خیاطیه
خياطيه شاخه ای از «معتزله» و پيرو ابو الحسين خياط اند كه نام در اصل عبد الرحيم بن محمد بن عثمان مكنى به ابو الحسين بود.
موسس
ابو الحسن خیاط از سران معتزله بود که در سال 300 هجرى قمری درگذشت. وی مردى فقيه بود و در رد ابن راوندی کتابی به نام «الانتصار» نوشت. این کتاب با حاشیه دكتر ينبرگ سوئدى در سال 1925 در قاهره به طبع رسيده است.
شرح حال و عقاید
بغدادى مى نويسد كه ابوالحسين خیاط، استاد كعبى بود و با بيشتر قدريه در گفتارهای شان شریک بود اما عقیده ای را مطرح کرد که پيش از وی كسى در باره آن چیزی نگفته بود و آن سخن او درباره معدوم است.بايد دانست كه معتزله در این باره که معدوم را چه بنامند اختلاف كرده اند. بعضى گفتند که نبايد «معدوم» را معلوم مذكور دانست و شيء و ذات و جوهر و عرض بودن آن درست نيست. اما ابو الحسين خياط جدای از سخن آنان گفت که جسم در حال «عدم» جسم است، زيرا كه در حال «حدوث» جسم باشد و جايز نيست «معدوم» را متحرك دانيم. وى گفت هر وصفى كه در حال حدوث جايز باشد در حال عدم نيز ثابت است. خياطيه را براى زياده روى در توصيف معدوم و دادن صفت موجود بدانها «معدوميه» گويند. ابو الحسين حجت بودن اخبار آحاد را نيز انكار مىكرد و كعبى در كتابى كه در پيرامون حجيت «خبر واحد» نوشته او را كافر شمرده است. ابن المرتضى او را در طبقه هشتم از معتزله آورده و گويد: ابو الحسين استاد ابو القاسم بلخى عبد الله بن احمد بود و حافظهاى شگرفت داشت و اقوال كلامى اكثر متكلمين را به خاطر سپرده بود. الفرق بين الفرق، ص 107 و 108. ملل و نحل شهرستانى، ص 73. المنيه و الامل، ص 174 و 175.