پیش‌نویس:ضیاءالحق

نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۵۱ توسط Hamzeh (بحث | مشارکت‌ها) (←‏مرگ)
محمد ضیاءالحق
نام کاملمحمد ضیاءالحق
نام‌های دیگرژنرال ضیاءالحق
اطلاعات شخصی
سال تولد1978 م، ۱۳۵۶ ش‌، ۱۳۹۷ ق
محل تولدجالاندر، هند
سال درگذشت1988 م، ۱۳۶۶ ش‌، ۱۴۰۸ ق
محل درگذشتبهاولپور پاکستان
دیناسلام، اهل سنت
فعالیت‌ها

محمد ضیاءالحق (۱۹۲۴ - ۱۹۸۸ م) ششمین رئیس‌جمهور پاکستان بود که از اول مارس 1976 م تا زمان مرگش به‌عنوان دومین رئیس ستاد ارتش پاکستان خدمت کرد.

زندگی‌نامه

ضیاء در جالاندر به دنیا آمد و در آکادمی نظامی هند در دهرادون آموزش دید. در سال 1943 م به ارتش هندی بریتانیا اعزام شد و در جنگ جهانی دوم اقیانوس آرام شرکت کرد. پس از تجزیه هند در سال 1947 م، ضیاء به ارتش پاکستان پیوست و در هنگ نیروی مرزی مستقر شد. در سال 1976 م، ضیاء به درجه ژنرال ارتقا یافت و توسط نخست‌وزیر ذوالفقار علی بوتو به‌عنوان رئیس ستاد ارتش منصوب و جانشین تیکا خان شد. [۱].

در ژوئیه 1977 م، ضیاءالحق، ذوالفقار علی بوتو را از قدرت خلع و حکومت‌نظامی اعلام کرد. سپتامبر 1978 م، ضیاءالحق ریاست جمهوری پاکستان را بر عهده گرفت. در سال 1979 م، پس از حمله شوروی به افغانستان، ضیاء موضعی ضد شوروی اتخاذ و به مجاهدین افغان کمک کرد. ضیاء در سال 1985 م، انتخاباتی غیر حزبی برگزار و محمدخان جونیجو را به نخست‌وزیری منصوب کرد. در اوت 1988 م، در حین سفر از بهاولپور به اسلام‌آباد، در یک سقوط هواپیما در نزدیکی رودخانه سوت لج کشته شد. وی در مسجد فیصل اسلام‌آباد به خاک سپرده شد.[۲].

اسلام‌گرایی در دوره ضیاءالحق

سیاست اولیه حکومت ضیاء، تشریع یا «اسلامی سازی» بود. اسلام‌گرایان او را به خاطر مخالفت با فرهنگ غربی تحسین می‌کنند. مخالفان ضیاء از اقتدارگرایی، سانسور مطبوعاتی، عدم تحمل گرایش‌های مذهبی و تضعیف دموکراسی در دوره او انتقاد می‌کنند. سید بدیع الدین سهروردی امام صوفی کانادایی - پاکستانی می‌گوید ضیاء پاکستان را از یک کشور تحت سلطه صوفی‌ها به یک دولت سلفی تغییر داد.[۳] در این دوره، دستور پوشاندن سر زنان در انظار عمومی در مدارس دولتی، کالج‌ها و تلویزیون دولتی اجرا شد. مشارکت زنان در ورزش و هنرهای نمایشی به‌شدت محدود شد. در سال 1981 م پرداخت‌های بهره با حساب‌های «سود و زیان» جایگزین شد. کتاب‌های درسی برای حذف مطالب غیر اسلامی بازنگری شدند و کتاب‌های غیر اسلامی از کتابخانه‌ها حذف شدند. ضیاء در اولین سخنرانی تلویزیونی خود به‌عنوان رئیس دولت این کشور را اعلام کرد پاکستان که به نام اسلام ایجادشده است تنها در صورتی به حیات خود ادامه خواهد داد که به اسلام پایبند باشد. به همین دلیل است که من معرفی نظام اسلامی را یک پیش‌نیاز ضروری برای کشور می‌دانم.[۴] دادگاه عالی (که بعداً دادگاه فدرال شریعت شد) «مجازات شرعی» را تأسیس کرد تا در مورد پرونده‌های حقوقی با استفاده از آموزه‌های قرآن و سنت قضاوت کند. قوانین حقوقی پاکستان با دکترین اسلامی هماهنگ شد. نفوذ علما (اهل سنت) و احزاب اسلامی در این دوره تقویت و علمای اهل سنت به شورای ایدئولوژی اسلامی اضافه شدند. قانون زکات در سال 1980 م اجرا شد. این اقدام خواستار کسر سالانه 2.5 درصدی از حساب‌های بانکی شخصی در روز اول ماه رمضان بود که درآمد آن برای فقرزدایی مصرف شود. کمیته‌های زکات برای نظارت بر توزیع وجوه ایجاد شد. این اقدام با مخالفت شیعیان مواجه شد.[۵]

یکی از اولین و بحث‌برانگیزترین اقدامات او برای اسلامی کردن جامعه پاکستان، جایگزینی بخش‌هایی از قانون مجازات پاکستان (PPC) با «مقررات حدود» در سال 1979 بود. این فرمان، جرائم جدید جنایی مانند زنا و مجازاتی مانند شلاق و قطع عضو را به قوانین پاکستان اضافه نمود. برخی سیاست‌های اسلام‌گرایانه ضیاءالحق را راهکاری برای تضمین بقا سیاسی او می‌دانند به گفته نصرت بوتو، وحشت‌های جنگ 1971 م ... هنوز در قلب و ذهن مردم [پاکستان] زنده و زنده است...بنابراین ژنرال ضیاء دیوانه‌وار... از اسلام... برای تضمین بقاء استفاده کرد.[۶]

تغییرات ساختاری سیاسی

ضیاء شکل حکومتی ریاست جمهوری و سیستم تصمیم‌گیری توسط کارشناسان فنی یا '''تکنو کراسی''' را ترجیح می‌داد. اولین جایگزین او برای مجلس یا مجلس شورای ملی، مجلس شورا یا شورای مشورتی بود. پس از ممنوعیت همه احزاب سیاسی در سال 1979 م، مجلس را منحل کرد و در پایان سال 1981 مجلسی را تأسیس کرد که به‌عنوان نوعی هیئت مشاوران رئیس‌جمهور عمل می‌کرد و به روند اسلامی سازی کمک می‌کرد. 350 عضو شورا باید توسط رئیس‌جمهور معرفی می‌شدند و فقط قدرت مشورت با او را داشتند و درواقع فقط برای تأیید تصمیماتی که قبلاً توسط دولت گرفته‌شده بود، خدمت می‌کردند. اکثر اعضای شورا را روشنفکران، علما، علما، روزنامه‌نگاران، اقتصاددانان و متخصصان عرصه‌های مختلف تشکیل می‌دادند. مجلس ضیاء و دولت نظامی او منعکس‌کننده ایده «تکنو کراسی نظامی – بوروکراسی» (MBT) است. ضیاءالحق در فوریه سال ۱۹۷۹ م، تغییراتی در قوانین داد تا دادگاه‌های عالی پاکستان بتوانند تعیین کنند که آیا قوانین با اسلام و سنت (پیامبر سلام) همخوانی دارد یا نه. طرح جداسازی رأی‌دهندگان (مسلمان و غیرمسلمان) را به اجرا درآورد. ایجاد دادگاه‌های نظامی در کشور که رأی آن‌ها در دادگاه‌های غیرنظامی قابل استیناف نبود. برگزاری رفراندوم 1984 م، با این پرسش که آیا مردم خواهان آن هستند که اقدامات تغییرات اسلامی در کشور ادامه یابد یا نه؟ مطرح کرد. پاسخ «آری» به این سؤال به مفهوم ادامه تغییرات و ادامه حکومت ژنرال ضیا بود.[۷]

در اثر فشار های بین المللی در فوریه 1985 م، انتخابات سراسری را بدون احزاب سیاسی برگزار کرد. اکثر احزاب سیاسی مخالف تصمیم گرفتند که انتخابات را تحریم کنند. ضیاء قبل از واگذاری قدرت به دولت جدید و لغو حکومت نظامی، قانونگذار جدید را وادار کرد تا به ماسبق همه اقدامات ضیاء در هشت سال گذشته، از جمله کودتای او در سال 1977، را بپذیرد.[۸].هشتمین متمم قانون اساسی پاکستان و انتخابات عمومی پاکستان، که "اختیارات ذخیره" را به رئیس جمهور برای انحلال پارلمان اعطا کرد.[۹].

جنگ ایران و عراق

در 22 سپتامبر 1980 م، حمله عراق به ایران آغازگر یک جنگ تقریباً هشت‌ساله بین ایران و عراق بود. علیرغم اعلام بی‌طرفی پاکستان در این جنگ، ضیاء روابط نزدیکی با ایران داشت و پاکستان به ایران سلاح فروخت.[۱۰]

نقش در سپتامبر سیاه

سرتیپ ضیاء از سال 1967 تا 1970 به‌عنوان رئیس یک مأموریت آموزشی پاکستان در اردن مستقر بود. درگیری نظامی اردن علیه جنبش آزادی‌بخش میهنی فلسطین موسوم به سپتامبر سیاه، ضیاءالحق نقش مهمی در ارتش ارتش داشت. ضیاء سه سال قبل از سپتامبر سیاه در امان مستقر بود. در جریان این رویدادها، به گفته جک اوکانل، مسئول سیا، ضیاء توسط ملک حسین به شمال اعزام شد تا توانایی‌های نظامی سوریه را ارزیابی کند. فرمانده پاکستانی به حسین گزارش داد و استقرار یک اسکادران RJAF را به منطقه توصیه کرد. ضیاءالحق سپس به برنامه‌ریزی حمله اردن علیه فلسطینی‌ها پرداخت و فرماندهی لشکر زرهی علیه فلسطینیان را بر عهده گرفت. اوکانل همچنین گزارش داد که ضیاء شخصاً نیروهای اردنی را در طول نبردها رهبری می‌کرد.[۱۱].

حوادث دوره ریاست ضیاء الحق

تحولات بسياري در دوره 11 ساله حاكم نظامي سابق پاكستان در اين كشور روي داد كه ازجمله آن می‌توان به ترور علامه سيد عارف حسيني رهبر فقيد شيعيان پاكستان در سال 1988 اشاره كرد. همچنين در اواخر سال 1986 برخوردهاي خشونت‌آمیز در شهرهاي بزرگ كراچي، كويته و حيدرآباد به علت اختلافات بين گروه‌هاي قومي رخ داد؛ برخوردهاي شديدي كه فقط در كراچي 170 كشته برجاي گذاشت. در دوران حاكميت نظامي ژنرال ضياءالحق، يكي از مأموریت‌های اصلي وي، كمك به قدرت‌های غربي در برابر شوروي سابق در جنگ افغانستان بود. تشكيل گروه‌هایی به‌عنوان گروه‌های موسوم به «جهادي» با حمايت قدرت‌های غربي براي مقابله با شوروي سابق در افغانستان را شايد بتوان يكي از اقدامات ژنرال ضياءالحق دانست كه پس‌مانده‌های اين گروه‌ها، امروز بلاي جان امنيت افغانستان، پاكستان و منطقه شده‌اند و بعدها نيز لشكركشي سال 2001 آمريكا به افغانستان به بهانه مبارزه با همين گروه‌ها انجام شد كه حاصل آن، حضور اشغالگرانه آمریکایی‌ها در افغانستان است. قبل از كودتاي ژنرال ضیاءالحق، ذوالفقار بوتو نخست‌وزیر وقت پاكستان از حزب مردم برنامه هسته‌ای اين كشور را آغاز كرد كه پس از وي، ژنرال الحق اين فعاليت را وارد فاز جديدي كرد و اقدامات عملي اين برنامه‌ها را به اجرا درآورد. پس‌ازآن پاكستان پيمان منع گسترش سلاح (NPT) را هم امضا نكرد که اين اقدام با واكنش شديد جامعه جهاني روبرو شد. حتي ژنرال ضیاءالحق درباره سیاست‌های هسته‌ای پاكستان آمريكا را نيز دور زد و اجازه نداد آمریکایی‌ها از حقايق برنامه‌های هسته‌ای پاكستان باخبر شوند.[۱۲].

مرگ

در ۱۷ اوت ۱۹۸۸ هواپیمای نظامی (سی-۱۳۰) حامل ضیاءالحق، پس از برخاستن از فرودگاهی در بهاولپور ایالت پنجاب، سقوط کرد و با انفجار آن ژنرال محمد ضیاءالحق کشته شد. برخي اين انفجار را به‌طور غیررسمی به هند و يا شوروي سابق و برخي هم آن را به آمريكا نسبت دادند. در اين انفجار رمزآلود، سفير وقت آمريكا در پاكستان به همراه چند ديپلمات خارجي و جمعي از مقامات ارشد نظامي پاكستان نيز كشته شدند.[۱۳] جان گونتر دین، سفیر وقت ایالات‌متحده در هند، گفت که به سرویس مخفی اسرائیل، موساد، مظنون است که هواپیمای ضیاءالحق را در تلاش برای جلوگیری از توسعه بمب هسته‌ای پاکستان سرنگون کرده است؛ اما زمانی که او این سوءظن‌ها را به واشنگتن گزارش داد، متهم به عدم تعادل روانی و متعاقباً مجبور به بازنشستگی شد. تقریباً 20 سال بعد، آقای دین 80 ساله در تلاش برای گفتن جنبه خود از ماجرا بود. شرایط مرگ ضیاءالحق به‌اندازه ترور جان اف کندی در سال 1963 بحث‌برانگیز است. دیکتاتور نظامی در 17 اوت 1988 پس از ترک شهر بهاولپور در استان پنجاب، جایی که در حال تماشای محاکمه تانک‌های آمریکایی M1 بود، درگذشت.[۱۴]

پانویس

  1. ر. ک: ویکی پدیا انگلیسی.
  2. ر. ک: DAWN نیوز.
  3. Dorsey, James (2022). "Saudi Arabia: A South Asian Wrecking Ball". In Mandaville, Peter (ed). Wahhabism and the World: Understanding Saudi Arabia's Global Influence on Islam. pp. 198–199
  4. Talbot, Ian (1998). Pakistan, a Modern History. NY: St.Martin's Press. p. 251
  5. Haqqani, His Excellency and State Ambassador of Pakistan to the United States of America, dr. Hussain (2005). Pakistan: between mosque and military. Washington D.C.: United Book Press. p. 400
  6. Haqqani, His Excellency and State Ambassador of Pakistan to the United States of America, dr. Hussain (2005). Pakistan: between mosque and military. Washington D.C.: United Book Press. p. 400
  7. https://www.bbc.com/persian/worldnews/story/2008/08/080817_v-general-zia-20-death-anniverssary
  8. ر. ک: ویکی پدیا انگلیسی.
  9. ر. ک: قانون اساسی پاکستان.
  10. عالم شاه، روابط ایران و پاکستان: ابعاد سیاسی و استراتژیک، Strategic Analysis. The Institute for Defence Studies and Analyses. 28 (4): 526.
  11. ر. ک: ویکی پدیا انگلیسی.
  12. ر. ک: خبرگزاری ایرنا.
  13. ر. ک: خبرگزاری ایرنا.
  14. ر. ک: DAWN نیوز.