علی مشکینی
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۱۴:۱۷، ۱۱ ژوئن ۲۰۲۴ (ساعت هماهنگ جهانی) (۵ ماه پیش) تغییر یافتهاست؛(الگو:پاکسازی) لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با {{در دست ساخت}} جایگزین میکنید. |
علی اکبر فیض معروف به علی مشکینی یا آیت الله مشکینی از روحانیون شیعه مبارز و تاثیرگذار در انقلاب اسلامی ایران و از یاران امام خمینی بود که پس از انقلاب نیز خدمات شایانی به نظام و کشور ایران داشت.
علی مشکینی | |
---|---|
نام کامل | علی اکبر فیض |
نامهای دیگر | آیت الله مشکینی |
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 1300 ش، ۱۹۲۲ م، ۱۳۴۰ ق |
محل تولد | ایران |
سال درگذشت | 1386 ش، ۲۰۰۸ م، ۱۴۲۹ ق |
روز درگذشت | 8 مرداد ماه |
محل درگذشت | ایران - قم |
دین | اسلام، شیعه |
استادان |
|
آثار |
|
فعالیتها |
|
زندگی نامه
او در سال 1300 هجری شمسی در روستایی به نام «آللی» از توابع بلوک مشکین و در میان خانواده ای متدین و اهل علم چشم به جهان گشود. پدرش از اهل علم بود و در کسوت روحانیت به تحصیل علم و رتق و فتق امور مردم می پرداخت.
پدر او اگر چه به دلیل تنگدستی نتوانسته بود از سال های ابتدایی نوجوانی علوم حوزوی را فرا گیرد، اما در 25 سالگی به شهرهای تبریز، اردبیل و زنجان رفت و پس از آن به نجف، تا در این مسیر علم آموزی کند. آیت الله مشکینی خاطرات آن دوران را اینگونه بیان می کند: «پدرم چهار سال در نجف بود که نامه نوشت و ما را نیز به آنجا فرا خواند و ما به اتفاق دایی و خانواده به نجف رفتیم». آیت الله مشکینی هنگامی که همراه با پدر در نجف اشرف مقیم بود، به مکتب خانه رفت اما هنوز دو سال از اقامت آنان در این شهر نگذشته بود که مادرش درگذشت و آنان مجبور به بازگشت به ایران شدند. مقداری از مقدمات علوم دینی را نزد پدر فرا گرفت. پس ار مدتی پدر را نیز از دست داد. با رحلت پدر بزرگوار خویش، زندگی برایش سخت شد؛ به گونه ای که او گفته بود: «پس از فوت پدرم ما یتیم بودیم و هیچ چیز نداشتیم.» اما در این تنگنای زندگی، او بنابر وصیت پدرش به اردبیل می برود تا «صرف و نحو» را در حوزه علمیه این شهر بیاموزد.
تحصیلات
پس از دو سال تحصیل در حوزه علمیه شهر اردبیل، به دلیل نارضایتی از وضعیت آموزشی عزم سفر به قم می کند. سفر برای او خرج و هزینه داشت که در نهایت با پنج تومان کمک دوستان پدر و یک تومان مساعدت همسایگان یکی از علمای اردبیل – آیت الله بادکوبه ای – به همراه دو هم حجره ای خود به شهر مقدس قم عزیمت نمود و به سراغ علماء و اساتیدی رفت که دیگر همچون استادان اردبیل نبودند و همگی از علمای ارشد و ممتاز به حساب می آمدند. و در دیار عش آل محمد شهر قم به تحصیل علوم دینی پرداخت. در آن زمان سایه منحوس رژیم پهلوی بر کشور مستولی و تحصیل در حوزه های علمیه بسیار دشوار بود. و در این شرایط آیت الله مشکینی دروس دوره سطح را با موفقیت به پایان رساند و در درس خارج فقه و اصول استادان و علماء مشهور دوره خود حاضر شد. پدر آیت الله مشکینی به او گفته بود: «پسرم! در روز قیامت پیش من رو سیاه می آیی اگر احکام و عقاید و تفسیر را فرا نگرفته باشی...». آیت الله مشکینی آغاز تحصیل علوم حوزوی را در قم اینگونه به یاد می آورد: «در آن اوقات، مدتی درس مرحوم آیت الله حجت کوه کمره ای، درس خارج مرحوم آیت الله بروجردی و آیت الله محقق داماد حاضر شدم.» در همان سال ها بود که علی اکبر مشکینی 37 ساله همراه تعدادی از روحانیون و فضلاء و اساتید حوزه طی نامه ای به آیت الله بروجردی خواستار سازماندهی آموزشی در حوزه علمیه قم شد. آنها دوست داشتند که برخی دروس دیگر همچون اخلاق نیز در چارچوب دروس طلاب قرار گیرد. حتی در کنار این نامه رایزنی هایی نیز با دیگر علمای بزرگ حوزه انجام شد. و به نتایج خوبی هم در زمینه امور آموزشی حوزه رسیدند.
اساتید و دوستان
آیت الله علی اکبر مشکینی در سال های تحصیل خود، به محضر عالمان بسیاری شرفیاب شد. نزدیک به هفت ماه در نجف اشرف حضور داشت و در درس های خارج استادان آن دیار، حضور پر رنگ داشت. در دروس خارج فقه و اصول آیت الله العظمی بروجردی(ره) و آیت الله العظمی محقق داماد(ره) و در درس خارج امام خمینی(ره) شرکت جدی داشت. آیـت الله مشکینی در سال های تحصیل و پس از آن با فضلا و اساتید بسیار رابطه دوستی داشت که از آن جمله می توان آیت الله جوادی آملی و آیت الله امینی را نام برد.
تدریس
فعالیت های علمی و فرهنگی آیت الله مشکینی در سال های عمر خود تاکنون فعالیت های بسیاری را به انجام رسانده است. بسیاری از استادان و علمای امروز از شاگردان وی به شمار می آیند که در درس های وی شرکت جدی داشته اند. وی کتب دوره مقدمات و سطح را بارها تدریس کرده و سال ها به تدریس خارج فقه و اصول اشتغال داشته است. همچنین درس تفسیر آیت الله مشکینی و در س اخلاق ایشان از دروس مشهور حوزه علمیه قم بوده است.
فعالیت ها
آیت الله مشکینی در 86 سال زندگی خود پیچ و تاب های سیاست را در نوردیده است. در کش و قوس های حوادث پیش و پس از انقلاب آنچه در کلام و عمل او هویداست دفاع از «حکومت اسلامی» آن هم از نوع «مردمی» آن است.
فعالیت های آیت الله مشکینی و همفکرانش در دوره ای آغاز شده بود که آیت الله بروجردی زعیم حوزه و نهاد مرجعیت به حساب می آمد و نگرش های سیاسی مطرود و در حاشیه بود. آنان اگر چه مجال نیافته بودند، به برخی دغدغه های سیاسی خود بپردازند، اما حرکتی را با نوشتن این نامه آغاز کردند. نامه با دست خط علی مشکینی نوشته شد و 200 طلبه و استاد حوزه آن را تنفیذ کردند که سنگ بنای یک کار شبه تشکیلاتی برای روزهای آتی شد.
ایشان به اتفاق دوستان مبارز خود در سال 1339 بار دیگر دست به کار شدند تا گام دوم اصلاح ساختار آموزشی در حوزه را بردارند. وی با شهید دکتر آیت الله بهشتی و آیت الله ربانی شیرازی برنامه مدون آموزشی طراحی کردند و قرار بود این برنامه در مدرسه علوی آیت الله گلپایگانی پیگیری شود که سال ها بعد در مدرسه ای تحت عنوان «حقانی» رخ نمایی کرد. ایشان علاوه بر عضویت در هیات موسس این مدرسه، درس اخلاق و مکاسب نیز می گفت. او در آن دوره که کتب آموزشی قداستی داشت و هیچ گاه حوزویان حتی حاضر به تغییر فرم نگاشتن آن نمی شدند، رسائل و مکاسب شیخ مرتضی انصاری را تلخیص کرد و در اختیار طلاب آن مدرسه با سبک و سیاق متفاوت با سایر مدارس حوزه علمیه قرار داد.
وی در سال 56 جزو هسته ای شد که بار دیگر به ابتکار آیت الله شهید بهشتی شکل یافته بود. اعضای این هسته اگر چه با دیگر تشکل ها همچون جامعه مدرسین و روحانیت مبارز تهران و همان روحانیونی که در قم به دنبال ترویج تفکر براندازی رژیم وقت بودند، مشترک بودند، اما این هسته گام آخر شکل گیری حکومت اسلامی را دنبال می کرد. در گروه 11 نفره و ولایت، ترویج و تئوریزه کردن حکومت اسلامی مدنظر بود، اما در این هسته سازماندهی نیروها برای مدیریت حکومت اسلامی پیگیری می شد. به دنبال آن بود که با یاری سایر روحانیون مقدمات شکل گیری یک حزب و حرکت مسلحانه را علیه رژیم فراهم کندکه پس از انقلاب، بستری برای حزب جمهوری اسلامی شد. وی پس از نگارش مقاله توهین آمیز روزنامه اطلاعات درباره رهبرشان در ساعات اولیه بامداد 18 دی، یا دیگر علماء گرد هم جمع شدند و اعتراض های روزهای آتی را برنامه ریزی کردند. پس از قیام 19 دی نیز در دامنه دار کردن این اعتراض ها در شهرهای دیگر نقش کلیدی داشتند. در آستانه ورود امام خمینی ره به ایران نیز برای وحدت میان روحانیون و دانشگاهیان در مسجد دانشگاه تهران متحصن شدند.
تأسیس مؤسسه الهادی
یکی از فعالیت های مهم و برجسته وی در عرصه فرهنگی، تأسیس مؤسسه الهادی است که به چاپ کتب مفید و اسلامی برای سطوح گوناگون جامعه می پردازد و مردم را با حقایق و معارف اسلامی آشنا می سازد.
فعالیت های سیاسی
فعالیت های سیاسی زندگی آیت الله مشکینی سرشار از مبارزات و تلاش های سیاسی برای تحقق حکومت اسلامی است. وی از نخستین افرادی بود که به نهضت امام خمینی(ره) پیوست. آیت الله مشکینی در جلسات مخفی مبارزان شرکت می کرد از این رو حدود چهار ماه در تهران متواری شده بود و سپس ایران را به مقصد عراق ترک کرد. با بازگشت به قم در همان روز اول دستگیر شد و ساواک از او خواسته بود تا 48 ساعت بعد از قم خارج شود. از این رو به مشهد رفت و 15 ماه در آنجا مشغول تدریس شد و بار دیگر به حوزه علمیه قم آمد و مبارزات را پی گرفت؛ اما پس از مدتی به همراه 27 نفر از اساتید و فضلای حوزه تبعید شد. از این رو در شهر اردبیل به زادگاه خود رفت. ولی پس از سه ماه ساواک وی را دستگیر و به ماهان کرمان و گلپایگان تبعید کرد. وی پس از دو سال نیز به کاشمر تبعید شد و در طول دوره تبعید نیز دست از مبارزه برنمی داشت؛ این گونه بود که ساواک او را به مکان دیگری منتقل می کرد. و یکی از اعضای فعال سیاسی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود.
مسولیت ها
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، آیة الله مشکینی در مسؤولیت های گوناگونی به ایفای نقش پرداخت که برخی از آنها به شرح زیر است:
- عضویت در خبرگان تدوین قانون اساسی؛
- مسئول گزینش و اعزام قضات با حکم امام(ره)؛
- ریاست مجلس خبرگان رهبری در هر سه دوره؛
- امامت جمعه قم با حکم امام(ره) و رهبر انقلاب؛
- عضویت در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم؛
- ریاست شورای بازنگری قانون اساسی.
گزیده ای از سخنان اخلاقی
حضرت آیت الله مشکینی الحق و الانصاف یکی از استوانه های استوار و مجسمه اخلاق و ذخیره عظیم اخلاقی برای طلاب و حوزه های علمیه بود. دروس اخلاق ایشان در بین مردم و حوزویان زبانزد عام و خاص است. در اینجا خالی از لطف نخواهد بود تا شمه ای از گزیده ای اخلاقی و توصیه های دینی را ذکر کنیم:
اخلاص در تبلیغ
امر به معروف و نهی از منکر أعلی الفرائض است. اکمل الفرائض است. افضل الفرائض است. و بهما قوام الفرائض. سفر مبلغ انجام رسالت الهی است. و از کسی که به قصد حج می رود مأجورتر است. در این سفر باید قصدْ خالص و هدف تنها خداوند باشد. باید در دیدگاه مبلغان، انجام وظیفه و تبلیغ «ما انزل اللّه» اصل و مهم و ثمرات مادی تبلیغ فرع و حاشیه باشد. قربةً الی الله برود. هدفش الله باشد. درد دین داشته باشد. دلش برای دین بسوزد، برای اسلام بسوزد که از هر طرف هزارها دشمن به آن حمله کرده «بدأ الاسلام غریباً و سیعودُ غریباً».
دل سوزی در تبلیغ
قرآن کریم می فرماید: «فلعلّک باخعٌ نفسک علی آثارهم ان لم یؤمنوا بهذا الحدیث أسفاً» پیامبر آن چنان برای هدایت و اصلاح آنان دل سوزی می فرمودند و تأکید و اصرار داشتند، کأنَّهُ می خواستند خودشان را هلاک کنند که چرا اینها هدایت نمی شوند. روحانیان نیز مبلغینی هستند که می خواهند مانند رسول اللّه انجام وظیفه کنند، پس باید درباره هدایت دیگران همین قدر حساس باشند.
شکرگزاری برای توفیق
در روایات نیز وارد شده است که «تخلَّقوا باخلاق اللّه» روحانی اگر در تبلیغ موفق شد و توانست که تأثیرگذاری کند، خداوند را سپاس گوید، سپاسگزاری و شکر برای توفیقات، از اخلاق نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است. یکی از تقصیرهای ما قصور در شکر است؛ در ادعیه معصومین وارد شده که «فکیف اشکرک الهی والشکر لک یحتاج الی شکر وکلّ ما قلت لک الحمد وجب لی أن أقول لذلک لک الحمد؛ فماندری ما نشکر أجمیل ما تنشر ام قبیح ما تستر ام عظیم ما ابلیت و اولیت ام کثیر ما منه نجیت و عافیت» خدایا مرا تعظیم فرمودی و به حوزه علمیه وارد کردی و در زی شریف روحانیان درآوردی و به افتخار تبلیغ دینت مشرف فرمودی.
در مناجات شعبانیه می خوانیم«الهی هب لی کمال الانقطاع الیک وأنر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور». خدایا توفیقم ده که حجاب های نور را هم پاره کنم، قبل از حجاب نور، حجاب ظلمت است. حجاب ظلمت چیست؟ گناهان زیاد است که حاجب می شود بین بنده و بین ارادة الله. در حوزه ها «بحمدالله» حجاب ظلمت کم است. امّا حجاب نور داریم، حلال ها حجاب است. هوای نفس حل ال، حجاب است. حب خوردن و پوشیدن، تمتعات و زینت های دنیا و خانه و امکانات رفاهی، اینها حجاب است، از خداوند بخواهیم اگر از پاره ای امکانات محروم ماندیم، دنیا برایمان تنگ نشود.
آشنایی با مسایل فکری و فرهنگی
مبلّغ و روحانی باید در تبلیغ، مطالب علمی و پاسخ های کامل به سؤالات و مسایل روز را دراختیار داشته باید باشد و با ادلّه کامل و مقنع پاسخ گوید.
تواضع شرط توفیق
در روایت هست:«ثلاثة تورث المحبّة: الدّین و التواضع و البذل» اگر دین مبلغ قوی و محکم باشد، همه او را دوست خواهند داشت: «إنّ الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرّحمن وُدّاً» روحانی و مبلّغ باید متواضع باشد، فروتن باشد، هیچ وقت، خودش را حساب نکند، با مردم متواضعانه رفتار کند.
در جلسات و منبرها، بخشی از وقت را باید به بیان احکام شرعی و فقهی اختصاص داد.
قطع طمع از مردم یکی از جهات خوب است. مبلّغ نباید طمعی در مردم داشته باشد، طمعش به خدا باشد و از او بخواهد. روایتی از امام صادق علیه السلام نقل است که می فرمایند: «ثلاثة هنّ فخرالمؤمن و زینهُ فی الدّنیا والآخرة؛ الصلاة فی آخر اللیل و یأسه مما فی ایدی الناس و ولایة الامام من آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم»
تقویت مبانی دینی و حب ولایت
یکی از وظایف روحانی، این است که بین مردم و اهل بیت علیهم السلام رابطه ایجاد کند. حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در تفسیری که به ایشان منسوب است می فرمایند: «رحمه الله امرأً اخذ بأیدی ایتامنا و اوصلهم الینا» خدای رحمت کند آن بنده ای را که دست یتیمان ما را بگیرد و به ما برساند، آقا یتیمان شما چه کسانی هستند؟ شیعیانی که مسایل دینی را نمی دانند. آنهایی که آشنا به معارف نیستند، آنهایی که آگاهی شان به اصول و فروع دین کم است. و خوشا به حال آن مبلّغ و واعظی که مردم را به اهل بیت علیهم السلام نزدیک کند و خود نیز به اهل بیت علیهم السلام نزدیک باشد و با آنان رابطه داشته باشد.
تبیین مسایل مهم سیاسی
گرچه کمبود اساسی در زمینه مسایل دینی است امّا در عین حال آگاهی دادن در امور اجتماعی و سیاسی نیز لازم و ضروری است. آشنایی و تبیین قانون اساسی به ویژه اصول مهم و اساسی آن لازم است.
استکبار با اصل صد و پنجم قانون اساسی در ستیز و مخالفت است، برای این که حکومت اسلامی و شرعیت نظام و شرعیت قانون اساسی و شرعیت نظام اداری کشور، وابسته به وجود رهبر است. مبلّغان با منطق به مردم بگویند و بفهمانند، آنهایی که می گویند دیانت از سیاست جدا است چه می گویند؟ اسلام منهای روحانیت یعنی چه؟ یعنی بیمارستان منهای دکتر، اگر دکترها را از بیمارستان بیرون ببرند، می شود بیمارستان منهای دکتر، در چنین وضعی این دیگر بیمارستان نیست، می شود غسالخانه، اسلام منهای روحانیت معنایش این است.
تالیفات
آیت الله مشکینی در سال های عمر خود تاکنون فعالیت های بسیاری را به انجام رسانده است. بسیاری از استادان و علمای امروز از شاگردان ایشان به شمار می آیند که در درس های وی شرکت جدی داشته اند. او کتب دوره مقدمات و سطح را بارها تدریس کرده و سالها به تدریس خارج فقه و اصول اشتغال داشته است. همچنین درس تفسیر او از دروس مشهور حوزه علمیه قم بوده است.
از فعالیتهای مهم وی در این عرصه، تأسیس مؤسسه الهادی است که به چاپ کتب اسلامی برای سطوح گوناگون جامعه می پردازد و مردم را با حقایق و معارف اسلامی آشنا می سازد.
ایشان کتاب های فراوانی در زمینه های گوناگون علوم اسلامی تألیف و منتشر ساخته است. برخی از آنها به شرح زیر است:
- اصطلاح الاصول
- مصطلحات الفقه
- الفقه الماثور(دوره فقه به طرزی نوین)
- دروس فی الاخلاق(یک دوره اخلاق عربی)
- ازدواج در اسلام
- المنافع العامه(شرح کتاب احیاالموات شرایع)
- مفتاح الجنان(کتاب دعا تکمیل مصباح المنیر)
- المواعظ العددیه
- واجب و حرام احکام الزامی(دوره فقه)
- قصار الجمل(احادیث کوتاه تحت عناوین لغوی دو جلد)
- ترجمه قرآن کریم به زبان فارسی
- الهدی الی موضوعات نهج البلاغه
- المبسوط(تفسیر سوره آل عمران
- واجبات و محرمات(استقصاء آنچه در شرع واجب و حرام اعتقادی و عملی است)
- تفسیر سوره(ص)
- بحث تکامل از نظر قرآن
- مسلکنا فی العقائد و الاخلاق و العمل
- زمین و آنچه در آن است
- تقلید چیست؟
- رساله خمس
- حاشیه توضیحی بر کتاب مضاربه، عروت الوثقی
- نهج البلاغه موضوعی
- تحریرالمواعظ
- تحریرالمعالم
- الرسائل الجدیده
- تلخیص المکاسب(در دست چاپ)
- تفسیر روان برای نسل جوان(در دست چاپ)
- ترجمه و شرح فارسی سه کتاب مضاربه، مزارعه و شرکت در عروت الوثقی(در دست چاپ)
همچنین از وی مقالات بسیاری در نشریات نورعلم، پاسدار اسلام و... و نیز در روزنامه جمهوری اسلامی و... به چاپ رسیده است.
وفات
او در روز 8 مرداد ماه 1386 در سن 86 سالگی درگذشت.
بیانات آیت الله خامنهای در مورد ایشان
سه ماه پس از رحلت آیتالله مشکینی، جمعی از اعضای خانواده وی در تاریخ 7 آبان سال 86 به دیدار حضرت آیتالله خامنهای رفتند و رهبر معظم انقلاب نیز در این دیدار، تعابیر مهمی در مورد آیتالله مشکینی مطرح کردند که بخشهایی از متن این بیانات منتشر نشده، برای نخستین بار در ویژهنامه روزنامه جوان که امروز بهمناسبت پنجمین سالگرد درگذشت آن فقیه مجاهد منتشر شد، آمده است.
متن این بیانات را در ادامه میخوانید. همچنین پس از این بیانات، پیام تسلیت رهبر انقلاب بهمناسبت درگذشت آیتالله مشکینی، بخشهایی از سخنان ایشان در جمع اعضای مجلس خبرگان و سپس بخشی از بیانات ایشان در دیدار اعضای برگزار کننده همایش آیتالله مشکینی آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم. خداوند ان شاءالله درجات مرحوم آقای مشکینی (رضوان الله علیه) را متعالی کند. وجود ایشان واقعاً برای کشور و ملت ما غنیمتی بزرگ و از دست دادن ایشان برای ما خیلی مایه غصه و احساس خسارت بوده است. ولی ایشان (عاش سعیداً و مات سعیداً) زندگی پاکیزه و خوبی را گذراندند و الحمدلله در طهارت، صفا، معنویت و روحانیت هم به لقاء الله پیوستند.
مرحوم آقای مشکینی مصداق کامل این حدیث بودند که؛ اذا مات العالم الفقیه ثلم فی الاسلام ثلمه لا یسد ها شیء. واقعاً یکی از آن مصادیق کامل این روایت، ایشان بودند. بزرگانی هستند که می روند و جایشان خالی می ماند و انسان متأسف می شود. لکن ایشان فقیه جامع الاطرافی بود که همه جهات در او جمع و با تمام وجود، مغز، جسم، زبان ، قلم، زندگی و رفتارش در خدمت اسلام بود.
ما کمتر شبیه ایشان را با این هیأت، وضعیت و جامعیت دیده ایم. آقای مشکینی اینجوری بود. اوایلی که بنده به قم آمده بودم، می شنیدم که ایشان جزء فضلای حوزه بودند و تدریس سطوح می کردند. اسم ایشان از همان سالهای تقریباً سی و هفت بود. بعد هم که مبارزات شروع شد، بعضی ها بودند که انسان بر حسب طبیعت و هیأت شخصیتشان خیلی حدس نمی زد به اینکه اینها بیایند و به مبارزه بپیوندند. آقای مشکینی از این قبیل بود که برخلاف این تصور، به میدان مبارزه آمدند و از همان اول بودند. من از سال چهل و دو یادم هست، بعد از آن که امام را زندانی کردند، قم از وجود امام خالی بود و واقعاً انسان احساس غربت می کرد. تلاشهای زیادی انجام می گرفت.
یکی از آن تلاشها این بود که عده ای از فضلای برجسته قم را جمع کنیم، و بخشی از کارهایی را که ممکن باشد حوزه انجام بدهد، انجام بدهند. پایه جامعه مدرسین هم آنجا گذاشته شد. بنده، اخوی و آقای هاشمی در این قضیه فعال بودیم. از جمله کسانی که بهترین، بیشترین و اولین اجابت را کردند، آقای مشکینی بودند. ایشان پیش همه محترم بودند. من یادم هست، آن زمان، همان سال چهل و دو که امام رضوان الله علیه در قم نبودند و در زندان بودند دوره ی محنتی بود و برای قم، طلبه ها و حوزه خیلی سخت بود. خیلی تلاش می شد. آقایان می رفتند. دوستان ما با آقایان تماس می گرفتند. همین جماعتی که عرض کردیم تقسیم شدند و قرار شد هر کدام بروند با یک نفر از آقایان مراجع صحبت کنند و از آنها مطالبه کنند و بخواهند بیشتر وارد میدان بشوند.
اعلامیه بدهند یا اقدام بکنند ... حقاً و انصافاً از ایشان هیچ انحرافی از خط و صراط مستقیم در مسئله ای دیده نشد و ایشان در مسائل مربوط به حوزه، گروه ها، اصل جمهوری اسلامی، امام، در همه مراحل گوناگون و در امتحانات سخت که در طول این بیست و چندسال پیش آمد در صراط مستقیم و در وسط جاده بودند و راه را خوب طی کردند. امتیازاتی هم ایشان داشتند که در خیلی ها دیده نمی شد و آن اینکه با بیان سلیس مثل آب روان حرف می زد. وقتی ایشان صحبت می کردند من واقعاً لذت می بردم. در بیاناتشان به آیات و روایات اتکا می کردند.
ایشان احادیث زیادی حفظ بودند و در خاطر داشتند و به هر مناسبتی در مجامع عمومی یا خاص و در خبرگان با تناسب زمان، نصایح ایشان به روایات و به کلمات ائمه علیهم السلام متکی بود. ایشان خوش ذوق بودند. نامه نگاری هایی که می کردند و یاداشتهایی که می نوشتند، با تعبیرات لطیفی همراه بود. اتفاقاً قبل از وفاتشان نامه ای برای بنده فرستاده بودند. در ذیل نامه جامعه مدرسین حاشیه زدند. مطلب خیلی لطیفی با خط قشنگ نوشته بودند. خیلی آدم جامعی بود. بعد هم بی اعتنایی ایشان به دنیا. این وجهه ای که ایشان در بین مردم، علما و مسئولین داشت و احترامی که امام و مسئولین در طول زمان برای ایشان قائل بودند، هیچ موجب نشد که ذره ای در رفتارش و درگفتارش کبر یا غروری بهوجود آید.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
متن پیام رهبری به مناسبت رحلت
متن پیام حضرت آیت الله خامنه ای در رحلت آیت الله مشکینی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
انالله و انا الیه راجعون
رحلت فقیه مجاهد و پارسا حضرت آیت الله آقای حاج میرزا علی مشکینی اعلی الله مقامه موجب تأسف و تأثر شدید اینجانب گردید. این روحانی عالیقدر از جمله شخصیت های نادری بود که در سراسر عمر با برکت و در مراحل گوناگون زندگی نورانی خویش منشأ برکات فراوان برای حوزه علمیه و مردم مؤمن و اسوه ی اخلاقی و عملی برای شاگردان و ارادتمندان خود بود.
در دوران طاغوت جزو پیشگامان نهضت اسلامی و در دوران جمهوری اسلامی در شمار مجاهدان واقعی و معلم اخلاص و پرهیزگاری و پارسائی محسوب می گشت. رفتار و عمل او بیش از بیان شیرین و رسایش، دعوت کننده به ایمان و پارسائی و حق طلبی و حقگوئی بود. جایگاه رفیع او در نظام جمهوری اسلامی و ریاست مجلس خبرگان رهبری از آغاز تشکیل این مجلس که نشانه حرمت و مکانت او در چشم نخبگان و علمای بزرگ و اساتید مبرّز روحانی کشور است، هرگز نتوانست در تواضع و فروتنی او یا در زندگی زاهدانه و دامن پاک او کمترین خدشه ئی وارد آورد. او جامع علم و عمل، جهاد و زهد و تشخیص و سلوک صائب و مستقیم و بدون انحراف بود. فقدان این عالم ربانی و این روحانی جلیل القدر، ضایعه ئی بزرگ است. از خداوند متعال علوّ درجات و مغفرت و رحمت واسعه اش را برای روح مطهر ایشان مسألت می کنم و به ملت ایران و حوزه های علمیه و مراجع عظام و علمای اعلام بویژه به خاندان مکرم و بازماندگان محترم و همه ی ارادتمندان و شاگردان ایشان تسلیت عرض میکنم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
منابع
- سایت تخصصی پایگاه مسجد، تاریخ درج مطلب: 8 مرداد 1396 ش، تاریخ مشاهدۀ مطلب 21 خرداد 1403 ش.