حماد بن عثمان

حمّاد بن عثمان از محدثان و فقهای بزرگ شیعه در قرن دوم هجری است. او را در شمار یاران سه امام شیعه (امام صادق، امام کاظم و امام رضا علیهم‌السلام) ذکر کرده‌اند. حمّاد از راویانى است که عالمان رجال، بر وثاقتش اتفاق‌نظر دارند و کشی او را در زمره «اصحاب اجماع» نام برده است.

حمّاد بن عثمان
نام کاملحمّاد بن عثمان
اطلاعات شخصی
روز تولدحدود 128
محل تولدکوفه
محل درگذشتمدینه
فعالیت‌هااز اصحاب امام صادق (علیه‌السلام)، امام کاظم (علیه‌السلام) و امام رضا(علیه‌السلام) از اصحاب اجماع و از اولین فقهای شیعه

زندگی‌نامه

حمّاد بن عثمان، محدّث و فقيه شيعه در قرن دوم است. او را در شمار اصحاب سه امام شيعه، امام صادق، امام كاظم و امام رضا ذكر كرده‌اند [۱] بنابراين، تولد او حداقل حدود دو دهه قبل از شهادت امام صادق (148) بوده است. حماد ملقب به ناب و ذوالناب [۲] و اهل كوفه [۳] بود. ظاهرا قبيله او با يكى از قبايل كوفى، به نام غنى [۴]، پيوند ولاء داشتند و به همين سبب او را«مولى غنى» خوانده‌اند (رجوع کنید به كشّى، [۵] شهرت پدرش، عثمان، به رُواسى [۶] نيز مؤيد اين رأى است، زيرا بنى‌رواس خاندانى سرشناس در كوفه بودند [۷] برادران حماد بن عثمان، (جعفر و حسین) نیز فاضل و ثقه‌اند [۸] كشّى حماد را در زمره شش راوى فقيه از اصحاب امام صادق عليه‌السلام شمرده و وی اصحاب اجماع است [۹]

اختلاف تاریخی در مورد حماد بن عثمان

برخى، حماد را «مولى أَزْد» خوانده‌اند [۱۰]، كه از پيوند ولاء قبيله او در يمن با قبيله ازد (رجوع کنید به جوهرى، ذيل «ازد»؛ [۱۱] حكايت دارد [۱۲]، كه غنوى و ازدى را غیر قابل جمع مى‌داند). [۱۳] لقب حماد بن عثمان را ناب [۱۴] و نام جدّش را زياد آورده است، حال آنكه نجاشى [۱۵] از حماد بن عثمان‌بن عمرو سخن گفته است. در عين حال، وفات هر دو، سال 190 در كوفه ذكر شده است (كشّى، نجاشى؛ طوسى، همانجاها). همچنين نجاشى [۱۶] نام برادر حماد بن عثمان را عبداللّه نوشته و كشّى [۱۷] از جعفر و حسين به‌عنوان برادران حماد ياد كرده است. ظاهر عبارات علامه حلّى (ص 125) و ابن‌داوود حلّى (ستون 131ـ132) نيز تغاير آن دو را مى‌رساند، چه اين دو نام را مستقلا آورده و به يكى بودن آن اشاره‌اى نكرده‌اند. طُرَيحى [۱۸] و كاظمى [۱۹]، نيز حماد بن عثمان را نام مشترك ميان دو نفر به‌شمار آورده و وجه تمايز آن دو را در راويان از آن دو دانسته‌اند. همچنين بهبهانى [۲۰] با استناد به اختلاف در لقب، نسبت، نام جد و نام برادران اين دو، تصريح به مغايرت و تعدد كرده است. در مقابل، محمدتقى مجلسى [۲۱]، كلباسى [۲۲]، مامقانى [۲۳] و شوشترى [۲۴] اين دو نام را از آنِ يك فرد دانسته‌اند. با توجه به اينكه حماد بن عثمان ناب از راويان مشهور بوده و در زمره اصحاب اجماع شمرده شده و نجاشى رجال خود را پس از كتابهاى كشّى و شيخ‌طوسى نگاشته و از كتابهاى پيشين بهره‌مند بوده، بسيار بعيد است كه نجاشى نام چنين شخصى را از قلم انداخته باشد و در عين حال شخص ديگرى را با نام مشابه ــكه در كتب رجالى پيشين نامى از او برده نشده، اما تصادفآ نام پدر، طبقه رجالى، سال و محل وفاتش با او همسان است ــ در رجال خود آورده باشد [۲۵] ازاين‌رو، در مجموع مى‌توان اطمينان يافت كه حماد بن عثمان فزارى در رجال نجاشى، همان حماد ناب است. به گفته نجاشى (همانجا) وى ساكن «عرزَم» بوده است. ظاهرآ شهرت وى به فزارى [۲۶] به سبب انتساب وى به قبيله عرزم ــ شاخه‌اى از فزاره ساكن در كوفه ــ بوده است [۲۷] و از آنجا كه غنى و فزاره دو تيره از قبيله عطفان‌اند، احتمال اتحاد حماد ناب و حماد بن عثمان تقويت مى‌شود [۲۸] اما بر فرض تعدد، بر صحت روايات منقول از حماد بن عثمان خدشه‌اى وارد نمى‌شود، زيرا هر دو ثقه‌اند [۲۹]

حماد بن عثمان در دیدگاه رجالیون

حماد بن عثمان از راویانى است که بر وثاقتش اتفاق‌نظر هست. [۳۰] ابو عمرو کشّى حماد را در زمره شش راوى فقیه از اصحاب امام صادق علیه‌السلام شمرده است که شیعه بر صحت روایات، تصدیق منقولات و اعتراف به فقاهت آنها اجماع و اتفاق‌نظر دارند و به‌عنوان اصحاب اجماع شناخته مى‌شوند. [۳۱] صاحب «التحریر الطاووسی» درباره حمّاد و برادرش حسین گوید: فاضلان، خیران، ثقتان [۳۲] حماد از راويانى است كه تمامى دانشمندان علم رجال، از متقدمان [۳۳] و متأخران [۳۴]، بر وثاقتش اتفاق‌نظر دارند و او را با صفاتى چون ثقه، فاضل و جليل‌القدر و خيّر ستوده‌اند. همچنين برادرانش، جعفر و حسين، از فضلا و موثقان برجسته كوفه و از اصحاب امام صادق عليه‌السلام [۳۵] و هر دو صاحب كتاب بودند [۳۶] كتاب حسين‌بن عثمان به روايت تلَّعكبرى در دست است [۳۷]

مشایخ و راویان

حمّاد بن عثمان، از ۹۲ استاد، چون عبیداللّه‌ بن علی حلبی، ابو بصیر، ابن ابی یعفور، اسحاق بن عمّار، جمیل بن درّاج، زُراره بن اَعین و محمد بن مسلم، حدیث شنیده است. [۳۸] همچنین، بیش از ۴۵ محدث بزرگ، از جمله: حسن بن علی وشّاء، احمد بن محمد بَزَنطی، فضالة بن ایوب، جعفر بن بشیر، محمد بن یحیی، صفوان بن یحیی، ابن ابی عمیر و یونس بن عبدالرحمان، از او حدیث نقل کرده‌اند. [۳۹] حماد بن عثمان روايات بسيارى، بى‌واسطه از امام صادق عليه‌السلام، نقل كرده است. همچنينِ از قريب به صد راوى و بيش از همه از عبيداللّه ‌بن على حلبى حديث شنيده است كه غالب ايشان از اصحاب امام صادق عليه‌السلام هستند. همچنان‌كه افزون بر چهل راوى و بيش از ديگران، محمد بن ابى‌عمير، حسن ‌بن على وشاء، حسن ‌بن على ‌بن فضال و محمد بن وليد خزاز از وى حديث شنيده‌اند [۴۰]

آثار و روایات

وى كتابى داشته [۴۱] كه منبع نقل روايات از اوست. به نظر مى‌رسد اين كتاب تا عهد ابن‌طاووس موجود بوده، زيرا ابن‌طاووس در دو كتاب خود [۴۲] از آن نقل كرده است [۴۳] ابن‌طاووس [۴۴] از اين اثر با عنوان اصل ياد كرده است، ولى احتمال دارد كتاب وى اصل به معناى مصطلح نباشد [۴۵] حماد بن عثمان کتابی داشته که منبع نقل روایات از اوست [۴۶] و سید ابن‌طاووس از این اثر با عنوان «اصل» یاد کرده است [۴۷] به نظر می‌رسد این کتاب تا عهد ابن‌طاووس موجود بوده، زیرا او در دو کتاب خود از آن نقل کرده است.

تعداد و محتوای روایات حماد بن عثمان

حماد بن عثمان روایات بسیاری را بی‌واسطه از امام صادق علیه‌السلام، نقل کرده است. شمار احادیث نقل شده از حماد بن عثمان در منابع حدیثى شیعه حدود دو هزار حدیث است. بررسى محتواى روايات حماد بن عثمان نشان مى‌دهد كه وى بيشتر به ثبت و نقل احاديث احكام اهتمام داشته است و در اين زمينه از راويان پر حديث به ‌شمار مى‌آيد و البته روايات متعددى نيز در صفات امام و احوال امامان دارد [۴۸]

احادیث نقل شده از حماد بن عثمان

شمار احاديث نقل شده از حماد بن عثمان در منابع حديثى شيعه حدود دو هزار حديث است خويى [۴۹]، ذيل عنوان حماد بن عثمان، تعداد روايات او در كتب اربعه را 734 مورد شمرده كه ظاهراً بايد بخشى از روايات منقول از حماد را، كه ميان وى و حماد بن عيسى مشترك است [۵۰]، كه حماد را نام مشترك ميان چند نفر دانسته‌اند)، بدان افزود [۵۱] به نظر شوشترى [۵۲] وجه تمايز اين دو حماد، مروىٌ عنه آنهاست، زيرا حماد بن عثمان از حلبى روايت نقل كرده است و حماد بن عيسى از حريز.

درگذشت

وی در سال ۱۹۰ قمری درگذشت. [۵۳]

پانویس

  1. (رجوع کنید به برقى، ص 21، 48، 53؛ كشى، ص 375؛ طوسى، 1415، ص 186، 334، 354).
  2. (كشّى، ص 372؛ طوسى، 1415، ص 334، قس ص 186؛ همو، 1420، ص :306)
  3. (طوسى، 1415، ص 186، 334)
  4. (رجوع کنید به جوهرى، ذيل «غنى»؛ سمعانى، ج 4، ص 302)
  5. همانجا؛ طوسى، 1415، ص 186).
  6. (رجوع کنید به كشّى، همانجا)
  7. (رجوع کنید به سمعانى، ج 3، ص 97؛ مامقانى، ج 11، ص 171، ج 24، ص 75).
  8. التحریر الطاووسی، ص۸۳.
  9. کشی ، ص 375
  10. (رجوع کنید به برقى، ص 21؛ طوسى، 1415، ص 334)
  11. خويى، ج 6، ص 215)
  12. (قس شوشترى، ج 3، ص 651
  13. كشّى (ص 375)،
  14. (نيز رجوع کنید به برقى، همانجا؛ طوسى، 1420، ص 156)
  15. (ص 143)
  16. (همانجا)
  17. (همانجا)
  18. (ص 107)
  19. (ص 197)
  20. (ص 157)
  21. (ج 14، ص 48)
  22. (ج 3، ص 239ـ240)
  23. (ج 24، ص 80)، خويى (ج 6، ص 213)
  24. (ج 3، ص 648)
  25. (رجوع کنید به كلباسى، ج 3، ص 235ـ 240؛ شوشترى، ج 3، ص 648ـ651؛ خويى، ج 6، ص 213ـ 215).
  26. (رجوع کنید به همانجا)
  27. (رجوع کنید به سمعانى، ج 4، ص 178؛ مامقانى، ج 9، ص 212)
  28. (رجوع کنید به خويى، ج 6، ص 214؛ قس كلباسى، ج 3، ص 229 كه عرزم را تصحيف عرازه دانسته و فزارى را به عرازى تصحيح كرده است).
  29. (رجوع کنید به شوشترى، ج 3، ص 651؛ خويى، ج 6، ص 215؛ براى بحث مبسوط درباره ثمره بحث از اتحاد و تعدد رجوع کنید به كلباسى، ج 3، ص 241ـ242).
  30. ر.ک: رجال الکشّی: ج۲ ص۶۷۰ ش۶۹۴؛ الفهرست، طوسی: ص۱۱۵ ش۲۴۰ و رجال ابن داوود: ص۸۴ ش۵۲۱؛ خلاصة الأقوال: ص۵۶؛ معجم رجال الحدیث: ج۶ ص۲۱۵ ش۳۹۵۷.
  31. دانشنامه جهان اسلام، مدخل "حماد بن عیسی" از مجتبى الهى‌ خراسانى، بازیابی: ۴ دی‌ماه ۱۳۹۱.
  32. التحریر الطاووسی، ص۸۳.
  33. (براى نمونه رجوع کنید به كشّى، ص 372؛ طوسى، 1420، ص 156)
  34. (ابن داوود حلّى، ستون 132؛ علامه حلّى، ص 56؛ شوشترى؛ خويى، همان جاها)
  35. (كشّى؛ نجاشى، همانجاها؛ طوسى، 1415، ص 175، 182؛ براى تحقيق تفصيلى درباره اين سه برادر رجوع کنید به الاصول الستة عَشَر، مقدمه محمودى، ص 75ـ83)
  36. (رجوع کنید به طوسى، 1420، ص 113، 147؛ نجاشى، همانجاها؛ نيز رجوع کنید به آقابزرگ طهرانى، ج 2، ص 147).
  37. (رجوع کنید به الاصول السّتة عشر، ص 317ـ326).
  38. معجم رجال الحدیث: ج۶ ص۲۱۶ ش۳۹۵۷.
  39. معجم رجال الحدیث: ج۶، ص۲۱۷، ش۳۹۵۷.
  40. (رجوع کنید به خويى، ج 6، ص 216ـ218؛ براى فهرست كامل روايات منقول از وى رجوع کنید به همان، ج 6، ص 374ـ422.
  41. (طوسى، 1415، ص 334؛همو، 1420، ص 156؛نجاشى، همانجا)
  42. (براى نمونه رجوع کنید به الملاحم و الفتن، ص 119ـ120؛ همو، قبس من كتاب غياث سلطان الورى، ص 6، 9)
  43. (نيز رجوع کنید به كولبرگ، 1992، ص 223).
  44. (الملاحم و الفتن، ص 119)
  45. (رجوع کنید به كولبرگ، 1987، ص 148).
  46. رجال النجاشی، ج۱، ص۱۴۳.
  47. ابن‌طاووس، الملاحم و الفتن، ج۱، ص۱۱۹.
  48. (رجوع کنید به اردبيلى، ج 1، ص 271ـ273).
  49. (ج 6، ص 216)
  50. (قس طريحى، ص63ـ64؛ كاظمى، ص48ـ 51
  51. (رجوع کنید به خويى، ج 6، ص 189ـ198).
  52. (ج 3، ص 652)
  53. رجال النجاشی: ج۱ ص۳۳۹ ش۳۶۹.

منابع

  1. دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی جلد : 1 صفحه : 6496 از مجتبى الهى‌خراسانى.
  2. ناصر باقری بیدهندی، اصحاب اجماع، فصلنامه علوم حدیث، شماره ۹.
  3. شناخت نامه حدیث، محمد محمدی ری شهری، ج ۳ ص ۶۳-۶۴.
  4. ابن‌داوود حلّى، كتاب‌الرجال، تهران 1383ش؛
  5. ابن‌طاووس، قبس من كتاب غياث سلطان‌الورى، قم: مدرسة الامام المهدى (ع)، (بى‌تا.)؛
  6. همو، الملاحم و الفتن فى ظهور الغائب المنتظر عجل‌اللّه فرجه، قم 1398/ 1978؛
  7. محمدبن على اردبيلى، جامع‌الرواة و ازاحة الاشتباهات عن‌الطرق و الاسناد، بيروت 1403/1983؛
  8. الاصول الستة عشر من الاصول الاولية: مجموعة من كتب الرواية الاولية فى عصر الائمة المعصومين عليه‌السلام، چاپ ضياءالدين محمودى، قم 1381ش؛
  9. احمدبن محمد برقى، كتاب‌الرجال، در ابن‌داوود حلّى، همان منبع؛
  10. محمدباقربن محمداكمل بهبهانى، تعليقة وحيدالبهبهانى على منهج‌المقال، (بى‌جا: بى‌نا، بى‌تا.)؛
  11. اسماعيل‌بن حماد جوهرى، الصحاح : تاج‌اللغة و صحاح‌العربية، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بيروت (بى‌تا.)، چاپ افست تهران 1368ش؛
  12. محسن خاتمى، فهارس بحارالانوار، بيروت 1412/1992؛
  13. خويى؛
  14. سمعانى؛
  15. شوشترى؛
  16. فخرالدين‌بن محمد طريحى، جامع‌المقال فيما يتعلق باحوال الحديث و الرجال، چاپ محمدكاظم طريحى، تهران ?( 1374)؛
  17. محمدبن حسن طوسى، رجال‌الطوسى، چاپ جواد قيومى اصفهانى، قم 1415؛
  18. همو، فهرست كتب‌الشيعة و اصولهم و اسماء المصنفين و اصحاب الاصول، چاپ عبدالعزيز طباطبائى، قم 1420؛
  19. حسن‌بن يوسف علامه حلّى، خلاصة الاقوال فى معرفة الرجال، چاپ جواد قيومى اصفهانى، (قم) 1417؛
  20. محمدامين‌بن محمدعلى كاظمى، هداية المحدثين الى طريقة المحمدين، چاپ مهدى رجايى، قم 1405؛
  21. محمدبن عمر كشّى، اختيار معرفة‌الرجال، (تلخيص) محمدبن حسن طوسى، چاپ حسن مصطفوى، مشهد 1348ش؛
  22. محمدبن محمدابراهيم كلباسى، الرسائل‌الرجالية، چاپ محمدحسين درايتى، قم 1380ـ1381ش؛
  23. عبداللّه مامقانى، تنقيح المقال فى علم الرجال، چاپ محيى‌الدين مامقانى، قم 1423ـ؛
  24. محمدتقى‌بن مقصودعلى مجلسى، روضة‌المتقين فى شرح مَن لايَحضُرُه الفقيه، چاپ حسين موسوى كرمانى و على‌پناه اشتهاردى، قم 1406ـ1413؛
  25. احمدبن على نجاشى، فهرست اسماء مصنّفى الشيعة المشتهر ب رجال النجاشى، چاپ موسى شبيرى زنجانى، قم 1407؛
  26. Etan Kohlberg, A medieval Muslim scholar at work: Ibn Tawus and his library, Leiden 1992;
  27. idem, "Al-usul al-arbaumia", Jerusalem studies in Arabic and Islam, no.10 (1987);
  28. Hossein Modarressi Tabatabai, Tradition and survival: a bibliographical Survey of early Shiite literature, vol.1, Oxford 2003.