بهشت
بهشت جایگاه موعود اهل سعادت در جهان آخرت و نام سکونتگاه حضرت آدم(ع) پیش از هبوط. بیش از ۲۰۰ آیه قرآن درباره بهشت ویژگیهای آن است؛ از قبیل اندازه و گستره و مکان، شماره جنّتها، انواع نعمتهای بهشت، اوصاف ثبوتی و سلبی نعمتها و اشیای موجود در جنّت، غرض از آفرینش بهشت، اهل جنّت، صفات و ملَکات و کارهایی که انسانها را شایسته بهشت میکند، محرومان از جنّت و روابط ساکنان جنّت با یکدیگر. احادیث بسیار زیادی نیز در اینباره وجود دارد.
معناي بهشت
بهشت در لغت ريشهي اوستايي دارد و به معناي خوشتر، نيكوتر، جهان بهتر (فردوس، خلد، جنّت). جاي خوش آب و هوا، فراوان نعمت و آراسته است كه نيكوكاران پس از مرگ در آن جاودان باشند. [۱]
بهشت در قرآن
فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لاأُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکمْ مِنْ ذَکرٍ أَوْ أُنْثی بَعْضُکمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذینَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أُوذُوا فی سَبیلی وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُکفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیئاتِهِمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّـهِ وَ اللَّـهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّواب [۲]
خداوند، درخواست آنها را پذیرفت؛ (و فرمود:) من عمل هیچ عملکنندهای از شما را، زن باشد یا مرد، ضایع نخواهم کرد؛ شما همنوعید، و از جنس یکدیگر! آنها که در راه خدا هجرت کردند، و از خانههای خود بیرون رانده شدند و در راه من آزار دیدند، و جنگ کردند و کشته شدند، به یقین گناهانشان را میبخشم؛ و آنها را در باغهای بهشتی، که از زیر درختانش نهرها جاری است، وارد میکنم. این پاداشی است از طرف خداوند؛ و بهترین پاداشها نزد پروردگار است.
بیش از ۲۰۰ آیه قرآن درباره بهشت(جنّت) است. محمد باقر مجلسی[۳] در بحارالانوار[۴] بنا به روش خود در این جامع حدیثی، ابتدا آیات مرتبط با موضوع جنّت (حدود ۲۷۵ آیه) را به ترتیب سورهها، درج و تفسیر آنها را، به طور عمده از طبرِسی، فخر رازی و بیضاوی نقل کرده است.
قرآن، در کنار تأکید بر پایان یافتن این جهان و وقوع رستاخیز و ادامه زندگی انسانها در عالمی دیگر، در یک تقسیمبندی کلی از جای زیست افراد سعید با تعبیرات گوناگون و غالباً متضمن اوصاف اصلی آن یاد میکند: جنّت (جمع آن جنّات) با بسامد بیش از صد بار [۵] که گاه به واژهای اضافه یا با صفتی قرین شده است، روضه، [۶] رَوضاتِ الجَنّات، [۷] فردوس، [۸] دارالسَّلام، [۹] دارالاخره (نُهبار)، دارُالْخلد، [۱۰] دارَالْمُقامه، [۱۱] دارُالْقرار، [۱۲] دارُالْمتّقین، [۱۳] مَقامٍ امین،[۱۴] مقعدِ صدق،[۱۵] علّیین/ علّیون [۱۶] و حُسنی. [۱۷] مجموعه تعابیر قرآن درباره جنّت و اوصاف آن در سورههای مکی و مدنی طنینی یکسان دارد. [۱۸]
مضامین این آیات عبارت است از اوصاف جنّت (جنّات)، شامل مشخصه اصلی و اندازه و گستره و مکان، شماره جنّتها، انواع نعمتهای جنّت، اوصاف ثبوتی و سلبی نعمتها و اشیای موجود در جنّت، غرض از آفرینش جنّت، اهل جنّت، صفات و ملَکات و کارهایی که انسانها را شایسته جنّت میکند، محرومان از جنّت و مناسبات ساکنان جنّت با یکدیگر.
بهشت در ادیان مختلف
ادیان الهی از جایگاهی ویژه نزد خداوند برای پرهیزکاران و بندگان صالح خدا خبر داده اند و آن جایگاه را به گونه ای که برای پیروانشان قابل درک باشد توصیف نموده اند.
این جایگاه نیکو در اوستا به صورت وَهشیته اَنهو و در پهلوی به صورت وَهشت گفته می شود که جایگاه خوشی و سرزمین پندارهای پسندیده است. نیکوکاران در آنجا از برکات و طیّبات روحانی برخوردارند و با یاران و همنشینان سعادتمند روزگار می گذرانند.در کتاب اوستا به رستگاران وعده داده شده است که در پایان سومین شب پس از مرگشـان یکباره در میان انبوهی از گیاهان خوشبو چشم خواهند گشود و وزش نسـیم نوازشگری را بـر پوست تن خود احساس خواهند کرد که از جنوب، یعنی از سوی بهشت می وزد. باغ بهشت با یک نور ازلی به نام خورنه روشن است که همان روشنایی جاودانی ایزدی ،پاینده ی فر پادشاهی و شکوفایی سرزمین است.
در اسفار پنجگانه تورات، کتاب مقدس یهودیان، از بهشت و جهنم و معاد سخن چندانی به میان نیامده است. در سایر کتب عهد قدیم هم در مورد مرحله پس از مرگ تنها اشاراتی به عالم مـردگان مـی بـاشد. این بی اعتنایی حاصل تحریف کتاب مقدس و دنیا خواهی و گرایشهای مادی حاکمان و عالمان یهود است. با این همه می توان در عهد عتیق اشاراتی به این موضوع یافت. در کتاب دانیال و اشعیاء نبی چنین آمده است : «تمام مردگان زنده خواهند شد، بعضی برای زنـدگی جـاودانی و برخـی بـرای شرمسـاری و خـواری جاودانی» [۱۹]
در عهد جديد مسأله معاد و رستاخيز نسبت به عهد عتيق به طور صريح تر و با توصيفات بيشـتری ذکر شده است. عهد جدید از زندگی جاویدان پس از مرگ خبر داده و با تعابیری مانند «برکات ملکوت خدا» به توصیف نعمتهای بهشتی پرداخته است. نمونه ای از توصيفات عهد جديد از بهشت در مکاشفه يوحنا است: «آنان از اين پس از گرسنگی و تشنگی و گرمای سوزان نيمروز در امان خواهند بود»[۲۰]
و اما قرآن کریم و روایات اسلامی در توصیف بهشت و بهشتیان به تفصیل سخن گفته اند و عالمان مسلمان هر یک با مشرب و مکتب عرفانی، فلسفی و اعتقادی خود به تبیین و توصیف آن پرداخته اند.
ويژگيهاي بهشت و بهشتيان
قرآن كريم در مقام ترسيم چهره و ويژگيهاي بهشت و بهشتيان آيات فراواني را اختصاص داده است؛ مانند:
1ـ باغهاي طربانگيز كه زير درختان آن نهرها جاري است. اين بيان حدود 70 بار در قرآن آمده است.
2ـ درختان و سايههاي آن مانند ميوههايش هميشگي است: «أكلُها دائِمٌ وَ ظِلُّها». [۲۱]
3ـ فرشتگان بر بهشتيان وارد ميشوند و سلام و تحيّت ميگويند. [۲۲]
4ـ لباسهاي آنان از حرير و پرنيان است.
5ـ بر تختها تكيه زده، نه آفتاب سوزان ميبينند و نه سرما.
6ـ سايه درختان بهشتي بر سر بهشتيان و ميوههايش در دسترس آنان است.
7ـ ساقيان زيبارو و حوريان با جامهاي سيمين و بلورين بر آنان دور ميزنند.
8ـ شرابهايي مينوشند كه طبعش چون زنجبيل و عطرآگين است.
9ـ چشمه سلسبيل در آن جاست.
10ـ جهاني است بزرگ و كشوري است پر نعمت.
11ـ لباسشان از استبرق و دست بندهايشان نقرهفام است.
12ـ ساقي شرابشان پروردگار، و شرابشان طاهر و پاك است. [۲۳]
13ـ در رخسارشان شادماني نعمتهاي بهشتي پايدار است.
14ـ شرابشان ناب و سر به مهر و دست نخورده است.
15ـ تركيب طبع آن شراب اين كه به مشك مهر كردهاند و از عالم بالا است: «وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِيمٍ». [۲۴]
تذكر: برخي از چشمههاي بهشتي خالص و ناب است، مانند چشمه تسنيم و برخي از چشمهها مزيجي و امتزاجي از تسنيم دارد مانند چشمهي رَحِيق.
ـ آبهاي بهشت هيچ گاه گنديده نميشود و طعمش تغيير نميكند.
17ـ نهرهايي از شراب ناب كه براي نوشندگان لذت بخش است و چشمههايي از شير كه طعمش تغيير نيابد و چشمههايي از عسل مصفّا در آن جاست. [۲۵]
18ـ جايگاه امن، امان و سلامتي است. [۲۶]
19ـ در آن جا براي بهشتيان از همهي ميوهها به اضافه لطف و بخشش پروردگارشان هست. [۲۷] و آنچه كه انسان بخواهد و چشمها را به شوق و لذت اندازد مهياست و انسان در آن جاويد باشد: «وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ». [۲۸]
گفتني است قرآن در اوصاف بهشت و همچنين در ويژگيهاي جهنم، به بيان آن دسته از مطالبي كه براي همگان قابل ادراك است پرداخته، با بيان نمونههايي كه در اين جهان وجود دارد مطلب را نزديك ساخته است و گرنه، نظام آخرت با نظام دنيايي تفاوت اساسي دارد و واژهي دنيايي توان تفسير كنه آن را ندارد؛ آن سان كه جنين در رحم مادر توان درك واقعيتهاي خارج از رحم را ندارد.
از اين رو قرآن در موارد زياد به مثال و نمونه اكتفا كرده، ميفرمايد: «مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ» [۲۹] و «مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ...» [۳۰] و گرنه نعمتهايي فراهم آورده است كه از دسترس فهم و ادراك بشر خارج و خرد را توان تعقل آنها نيست، بلكه هيچ كس بر آنها آگاه نيست: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ»؛ [۳۱] هيچ كس نميداند كه پاداش نيكوكاريش چه نعمتها و لذّتهاي روشني بخش دل و ديده است و در عالم غيب براي او چه ذخيره شده است. با اين كه ميدانيم قرآن مقام و مرتبه رضا و خشنودي خداوند را نسبت به بسياري از مقامها برتر به شمار آورده است: «و رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ». [۳۲] بنابراين، نعمتها و لذتهاي بينهايت كه روشني بخش دل و ديده است به مراتب بايد برتر از مقام رضا باشد.
پانویس
- ↑ لغت نامهي دهخدا، ج3، ص4447.
- ↑ آل عمران، ۱۹۵
- ↑ رک:مقاله محمد باقرمجلسی
- ↑ رک:مقاله بحارالانوار
- ↑ جنّهالخلد، جنّه نعیمٍ/ النعیم، جنّاتالنعیم، جنّهالمأوی «، جنّاتالمأوی»، جنّه عالیه، جنّاتُ عدنٍ، جنّات الفردوس
- ↑ روم: ۱۵
- ↑ شوری «: ۲۲
- ↑ مؤمنون: ۱۱
- ↑ انعام: ۱۲۷؛ یونس: ۲۵
- ↑ فصّلت: ۲۸
- ↑ فاطر: ۳۵
- ↑ غافر: ۳۹
- ↑ نحل: ۳۰
- ↑ دخان: ۵۱
- ↑ قمر: ۵۵
- ↑ مطففین: ۱۸، ۱۹
- ↑ یونس: ۲۶ وچند آیه دیگر
- ↑ دایرهالمعارف قرآن، ذیل «Paradise»
- ↑ غلامحسین اعرابی, محمد معظمی گودرزی، بررسی تطبیقی معاد در کتب اوستا، عهدین، تلمود و قرآن کریم با تأکید بر اوصاف و ویژگی های بهشت.
- ↑ غلامحسین اعرابی, محمد معظمی گودرزی، بررسی تطبیقی معاد در کتب اوستا، عهدین، تلمود و قرآن کریم با تأکید بر اوصاف و ویژگی های بهشت.
- ↑ سوره رعد، آيه 35
- ↑ سوره رعد، آيه 23
- ↑ سوره دهر، آيات 12 ـ 21
- ↑ سوره مطفّفين، آيات 24 ـ 27
- ↑ سوره محمد ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ ، آيه 15
- ↑ سوره انعام، آيه 127
- ↑ سوره محمد ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ ، آيه 15
- ↑ سوره زخرف، آيه 71
- ↑ سوره رعد، آيه 35
- ↑ سوره محمد ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ ، آيه 15
- ↑ سوره سجده، آيه 17
- ↑ سوره توبه، آيه 72