ابواسحاق اسفراینی

ابو اسحاق رکن‌الدین ابراهیم بن محمد اسفراینی (337ـ418هـ. ق) از فقهای معروف شافعی و متکلمان مشهور اشعری است. [۱]

تولد

سال تولد وی به درستی معلوم نیست، اما از برخی از سندها که عمر او را بیش از هشتاد سال بیان کرده است، می توان حدس زد که ابو اسحاق در حدود سال 337 هجری قمری در اسفراین به دنیا آمده است.[۲]

شرح حال

ابو اسحاق در زادگاه خود اسفراين از ابو جعفر محمد بن علي جوشقاني اسفرايني (م. 350 ه.ق) سماع و روايت حديث كرده است.[۳] [۴] او در جوانی به عراق رفت و در بغداد ساکن شد و از محضر بسیاری از محدثان، فقیهان و متکلمان آن زمان بهره گرفت. وي از ابوبكر اسماعيلي و ابوبكر محمد بن يزداد بن مسعود و ابو محمد عبدالخالق بن حسن سقطي و ابو احمد غطريض و محمد بن محمد بن ررمونه و ابوبكر شافعي و ابو محمد دعلج بن احمد سجزی و طبقاتشان سماع حديث كرد.علاوه، در مقطعی به تصنيف و افاده و تدريس مشغول شد تا اين كه از علمای متبحّر در علوم و جامع الشرايط امامت و پيشوايي در زبان عربي، فقه، كلام، معرفت قرآن و سنت نبوي گرديد و به درجه «اجتهاد» رسيد.[۵] ابو اسحاق بعد از پایان ماموریتش در عراق، با کوله باری از علم و دانش به نیشابور بازگشت و در مدرسه ای بزرگ و بی نظیر که به دلیل حضور او تاسیس کردند،در به تدریس و بیان حدیث مشغول شد. [۶] [۷] مطابق با اسناد تاریخی، ابو اسحاق فقیه و متکلمی توانا و پارسا بود. از مهم ترین عقاید اصولی وی نسخ قرآن به وسیله سنت است. نظرات وی به همراه نظرات ابو بکر باقلانی و نیز ابن فورک موجب استحکام مذهب اشعری شده است.[۸] از قول صاحب بن عباد نقل شده است که به اصحاب و شاگردانش می گفت باقلانی دريايی است غرق‌ كننده و اسفراينی آتشی است سوزنده و ابن فورك شمشيری است بُرنده.[۹] حاکم نیشابوری نقل می کند که بیشتر بزرگان نیشابور، علم کلام و اصول را از ابو اسحاق اسفرايني آموخته‌اند. همچنین مردم عراق و خراسان، دانش او را ستوده‌اند و به علم وي اقرار كرده‌اند و نیز عالمان رجال از ابو اسحاق تجليل فراوان كرده‌اند و او را ثقه دانسته‌اند.[۱۰]او از فقها و مجتهدین متبحر در علوم بود که آرای فقهی و اصولی اش در منابع مختلف شافعی مورد اعتنای ویژه قرار گرفته است. [۱۱]، [۱۲] [۱۳]

وفات

ابواسحاق در نیشابور از دنیا رفت و ابتدا در همان شهر و در مقبره حیره دفن شد، ولی پس از گذشت سه روز فرزندش پیکر او را به اسفراین منتقل کرد. [۱۴]

اساتید ابو اسحاق

ابواسحاق نزد استاتید مشهوری شاگردی کرده است از جمله:ابوجعفر محمدبن علی جوسقانی، ابوبکر احمدبن ابراهیم اسماعیلی، ابوبکر محمدبن یزداد اسفراینی، ابواحمد محمد بن احمد غطریفی، ابومحمد دعلج بن احمد سجزی و ابوبکر محمد بن عبداللـه شافعی.[۱۵] [۱۶] [۱۷]

شاگردان ابو اسحاق

ابو اسحاق شاگردان بسیاری تربیت کرد. ابو اسحاق شیرازی نقل می کنه بیشتر مشاهیر و شیوخ نیشابور علم کلام و اصول را نزد وی فرا گرفتند..[۱۸] نام برخی از شاگردان مهشور وی عبارت است از:ابومنصور عبدالقادر بن طاهر بغدادی، قاضی ابوطیّب طبری، حاکم نیشابوری ، ابوبکر احمد بن حسین بیهقی ، ابوالقاسم قشیری. [۱۹] [۲۰] [۲۱] [۲۲] [۲۳]

عقیده ابو اسحاق اسفراینی در باره افعال عباد

پانویس:

  1. وفيات الاعيان، ج1، ص 28.
  2. ر. ک، العبر،(تاریخ ابن خلدون) ج2، ص 234
  3. انساب، تحقيق معلمي يماني، ج3، ص 140 ـ 409،
  4. ابن عساكر دمشقي، تبيين كذب المفتري، ص 244 ـ 243.
  5. کتاب السیاق ص 151
  6. ابن صلاح، تقی‌الدین، مقدمه، به کوشش عائشه بنت الشاطی، قاهره، ۱۹۷۴م.
  7. ابن عساکر، علی بن حسن، تبیین کذب المفتری، دمشق، ۱۳۴۷ق.
  8. نووی، یحیی بن شرف، ج۱ ص۱۶۹-۱۷۰، تهذیب الاسماء و اللغات، قاهره، اداره الطباعه المنیریه.
  9. طبقات الشافعيه الكبري، ج4، ص 262 ـ 261.
  10. کتاب السياق، ص 152 ـ 151.
  11. تهذيب الاسماء واللغات، ج1، ص 170 ـ 169
  12. محمد بن احمد عبادي، طبقات الفقهاء الشافعيه، به كوشش گوستاويتستام، ليدن 1964 م، ص 104
  13. تاج الدين سبكي، طبقات الفقهاء الشافعيه، ج4، ص 260 ـ 259.
  14. فارسی، عبدالغافر بن اسماعیل، ج۱، ص۱۵۲، تاریخ نیشابور، انتخاب صریفینی، به کوشش محمد کاظم محمودی، قم، ۱۴۰۳ق.
  15. فارسی، عبدالغافر بن اسماعیل، ج۱، ص۱۵۱، تاریخ نیشابور، انتخاب صریفینی، به کوشش محمد کاظم محمودی، قم، ۱۴۰۳ق.
  16. سمعانی، عبدالکریم ابن محمد، ص۲۲۵-۲۹۶، الانساب، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۲م.
  17. ذهبی، محمد بن احمد، ج۱۷، ص۳۵۳، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م
  18. ابواسحاق شیرازی، طبقات الفقهاء، ج۱، ص۱۲۷، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۲م.
  19. عبادی، محمد بن احمد، ج۱، ص۱۰۴، طبقات الفقهاء الشافعیه، به کوشش گوستا ویتستام، لیدن، ۱۹۶۴م.
  20. ابواسحاق شیرازی، طبقات الفقهاء، ج۱، ص۱۲۶، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۲م.
  21. سمعانی، عبدالکریم ابن محمد، ج۱، ص۲۹۶، الانساب، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۲م.
  22. حاکم نیشابوری، محمدبن عبداللـه، ج۱، ص۸۲، تاریخ نیشابور، تلخیص و ترجمه خلیفه نیشابوری، به کوشش بهمن کریمی، تهران، ۱۳۳۹ش.
  23. ذهبی، محمد بن احمد، ج۱۷، ص۳۵۳، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.