کاربر:Hamzeh/صفحه تمرین

مرز

مرز به معنای خط فاصل و نشانه‌ای است که دو حوزه را از همدیگر جدا ساخته و حدود آن را معین می‌نماید.[۱] ثغر و حد از واژه های مترادف با مرز است.[۲] ویژگی مرز تقطیع و چندتکه کردن یک‌چیز است. برخی آن را زمینی که به شکل مربع می‌سازند و کناره‌های آن را بلند کرده و در میانش چیزها می‌کارند، معنا کرده‌اند[۳] فراهیدی حد را وصفی نامیده که موجب فصل و جدایی بین هر چیزی می‌شود[۴] «ثغر» در لغت به «رخنه»، «شکاف» و «منفذ» معنا شده است.[۵] همچنین ثغر به محلی که ترس از حمله دشمن در آن محل وجود دارد معنا می‌شود[۶] و از آن به محلی که دشمن ازآنجا وارد می‌شود، یاد می‌شود.[۷]

مرز در اصطلاح برای تفکیک بین دو حوزه سیاسی استعمال می‌شود. برخی آن را به مرزهای ملی اختصاص داده و عاملی برای تشخیص و جدایی یک واحد متشکل سیاسی و یـک کـشور از دیگر واحدهای مجاور آن می‌دانند.[۸]

مرز ملی

مرز ملی خطوطی است که حدود نفوذ سیاسی سرزمین تحت حکومت یک دولت ملی را مشخص می‌کند. این نوع تقسیم‌بندی در قرن هجدهم و نوزدهم تأسیس و پس از فروپاشی نظام دوقطبی و جنگ سرد در جهان تقویت شدند.[۹] عامل اصلی افتراق در مرزهای ملی، ملیت ساکنان یک سرزمین است که امروزه به‌عنوان سرچشمه جدایی‌ها، واگرایی‌ها، همگرایی‌ها، دوستی‌ها، دشمنی‌ها و نظایر آن عمل کرده و مناسبات انسانی را شکل می‌دهند.[۱۰] ویژگی این تقسیم‌بندی کشورها، تشکیل هویت‌های ملی در مقابل هویت دینی است. این پدیده نو محصول اجتناب‌ناپذیر گسترش امپریالیسم جهان‌نگر بوده است.[۱۱]

مرز ایدئولوژیک

اساس تقسیم‌بندی در مرزهای ایدئولوژیکی، عقیده حاکم بر یک سرزمین است که از آن به دار الاسلام تعبیر می‌شود. سرزمینی است که اتباع حکومت اسلامی در آن زندگی می‌کنند و مرز املاک ایشان با توابع و لواحق مرز دارالاسلام خواهد بود.[۱۲]

شیخ طوسی دار الاسلام را به سه قسم تقسیم می‌کند، اولاً سرزمین‌های بناشده در حکومت اسلامی که کفار به آن‌ها دسترسی ندارند، ثانیاً سرزمینی از کفار که مسلمین بر آن تسلط پیدا کردند، ثالثاً سرزمین مسلمین که کفار بر آن تسلط پیدا کردند.[۱۳] علامه حلی آن را به سرزمین‌های تأسیس‌شده و فتح‌شده توسط مسلمین تقسیم می‌کند.[۱۴] برخی با استناد به به روایت اسحاق بن عمار از حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام)[۱۵] دو احتمال در عبارت «اذا کان الغالب علیها المسلمین» مطرح است، شهید ثانی منظور حضرت را غلبه افرادی نسبت به غیر مسلمانان بیان می‌کند؛[۱۶] شهید اول مراد از غلبه را حکومت و سلطنت مسلمین و حکومت اسلامی در یک سرزمین می داند و دارالاسلام را سرزمینی می‌داند که تحت تصرف مسلمانان بوده و احکام اسلام در آن، جاری باشد، هرچند مسلمانان در آنجا زندگی نکنند.[۱۷] آیت‌الله بروجردی مراد از «اذا کان الغالب علیها المسلمین» را غلبه، حکومت و تسلّط مسلمانان می‌داند.[۱۸] اسلام تنها عقیده را باعث جدایی نوع حکومت‌ها می‌داند و براین‌اساس در وهله اول تقسیمات دیگری که بر کشورهای اسلامی عارض شده است، مورد تأیید اسلام نیست.[۱۹]

پانویس


  1. طریحی، فخر الدین بن محمد، مجمع البحرین، تهران: المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، چاپ سوم، 1375، ج 3، ص 236؛ احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، قم: مکتب الاعلام الاسلامی، ج 5، ص 310.
  2. زبیدی سید مرتضی حسینی، تاج العَروس من جواهر القاموس، بیروت: دارالفکر، 1414 ه‍ ق، ج 8، ص 148.
  3. محمد حسین بن خلف تبریزی، برهان قاطع، تهران: نیما، 1380، ج 4، ص 1986
  4. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، قم: موسسه دارالهجره، چاپ دوم، 1409 ه‍ ق، ج 3، ص 19.
  5. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت: دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع، چاپ سوم، ج 4، ص 103.
  6. طریحی، فخر الدین بن محمد، مجمع البحرین، تهران: المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، چاپ سوم، 1375، ج 3، ص 236.
  7. ب‍اق‍ری‌ک‍ب‍ورق، ع‍ل‍ی‌‌، کلیات و مبانی جنگ و استراتژی، تهران: م‍رک‍ز ن‍ش‍ر ب‍ی‍ن‌ال‍م‍ل‍ل،‌ 1370، 196.
  8. حافظ نیا، محمد رضا، مبانی مطالعات سیاسی ـ اجتماعی، قم: ک‍م‍ال‌ال‍م‍ل‍ک‌‏‫، 1378، ص 190.
  9. مجتهدزاده، پیروز، ترجمه حمیدرضا ملک‌محمدی، سیاست‌های مرزی و مرزهای بین‌المللی، تهران: سمت، ۱۳۸۹، ص 158.
  10. حافظ نیا، محمد رضا،جغرافیای سیاسی فضای مجازی، تهران: سمت‏‫، ۱۳۹۰، 110.
  11. مجتهدزاده، پیروز، ترجمه حمیدرضا ملک‌محمدی، سیاست‌های مرزی و مرزهای بین‌المللی، تهران: سمت، ۱۳۸۹، ص 158.
  12. مصباح یزدی، محمد تقی، اختیارات ولی فقیه در خارج از مرزها، مجله حکومت اسلامی، پاییز 1375، شماره 1، ص84.
  13. طوسی، ابو جعفر، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الإمامیة، تهران: المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، چاپ سوم، 1387 ه‍ ق.، ج 2، ص 45.
  14. حلّی، علامه، حسن بن یوسف بن مطهر اسدی، تذکرة الفقهاء (ط ـ الحدیثة)، قم: مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام، 1414 ه‍ ق، ج‌17، ص 349
  15. لَا بَأْسَ بِالصَّلَاةِ فِی الْفِرَاءِ الْیمَانِی- وَ فِیمَا صُنِعَ فِی أَرْضِ الْإِسْلَامِ- قُلْتُ فَإِنْ‌ کانَ فِیهَا غَیرُ أَهْلِ الْإِسْلَامِ- قَالَ إِذَا کانَ الْغَالِبُ عَلَیهَا الْمُسْلِمِینَ فَلَا بَأْسَ. «نماز در پوستین یمانی و هر چیزی که در زمین اسلام ساخته شده است اشکال ندارد. به حضرت گفتم اگر در آن سرزمین غیر مسلمانان باشند؟ حضرت فرمود اگر در آن سرزمین مسلمانان غالب باشند اشکال ندارد»؛ شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة، 30جلد، مؤسسة آل البيت عليهم السلام - قم، 1409 ق. ج‏ 3، ص491.
  16. عاملی، شهید ثانی، زین الدین بن علی، روض الجنان فی شرح إرشاد الأذهان، 2 جلد، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 1402 ه‍ ق، ج 2، ص 571.
  17. عاملی، شهید اول، محمد بن مکی، الدروس الشرعیة فی فقه الإمامیة، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم، 1417 ه‍ ق، ج 3، ص 78.
  18. بروجردی، آقا حسین طباطبایی، تقریر بحث السید البروجردی، 2 جلد، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1416 ه‍ ق، ج 1، ص 114.
  19. مصباح یزدی، محمد تقی، اختیارات ولی فقیه در خارج از مرزها، مجله حکومت اسلامی، پاییز 1375، شماره 1، ص 84.