ابونعیم اصفهانی

ابو نُعَیم اصفهانی (۳۳۶-۴۳۰ق) محدث و مؤلف نامدار اهل سنت بود. ابونعیم از کسانی است که در ایجاد تمایلات شیعی و علوی در میان اصحاب حدیث نقش به سزایی داشته است. به رغم تصریح برخی مؤلفان امامیه چون ابن شهر آشوب و علی ابن طاووس و برادرش احمد بن طاووس بر سنی بودن ابونعیم برخی منابع متأخر او را شیعه می‌دانند که تقیه می‌کرده است.

پرونده:ابو نعیم.jpg
یکی از مهمترین آثار ابو نعیم اصفهانی
نام احمد بن عبدالله بن احمد بن اسحاق بن موسی بن مهران
نام‎های دیگر حافظ ابو نعیم اصفهانی
درگذشت 430ق

کتاب حلیة الاولیاء اثر ابونعیم همواره به عنوان منبعی جهت نقل فضائل حضرت علی(ع) و اهل بیت در میان شیعیان مطرح بوده است.

تعدادی از بزرگان اهل تسنن برخی روایات ابونعیم را به شدت جرح کرده‌اند؛ این نشان می‌دهد که تا چه اندازه احادیث و روایات منقول از طریق ابونعیم اصفهانی می‌توانسته برای مقابله با دعاوی اهل سنت به وسیلۀ شیعیان به کار گرفته شود. شاید همین جرح‌ها بتواند تا اندازه‌ای نظر برخی مؤلفان شیعی را دربارۀ اینکه ابونعیم شیعی مذهب بوده توجیه کند.

به هر صورت تألیف کتابی با عنوان الامامة و الرد علی الرافضة کافی است تا شیعه نبودن ابونعیم را تأیید کند. ابونعیم در این کتاب که در نقد امامیه است با تکیه بر عقاید اهل سنت به تفصیل از تقدم خلفای سه گانه بر حضرت علی (ع) در امر خلافت به نقل روایات پرداخته است.

زندگی

سال ۳۳۶ق را سال تولد ابونعیم ذکر کرده‌اند. برخی نیز ۳۳۴ق را نقل کرده‌اند[۱]. وی در ۲۱ محرم سال ۴۳۰ هجری درگذشت[۲].

نسب

نسب وی به مهران آزاد شدۀ عبدالله بن معاویه بن عبدالله بن جعفر طیار می‌رسد که به دست عبدالله مسلمان [۳]. نیاکان وی غالباً کسانی شناخته شده و اهل علم و زهد در اصفهان بوده‌اند.

نیای مادر او زاهد مشهور محمد بن یوسف است که گفته شده مستجاب الدعوه بوده و مریدان بسیاری داشته است[۴].پدرش عبدالله و برادرانش، ابومسعود محمد و ابواحمد عبدالرزاق هم در علوم اسلامی دستی داشتند[۵].

اساتید

ابونعیم از بسیاری از اساتید و مشایخ زمان خود بهره برد که می‌توان به این اسامی اشاره کرد:

پدرش

عبدالله بن جعفر بن فارس

جعفر خلدی

ابوالعباس اصم

دارقطنی

حاکم نیشابوری

ابوبکر آجری

ابوبکر بن خلادنصیبی

ابراهیم ابن ابی العزائم

محمد بن حبیش

ابوبکر قطیعی

محمد بن احمد معّدل

محمد بن احمد انماطی

محمد بن اسحاق اهوازی

ابن صوّاف[۶].

شاگردان

افراد بسیاری از محضر وی استفاده کردند از جمله:

خطیب بغدادی

ابوالقاسم هذلی صاحب الکامل

ابوعلی حداد[۷].

عقیده و مذهب

دربارۀ مذهب فقهی و گرایش‌های فکری ابونعیم و همچنین مناسبات او با شیعیان در برخی منابع اشاراتی رفته است. به دلیل مخالفت‌های مختلف با ابونعیم، گمانه زنی‌های متفاوتی در مورد مذهب وی شده است. سبکی، او را از شافعیان شمرده است[۸] از طرفی دیگر ابن عساکر از ابونعیم با عنوان اشعری یاد کرده است و به سبب مخالفت شدید حنبلیان با ابونعیم، چنین نتیجه گرفته است[۹].

آثار

در شناخت عقیدۀ وی، مطالعه برخی از آثارش، می‌تواند گره‌گشا باشد که از آن جمله می‌توان به این کتاب‌ها اشاره کرد:

اربعون حدیثاً علی مذهب اهل السنة و الجماعة تثبیت الرؤیة یوم القیامة حدیث النزول الرد علی اللفظیة و الحلولیة الصفات المستخرج علی کتاب التوحید لابن خزیمة المعتقد[۱۰].

ابونعیم چندین کتاب نیز در فضائل حضرت علی(ع) و دیگران از اهل بیت نوشته است:

ما نزل من القرآن فی امیرالمؤمنین (ع). منقبة المطهرین و مرتبة الطیبین. اربعون حدیثاً فی المهدی (ع). الخصائص فی فضل علی(ع). حدیث الطیر. ذکر المهدی و نعوته و حقیقة مخرجه و ثبوته. حلیة الاولیاء[۱۱]. کتاب حلیة الاولیاء همواره به عنوان منبعی جهت نقل فضائل حضرت علی (ع) و اهل بیت در میان شیعیان مطرح بوده است[۱۲].


با این وصف ابن تیمیه در منهاج السنة[۱۳] برخی روایاتی ابونعیم را به شدت جرح کرده که این نشان می‌دهد که تا چه اندازه احادیث و روایات منقول از طریق ابونعیم اصفهانی می‌توانسته برای مقابله با دعاوی اهل سنت به وسیلۀ شیعیان به کار گرفته شود. شاید به همین جهت بتواند تا اندازه‌ای نظر برخی مؤلفان شیعی را دربارۀ اینکه ابونعیم شیعی مذهب بوده، توجیه کند.

احتمال تشیع

توضیح اینکه به رغم تصریح مؤلفان امامیه چون ابن شهر آشوب[۱۴] و علی ابن طاووس[۱۵] و برادرش احمد بن طاووس[۱۶] بر سنی بودن ابونعیم، برخی منابع متأخر امامی او را شیعه می‌دانند که تقیه می‌کرده است.

در دورۀ صفویه خاندان مجلسی نسب خود را به ابونعیم می‌رساندند و مدعی بودند که ابونعیم در اصل شیعه بوده است[۱۶]. سنگ نبشته‌ای نیز بر گور ابونعیم یافتند که دلالت بر تشیع او داشته است، اما میرلوحی که با علامۀ مجلسی عداوت و ستیز داشت، مقبرۀ ابونعیم را خراب کرد[۱۷].

رد تشیع

به هر صورت، تألیف کتاب الامامة و الرد علی الرافضة کافی است تا شیعی نبودن ابونعیم را تأیید کند. ابونعیم در این کتاب که در نقد امامیه است، با تکیه بر عقاید اهل سنت، به تفصیل از تقدم خلفای سه گانه بر حضرت علی (ع) در امر خلافت، به نقل روایات پرداخته است. وی جا به جا به نقد دلایل امامیه در تقدم حضرت علی (علیه‌السلام) در خلافت و فضیلت پرداخته و انتقادهای امامیه را از خلفای سه گانه را مردود دانسته است. ابونعیم در بخش نهایی کتاب به بحث دربارۀ فضایل حضرت علی (ع) و حقانیت آن حضرت به عنوان خلیفۀ چهارم پرداخته است.

این کتاب یکی از قدیم‌ترین کتاب‌هایی است که از سوی اهل سنت بر رد امامیه نوشته شده و به دست ما رسیده است. به هر روی، ابونعیم به عنوان یکی از کسانی که در ایجاد تمایلات شیعی و علوی در میان اصحاب حدیث نقش بسزا داشتند، قابل اشاره است [۱۸].

پانویس

  1. نکـ: صریفینی، تاریخ نیشابور، ص۱۹۸
  2. قمی، وقایع الایام، ۱۳۸۹ش، ص۲۴۸
  3. شدابونعیم، ذکر اخبار، ج۲، ص۹۳
  4. ابونعیم، ذکر اخبار، ج۲، ص۲۲۰؛ همو، حلیة، ج۱، ص۴، ج۱۰، ص۴۰۷
  5. ابونعیم، ذکر اخبار، ج۲، ص۹۳، ۱۳۶، ۳۰۷
  6. ابونعیم، معرفة، ج۱، صص۱۰۹-۱۱۰، صفة، ص۱۰۱، الامامة، ص۲۹۳، حلیة، ج۵، ص۱۴، ج۸، ص۴۶؛ ابن نقطه، التقیید، ج۱، صص۱۵۶-۱۵۷؛ سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، صص۱۸-۱۹؛ ذهبی، تذکره الحفاظ، ج۳، صص۱۰۹۲-۱۰۹۳
  7. خطیب، تاریخ بغداد، ج۱۲، صص۴۰۷، ۴۱۲؛ سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، صص۱۸-۱۹؛ ذهبی، تذکره الحفاظ، ج۳، صص۱۰۹۲-۱۰۹۳؛ ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۷۱
  8. سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۸
  9. ابن عساکر، ص۲۴۶-۲۴۷
  10. نکـ: تهامی، مقدمه بر تثبیت الامامة ابونعیم اصفهانی، صص۲۸-۳۱؛ حماده، مقدمه بر الضعفاء، صص۱۳-۲۲؛ محمدراضی، مقدمه بر معرفة الصحابة، صص۳۷-۵۵
  11. نکـ: ابن شهرآشوب، معالم، ص۲۵؛ همو، المناقب، ج۲، صص۱۵۳، ۳۵۰؛ کشف الغمه، ج۳، ص۲۵۷-۲۶۵؛ نکـ: کولبرگ، ص۱۰۵؛ سمعانی، التحبیر، ج۱، صص۱۸۰-۱۸۱؛ طباطبائی، «‌اهل بیت(ع) فی المکتبة العربیة »، صص ۶۹ و ۸۲؛ کولبرگ، ص۱۰۵؛ ابن طاووس، الطرائف، ص۱۷۹
  12. نکـ: ابن شهر آشوب، معالم، ج۱، ص۹، جمـ؛ ابن بطریق، خصائص الوحی المبین، صص۲۳-۲۴، ۱۹۹؛ ابن طاووس، احمد، بناء المقالة الفاطمیة، ص۳۰۱؛ اربلی، کشف الغمة، ج۱، صص۰۱، ۱۱۱؛ نیز: خوانساری، روضات الجنات، ج۱، ص۲۷۲
  13. ابن تیمیه، منهاج السنة، ج۴، صص۱۵، ۵۳
  14. ابن شهر آشوب، معالم، ص۲۵
  15. ابن طاووس، الطرائف، ص۱۸۱
  16. خوانساری، روضات الجنات، ج۱، صص۲۷۳-۲۷۴
  17. خوانساری، روضات الجنات، ج۱، ص۲۷۵
  18. بر گرفته از سایت ویکی شیعه