آلمان
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۱۶:۴۳، ۱۸ آوریل ۲۰۲۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۳ سال پیش) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید. |
کشور آلمان واقع در قاره اروپاست و نام رسمی آن جمهوری فدرال آلمان است. پایتخت این کشور قبلا شهر بن بوده است و هم اکنون برلین میباشد. برلین بزرگترین شهر آلمان است و با ۳ میلیون و هفتصد هزار شهروند ساکن در برلین، این شهر پر جمعیت ترین شهر آلمان نیز میباشد. وسعت آلمان ۳۵۷۱۲۱.۴۱ کیلومتر مربع و جمعیت آن حدود ۸۳ میلیون نفر است. زبان رسمی این کشور زبان آلمانی است که شاخه ای از زبان های هندو-اروپایی است و به جز آلمان، در اتریش، سوئیس، لیختن اشتاین، لوکزامبورگ، بخشهایی از بلژیک و جنوب دانمارک هم صحبت میشود.
موقعیت جغرافیایی آلمان
آلمان واقع در اروپای مرکزی و در کل با ۱۰ کشور مرز مشترک دارد. به طوری که همسایه های غربی آلمان، فرانسه، هلند، لوکزامبورگ و بلژیک هستند و از جنوب با اتریش و سوئیس همسایه است. همسایه های شرقی آلمان نیز لهستان و جمهوری چک هستند. دانمارک، دریای بالتیک و دریای شمال هم در شمال آلمان قرار دارند.[۱]
آب و هوای آلمان
آب و هوا در همه جای آلمان یکسان نیست. در سواحل و در غرب آلمان در زمستان هوا خیلی سرد و در تابستان خیلی گرم نمیباشد. اما در شرق و در بایرن، آب و هوا دارای اقلیم قاره ای است و تابستان گرم و زمستان سرد است. همچنین در تابستان نیز رعد و برق های مکرر دیده میشود. همچنین بارش برف در جنوب و شرق نسبت به مناطق دیگر بیشتر است. در ماه آوریل، تغییرات آب و هوایی اغلب در سراسر آلمان یکسان است و یک روز آفتابی و شاد و روز بعد از آن ابری و بارانی است و بعد از آن خورشید دوباره می درخشد. گاهی اوقات حتی در ماه آوریل بارش برف نیز اتفاق میافتد.
سیاست آلمان
آلمان دارای ۱۶ ایالت میباشد و نظام سیاسی حاکم بر کشور، جمهوری فدرال دموکراتیک پارلمانی است. به طوری که ایالتها مجاز هستند در بسیاری از موارد مستقل از حکومت مرکزی تصمیم گیری کنند. آلمان و ایران از حدود ۵۰۰ سال پیش تا کنون با یکدیگر روابط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی داشتهاند و هر چند در طول دوران مختلف دچار فراز و نشیبهایی شده باشند، اما هیچ گاه این روابط به صورت کامل قطع نشده و آلمان مهمترین شریک اقتصادی ایران در اروپا است. در حال حاضر ایرانیان زیادی هر ساله با اهداف تحصیلی و کاری به صورت قانونی وارد این کشور میشوند.
اقتصاد آلمان
آلمان از نظر علمی و اقتصادی یکی از قدرت های جهانی محسوب میشود و عضو سازمان ملل، G8، ناتو و گروه پنج نیز میباشد. بر اساس بررسی های سال ۲۰۱۹، آلمان با ۳.۸۶ تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی، چهارمین کشور جهان از نظر قدرت صنعتی و اقتصادی است. علاوه بر این، آلمان در سراسر جهان مقام اول را از نظر صادرات محصولات مختلف به خارج از کشور دارد؛ به طوری که بیشتر شرکتهای آلمانی وابسته به تجارت خارجی هستند و تا یک سوم درآمد خود را از صادرات تامین میکنند. محصولات صادراتی آلمان در بخش های مختلفی از جمله خودروسازی، الکتروتکنیک، ماشینسازی و شیمی است.
آلمان علی رغم اینکه به زوج های جوان و فرزندان آنها، امکانات مالی، تحصیلی و بیمه ای با کیفیتی ارائه میکند، اما همچنان با مشکل رشد منفی جمعیت دست و پنجه نرم میکند و همین عامل باعث شده است تا درهای خود را به روی متخصصان خارجی بگشاید. سیاستی که با توجه به فرصتهای شغلی فراوان و متنوع این کشور هم به نفع مهاجران است و هم به نفع حاکمیت و منافع ملی آلمان؛ در جهت اینکه همچنان بتواند قدرت اول اقتصادی-صنعتی اروپا باقی بماند.
اشتغال و درآمد در آلمان
با توجه به آخرین آمار در سال ۲۰۲۰، حدود ۴۵ میلیون نفر از جمعیت این کشور مشغول به کار هستند. از این تعداد ۵۳٫۲ درصد مرد و ۴۶٫۸ درصد را زنان تشکیل میدهند. حدود ۲٫۳ میلیون نفر نیز در آلمان فاقد کار هستند که نرخ بیکاری بین این افراد (۷۴-۱۴ ساله) ۳٫۲٪ است.
حداقل دستمزد در آلمان در سال ۲۰۲۰، ۹.۳۵ یورو در هر ساعت یا تقریبا ۱۵۸۴ یورو در هر ماه است. حداقل دستمزد فدرال تقریبا به تمام کارکنان، از جمله کارگران خارجی، کارگران نیمه وقت، کارآموزان (تحت شرایط خاص) و افرادی که در دوره آزمایشی مشغول به کار هستند، اعمال میشود. اضافه کاری نیز باید در همان سطح پرداخت شود. کارگران موقت در آلمان دارای حداقل میزان دستمزد هستند.
تاریخچه ورود اسلام به آلمان
حضور اولیه مسلمانان در کشورهای آلمانی زبان در ارتباط با زندانیان جنگی عثمانی بعد از تصرف بالکان توسط امپراتوری متجلی شد. این جمعیت تا دهه 60 قرن بیستم به عنوان عامل جمعیتی مهمی تلقی نمی شد. شهرهای بزرگی از قبیل برلین (که اولین مسجد این شهر در خانه آقای ویلمرس دورف در سال 1927 ساخته شد)مجموعه نامتجانسی از دیپلماتها، دانشجویان و بازرگانان را شامل می شد. در ماه می 1958، پناهندگانی از شوروی و یوگسلاوی دست به تشکیل اداره مذهبی آوارگان مسلمان در جمهوری فدرال آلمان و برلین زدند که این اداره به چاپ نشریه ای به نام «المها جرون » در این کشور پرداخت.[۲]
با شکوفایی اقتصاد آلمان و نیاز مبرم به استخدام نیروی کارگر خارجی، تعداد کارگران خارجی، بویژه کارگران ترک، در بین سالهای 1960 تا 1963 سه برابر شد. رسیدگی به امور رفاهی و اجتماعی کارگران ترک به عهده بخش اجتماعی و رفاهی حزب سوسیال دموکرات این کشور و جنبش کارگری گذاشته شده بود و به منظور جلوگیری از پیدایش بازار سیاه ارز، نرخ ثابت و معینی برای تبدیل پول آلمان به ترکیه در شهرهای صنعتی آلمان موافقت کرد و اولین شبکه در نظر گرفته شد و دولت آلمان رفته رفته با افتتاح کنسولگریهای ترکیه در شهرهای صنعتی آلمان موافقت کرد و اولین شبکه رادیویی به زبان ترکی نیز برای این کارگران آغاز به کار کرد.
اولین بحران کارگری مربوط به سال 67-1966 بود که دولت با بحران اقتصادی روبرو شد و در نیمه سال، بیش از 70 هزار کارگر ترک بیکار شدند، اما برخلاف پیش بینی های انجام گرفته، اکثریت آنان حاضر به مراجعت به ترکیه نشدند و حتی تعداد زیادی از کارگران مذکور پس از گذشت بحران اقتصادی، شغل جدیدی پیدا کردند. بحران اقتصادی فوق و بیکاری کارگران خارجی در مجموع، سیاست استخدام کارگر خارجی آلمان را به زیر سؤال برد و دولت مجبور شد در سال 1973، قوانین جدیدی در خصوص مهاجرت وضع نماید. بر اساس قوانین جدید، کارفرمایان آلمانی می بایست برای کارگران و کارکنان مهاجر خود، امکانات اولیه رفاهی، از قبیل خانه و بهداشت و بیمه همگانی، فراهم آورند. آنها همچنین مجبور به پرداخت مالیات بیشتری برای جبران کمبودهای آموزشی کارگران و کارکنان مهاجر خود شدند.
از سال 1985 به بعد، تغییر عمده ای در بافت مهاجرت به آلمان به وجود آمد، گروه جدید مهاجران غالبا خواستار کار نبودند و بلکه از پناهندگان سیاسی کشورهایی چون ترکیه و برخی کشورهای عرب بودند. پناهندگان سیاسی جدید، ابتدا وارد برلن شرقی شده و سپس توسط مقامات آن کشور، تحویل مقامات برلن غربی می شدند، در سال 1986، به دلیل بالا رفتن میزان پناهندگی سیاسی، بین دو آلمان قراردادی منعقد شد و بدین وسیله، یکی از راههای ورود پناهندگان به این کشور مسدود گردید.
جمعیت مسلمانان در آلمان مسلمانان پس از پروتستانها و کاتولیکها، سومین گروه مذهبی آلمان را تشکیل می دهند. پس از مسلمانان، بودائیان و یهودیان، به ترتیب چهارمین و پنجمین گروه و جمعیت مذهبی این کشور را تشکیل می دهند.
جمعیت مسلمانان از بیشترین سرعت رشد بین این گروهها برخوردار است، به گونه ای که در حال حاضر، حدود چهل درصد مسلمانان ساکن آلمان، زیر 18 سال سن دارند. این رشد سریع، صرفا به معنای افزایش تعداد مسلمانان نیست، بلکه مبین افزایش آن بخش از جمعیت است که از فرهنگ اسلامی متاثر می باشند. تمام جوامع مسلمان در سراسر اروپا نیز از چنین رشدی برخوردار می باشند.
بنابر آمار منتشر شده در بولتن دفتر اداره مطبوعات و اطلاعات دولت این کشور، بیش از 95 درصد مسلمانان آلمان، خارجیان هستند که از این تعداد، 76 درصد ترک بوده و ایرانیان در رده دوم و مسلمانان آلمانی با 4 درصد کل مسلمانان آلمان، سومین گروه مسلمانان می باشند. پس از ایرانیان، اتباع مراکش با سه درصد، لبنان با دو درصد، تونس و پاکستان هر یک با یک درصد از کل جمعیت، مسلمانان مقیم آلمان را تشکیل می دهند. مسلمانان از یوگسلاوی سابق، آلبانی، بلغارستان و مصر و دیگر کشورهای مسلمان، هر یک کمتر از یک درصد کل مسلمانان مقیم آلمان را تشکیل می دهند.
تعداد مهاجران ترک در آلمان را نباید با تعداد مسلمانان این کشور برابر دانست; چرا که از یک طرف، تعداد قابل ملاحظه ای از مسلمانان این کشور را مراکشی ها و تونسی ها تشکیل می دهند و از طرف دیگر، تعداد قابل توجهی از ترکهای مهاجر، از مسیحیان ارتدوکس منطقه می باشند. سرشماری سال 1987 که در آن، سؤال در مورد مذهب هم گنجانده شده بود، ما را با حقایق بیشتری در این مورد آشنا می سازد، برای مثال، بیش از یکصد هزار ترک مقیم، حاضر نبودند خود را مسلمان بنامند. آمار جالب توجه دیگری نشانگر این واقعیت بود که بیش از 48 هزار مسلمان آلمانی در این کشور زندگی می کنند که بیش از 5 هزار نفر از آنها، از آلمانی های اصیلی هستند که دین اسلام را پذیرفته اند.
طبق آخرین برآورد در سال 1995، از میان حدودا 000/700/2 مسلمان ساکن آلمان، 2/500/000 سنی، 400/000 علوی، 40/000 شیعه، 10/000 احمدیه، 300-200 اسماعیلی و 60/000 مسلمان آلمانی از میان این عده، 1/270/000 به طور فعال در مراسم مذهبی شرکت می کنند.
امروزه مسلمانان با داشتن چنین جمعیتی، نیروی مهمی را تشکیل می دهند که هیچ کس نمی تواند آنان را نادیده بگیرد. تنها در کلن - بیش از 70/000 نفر مسلمان زندگی می کنند. نمونه دیگر، وضعیت شهر دورتموند است. این شهر که یکی از شهرهای بزرگ منطقه صنعتی «رور» آلمان است، در بر گیرنده گروه کثیری از مسلمانان می باشد; به همین خاطر است که اکثر مقامات آلمان، توجه بیشتری به پیروان این مذهب کرده و در پی جذب آنان در جامعه آلمان بوده اند. دولت آلمان علاوه بر اقدامات داخلی، با پیگیری سیاست برقراری ارتباط بین مسلمانان و مسیحیان و در نتیجه ایجاد درک و تفاهم بهتر بین آنان، سعی دارد تصویر بسیار مثبتی از خود در اذهان مسلمانان ایجاد کند. به همین خاطر، مسلمانان در آلمان نسبت به سایر کشورهای اروپایی، از تسهیلات و امکانات بهتری برخوردارند. برای مثال، ساختن مساجد برخلاف فرانسه، مستلزم مذاکرات و اقدامات سیاسی و اداری طولانی نمی باشد و قریب 20% دختران دانش آموز مسلمان در مدارس، بخصوص در سطوح ابتدایی، با روسری حاضر می شوند، بدون اینکه با مزاحمتی مواجه باشند.
مساجد آلمان
قانون اساسی آلمان آزادی دین و سازمانهای مذهبی و آموزش آن را ضمانت می نماید. روی هم رفته، قانون اساسی این کشور همانند فرانسه و هلند، بر اساس و پایه بی دینی بنا نشده است، بلکه تفاوت آشکار آن با دو کشور دیگر، در این است که قانون در مقابل ادیان و مذاهب، بی تفاوت نیست. سازمانهای مذهبی که از نظر مقامات دولتی شناخته شده نیستند، می توانند به راحتی زیر پوشش قوانین مربوط به سازمانها و تشکیلات، فعالیت آزادانه ای داشته باشند، هر سازمان موظف به ارائه اساسنامه ای دموکراتیک و لیست اسامی اعضا می باشد. سازمانهای مذکور توسط هیات امناء که در مقابل تشکیلات مسؤولیت دارند، اداره می شوند. دو بخش عمده سازمانهای موردنظر تحت نامهای "Eingetrangener Rereine.v" و " "Stiftung فعالیت می کنند.
با وجود آزادی مذهبی ذکر شده، گاهی مسلمانان در عمل با مشکلاتی روبرو می شدند. اغلب مسلمانان باید عقاید و دستورات مذهب خود را مخفیانه برگزار می کردند تا مورد قبول اجتماع باشند. پس از ساختن مسجد مانهایم که با مناره های بلند به چشم می خورد، مسلمانان متوجه شدند که مساجد مخفی مورد سرشکستگی و کنار زدن آنها نیست و با توجه به آمار آنها در آلمان، باید از امکانات بیشتری برخوردار باشند.
البته در ساختن مسجد «مانهایم»، بلندی مناره ها با مشکلات زیادی مواجه شد. ترس از خالی شدن کلیساها و بی تفاوتی مردم نسبت به دین مسیح، شاید یکی از علل مهم این موضوع بود، زیرا کلیساها روز به روز خالیتر می شوند، ولی مساجد به عنوان خانه دیگر خدا، هر روز بیشتر معتقدین را به خود جذب می کنند.
در حال حاضر در آلمان 18 مسجد رسمی وجود دارد که از ابتدا به عنوان مسجد ساخته شدند. اماکن مذهبی مسلمانان، نه الزاما به صورت مسجد، بین 1000 تا 1200 باب برآورد شده است. اکثر این مساجد به صورت موقت احداث گردیده و بیشتر، در اماکن اجاره ای، کارخانجات و یا انبارها قرار گرفته اند. بر طبق آمار آرشیو انستیتو مرکزی اسلام شناسی، مساجد مهم آلمان در شهرهای مانهایم، هامبورگ، برلین، مارل، دورتموند، کلن، وسلینگ، بن، فرانکفورت، زینگن، فورتسهایم قرار گرفته اند که البته مساجد شهرهای آخن و مونیخ نیز از مساجد مهم آلمان تلقی می گردند. اکثر این مساجد، در شرایط بد ساختمانی بوده، دور از مرکز شهر و اغلب در مناطق صنعتی قرار دارند.
در حال حاضر، پروژه ایجاد مساجد، از طرف شهرداریها مورد تصویب قرار می گیرد. وضعیت مساجد آلمان به گونه ای است که روز به روز، تعداد کسانی که برای انجام اعمال مذهبی به آنجا روی می آورند، افزایش می یابد و این در حالی است که کلیسای مسیحیت خالی بوده، مذهب در زندگی روزمره مسیحیان بی اهمیت تلقی می گردد. طی یک همه پرسی در سال 1995، 84% از ترکهای مسلمان، اعلام نمودند که به طور یکنواخت به مسجد می روند. طبق اظهار کلاوس لگه ویس، حقوقدان آلمانی، مسجد جایگاهی برای همپیمان شدن گروههای مختلف بوده، همچنین به نحوی معرف سرزمین پدری ترکها است و مرکزی است که مسلمانان در آن اعتماد به نفس می یابند. در چنین شرایطی، می بینیم که هیجده هزار ترک ساکن شهر مانهایم، با جمع آوری مبلغ 10 میلیون مارک، اقدام به ساخت مسجدی به مساحت 1209 مترمربع و 2500 جایگاه نیایش می نمایند.
در آلمان، مسلمانانی وجود دارند که یا تکالیف مذهبی خود را عمل نمی کنند و یا فقط رسمهای قدیمی دین اسلام را بکار می برند به عنوان مثال، خانواده هایی وجود دارند که نوشیدن مشروبات الکلی را حرام می دانند ولی افتخار می کنند که دخترشان در آلمان حجاب ندارد و یا اینکه فقط در ماه رمضان و عید قربان به مسجد می روند.
امروزه جوانان ترک نسل سوم، کسانی هستند که در آلمان متولد می شوند. آنان بیش از پیش رو به سوی قرآن آورده اند. بنابراین، در کشور آلمان هم مانند فرانسه، مشاهده می کنیم که جهت گیری عمومی به سوی «اسلام گرایی جوانان » است. تحقیقاتی که از طرف دانشگاه «بیله فیلد» انجام شده، تاییدکننده این موضوع است. آقای ویلهلم هایت مایر، استاد جامعه شناسی این دانشگاه، معتقد است: اکنون مرحله روی آوردن ترکهای ساکن آلمان به سوی اسلام جریان دارد. این موضوع حتی در مورد ترکهایی که به زبان آلمانی، حتی بهتر از بان مادری خود تکلم می کنند، ولی از نظر ملیت هنوز تابعیت آلمان را ندارند، بخصوص مشهود است.
از جمله مراکز مهم اسلامی که در آلمان وجود دارد، مرکز اسلامی هامبورگ (مسجد امام علی (ع)) می باشد. این شهر با بیش از 80000 نفر مسلمان، مرکز اسلامی هامبورگ را به زیباترین و مهمترین مرکز اجتماع مسلمانان با نژادهای گوناگون تبدیل کرده است. این مرکز اسلامی یک مرکز بین المللی است که بخصوص ایرانیها، افغانیها، عربها، پاکستانیها و آلمانیهای مسلمان در آن برنامه دارند و دارای یک شبستان بزرگ جهت اقامه نماز، سالن سخنرانی و نمایش فیلم، کتابخانه و سالن پذیرایی می باشد. هزینه های این مرکز از امور خیریه تامین می شود.
حقوق مسلمانان در آلمان
در دهه 60 میلادی، با توجه به مشکلات فرهنگی، اجتماعی و زبانی، مذهب و سنت برای مهاجرین ترک، بسیار مهم بوده است، ولی با شروع نسل دوم و کودکانی که در آلمان متولد شدند، در رفتار و برخورد آنها با مسائل اسلامی فاصله بوجود آمد. از طرف دیگر، سازمانهای ملی اسلامی و انجمنها و مساجد در نزد نوجوانان و جوانان از جذابیت بیشتری برخوردار گردیده اند، ولی تا به حال، مسلمانان در آلمان با وجود فعالیت های سازماندهی شده در طول سالهای متمادی، موفق نشده اند که به مانند کلیسای کاتولیک و پروتستانها، مجوز تشکیلات حقوقی و عمومی را کسب نمایند. این نوع حقوق، مسلمانان را قادر خواهد ساخت نمایندگانی در شورای مطبوعات، رادیو و دیگر اتحادیه ها داشته باشند. علت عدم موفقیت مسلمانان در کسب امتیازات حقوقی، اختلاف نظر موجود میان گروهها و سازمانهای اسلامی بوده است.
اکثر مسلمانان در آلمان یا در این کشور متولد شده اند و یا سالهای طولانی در اینجا ساکن هستند و مالیات و بازنشستگی می پردازند، اما همیشه به عنوان خارجی محسوب می شوند و از تصمیمات سیاسی بدورند. با وجود اینکه طبق قانون اساسی آلمان، این کشور به تعداد مهاجرین خود بالیده و لفظ کارگران میهمان در سطح کشور بسیار متداول گردیده است و گرچه قوانین مهاجرت و کار در آلمان از استاندارد خوبی برخوردار است، ولی آزادیهای سیاسی و اجتماعی، خصوصا برای کارگران مهاجر ترک زبان با شهروندان آلمانی تفاوتهای فاحش دارد. مسلمانان در این کشور هنوز حق رای ندارند. «دولتمردان آلمانی اگر در بسیاری از موارد اختلاف نظر داشته باشند، در یک مورد کاملا هم عقیده هستند و آن، به حساب نیاوردن مهاجران در جمع خود به عنوان یک شهروند آلمانی است. برای مثال، مهاجران، علی رغم اقامت طولانی در کشور، هنوز صاحب رای در انتخابات عمومی نبوده و به عنوان یک شهروند درجه 2 محسوب می شوند».
یک اسلام شناس خبرنگار در این مورد چنین می نویسد:
دوستانه و برابر زندگی کنند، باید هر دو طرف در این امر کوشش کنند و مجامع آلمانی باید برای سومین دین بزرگ دنیا درهایش را باز کند. باید فعالیت مساجد، تدریس فقه اسلامی، ایستگاه و برنامه های رادیویی و تلویزیونی برای مسلمانان مانند مسیحیها آسان و حتمی باشد.
بیش از همه، رسانه ها باید بیشتر در مورد این موضوع اخبار جامعی را منتشر و مردم را روشن کنند و به عنوان مثال، برای عایت حجاب اسلامی توسط خانمها، توضیحات بیشتری ارائه نمایند. استفاده از روسری به عنوان حجاب، گاهی اجباری است، گاهی سیاسی و حتی به عنوان تظاهر نیز می باشد. البته تعدادی نیز به خواسته خود به آن عمل می کنند. در این مورد و موارد دیگر، باید توضیحات کافی و روشن داده شود. غیرمسلمانان باید بیشتر به مسلمانان نزدیک شوند و بخصوص به آنها آزادی حقوق سیاسی بدهند. انستیتو تحقیقات، توسعه و پژوهش و برنامه ریزی اقتصادی و اجتماعی در گزارشی می نویسد: با وجود 7/2 میلیون مسلمان و 1000 مسجد و صدها انجمن مسلمانان آلمان، این دین برای اغلب آلمانیها غریبه است.
از گروههایی که در آلمان مسلمانان را مورد تهدید قرار می دهند، می توان از فاشیستها نام برد. آنها مساجد را به آتش می کشند و کلمه اسلام را به عنوان یک دشمن قدیمی معرفی می کنند.
لازم به ذکر است که مساجد در آلمان به صورت انجمن ثبت می شوند و با وجود قدمت کار، در این کشور مانند کلیساهای کاتولیک و پروتستان، حقوق اجتماعی ندارند. البته یکی از علل مهم این موضوع، نقطه نظرات سیاسی و اهداف آنها است.
جمعیت های متشکل اسلامی
تشکیلات جهان بینی نوین در اروپا (ملی گروش) در اوایل دهه 1970، اولین شاخه های این سازمان توسط کارگران مهاجر ترک در اروپا پی ریزی شد. این گروهها روابط تنگاتنگی با حزب «رستگاری ملی »، (MSP) داشتند.
«اسم ملی گروش » همچنان که بیانگر فلسفه ای می باشد، به معنای این سازمان نیز است و از کتاب برنامه کاری «ملی گروش » (آنکارا، 1973)، نوشته رهبر حزب، نجم الدین اربکان، نشات گرفته است ».
اساسا تاسیس چنین تشکیلاتی در سال 1978 به نام «اتحادیه ترکها»، بنا به خواست اربکان و نظارت و کنترل مستقیم وی بوده است. اتحادیه ترکها در سال 1985 به «ملی گروش » تغییر نام داد.
اتحادیه ترکی اسلامی اداره امور دینی(دیانت)، مرکز این اتحادیه در شهر کلن است و از سوی دولت ترکیه در جهت پاسخ به رشد جمعیتهای اسلامی مردمی در آلمان که شعارهای ضد لائیک و ضد آتاتورک سر می دادند، در سال 1982 در برلین، به عنوان سرپرستی مساجد آغاز به کار کرد.
ریاست اداره امور دیانت در ترکیه، با نگرانی نسبت به از دست دادن نفوذ خود در میان اقلیتهای ترک خارج از کشور، تعداد رو به افزایشی از جمعیت را توسط فدراسیون خود کنترل می کند. در اعیاد بزرگ مذهبی، تعدادی از روحانیون عالیرتبه از طرف هیات رئیسه خدمات مذهبی خارج از کشور به عنوان سخنران و واعظ، به کشورهای خارجی فرستاده می شوند.
اتحادیه مراکز فرهنگی اسلامی(سلیمانجی ها)، این افراد شاخه مدرنی از فرقه صوفی نقشبندیه می باشند. حلقه داخلی این فرقه، به شدت سلسله مراتبی می باشد. بنیانگذار این جریان، سلیمان حلمی توناهان (وفات 1959) می باشد و در ابتدا، برای بدست گرفتن کنترل مساجد و پاسخی به نیازهای مذهبی کارگران ترک، با نام اتحادیه مراکز فرهنگی اسلامی شروع به فعالیت نمود. اعضای این گروه، از بنیانگذار این جریان، به عنوان تنها وارث حقیقی پیامبر(ص) یاد می کنند، دارای تعالیم سری می باشند و معتقدند که هرکس اسرار آنها را افشا کند، مورد خشم روح توناهان قرار می گیرد.
آنان معتقد به غیبت امام دوازدهم(ع) می باشند، ولی او را فرزند امام حسن عسگری(ع) نمی دانند. «در اعلامیه ای که سلیمانجی ها در 26 مه 1980 منتشر ساختند، خود را پیرو مذهب حنفی، نحله کلامی ما تریدی و فرقه صوفی نقشبندی معرفی نمودند که جز احقاق شریعت اسلامی و گسترش معارف دینی اسلامی، هدفی را دنبال نمی کنند. دبیرکل کنونی این جمعیت، ابراهیم چودور، رئیس هیات مدیره آن، یعقوب ممیش و قائم مقام او، تحسین شفق است.