربی آنان گردید بهمین دلیل با تمامی امکانات رسانه‌ای و مالی خویش در صدد مقابله با آن بر آمدند حتی برخی از عالمان فریب خورده و شاید مزدور و خودفروخته نظیر قرضاوی‌، رافع الرفاعی و حارث الضاری فتوای آیت الله سیستانی را حرکتی علیه اهل‌سنت دانسته و بدینوسیله سعی در شعله‌ورتر کردن آتش فتنه فرقه‌ای و مذهبی داشتند در حالی که فتوای مرجعیت عراق فارغ از هر نوع گرایش مذهبی و دینی خاص بوده و مخاطبین آن نیز عموم مردم می‌باشند که ازآنان خواسته شده است در جهت حفظ وحدت و یکپارچگی عراق و دفاع از میهن و نوامیس خویش اقدام کنند واساسا در آن اسمی از شیعه یا سنی یا مسیحی و ...برده نشده است.


در قسمتی از از این پیام که توسط نمایندهٔ ایشان بیان گردید آمده است:


مرجعیت دینی از شهروندانی که قادر به حمل سلاح هستند، می‌خواهد داوطلبانه به صفوف نیروهای امنیتی برای دفاع از عراق بپیوندند، عراق با چالش بزرگی روبرو است و مسئولیت مقابله با تروریست‌ها، مسئولیت همگانی است و مختص یک طایفه خاص نیست و ماهیت خطراتی که عراق را در حال حاضر احاطه کرده، مستلزم دفاع از میهن و مردم و نوامیس آن است و این یک واجب کفایی است. 1


اهل سنت عراق و برخی دیگر از کشورهای اسلامی نیز برائت خویش را از چنین اظهارات سخیفی اعلام کرده و همانند برادران شیعه خود ندای مرجعیت را پاسخ دادند.


شیخ خالد الملا رئیس شورای علمای جنوب عراق از اهل‌سنت در رد ادعای امثال قرضاوی می‌گوید: آیت الله سیستانی هنگامی که مرقد امامین عسکریین(ع) هدف عملیات انتحاری انفجاری قرار گرفت، هرگز علیه هیچ طرف یا قشری از ملت عراق فتوا صادر نکرد، بلکه همه را به حفظ آرامش و خودداری از واکنش‌های خشونت آمیز سفارش کردند، اما امروز که موصل شهری که اکثریت جمعیت آن را اهل‌سنت تشکیل می دهند، در معرض حملات داعش قرار گرفت، این فتوا را صادر کرد؛ زیرا خطری را که اهل‌سنت را تهدید می‌کند، درک کرد. بنابراین، فتوای آیت الله سیستانی هرگز علیه اهل‌سنت نیست، بلکه در راستای حمایت از همهٔ ملت عراق از جمله اهل‌سنت صادر شده است.2


ایشان مدتی قبل نیز که آیت الله سیستانی فتوایی صادر کرد مبنی بر حرمت ریخته شدن خون مردم عراق به ویژه اهل‌سنت در عراق اعلام کرد که: مرجع اعلی آقای سیستانی از برادران شیعه خواسته بود از برادران اهل سنت خود دفاع کرده و خطر را از آنها دفع کنند و همچنین به علمای امت دربارهٔ طرح‌های دشمنان که به دنبال تفرقه و دودستگی میان مردم عراق هستند، هشدار داده بود.3


این شخصیت اهل‌سنت می‌گوید  : آقای سیستانی گفته‌اند من خدمتگزار همه عراقی‌ها هستم و هیچ فرقی میان سنی یا شیعی یا کردی یا مسیحی وجود ندارد.4


حسن فرحان مالکی یکی از اندیشمندان سعودی نیز در تمجید از حرکت مرجعیت عراق در سخنانی ابراز داشت : « از سال 1923 میلادی تا به امروز، فتوای آیت الله سیستانی اولین فتوای جهاد در عراق به شمار می‌آید. فتوایی که در آن به مقابله با داعش به عنوان دشمن مشترک شیعه و اهل‌سنت حکم شده است. این در حالی است که فتاوای ما ( علمای وهابی) روزی دو بار عوض می شود. یک بار بر له یک مسأله حکم می‌دهیم و همان روز بر علیه همان موضوع حکم می‌کنیم»


ایشان در تحلیلی علت استقبال گستردهٔ مردم عراق اینچنین بیان نمود: « چرا پیروی و استقبال شیعیان از فتاوای علمایشان این چنین قوی و شدید است؟ بگذارید صریح بگویم . چون علمای آنها (شیعیان) از روی مزاج و حال و هوس فتوا نمی‌دهند.ما نمی خواهیم زمام خودمان را به کسانی مانند قرضاوی و عرعور (دو مفتی وهابی) بدهیم که مانند پنکه‌های آلمانی به هر طرف می چرخند».5


علی جمعه" مفتی سابق مصر نیز به نوعی با فتوای آیت الله سیستانی علیه داعش و تروریست‌ها همراهی نشان داد و گفت:

فتاوایی که خواهان تکفیر و کشتار می شود، منشاء آن خوارج و صاحبان اندیشه تکفیری است که وجهه اسلام را مخدوش می‌کند، این افراد قاتلان فاسق و مفسد جنایتکار هستند.


این شخصیت اهل‌سنت مصر می گوید: فتاوای تکفیری خواستار کشتار نیروهای ارتش و پلیس با استناد به تفکرات ابن تیمیه می شوند، تکفیری‌ها واقعیت دورهٔ معاصر ما را به وضعیت مغول و ممالیک(دولت ممالیک در مصر) تشبیه می‌کنند و گمان می‌کنند که حامیان دین هستند و باید با حاکمان و والیان امور بجنگند؛ زیرا به زعم آنها، شرع الهی را پیاده نمی‌کنند.6


باید گفت فتوای مرجعیت عراق در لزوم مقابله با داعش برخاسته از نگرشی عمیق به مسائل سیاسی جوامع اسلامی و نیز مبانی عقیدتی استواری است که در مواضع و بیانات آیت الله سیستانی به شکل‌های گوناگون ذکر شده است در یکی از پیام‌های ایشان که بمناسبت هفته وحدت توسط دفتر ایشان منتشر گردیدآمده است: امت اسلامی در حال حاضر، در شرایطی دشوار به سر می‌برد و بحران‌های بزرگ و چالش‌های مهم ، امروز و آینده‌اش را تهدید می کند و همگان در این شرایط، نیاز به توحید صفوف، نابودی فرقه گرایی و دوری از اختلافات مذهبی را درک کرده‌اند، اختلافاتی که قرن‌ها از آن می گذرد و به نظر می رسد راه حلی که همگان را راضی کند برای آن وجود ندارد؛ بنابراین شایسته نیست به بحث و جدل پیرامون آن خارج از چهارچوب بحث‌های علمی معتبر بپردازیم به ویژه اینکه اینها به اصول دین و ارکان عقیده مربوط نمی شود؛ زیرا همگان به خدای احد واحد، رسالت پیامبر(صلی الله علیه و آله)، قرآن کریم ایمان دارند و سنت نبوی را به عنوان منبع احکام شرعی و نیز مودت اهل‌بیت (علیهم السلام)، نماز، روزه، حج و مانند اینها را پذیرفته‌اند.


در ادامه این پیام آمده است: این مشترکات، اساسی محکم برای وحدت اسلامی است پس باید برای تقویت پیوند محبت و مودت میان فرزندان این امت بر آن تمرکز نمود و برای زندگی مسالمت‌آمیز بر اساس احترام متبادل و به دور از تنازع و مجادله مذهبی و فرقه‌ای با هر عنوانی کوشید. و بر تمام کسانی که به فکر پیشرفت اسلام و مسلمانان هستند واجب است که در راه تقریب و کاستن از حجم آشوب‌های ناشی از برخی سیاست‌ها که باعث تفرقه می‌شود و راه را برای دشمنان طمعکار جهت سلطه بر بلاد اسلامی و ثروت‌هایش باز می‌کند بکوشند.7


همانگونه که ملاحظه می شود در این پیام اثری از تعصبات مذهبی نبوده و خطاب ایشان به امت اسلامی مبنی بر لزوم وحدت و انسجام در برابر تهاجم بیگانگان بر اساس مبانی مشترک عقیدتی –بر گرفته از قرآن و سنت -است. در پایان این نوشتار می‌گوییم: فتوای جهاد کفایی در مبارزه با گروه جنایتکار داعش را د ر استمرار سلسله فتاوایی است که در طول تاریخ عالمان راستین و بیدار امت اسلامی بر اساس مقتضیات زمان خویش ابراز نموده‌اند که در یادداشت‌های بعدی به آنها خواهیم پرداخت.

فتاوای تقریبی عالمان سنی و شیعه د ر دفاع از فلسطین

ایه الله شیخ محمد حسین کاشف الغطا ء –رحمه الله علیه -

شکی نیست که بزرگترین و محوری ترین مساله جهان اسلام در دهه های اخیر موضوع فلسطین و مسائل پیرامون ان بوده است مساله ای که حتی دشمنان غربی و شرقی اسلام نیز با تکیه بر ان سیاست های پلید و خائنانه خویش را در جهان اسلام گسترش داده و می دهند قدرتهای استکباری و شیطانی با رسمیت بخشیدن به اشغال فلسطین و تاسیس دولت جعلی اسرائیل در قلب جهان اسلام توانستند تخم نفاق و تفرقه را در تمامی ممالک اسلامی پاشیده واز طریق سران خودفروخته و عمال خائنشان در کشورهای اسلامی بویژه جهان عرب ان را استمرار دهند


در این کارزار و نبرد بین حق و باطل که بیش از 60سال از ان می گذرد دول استعمارگر و دست نشانده های انان در بیشتر مواقع به اهداف پلیدشان رسیده و جشن پیروزی بر مسلمانا ن را سر داده اند متاسفانه مسلمانان در اکثرجبهه های این نبرد نه تنها طعم پیروزی را نچشیده بلکه هر روز بیش از گذشته از مواضع قبلی خویش نیز عقب نشینی کرده اند بگونه ای که حتی اصل صورت مساله نیز به دلیل قصور یا تقصیر رهبران و عالمان دینی جهان اسلام برای بسیاری از مسلمانان بفراموشی سپرده شد وجای خود را به اختلافات داخلی و مذهبی و طائفه ای داد.


بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ضربه ای مهلک بر پیکر مستکبرین و حامیان رژیم جعلی صهیونیستها وارد و مساله فلسطین و ازادی قدس شریف از چنگال صهیونیستها در راس اهداف وشعارهای محوری ان گردید بخصوص انکه با حرکت الهی سیاسی امام خمینی ره مبنی بر نامگذاری اخرین جمعه ماه مبارک رمضان بعنوان روز جهانی قدس بار دیگر نگاه جهان اسلام به لزوم وحدت و انسجام مسلمانان در برابر کفر واستکبار جهانی وازادی قدس شریف از چنگال صهیونیست ها دوخته شد چنانکه از ان زمان ببعد به لطف الهی شاهد بیداری روز افزون امت اسلامی و تزلزل و سقوط پایه های رژیم صهیونیستی هستیم که اخرین و برجسته ترین ان پیروزی عظیم مردم غزه دربرابر این رژیم جنایتکار بود که انشاء الله این روند تا ازادی کامل سرزمینهای اشغالی ادامه خواهد داشت .


انچه در این مقال پی انیم تبیین نقش عالمان برجسته و بیداری است (اعم از سنی وشیعه ) که بدور از تعصبات فرقه ای و مذهبی در دفاع از موضوع فلسطین و زنده نگاه داشتن یاد این فاجعه بزرگ انسانی و اسلامی در اذهان مسلمانان سهم وافری داشته وبا فتاوای روشنگر خویش در تهییج و بیداری واتحاد انان علیه صهیونیزم جها نی زمینه شکست ونابودی نهائی این غده چرکین و سرطانی را انشاءالله فراهم نموده اند .


در اولین مقال ازاین سلسله از بزرگمردی یاد می کنیم که از اوان شکل گیری توطئه غصب فلسطین توسط قدرتهای استکباری با بصیرت الهی اش توانست پرده از این طرح خائنانه نظام سلطه برداشته و مسلمانان را نسبت به جدی گرفتن این خطر شکننده هشدار دهد این شخص کسی نیست جز عالم بصیر و برجسته اسلامی یعنی ایه الله شیخ محمد حسین کاشف الغطا ء -ره -


او گرچه از عالمان بزرگ شیعی محسوب می شود اما فتاوای او در زمینه مسائل سیاسی و اجتماعی بسیار فراتر از تعصبات مذهبی بوده بهیج وجه صبغه شیعی نداشت تمام همت وهدف او اتحاد مسلمانان( با همه مذاهبی که دارند )در برابر قدرتهای استکباری است که کمر به نابودی اسلام ومسلمین وسیطره بر ممالک اسلامی بسته اند .


این شخصیت والا ازنخستین عالمانی است که از روند مهاجرتهای مشکوک یهودیان از کشورهای مختلف به فلسطین اظهار نگرانی نموده و به همین جهت در سال 1310ش درکنفرانسی که قبل از اشغال فلسطین -1327ش -در زمینه بررسی این مساله مهم در بیت المقدس تشکیل گردید با سخنرانی حماسی خویش وظایف مسلمانان بویژه عالمان دینی را در برابر این توطئه عظیم تشریح نمود ایشان بمدت پانزده روز درفلسطین اقامت نموده وبه شهرهای مختلف این کشور سفرنمود ودرهمه این شهرها به افشاگری نقشه های استعمارگران که در راس انها دولت خبیث انگلستان قرار داشت می پرداخت ایشان در راستای هدف مقدس خویش دربیداری مسلمانان سپس به لبنان وسوریه وازانجا به ایران مسافرت نمود ودر مدت سفر سه ماه شان به ایران تاثیر فراوانی بر علما ومراجع این دیار دراتخاذ مواضع قاطع در برابر خطریهود وصهیونیزم ایفا نمود.


دراینجا برخی از فتاوای روشنگر و انقلابی ایشان را درزمینه دفاع از موضوع فلسطین بیان می کنیم لازم به ذکر است که فتاوای ایشان بر خلاف فتاوای معمول برخی مراجع که فقط به ارائه حکم بسنده می کنند مشمل بر مبانی قرانی وروائی ان نیز می باشد بگونه ای که فرد با دیدن اصل حکم به مبانی ان نیز پی برده واگاهی اش بر حکم صادر شده افزون می گردد.


حکم جهاد ایشان بعنوان رهبر شیعیان در نجف اشرف که خطاب به مسلمانان درزمینه لزوم نجات فلسطین صادر کردند بشرح ذیل است :


بسم الله الرحمن الرحیم یا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِیکُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنفُسِکُمْ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ غْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَیُدْخِلْکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ برخی بزرگان نسخه ای از فتوایی را که در مورد لزوم دفاع از فلسطین صادر کرده بودم در خواست کردند و انگیزه این درخواست، دردها و محنت حاضری است که پس از 30 سال مبارزه و فداکاریهای بیشمار که با جان و مال انجام گرفته و از حد شمارش خارج است به این سرزمین مقدس رسیده است. و ما هم اینک شاهدیم محنت و بلوی از مرزهای فتوی گذر کرده و وجدان هر مسلمان با احساسی را خدشه دار کرده است. و ضمیرش وجوب دفاع از فلسطین را با تمام قدرت به او الهام کرده و بذل جان و مال عزیز در این راه و اعلان جهاد مقدس آسان و سبک شده است. پس ای مسلمانان سستی و تنبلی به خود راه ندهیدکه شما برتر و بالاترید.« إِن تَنصُرُواْ اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ‏ وَمَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِندِ اللّهِ وللّهَ قویٌ عَزِیزٌ [۲]


در زمینه صدور این فتوا و اهمیت ان گزارش سفارت ایران در بغداد خواندنی است دراین گزارش امده است : علمای عرب شیعه‌ي نجف مجدداً تلگراف‌هایی به ملك غازی و كمیسر عالی فلسطین‏ مخابره نموده و از مظالم انگلیس در فلسطین دادخواهی كرده‏اند. آقای شیخ محمد حسین كاشف الغطا كه از مشاهیر علمای عرب در نجف می‏باشد نیز تلگرافی به‏ كمیسر عالی انگلیس و كمیسیون فنی انگلیس مخابره نموده و اضافه كرده است كه‏ مردم از علما فتوای جهاد خواسته‏اند.[۳]


جریده النهار بغداد نیز تاریخ 5/3/1317دراین زمینه می نویسد : علمای اسلام با اجتماع «در تحت قبه حضرت امیر(ع‏) در نجف تجمع نموده، در باب صدور حكم جهاد مذاكراتی نموده و حكم مزبور به امضای همه‌ي آقایان علما صادر خواهد شد و ریاست جلسه‌ي مزبور هم با آقای كاشف الغطاء خواهد بود.» روحانیون شیعه برای بررسی این موضوع از علمای سوریه، لبنان، اردن، مصر، یمن، امارت‌نشین‌های خلیج‌فارس، تركیه، افغانستان و ایران دعوت كرده‏اند كه در این‏ اجلاس حضور یابند.

علّامه كاشف الغطاء سپس خود رأساً حكم جهاد را صادر كرد. [۴]

دربخشی از حکم جهاد ایشان امده است : ای اسلام و ای عرب، بلكه ای برادر و یا اینكه ای بشر، وضعیتی كه فلسطین سر بریده به آن رسیده است، به نظر همه مشهود و عیان شده و چنانكه گفته‏ایم باز هم‏ می‏گوییم كه موضوع فلسطین قضیه‌ي بالاختصاص خود فلسطین نبوده... ای عرب، ای‏ مسلمین، ای بشر، جهاد در فلسطین بر هر انسان واجب شده، نه بر عرب و مسلمین تنها... این است دعوت و ندای عمومی اینجانب كه به امّت عرب و اسلام‏ می‏فرستم. خدا گواه است كه اينجانب از دهه‌ي ششم عمر تجاوز كردم و اگر ازدحام و ازدیاد انواع علل رنجوری بر این استخوان‌های پوسیده‏ام حمله نمی‏آوردند، اول‏ شخصی بودم كه به این دعوت لبیك می‏گفتم... "محمدحسین آل كاشفالغطاء[۵]

ایشان در فتوایی دیگر براساس موازین شرعی و عقلی به تقسیم‏بندی كشورهای جهان اسلام در عملیاتی نمودن این جهاد مقدس اعلام می کند که نخستین كشوری كه باید رایت جهاد را به اهتزاز دراورد اردن هاشمي و پس از آن،حجاز وآنگاه مصر و سوریه را مورد خطاب قرار داده و سپس می‏گوید: م «می‏گویند 400 میلیون مسلمان در كره‌ي زمین موجود است. چطور می‏شد اگر ده‏ یك این عده از راه غیرت اقدام نموده، برای ادای وظیفه‌ي خویش نسبت به فلسطین، و به یاری مجاهدین آن ملحق می‏شدند؟ البته گره‌ي فلسطین گشوده می‏شد، اشغال آن‏ خاتمه می‏پذیرفت... به خدا قسم كه از مرحله خیلی دور افتادیم و پرت گشتیم و هنوز آنچه را كه باید، بیان نكردیم... كنگره‏ها منعقد و مقررات آن تقدیم می‏شود و هیئت‌ها برای لندن مسافرت می‏كند، با همه‌ي اینها قشون انگلیس شكم زن‌های آبستن را در فلسطین سفره می‏كند، بیگناهان را بی‏جان و خون‌های پاك را روان می‏سازد و با تمام‏ شدت به تبهكاری‌های بزرگ خود ادامه می‏دهد و حجاز و اردن هم با چشم و گوش‏ همه چیز را می‏بینند و می‏شنوند، با وجود این با كمال تفریح رفت و آمد دارند. حتی‏ دو بز آنها از جای خود نجنبیدند. ای كاش به این هم اكتفا و شرّ خود را از سر فلسطین‏ كوتاه می‏كردند و با ستمكاران مساعدت و همراهی نمی‏نمودند. ولی عموم مسلمانان‏ در اقطار زمین چیزی كه دارند، اعتراض هست، هیاهو، نطق، مقاله‌نویسی، شعرگویی‏ و بعضی مساعدت‌های مادی بسیار كم كه حالِ یك قطره آب بر سنگ را دارد و حال‏ آنكه خیلی از مسلمانان دارای هزاران بلكه میلیون‌ها لیره هستند. آیا هیچ شنیده شد یكی از آنها با هزار لیره استرلینگ كمكی كرده باشد، چنانكه یهودیان كه عده‏شان‏ كمتر و طبع‌شان پست‏تر است، می‏كنند؟[۶]

ایشان در بخش پایانی گفتارشان حقیقت دردناکی را بیان می كند که حکایت از اسیب شناسی عمیق شان از بحران های داخلی جوامع اسلامی است تا بدینوسیله وجدانهای خفته مسلمانان را در لزوم تحرک و قیام جدی در برابر دشمنانشان بیدار نماید.


در اینجا گفتار ایشان را در این زمینه بیان می کنیم  : «با وجود همه‌ي اینها، كاش مسلمانان به حق اعتراف كنند و حقیقت را پاك و پوست كنده اظهار نمایند. آن حقیقت این است كه بلیه مسلمانان از خود مسلمانان‏ است و از بلیه صهیونی و انگلیس خیلی بزرگ‌تر می‏باشد. این حقایق آشكار را هر كس‏ می‏داند و جز شاگرد كوچك دبستان كسی آن را ابراز نمی‏نماید. نجف اشرف، مدرسه‌ي كاشف الغطاء، محمدحسین آل كاشف الغطاء، 24 شوال‏ 1357 برابر 18/12/1938 [۷]


دربخش پایانی این مقال برخی دیگر از فتاوای ایشان را که متضمن نکات مهم دیگری می باشد بیان می کنیم. ایشان در ربیع الثانی سال 1358 ه. ق به سئوالهایی که در موضوع فلسطین و دفاع از آن به محضر ایشان ( رحمه الله علیه ) تقدیم شد به اینجنین پاسخ گفتند:


جواب سئوال اول- بله، دفع کسی که اراده تسلط بر فلسطین یا هر کشور از کشورهای اسلامی و بیرون راندن مسلمانان از آنجا را دارد شرعاً بر مسلمانان واجب است. جواب سئوال دوم- در صورتی که فلسطین برای دفع دشمن کافی نباشد بر مسلمانان دیگر به ترتیب نزدیکی به محل – تا حدی که تمامی مسلمانانی که توان انجام این کار را دارند در برگیرد- واجب است.


جواب سئوال سوم- بله، تمام انواع کمکها، نظیر خدمات مالی و جانی و سایر وسایلی که منجر به تضعیف دشمن گردد واجب است. جواب سئوال چهارم- بله، بر تمامی مسلمانان در سایر مناطق و کشورها واجب است که یهود و حامیان و کمک دهندگان به او تحریم کنند. و هرکسی که از یهود چیزی خریده و یا تولیدات آنان را بپوشد و یا از محصولات آنها بخورد و یا هر نوع معامله تحاری یا غیر تجاری با آنان بکند با خدا و پیامبرش به ستیز، موجب غضب خدا و رسولش شده و به حق خیانت ورزیده و قلب اعراب و اسلام را جحریحه دارکرده و بلکه به موجب کلام اللهی « مَن یَتَولِهِم مِنکُم فإنَّه اِن َّ الله لا یَهدی القومِ الظالِمین» از دین اسلام خارج شده است. محمد حسین کاشف الغطا مدرسه بزرگ کاشف الغطا و مدرسه نجف اشرف [۸] همانطور که از اخرین پاسخ ایشان استفاد ه می شود ایشان هر نوع معامله با یهود را حرام دانسته و بر اساس مبانی قرانی ان را سبب ارتداد از دین می داند .


باید گفت اگر مسلمانان یویژه سران انها فقط به همین حکم الهی عمل نموده و از انجام هر نوع معامله با صهیونیستها و حامیان انها اجتناب می کردند شاهد اینهمه مصائب دردناکی که تا کنون برامت اسلام گذشته است نبودیم والسلام

پانويس

  1. نویسنده: سید مصطفی حسینی رودباری
  2. محمد حسین آل کاشف الغطاسایت خبر گزاری فارس 24/12/1390
  3. سایت موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی -پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران –بر گرفته از مقدمه کتاب -ایران و استعمار انگلیس -
  4. همان
  5. همان
  6. 5
  7. همان
  8. سایت خبر گزاری فارس 24/12/1390وسامانه ندا - احکام و فتوا‌های شرعی در مورد فلسطین