کانادا (به انگلیسی و فرانسوی: Canada) کشوری در شمال قاره آمریکای شمالی است که از ده استان و سه قلمرو تشکیل شده‌است. این کشور از شرق تا اقیانوس اطلس، از غرب تا اقیانوس آرام و از شمال تا اقیانوس منجمد شمالی گسترده‌است و از جنوب با ایالات متحده آمریکا همسایه است.اسلام پس از مسیحیت که دین اکثریت مردم کانادا و دومین دین مهم این کشور محسوب می‌شود. بیش‌تر مسلمانان کانادا زادۀ خارج از کانادا هستند اما مسلمانانی که در کانادا زاده می‌شوند نیز در حال افزایش هستند.

800px-Flag of Canada (Pantone).svg.png
زبان انگلیسی و فرانسوی
پایتخت اتاوا
تقسیمات کشوری ۱۸ استان (departments) دارد.
قومیت ها ۷۶٫۷٪ سفید

۱۴٫۲٪ آسیایی ۴٫۳٪ بومی ۲٫۹٪ سیاه ۱٫۲٪ آمریکایی لاتین ۰٫۵٪ چندنژادی ۰٫۳٪ دیگر

نوع حکومت ساختار حکومت کانادا از پادشاه یا ملکهٔ بریتانیای کبیر، دولت فدرال، دو مجلس سنا و عوام، دولت‌های ایالتی و فرماندار کل که به عنوان نمایندهٔ ملکه الیزابت ایفای نقش می‌کند،
مساحت مساحت ۹٬۹۸۴٬۰۰۰ کیلومتر مربع
جمعیت

38,349,000 نفر

استقلال از انگلستان

با افزودن لایحهٔ الحاقی قانون اساسی که در روز اول ژوئیه سال ۱۸۶۷ به تصویب رسید، استقلالش را از بریتانیای کبیر اعلام کرد. این روز به نام روز کانادا ثبت شد. نوع حکومت کانادا، پادشاهی قراردادی (مشروطه) فدرال، همراه با نظام پارلمانی است. این کشور از ده استان و سه قلمرو جداگانه تشکیل شده که مردم آن چند فرهنگی هستند. در سطح فدرال، زبان‌های رسمی کانادا، انگلیسی و فرانسوی در سطح یکسان است.

نظام حقوقی

کانادا پیرو نظام حقوقی کامن لا[۱] است، به استثنای استان کبک که نظام حقوقی آن بر مبنای ترکیبی از سیستم حقوق نوشته (سیویل لا) و کامن لا بنا شده‌است.

پارلمان کانادا و مجالس ایالتی و منطقه ای هر دو اختیار وضع قوانین را دارند. پارلمان می‌تواند برای کل کانادا قانون وضع کند اما صرفاً در خصوص موضوعاتی که در قانون اساسی تجویز شده‌است. مجلس ایالتی یا منطقه ای صرفاً می‌تواند در خصوص موضوعات مربوط به داخل مرزهای ایالت قانون وضع کند.


وزیر دادگستری برای ارایه خدمات حقوقی از قبیل تهیه پیش نویس قوانین و ارایه مشورت به دولت مسئولیت دارد.

مانند دیگر کشورهای پیرو کامن‌لا، دادگاه عالی نقش مهمی در معرفی قوانین این کشور بازی می‌کند و قدرت لغو قوانین مغایر با قانون اساسی را داراست. دادگاه عالی این کشور، بالاترین مرجع قضایی کشور است و توسط قاضی ارشد، ریاست می‌شود. ۹ عضو آن توسط فرماندار کل به پیشنهاد نخست‌وزیر انتخاب می‌شود.

تمامی قضات در سطح عالی و تجدیدنظر (استانی) توسط فرماندار، به پیشنهاد نخست‌وزیر و وزیر دادگستری، بعد از مشورت با سازمان‌های قانونی غیردولتی منصوب می‌شوند. اعضای کابینهٔ فدرال، دادگاه‌های عالی در سطح استانی و کشوری، انتخاب می‌کنند. پست‌های قضایی در سطح استانی و کشوری، توسط دیگر دولتمردان، انتخاب می‌شوند. دادگاه عالی کانادا در اتاوا در غرب پارلمان

قوانین مربوط به جرم و جنایت منحصراً در اختیار مسئولین فدرال است و در سرتاسر کانادا یکی است. سازمان‌های اجرای قوانین، مانند دادگاه‌های جنایی، در هر استان به عهده یک فرد است، اما در مناطق روستایی، نظارت برعهدهٔ پلیس سواره نظام سلطنتی کانادا (RCMP) است.


اقتصاد

کانادا با تولید ناخالص داخلی آسمی در حدود ۱٫۷۹ تریلیون دلار در رده یازدهم بزرگ‌ترین اقتصادهای جهان در سال ۲۰۱۵ قرار گرفت. کانادا یکی از کشورهای عضو گروه هشت و سازمان همکاری اقتصادی و توسعه است. این کشور دارای منابع معدنی غنی، صنایع پیشرفته (همچون خودروسازی، صنایع شیمیایی و نفت، صنعت غذایی، چوب و کاغذ، صنایع معدنی و فلزی و شیلات) و محصولات فراوان کشاورزی (از جمله گندم، دانه‌های روغنی، میوه، سبزیجات و توتون) است.

این کشور از نظر صنعت و فناوری، کشوری پیشرفته‌است که سیستم اقتصادی آن به شدت به خصوص در بخش بازرگانی و داد و ستد به ایالات متّحده وابسته است، به نحوی که باعث شده این کشور رابطهٔ اقتصادی پیچیده و بلندمدتی را با این کشور داشته باشد - وابستگی این کشور به بخش منابع طبیعی گران‌بهایش نیز بسیار زیاد است.

مجموع صادرات کانادا در سال ۲۰۲۰ حدود ۴۴۶ میلیارد دلار و واردات آن حدود ۴۵۳ میلیارد دلار بوده‌است.

فرهنگ

فرهنگ کانادا از طیف گسترده‌ای از ملیت‌های تشکیل‌دهنده تأثیر پذیرفته‌است و سیاست‌هایی که باعث ارتقا به یک «جامعه عادلانه» می‌شوند توسط قانون اساسی این کشور محافظت شده‌اند.[۲] [۳] [۴]کانادا تأکید خاصی بر ایجاد برابری و فرا گیرندگی برای همه مردمش دارد.[۵] از چندگانگی فرهنگی معمولاً به عنوان یکی از دستاوردهای چشمگیر کانادا و یک عنصر تمایز آفرین کلیدی از هویت کانادایی، یاد می‌شود.[۶] [۷] [۸]. هویت فرهنگی در کبک قدرتمند است و یک فرهنگ فرانسوی کانادایی متمایز از جامعه انگلیسی‌زبان کانادا وجود دارد.[۹]هرچند، کانادا درکل یک موزائیک فرهنگی و به عبارت دیگر مجموعه‌ای از خرده‌فرهنگ‌های قومی منطقه‌محور است.[۱۰].

اسلام در کانادا

اسلام پس از مسیحیت که دین اکثریت مردم کانادا است دومین دین مهم این کشور محسوب می‌شود. این وضعیت در نیم سدۀ اخیر و پس از مهاجرت مسلمانان بسیاری از کشورهای مختلف به کانادا صورت گرفته است.

بیش‌تر مسلمانان کانادا زادۀ خارج از کانادا هستند اما مسلمانانی که در کانادا زاده می‌شوند نیز در حال افزایش هستند. هم‌چنین برخی افراد هستند که هر ساله به دین اسلام مشرف می‌شوند، هرچند که در این زمینه آمار و ارقام درستی در دست نیست تعداد کنونی مسلمانان کانادا در حدود ۶۰۰ هزار نفر تخمین زده می‌شود. اکثریت مسلمانان کانادا مانند بیش‌تر مهاجران به کشور کانادا در استان اونتاریو و در شهر تورنتو زندگی می‌کنند. با این همه مسلمانان زیادی در استان کبک و استان بریتیش کلمبیا هم زندگی می‌کنند. در می سال ۲۰۰۱، ۵۷۹۶۴۵ مسلمان در کانادا زندگی می‌کردند که این رقم ۲ درصد جمعیت کانادا را در بر می‌گرفت. با این همه باید این نکته را در نظر داشت که نرخ رشد جمیعت در میان مسلمانان کانادا زیاد است. این نرخ از سال ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۱ دو برابر شده است. پیش‌بینی می‌شود که جمعیت مسلمانان کانادا در سال ۲۰۱۷ ، ۱۶۰ درصد شود.

مهاجرت مسلمانان به کانادا متأثر از سیاست‌های مهاجرت کشور کانادا و تحولات سیاسی و اجتماعی کشورهایی بوده است که مسلمانان قبل از مهاجرت به کانادا در ان‌جاها زندگی می‌کرده‌اند. هم‌اکنون اما بیش از ۶۰% مهاجران مسلمان به کانادا افرادی هستند که در خارج از این کشور متولد شده‌اند و در این ۲۰ سال اخیر به کانادا مهاجرت کرده‌اند.


نهادهای اسلامی

طبق قانون دولت کانادا مدیریت مساجد را به کمیته‌های محلی واگذار کرده است. با این همه هر مسجد اعضای هیئت مدیره دارد که باید از سوی اعضا انتخاب شوند. در چند سال اخیر بحث‌هایی در مورد حمایت مالی آل سعود از چهار مسجد بزرگ کانادایی مطرح بوده‌اند. بیش‌تر نهادهای دینی مسلمانان در کانادا در تورنتو قرار دارند که فعالیت‌های مذهبی برای ۶۰ گروه قومی و فرهنگی را انجام می‌دهند.

کنگرۀ مسلمانان کانادایی

کنگرۀ مسلمانان کانادایی هم‌اکنون یک نهاد غیردولتی است که همۀ شعب دین اسلام را پوشش می‌دهد. مرکز اصلی این کنگره در کیتچنر اونتاریو است اما در همۀ کشور شعبه دارد. این کنگره در مورد وضعیت حقوقی و دینی مسلمانان کانادا موضع می‌گیرد و یک مجلۀ هتگی آنلاین هم با نام "بولتن جمعه" منتشر می‌کند که ۳۰۰ هزار مخاطب در سرتاسر جهان دارد.

کنگرۀ مسلمانان کانادا

انجمن مسلمانان کانادا MAC هم که در اتاوا قرار دارد مانند اکثر مؤسسات مسلمان کانادایی یک مدرسۀ خصوصی دارد.

انجمن مسلمانان کانادا

انجمن کانادایی روابط اسلام و امریکا (CAIR-CAN) هم که در اتاوا قرار دارد در مورد روابط رسانه‌ای و سیاست‌های حمایتی و ضدتبعیض‌آمیز فعالیت می‌کند. این انجمن چندین پژوهش در مورد وضعیت اسلام و مسلمانان در کانادا انجام داده و چندین کتاب را در این زمینه منتشر کرده است.

کنگرۀ مسلمانان کانادا MCC) هم یک گروه آزادی‌خواه است که از سوی طارق فتاح تأسیس شده و مدیر کنونی‌اش فرزانه حسن است. ) کنگرۀ مسلمانان کانادا). در سال ۲۰۰۶ مجمع مسلمانان کانادایی (CMU) از کنگرۀ مسلمانان کانادا منشعب شد و بر حمایت از جدایی دین از سیاست دست گذاشت. ) مجمع مسلمانان کانادا).

مؤسسات اسلامی دیگری هم در کانادا وجود دارند. یکی از بزرگ‌ترین آن‌ها انجمن اسلامی امریکای شمالی (ISNA) است که در سال ۱۹۸۱ پایه‌گذاری شد.

انجمن اسلامی امریکای شمالی (ISNA)

این انجمن هم مانند بسیاری از انجمن‌های بزرگ دیگر هم دارای مسجد است و هم دارای مدرسه و هم مراسم ختم را انجام می‌دهد. در این انجمن جلسات فرهنگی و دینی هفتگی با عنوان حلقه هم با حضور افراد به‌خصوص جوانان برگزار می‌شود.

حلقۀ اسلامی امریکای شمالی

حلقۀ اسلامی امریکای شمالی ((ICNA هم در سال ۱۹۷۱ تأسیس شده است که فعالیت خود را معطوف به مسلمانان جنوب شرقی آسیا که در تورنتو و مونترال زندگی می‌کنند قرار داده است. این انجمن هم دارای مدرسه‌ای با عنوان الفلاح در اوکویل اونتاریو است. ) حلقۀ اسلامی امریکای شمالی).

بنیاد اسلامی تورنتو

بنیاد اسلامی تورنتو ((IFT نیز یکی از کهن‌ترین انجمن‌های تورنتو است که از سوی شیخ یوسف بداط هدایت می‌شود. این انجمن در اسکاربورو قرار دارد و در سال ۱۹۶۹ تأسیس شده است. شیخ یوسف زادۀ تورنتو است و مدرسه‌ای با عنوان مسجد را هم مدیریت می‌کند. ( بنیاد اسلامی تورنتو). مؤسسۀ اسلامی تورنتو هم که در سال ۱۹۹۶ تأسیس شده در اسکاربورو قرار دارد و بر اهداف آموزشی توجهی وافر دارد. این مؤسسه می‌خواهد دانشگاهی اسلامی هم تأسیس کند. ( مؤسسۀ اسلامی تورنتو).

مجمع زنان مسلمانان کانادا

مجمع زنان مسلمانان کانادا ((CCMW هم که در اتاوا قرار دارد در سال ۱۹۸۲ تأسیس شده و جلساتی را در سرتاسر کانادا برگزار می‌کند. این انجمن به دانشجویان توجهی وافر دارد و از سوی دانشجویان مسلمان حمایت هم می‌شود.

انجمن‌های مهم دیگر خارج از اونتاریو بدین قرارند:
شبکۀ خبری مسلمانان مونترال ،
مسلمانان مونترال،
مسلمانان مونترال بزرگ،
مجمع اسلامی مونترال،
مرکز مسلمانان مونترال،
و انجمن مسلمانان کبک.


اسلام‌شناسی در کانادا

دانشگاه‌های مختلفی در کانادا گروه مطالعات اسلامی دارند. هرچند بسیاری از پژوهش‍‌گران وضعیت اسلام‌شناسی در دانشگاه‌های کانادا را با دانشگاه‌های امریکا مقایسه می‌کنند و بر وضعیت نامطوب مطالعات اسلامی در دانشگاه‌های کانادا دست می‌گذارند کارهای خوبی در این چند دهه در زمینۀ اسلام‌شناسی در کانادا صورت گرفته‌اند. [۱۱] مقایسۀ وضعیت اسلام‌شناسی در کانادا و امریکا از آن بابت درست نیست که نه کانادا از جهت کمی میزان دانشگاه‌های امریکا را دارد و نه به میزانی که امریکاییان – به‌خصوص پس از رخداد ۱۱ سپتامبر – بر مطالعات اسلامی توجه کرده‌اند و سرمایه‌گذاری کرده‌اند در این زمینه هزینه نموده‌اند. با این همه در میان مؤسسه‌ها و گروه‌های دانشگاهی که در کانادا در حوزۀ اسلام‌شناسی فعالیت می‌کنند این گروه‌ها وضعیت اسلام‌‎شناسی در دانشگاه‌ مک‌گیل بهتر و بیش‌تر از دانشگاه‌های دیگر کانادا است.

مؤسسۀ مطالعات اسلامی در دانشگاه مک‌گیل در سال ۱۹۵۲ با تلاش‌های ویلفرد کانتول اسمیت تأسیس شد. کانتول اسمیت که درجۀ کارشناسی‌اش در زبان‌های شرقی را از دانشگاه تورنتو گرفته بود برای مدت هفت سال به‌عنوان مبلغ دینی در هندوستان تاریخ هند و اسلام را تدریس می‌کرد. در مدتی که او در لاهور بود مدیریت کلیسای شمال هند را برعهده داشت و کتاب « اسلام مدرن در هندوستان: یک تحلیلی اجتماعی» را به رشتۀ تحریر درآورد. البته جلوی انتشار این کتاب در هندوستان به جهت رویکرد کمونیستی‌اش گرفته شد. اسمیت به‌وضوح جدال میان هند و پاکستان و درگیری‌های خونین بین آن‌ها را می‌دید؛ درگیری‌هایی که از تفاوت‌های دینی ناشی می‌شدند. همین وی را به مبانی دینی علاقمندتر کرد. اسمیت در سال ۱۹۴۸ از دانشگاه پرینستون مدرک دکترایش را گرفت و به استخدام دانشگاه مک‌گیل در زمینۀ ادیان تطبیقی درآمد. در این‌‍جا بود که وی مسئولان دانشگاه را متقاعد کرد که باید در زمینۀ مطالعات اسلامی کار و تلاش و سرمایه‌گذاری کنند.

وی بر مفهوم اسلام دست گذاشت چون معتقد بود بدون فهم دقیق اسلام فهم تاریخ اسلام و جایگاه مسلمانان در تمدن‌های مختلف بشری قابل درک و هضم نیست. او هم‌چنین بر این عقیده بود که بدون حضور خود مسلمانان بسیاری از پژوهش‌ها و مطالعات اسلامی عقیم و ابتر می‌مانند و مغرب‌زمینیان بدون مدد و یاری پژوهش‌گران مسلمان توان آن را ندارند که این مطالعات را به‌خوبی به سامان برسانند. با تکیه بر این بینش بود که مؤسسۀ مطالعات اسلامی با یک کتابخانۀ تأسیس شد. در این مدت وقت زیادی از وی صرف این می‌شد که میان پژوهشگران مسلمان و غربی گفت‌وگو و مکالمه ایجاد کند تا بدین وسیله درک متفقابلی بین این پژهش‌گران که از فرهنگ‌های مختلف بودند به وجود آید. اسمیت کتاب‌خانۀ مؤسسه را با ۲۵۰ کتاب افتتاح کرد. گسترش این کتابخانه به حدی بود که هم‌اکنون این کتاب‌خانه بیش از ۱۱۰۰۰۰ جلد کتاب را در خود جای داده است. از این تعداد بیش از نیمی از آثار به زبان‌های اسلامی است. مجموعه‌های نفیسی از کتاب و آثار در این کتابخانه موجودند که در هیچ کجای دیگر جهان نمی‌توان آن‌ها را یافت. این آثار هم کتاب چاپی، هم نسخه‌های خطی و هم آرشیوهای صوتی – تصویری هستند. کتاب‌های این کتابخانۀ عظیم به زبان‌های انگلیسی، فرانسه، آلمانی، ایتالیایی ، اسپانیایی، روسی، اردو، فارسی، عربی و ترکی هستند. با تلاش‌ها و کوشش‌های دکتر اسمیت و شاگردان وی مؤسسۀ مطالعات اسلامی دانشگاه مک‌گیل هم‌اکنون از مهم‌ترین مراکز اسلام‌شناسی در امریکای شمالی به حساب می‌آید.

در این میان رابطۀ مؤسسۀ مطالعات اسلامی مک‌گیل با مراکز دانشگاهی ایران به‌خصوص دانشگاه تهران هم قابل توجه است. دکتر مهدی محقق که سابقۀ دو سال تدریس در سال‌های ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۳ در دانشکدۀ مطالعات شرقی و افریقائی دانشگاه لندن (SOAS) را داشت، در سال ۱۹۶۵ از طرف دانشگاه تهران برای تدریس زبان و ادب فارسی به آن مؤسسه اعزام شد و در طی سه سال اقامت خود در کانادا موفق شد که توجه استادان و دانشجویان مؤسسه را به فلسفه و کلام و عرفان و اصول فقه شیعی که تا آن وقت در آن دیار ناشناخته مانده بود جلب کند و خود به تدریس این علوم بپردازد.

وی با همکاری پروفسور توشی هیکو ایزوتسو نشر مجموعه‌ای از متون فلسفی و کلامی و عرفانی را باعنوان «سلسله دانش ایرانی» پایه‌ریزی کرد و سپس این همکاری علمی را به تهران منتقل نمود.

دکتر چارلزآدامز رئیس مؤسسۀ مطالعات اسلامی به جهت تمرکز این فعالیت‌های مشترک توانست موافقت هیئت امنای دانشگاه مک‌گیل را برای تأسیس شعبه‌ای از مؤسسه در تهران اخذ کند و سپس با موافقت وزارت امور خارجه ایران و وزارت علوم و آموزش عالی این شعبه در تاریخ ۱۴ دیماه ۱۳۴۷ مصادف با ۴ ژانویه ۱۹۶۹ طی مراسمی با سخنرانی آقایان، پروفسور فضل الله رضا (رئیس دانشگاه تهران)، دکتر عبدالله فریار (معاون وزارت علوم و آموزش عالی) و دکتر سید حسین نصر (رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی) از طرف ایران، و آقایان، جناب کریستوفر ابرتز (سفیر کشور کانادا در ایران)، پروفسور استانلی فراست (رئیس دانشکده مطالعات و تحقیقات عالی دانشگاه مک گیل) و پروفسور چارلز آدامز (رئیس مؤسسه مطالعات اسلامی آن دانشگاه از طرف کانادا) در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران افتتاح شد.

مؤسسه تهران سپس فعالیت خود را آغاز کرد و آقایان پروفسور ایزوتسو (استاد فلسفه اسلامی) و دکتر هرمان لندلت(استاد تصوف اسلامی) در پایه‌ریزی و شکل‌گیری آن همکاری و یاری کردند. هزینه این مؤسسه از سال ۱۳۴۷ تا سال ۱۳۵۰ از طرف دانشگاه مک‌گیل تأمین می‌شد و سپس در این سال به جهت مضیقه‌هایی که برای آن دانشگاه در نتیجۀ اختلاف فرانسوی‌زبان‌ها و انگلیسی زبان‌ها در ایالت کبک فراهم آمده بود کمک آن دانشگاه قطع شد و مؤسسه در آستانۀ تعطیل و انحلال قرار گرفت.

دکتر سید حسین نصر طی نامه‌ای به رئیس دانشگاه تهران با تأکید بر این‌که «این مؤسسه یکی از مهم‌ترین مراکز موجود برای معرفی فلسفۀ اسلامی مخصوصاً فلسفۀ مخصوص ایران در قرون اخیر است» درخواست کرد که دانشگاه تهران سالانه صد و پنجاه هزار تومان که معادل بیست هزار دلار آن زمان بود به مؤسسه کمک کند و در برابر نام و نشان دانشگاه تهران همپایه با نام و نشان دانشگاه مک گیل در انتشارات و مکاتبات قرار گیرد و نیز مؤسسه استادان و دانشجویان دانشگاه تهران را در فعالیت‌های علمی خود شرکت دهد.

مؤسسۀ مطالعات اسلامی تا سال ۲۰۰۱ بخشی از گروه مطالعات کارشناسی ارشد و دکترا بود اما پس از این به گروه هنرها ملحق شد و تلاش خود را برای فهم تمدن اسلامی با تکیه بر مبانی فکری اسلام پی گرفت. این مؤسسه هرچند به مبانی تفکر اسلامی علقه و علاقه نشان داده با نسبت میان وضعیت کنونی تمدن اسلامی با این مبانی عقیدتی هم بیگانه نیست و به این موضوع هم عطف توجه بسیاری نشان داده است.

برخی از درس‌هایی که در این مؤسسه ارائه می‌شوند عبارتند از : زبان‌های اسلامی ( عربی، فارسی، ترکی و اردو)، تاریخ اسلام، نهادهای اجتماعی و اقتصادی اسلام، تفکر اسلامی و پیشرفت‌ها و گسترش‌های اسلام در زمانۀ ما در سرتاسر جهان. این درس‌ها همان‌طور که از عناوین آن‌ها هم مشخص هستند در صدد هستند نسبت میان تمدن اسلام و مبانی اسلام را برجسته کنند. هدف دکتر اسمیت مبنی بر این‌که مسلمانان و غیرمسلمانان با هم در گسترش مطالعات اسلامی در این مرکز با هم همکاری کنند هنوز هم دنبال می‌شود و در این مؤسسه پژوهشگران و دانشجویانی از جای جای جهان ما حضور دارند. در این میان حضور دانشجویان مسلمان ایرانی، عرب نمایان بوده و هست.

برخی از اعضای هیئت علمی این مؤسسه بدین قرارند: مالک ابی صعب ( متخصص تاریخ جدید خاورمیانه و تاریخ زنان)، رولا ابی صعب ( متخصص زبان عربی)، شکری گوهر ( متخصص زبان عربی)، مایکل هارتمن ( متخصص ادبیات عرب)، پرشنت کشاومورتی ( متخصص زبان و ادبیات فارسی)، ستراگ مانوکیان ( متخصص انسان‌شناسی و ایران)، خالد مصطفی مدنی ( متخصص اسلام و سیاست در افریقا)، دیوید نانسکی ول ( متخصص زبان عربی)، لیلا پارسونز (متخصص تاریخ خاور میانۀ جدید)، جمیل راغب ( متخصص تاریخ علم در اسلام)، پونه شعبانی جدیدی ( متخصص زبان و زبان‌شناسی فارسی) و رابرت ویسنوفسکی ( متخصص فلسفه و کلام اسلامی).

هم‌چنین پژوهشگرانی چون: تارو میمورا ، رضا پورجوادی، سالی راغب و سرجری تورکین هم در این مؤسسه حضور دارند. ( نامۀ فرهنگی کانادا، ش ۳).

نگاهی به آینده اسلام در کانادا

چندین شاخص حضور مسلمانان در کانادا بدین قرارند: اول. تکثر قومی و ملی: مسلمانان کانادا از کشورهای مختلفی به فرهنگ چندگانۀ کانادا وارد شده‌اند. برخی از خاورمیانه هستند و برخی از افریقا. برخی از شرق دور و جنوب شرقی آسیا به کانادا آمده‌اند و گروهی از اروپا و امریکا وارد شده‌اند. تکثر موجود میان مسلمانان در کانادا فی‌نفسه مذموم نیست اما این تکثر باعث شده است ما در سرتاسر کانادا انجمن‌ها و مؤسسه‌های اسلامی زیادی را شاهد باشیم که هرچند وجود آن‌ها برای تقویت هویت فرهنگی مسلمانان بسیار ضروری است اما ارتباط و نسبت میان این نهادها با هم خیلی اندک است. مقایسۀ وضعیت مسلمانان کانادا با یهودیان کانادا که این قوم اخیر بسیار با وحدت رویه در مسائل مختلف وارد عمل می‌شود ضرورت توجه مسلمان به تقویت هویت مشترک را نشان می‌دهد. هم‌اکنون ضرورت وجود گفت‌وگوهای جدی دینی بین گروه‌های مختلف اسلامی و هم‌چنین اتخاذ مواضع مشترک بین آن‌ها در مورد موضوعات مهم روز در کانادا بسیار حس می‌شود و این مهم تنها با وجود تشکل‌هایی که این گروه‌‎ها را به هم پیوند دهند قابل تحقق است. برگزاری نشست‌ها و مراسمی با مضامین مشترک، دامن زدن به گفت‌وگوهای درون‌دینی بین مسلمانان و تأمل بر مسائل و مشکلات مشترک از جمله راه‌هایی هستند که با مدد آن‌ها می‌توان تنوع موجود میان مسلمانان را به راهی برای شکوفایی بیش‌تر آن‌ها در کانادا مبدل کرد بیش و پیش از آن‌که این تنوع به تشتت و تعدد ره بسپارد.

دوم؛ تفاوت‌های فرهنگی و عقیدتی: خاست‌گاه فرهنگی متفاوت مسلمانان با فرهنگ مقصد ( کانادا) سبب شده مسائل و مشکلات فراوانی فراروی مسلمانان کانادا رخ بنمایند. نظام حقوقی موجود در کانادا تفاوت‌هایی با شریعت اسلامی دارد. نگاه غربی به خانواده نیز با آن‌چه مسلمانان از خانواده مدنظر دارند تفاوت‌هایی ژرف را دارا است همان‌طور که تلقی‌های دو فرهنگ غربی و اسلامی نسبت به زن متفاوت هستند. نگاه غربی به آموزش هم با آموزش اسلامی متفاوت است. این موارد تنها بخشی از شاخص‌های عمده‌ای هستند که باعث می‌شوند مسلمانان شکاف هویتی و فرهنگی جدی و فربهی را با زندگی در کانادا حس کنند. تلاش‌هایی از سوی نخبگان مسلمان صورت گرفته‌اند تا عالمان اسلامی در نهادهای مختلف کانادایی از شهرداری و دادگاه گرفته تا مدرسه و زندان حضور داشته باشند تا تفاوت‌های فرهنگی میان مسلمانان و مسحیان را به مسئولان گوش‌زد کنند و در تصمیم‌گیری‌های مهم نقش ایفا کنند. این کارها لازم‌اند اما به هیچ‌عنوان کافی نیستند. مسلمانان کانادا نیازمند نخبگان و اندیشمندانی هستند که زبان گویای آن‌ها باشند و هم‌چنین نمایندگانی داشته باشند که در نهادهای مهم تصمیم‌گیری از حق و حقوق آن‌ها حمایت و جانب‌داری نمایند. این مهم اما تاکنون رخ نداده است.

سوم؛ اقلیت رسانه‌ای: بزرگ‌ترین نماد و مظهر مشکلات فراوانی که مسلمانان در کانادا دارند در ناکامی آن‌ها برای راه‌اندازی رسانه‌های جدی که منعکس‌کنندۀ نظرات آن‌ها و مدافع حق و حقوق‌شان باشد خود را نشان می‌دهد. اگر مسلمانان در جامعۀ کانادا حضور چشم‌گیری دارند این حضور در رسانه‌های مختلف کانادایی جلوه و ظهوری ندارد. دلایل بسیار زیادی از جمله تنوع قومی و فرهنگی مسلمانان کانادا سبب شده آن‌ها نتوانند رسانه‌ای جدی داشته باشند. به نظر می‌رسد هرکس که دل‌نگران وضعیت مسلمان کانادا است باید حساب ویژه‌ای بر روی رسانه‌های قدرتمند اسلامی که منعکس کنندۀ وضعیت و مشکلات مسلمان کانادا باشد باز کند. در این میان باید از ابزارها و تکنولوژی‌های مدرن برای پیشبرد این هدف استفاده کرد. رسانه‌ها هم پا به پای تحولات تکنولوژیک تغییر کرده‌اند و هم‌اکنون ضرورت استفاده از فضای مجازی برای تأثیرگذاری بر تصمیم‌های مهم حس می‌شود و باید از این ابزار برای انعکاس وضعیت مسلمانان کانادا استفاده کرد.

چهارم؛ فقدان جریان جدی نواندیشی دینی اسلامی: اگر پس از رخداد ۱۱ سپتامبر ما در امریکا شاهد جریانی جدی هستیم که به انحای مختلف در صدد ارائۀ مضامین اصیل و اصلی اسلامی به غربیان است در کانادا چنین جریان قوی و فربهی را مشاهده نمی‌کنیم. به تعبیر دیگر در امریکا و حتی اروپا نسلی از نواندیشان اسلامی پس از این رخداد به وجود آمدند که تلاش گسترده و وسیعی را از خود نشان دادند تا تصویر معوجی را که غرب از اسلام در رسانه‌های مختلف ارائه می‌کرد کم‌اثر کنند و اسلام نواندیشانه را به غربیان نشان دهند؛ به غربیان بقبولانند که آن‌چه رخ داده نسبتی با اسلام اصیل ندارد و گونه‌ای برداشت سخیف و غیراصیل از اسلام می‌تواند با تروریسم نسبتی داشته باشد همان‌طور که از دل متون مسیحی و یهودی هم می‌توان تقریرهایی داشت که متعصبانه هستند و هماطور که از دل برخی متون مدرن چون متون مارکس و نیچه برداشت‌های سطحی و ایدئولوژیک ارائه شده‌اند. این جریان در کانادا بسیار کم‌رنگ است و کارهایی که انجام شده بیش‌تر دنباله‌روی پژوهش‌های امریکاییان و اروپاییان هستند. این در حالی است که وضعیت مسلمانان کانادا از برخی جهات فرید و منحصر به‌فرد است و مسلمانان کانادا نیازمند نخبگان جدی فکری و فرهنگی هستند تا مسائل و مشکلات‌شان را با زبانی منطقی و منسجم منعکس کنند.

پنجم؛ حضور کم‌رنگ آثار اصیل شیعی: مسلمانان شیعی ایرانی از جمله مهاجرانی مسلمانانی هستند که در چند دهۀ اخیر به کانادا آمده‌اند. در میان مهاجران ایرانی نخبگان و پژوهش‌گران بسیاری هستند که در عرصه‌های مختلف منشای اثرات بسیار بوده‌اند. با این همه بسیاری از آثار اصیل شیعی به زبان انگلیسی ترجمه نشده‌اند و نسل دوم و سوم مسلمانان کانادایی که زبان عربی و فارسی را نمی‌دانند قدرت و توان دسترسی به آن‌ متون را ندارند. یکی از مسئولیت‌های مهم نهادهای فرهنگی – اسلامی در کانادا می‌تواند این باشد که این آثار را به‌سهولت در اختیار مخاطبان مسلمان و غیرمسلمان قرار دهند. معرفی این آثار نه تنها به معنای ترویج فرهنگ اسلامی که شناساندن بخش مهمی از هویت ایرانی – اسلامی هم معنا می‌دهد. در معرفی این آثار البته باید به‌جد نیازهای مسلمانان و شیعیان و غیرمسلمانان علاقمند به فرهنگ شیعی را شناخت و متناسب با این نیازها اولویت‌ها را تعیین و مشخص نمود.


پانویس

  1. برگرفته از حقوق انگلستان
  2. LaSelva, Samuel Victor (1996). The Moral Foundations of Canadian Federalism: Paradoxes, Achievements, and Tragedies of Nationhood. McGill-Queen's Press. p. 86. ISBN 978-0-7735-1422-5.
  3. Dyck, Rand (2011). Canadian Politics. Cengage Learning. p. 88. ISBN 978-0-17-650343-7. Archived from the original on April 12, 2016.
  4. Newman, Stephen L. (2012). Constitutional Politics in Canada and the United States. SUNY Press. p. 203. ISBN 978-0-7914-8584-2. Archived from the original on April 12, 2016.
  5. Guo, Shibao; Wong, Lloyd (2015). Revisiting Multiculturalism in Canada: Theories, Policies and Debates. University of Calgary. p. 317. ISBN 978-94-6300-208-0. Archived from the original on April 13, 2016.
  6. Sikka, Sonia (2014). Multiculturalism and Religious Identity: Canada and India. McGill-Queen's Press. p. 237. ISBN 978-0-7735-9220-9. Archived from the original on April 12, 2016
  7. Johnson, Azeezat; Joseph-Salisbury, Remi; Kamunge, Beth (2018). The Fire Now: Anti-Racist Scholarship in Times of Explicit Racial Violence. Zed Books. p. 148. ISBN 978-1-78699-382-3.
  8. Caplow, Theodore (2001). Leviathan Transformed: Seven National States in the New Century. McGill-Queen's Press. p. 146
  9. Franklin, Daniel P; Baun, Michael J (1995). Political culture and constitutionalism: a comparative approach. Sharpe. p. 61. ISBN 978-1-56324-416-2. Archived from the original on April 12, 2016
  10. Garcea, Joseph; Kirova, Anna; Wong, Lloyd (January 2009). "Multiculturalism Discourses in Canada". Canadian Ethnic Studies. 40 (1): 1–10. doi:10.1353/ces.0.0069
  11. تکیم، نامۀ فرهنگی کانادا، ش ۳.

منبع

خبرگزاری مهر
خبرگزاری حوزه
خبرگزاری تسنیم


خاطرات یک مقیم کانادا

خبرگزاری شبستان
خبرگزاری بین المللی قرآن