دولت مهدیه
دولت مهدیه یک جنبش در سودان بر اساس دعوت به اسلام اولیه و احیای آن و توحید همراه با رفع ستمها و استعمار مصریها و اروپاییان و حکام محلیبوده است.
دولت مهدیه | |
---|---|
رهبران | محمد احمد |
فعالیتها و شکلگیری
در مراحل آغازین این جنبش و با هدف گسترش آن و تعقیب اهداف مورد نظر، محمد احمد المهدی و همراهان او مردم را به اسلام اولیه و احیای آن و توحید همراه با رفع ستمها و استعمار مصریها و اروپاییان و حکام محلی دعوت میکردند. و نوید تقسیم و یا مصادره اموال و املاک آنها و برقراری عدالت و مساوات و وحودت اسلامی و حکومت اسلامی بر مبنای قرآن و سنت را میدادند. و درصدد رفع نابهسامانیهای داخلی و بیرون راندن استعمارگران اروپایی بودند. در این راستامحمد احمد المهدی با آغاز جدی فعالیت جنبش در سال 1881 به عنوان امام و رهبر و به روایت برخی حجت بن حسن (مهدی) مردم سودان را به قیام فراخواند و توانست با جمع کردن نیروهای زیادی برای جنبش نهضت خود را آغاز نماید.[۱] گسترش جنبش مهدیه نیز به این شکل بود که با شکست نیروهای مصری برای جلوگیری از پیوستن نیروهای دولتی و مصری که برای جلوگیری از پیوستن مردم به جنبش و سرکوب مرکز توجه آنها لشکرکشی میکردند، باعث افزایش اعتبار محمد احمد المهدی و پیوستن و گرایش فزاینده مردم و به خصوص چادرنشینان قاره آفریقا به قیام به رهبری او شد. به ویژه که یاران محمد احمد المهدی آرمانها و اندیشههای او را در سراسر کشور تبلیغ میکردند و مردم با تعالیم اصلاحی او آشنا میکردند که موجب جذب پیروان زیادی شد به گونهای که سرانجام قیام او به یک جنبش مذهبی، سیاسی، اصلاحی و ضداستعماری تبدیل شد.[۲] در سال 1883 جنبش مهدیه پیروزیهای مهمی کسب کرد و شورش خود را به ایالات ساحلی دریای سرخ گسترش داد و تا پایان این سال پیروان جنبش و نیروهای او شکستهای سختی به نیروهای مشترک انگلیسی و مصری وارد کردند و همه مناطق کشور را در ابتدای سال 1884 در اختیار گرفتند. در این وضعیت انگلستان با هدف حفظ نفوذ استعماری خود در سودان تاکتیک خود را در قبال جنبش تغییر داد و به قصد سازش با محمد احمد المهدی تصمیم گرفت سودان را از مصر مستقل اعلام نماید.
حکومت در سودان
در این زمان فرماندار انگلیسی کل سودان با اعلام استقلال سودان از مصر محمد احمد المهدی را به عنوان سلطان کرد منصوب کرد اما محمد احمد المهدی که آرمان آزادی سودان و مصر و اسلام را در سرداشت با حمله به نیروهای انگلیسی و کشتن فرمانده آنها خارطوم را نیز فتح نمود و توانست بر کل سودان حکومت نماید. [۳]
وفات محمد احمد المهدی
اما مدت کوتاهی پس از فتح خارطوم محمد احمد المهدی در اواسط سال 1885 در پی یک بیمارحصبه فوت کرد و رهبری جنبش به دست جانشین او یعنی عبدالله جانشین او شد و تا سال 1898 نیز خلافت کرد.[۴] دولت تحت خلافت عبدالله نیز با مسائل و مشکلات فراوانی روبرو بود و نتوانست بیش از سیزده سال دوام بیاورد. مهمترین مشکلات جنبش در این دوران به اختلافات داخلی بین صفوف جنبش باز میگردد به گونهای که برخی رهبری عبدالله برای جنبش را نمیپذیرفتند و این امر برای جنبش مسألهساز گشت. همچنین خلیفه عبدالله پس از رفع خطر داخلی و تضعیف و برکنار کردن رقبایش هدف نشر و گسترش دعوت جنبش مهدیه را در سراسر جهان و همچنین فتح سرزمینهای جهان اسلام و جهاد در این راه را در ادامه خط مهدی و با دیدگاهی بنیادگرایانه تعقیب کرد و البته دشمنی آن با استعمار نیز کماکان ادامه داشت.[۵]
اختلافات و تضعیف
اما همزمان با تضعیف جنبش به دلیل اختلافات داخلی در سالهای پایان قرن نوزدهم و افزایش فعالیتهای استعمارگران در آفریقا، درگیریهای بین نیروهای مشترک انگلیسی و مصری، که فعالیت خود را مجدداً در شمال سودان افزایش داده بودند، گسترش یافت و به دلیلی مانند داشتن تسلیحات پیشرفته توانستند نیروهای جنبش به رهبری عبدالله را شکست دهند و بر مرکز دولت مهدی مسلط شوند.[۶]
سقوط جنبش
در حالی که پس از شکست نیروهای مهدیون به کردوفان عقبنشینی کرده بودند، انگلستان در سال 1899 برای درهم شکستن کامل مقاومت این جنبش نیروها و رهبران باقیمانده خلیفه عبدالله در کردوفان را نیز سرکوب کرد و عبدالله و تعدادی دیگر از یاران او کشته شدند. با این وجود هر چند در آن زمان فعالیتهای اصلی جنبش مهدیه قطع شد ولی جنبش به طور کامل از بین نرفت و پیروان محمد احمد المهدی در سه دهه نخست قرن بیستم و در دوران تسلط انگلیس و مصر شورشهایی را در سطح کوچکتری علیه آنها ترتیب دادند.[۷]
پیامدهای جنبش مهدیه سودان
متحد کردن قبایل سودان
محمد احمد المهدی توانسته بود براساس دعوت اصلاحی و اسلامی خود قبایل پراکنده سودان را متحد نماید و حکومتی مستقل از دخالت بیگانگان برقرار کند. به همین دلیل است که گذشته از عنوان احیاگر دین، از نظر بسیاری از سودانیها، او پدر استقلال سودان است.
دیدگاه حکومتی محمد احمد المهدی
شایان ذکر است که منشأ حکومت نیز در حکومت محمد احمد المهدی خداوند بود و از نظر او قدرت سیاسی از جانب خداوند که دارای قدرت مطلق است به او واگذار شده است و مأموران دیگر صرفاً به نمایندگی از او اعمال قدرت میکردند.
قوانین حکومتی در دولت مهدیه
همچنین در حکومت مهدیه متعاقب پیروزی جنبش قانون جامعه قانون اسلام بود که به استناد به کتاب و سنت تبیین میشد. خود مهدی نیز با صدور اعلامیهها و اتخاذ تصمیماتی در وضع قوانین میکوشید. با وجود همه این مسائل باید گفت که متأسفانه بسیاری از اصول و روشهای احیاگرانه مهدی بعد از مرگش به تدریج نادیده گرفته شد هر چند شکل ظاهری نظام سیاسی او همانطور باقی مانده بود.[۸]
جنبش مهدیه و اثر بخشی به کل قاره آفریقا
به طور کلی جنبش مهدی سودانی نقش و تأثیر بسیار مهمی در حیات دینی و سیاسی مسلمانان سودان و کل قاره آفریقا گذاشته است و همانند جنبشهای اسلامی دیگر کشورها در آن دوره زمانی نمایانگر روح ضد استعماری افریقا نیز بوده است؛ که در آزادسازی سودان و ممانعت در سلطه انگلیسیها بر سودان و تا حدودی مصر مؤثر بوده و تأثیراتی نیز بر روند رشد مبارزات ضداستعماری مسلمانان آفریقا گذاشته است که نمونه آن میتوان بر تأثیرپذیری جنبش آزادیخواهی مردم سومالی از جنبش محمد احمد المهدی سودانی اشاره کرد.[۹]
تاثیر گذاشتن در حیات سیاسی بعد سقوط جنبش
همچنین شایان ذکر است که پس از آنکه انگلیسیها دولت مهدیه را در سودان ساقط کردند، پیروان او در قالب جماعة أنصار المسلمین سودان و حزب امه نقش فعال و مهمی در صحنه سیاسی سودان و در استقلال آن ایفا کردند؛ به گونهای که مبارزات شجاعانه و تعالیم دینی اصلاحی او میراث گرانقدری برای مسلمانان سودان به جا نهاد که پشتوانه مبارزات ضداستبدادی و ضداستعماری آنان است. با این همه به نظر میرسد که این جنبش در آن وضعیت اشغال سودان توسط بیگانگان بیش از هر چیز درگیر مبارزات عملی و سیاسی شد و به دلیل چارچوب صوفیانه و سنتی دیدگاههای مذهبی و سیاسی آن به رغم مواضع مشخص اصلاحی و اجتماعی و مردمی نتوانست در دو بعد نظری و فکری پیروانش را تغذیه نماید و پس از مرگ محمد احمد المهدی جنبش در معرض انواع و اقسام لغزشها و انحرافات قرار گرفت. علاوه بر این خلیفهها و رهبران پس از وی نیز نقش مهمی در این ضعفها و لغزشها داشتهاند.[۱۰]
پانویس
- ↑ ولادمیر لوتسکی، (1356) تاریخ عرب در دوره جدید، ترجمه پرویز بابایی، تهران: انتشارات چاپار،
- ↑ سیداحمد موثقی، (1374) جنبشهاس اسلامی معاصر، تهران: سمت، 249
- ↑ سیدهادی خسروشاهی، نبرد اسلام در آفریقا، جلد دوم، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 59 –
- ↑ حسین گونیلی، (1343) جغرافیای ممالک اسلامی قاره آفریقا، تهران: چاپخانه دانشگاه تهران،
- ↑ سیداحمد موثقی، (1374) جنبشهای اسلامی معاصر، تهران: سمت، 253 –
- ↑ ولادمیر لوتسکی، (1356) تاریخ عرب در دوره جدید، ترجمه پرویز بابایی، تهران: انتشارات چاپار،
- ↑ ولادمیر لوتسکی، (1356) تاریخ عرب در دوره جدید، ترجمه پرویز بابایی، تهران: انتشارات چاپار، 262 – 261
- ↑ سیداحمد موثقی، (1374) جنبشهای اسلامی معاصر، تهران ص265
- ↑ علی دخانیاتی، (1358) تاریخ آفریقا، تهران: انتشارات توکا، 206 – 205
- ↑ سیداحمد موثقی، (1374) جنبشهای اسلامی معاصر ص273