مرداریه
مرداریه یکی از شاخههای «معتزله» و پیرو ابوموسی عیسیبنصَبیح بصری معروف به ابوموسی مردارند. وی به دلیل کثرت زهد و عبادت، به راهب معتزله معروف بود.
مرداریه | |
---|---|
نام رایج | مرداریه |
اختلاف در نام
درباره نام این طایفه بین مورّخان اختلاف است. برخی [۱] [۲] نام او را مزداریه نوشتهاند و برخی دیگر [۳] ثابت کردهاند که «مرداریه» صحیح و منسوب به مردار است.
شرح حال موسس
ابوموسی مردار یکی از بزرگان معتزله و شاگرد بشربنمعتمر بوده و به زهد و عبادت شاخته میشده است. اهلسنت با همه اختلافی که با معتزلیان دارند، وی را اهل دیانت دانستهاند. وی عقاید معتزلان را در بغداد منتشر میکرد و فصیح و نیکو بیان بود.
آراء و عقاید
ابوموسی آرای مخصوصی داشته تا آنجا که برخی به وی میگویند که اگر چنین است که تو میگویی، پس تنها تو و سه نفر دیگر وارد بهشت میشوید.
درباره قرآن
وی مثل نظام معتقد بود که مردم میتوانند کتابی همچون قرآن و حتی شیواتر از آن را بیاورند.
همراهی با پادشاهان به کفر میانجامد
ابوموسی به دلیل پارسایی بیش از حدش معتقد بود که هر کسی با پادشاهان همراه شود کافر است و نه ارثی میبرد و نه ارثی میگذارد.
خداوند قادر بر افعال قبیح نیست
مدعی بود که خداوند قادر نیست تا دروغ بگوید و اگر چنین کاری بکند، در حقیقت خدای ستمگر و دروغگو شناخته میشود.
اعتقاد به افعال متولده
مردار به افعال متولده اعتقاد داشت و بر همین اساس میگفت که صدور فعل از دو نفر از راه تولد جایز است.
خداوند را نمیتون با چشم سر دید
وی معتقد بود که هر کسی بگوید که میشود خداوند را با چشم ظاهر دید، بدون شک کافر است و هر کسی هم در کفر او شک کند، کافر است.
مقدرات فنا ناپذیر است
مقدرات الهی در نگاه وی فنا ناپذیر است.
چگونگی مرگ ابوموسی مردار
معتزلیان نقل کردهاند هنگامی که مرگ مردار فرا رسید، وصیت کرد که اموالش را صرف صدقه کنند و به ورثه ندهند. ابوالحسن خیاط متکلم معتزلی، ابوموسی مردار را در این کار معذور دانسته و میگوید که به نظر میرسد مالی که وی به دست آورده شبههناک و با حق مستمندان مخلوط بوده است.
سال وفات
ابوموسی مردار در سال 226 هجری قمری درگذشت. [۴] [۵] [۶] [۷][۸][۹][۱۰]
پانویس
- ↑ مقريزى ج 2 ص 346
- ↑ مير سيّد شريف جرجانى میر سید شریف، شرح المواقف، ج 3 ص 284
- ↑ گلدزيهر، مجله خاورشناسان آلمانى مجلد 65 ص 363
- ↑ ذهبی سیر اعلام النبلاء، ج 9، ص 218
- ↑ سقلانی ابن حجر، لسان المیزان، ج5، ص372
- ↑ ابن ندیم، الفهرست، ص206
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 407 با ویرایش و اصلاح جملات
- ↑ ابن خیاط، الانتصار فى الرد على ابن الراوندى الملحد، با مقدمه و تعليقات دكتر ينبرگ سوئدى، مصر، سال 1925 میلادی، ص 81
- ↑ المنية و الامل، ص 164.
- ↑ اسفرایینی شاهفور بن طاهر، التبصير فى الدين، تحقيق شيخ محمد زاهد بن الحسن الكوثرى، قاهره، سال 1940 میلادی، ص 47.