نهج البلاغه (کتاب)
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۱۴:۱۵، ۲۱ اوت ۲۰۲۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۳ سال پیش) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید. |
نهج البلاغه، برگرفته از کلام نورانی و گهربار امیر مؤمنان، حضرت علی(ع) است که گذر زمان، هیچ گاه گرد کهنگی و غبار فراموشی بر سیمای پرفروغ او ننشانده و از جلوه و شکوهش نکاسته، تقوا و عدالت و جهاد و دیگر صفات برجسته او را از یاد نبرده و در برابر عظمت دانش و حکمت وی سر تعظیم فرود آورده است.
نام | نهج البلاغه • نَهجُ البَلاغه |
---|---|
نویسنده | امام علی(ع) |
تاریخ نگارش | ۴۰۰ق |
موضوع | برگزیدهای از گفتهها و نوشتههای امیرالمومنین(ع) |
زبان | عربی |
به کوشش | سید رضی |
ترجمه به دیگر زبانها | اکثر زبانهای مطرح |
تعداد جلد | ۱ |
تصحیح کنندگان | افراد متعدد |
نام و یاد علی(ع) از مرز تعصب و فرقه گرایی گذشته است، تا بدانجا که دوست و دشمن زبان به ستایش او گشوده و در مقامش، کتاب ها نوشته و شعرها سروده اند و با زبان اندیشه و سوز دل، فضیلت او را بیان کرده اند.
نهج البلاغه مشتمل بر خطبه ها، نامه ها، فرمان ها، حکمت ها و کلمات قصار حضرت علی(ع)، امیر مومنان(ع) به عربی می باشد.
نام مؤلّف بزرگوارش ابوالحسن محمّد بن حسین بن موسی بن محمّد بن موسی بن ابراهیم بن موسی بن جعفر(ع) ملقّب به شریف رضی یا سیّد رضی می باشد.
تدوین نهج البلاغه
این مجموعه گران قدر که گذشت زمان و ظهور اندیشه های نوتر و روشن تر، پیوسته بر ارزش آن افزوده است، گزیده ای از خطابه ها، دعاها، وصیت ها، نامه ها و جمله های کوتاه مولای متقیان، علی(ع) است.
این اثر ماندگار را علامه سید شریف رضی رضوان الله علیه از میان صدها کتاب و منبع، گردآوری و تنظیم کرده است. [۱]
مؤلف نهج البلاغه
مؤلف نهج البلاغه ابوالحسن محمد بن حسین موسوی معروف به سید رضی و شریف رضی است. وی در سال 359 هجری، دیده به جهان گشود و در سال 406 هجری، دیده از جهان فرو بست. سید رضی هم از جانب پدر و هم از جانب مادر نسبی بس شریف داشت. از سوی پدر با پنج واسطه به امام هفتم موسی بن جعفر (ع) و از سوی مادر با شش واسطه به امام چهارم حضرت علی بن الحسین (ع) می رسید. [۲] از این رو بهاءالدوله دیلمی او را به ذی الحسبین و شریف رضی ملقب نمود. [۳]
سید رضی از اوان کودکی همراه برادرش سید مرتضی به تحصیل علوم مقدماتی پرداخت و هوش سرشار و استعداد کم نظیر خود را در عرصه های مختلف ظاهر ساخت. بیش از ده سال از سن شریف رضی نگذشته بود که به سرودن شعر پرداخت و چنان قریحه ای از خود نشان داد که سابقه نداشت. هنوز بیستمین بهار زندگی را پشت سر نگذاشته بود که در تمام معارف و علوم اسلامی سرآمد همگان گشت، و در سرودن شعر به مقامی دست یافت که هیچ کس بدان مرتبه راه نیافت.
سید رضی در عزت نفس و بلندنظری، سخاوت و بخشندگی، پایبندی به امور شرعی، پرهیز از تملق و چاپلوسی، پارسایی و پرواپیشگی در روزگار خود مانند نداشت. روح آزادگی در شریف رضی چنان جلوه داشت که با ابو اسحاق صابی [۴] غیر مسلمان رابطه ای صمیمی داشت و میان آن دو مراودات و مراسلات علمی و ادبی برقرار بود؛ و چون او درگذشت، سید رضی در قصیده ای عالی و بسیار حزن انگیز او را مرثیه گفت. [۵] برخی از این مرثیه سرایی برآشفتند و سید رضی را سرزنش کردند که شخصی چون او، از دودمان پیامبر، کسی چون ابواسحاق صابی کافر را مرثیه می گوید و از فقدان او چنین می نالد! و سید رضی پاسخ داد که من فضل و کمال او را ستوده ام، نه جسم و بدن او را. [۶]
ثعالبی ادیب معاصر با سید رضی، در گذشته به سال 429 هجری، درباره او چنین می نویسد:
او اینک نابغه دوران، و نجیب ترین بزرگان عراق، و در عین شرافت نسب و افتخار حسب، مزین به ادبی نمایان و فضلی تابان و بهره ای وافر از تمام خوبیها و نیکوییهاست. از این گذشته او سرآمد شاعرانی است که از دودمان ابوطالب برخاسته اند، چه گذشتگان و چه معاصران. و اگر بگویم او سرآمد شاعران قریش است، گزافه نگفته ام که گواه صادق آن اشعار اوست که این ادعا را می توان با مراجعه بدانها دریافت؛ اشعاری عالی و استوار، خالی از سستی و عوار، که در عین روانی و سلاست، محکم است و با متانت، دارای معانی نغز و بلند، و چونان میوه رسیده و باطراوت. [۷]
سید رضی با وجود گرفتاریهای بسیار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و علی رغم مشاغل مهم و حساس و وقت گیری همچون نقابت طالبیان و امارت حج و نظارت دیوان مظالم، [۸] در عمر چهل و هفت ساله خویش آثاری بس مهم بر جای گذاشته است که هر یک در نوع خود ممتاز و حائز اهمیتی بسیار است که البته برخی از آنها به جای مانده و بسیاری از آنها از میان رفته است و جز نام و نشانی از آنها باقی نمانده است. در بین آثار شریف رضی نهج البلاغه مهمترین و برجسته ترین آنهاست که هیچ کتابی پس از قرآن کریم به والایی و شیوایی، و گرانمایگی و جاودانگی آن نمی رسد و سید رضی آن را در سال 400 هجری، شش سال پیش از وفاتش تألیف کرده است.
نهج البلاغه عنوانی است که سید رضی برای منتخبی از خطبه ها و مواعظ، نامه ها و عهدنامه ها، کلمات کوتاه و قصار امیر مؤمنان علی (ع) برگزیده است، [۹] و این کتاب در فرهنگ اسلامی مانند آفتاب نیمروز می درخشد، و صدفی مشحون به گوهرهایی از حکمتهای عالی است. [۱۰]
نام نهج البلاغه
سید رضی(ره) این کتاب را نهج البلاغه، یعنی راه و روش بلاغت نامید؛ زیرا این کتاب، درهای بلاغت را به روی خواننده می گشاید و جویندگان بلاغت را به آن نزدیک می سازد. نیاز دانشمند و دانشجو را برمی آورد و گم شده و خواسته بلیغ و زاهد است. از آن روز که این کتاب به دنیای فرهنگ و ادب گام نهاد، در میان دانشمندان و خطیبان و اهل ادب بلندآوازه شد و ستاره آن در شام و عراق و نجد و تهامه درخشید... . [۱۱]
اسناد، شرح ها، ترجمه ها
این اثر عظیم از گوینده بزرگش حکایت دارد و به قول عباس محمود عقّاد، نویسنده و تاریخ نگار معروف مصری: «چون خوب دقت کنی صدای امام را از آن سوی کلمات می شنوی، نه صدای دیگری را». [۱۲]
نهج البلاغه در طول حدود هزار سال عمر خود، در اختیار دانشمندان، طلاب و اهل علم بوده است. آنها به مطالعه و حفظ آن می پرداختند و در خطبه ها و خطابه ها بدان استناد و تبرک می جستند. اندیشمندان و محققان بر آن شرح و تفسیر می نوشتند و به ترجمه آن اقدام می کردند.
همه شارحان و مترجمان نهج البلاغه که بیش از سیصد نفر هستند، معتقدند که این کتاب از تألیف های علامه [۱۳] شریف رضی است و او این توفیق را یافته است که سخنان امیر مؤمنان، علی(ع) را با سبک و شیوه ای جالب گردآوری و تنظیم کند. [۱۴]
پانویس
- ↑ حسن منتظری، آشنایی با نهج البلاغه، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه
- ↑ ابو منصور عبدالملك بن محمد بن اسماعيل الثعالبى، يتيمة الدهر فى محاسن اهل العصر، شرح و تحقيق مفيد محمد قميحه، الطبعه الثانيه، دارالكتب العلميه، بيروت، 1403 ق. ص 3، ص 155؛ جمال الدين احمد بن على الحسينى المعروف بابن عنبه، عمده الطالب فى انساب آل ابى طالب، اشرف على مراجعته و مقابله الاصول لجنه احياء التراث، دار مكتبه الحياه، بيروت، ص 236
- ↑ ابوبكر احمد بن على الخطيب البغدادى، تاريخ بغداد أو مدينه السلام، دارالكتب العلميه، بيروت، ج 2، ص 246؛ ابوالفرج عبدالرحمن بن على بن الجوزى، المنتظم فى تاريخ الامم و الملوك، دراسة و تحقيق محمد عبدالقادر عطا، مصطفى عبدالقادر عطا، راجعه و صححه نعيم زرزور، الطبعه الاولى، دارالكتب العلميه، بيروت، 1412 ق. ج 15، ص 115؛ ابوالفداء اسماعيل بن عمر بن كثير الدمشقى، البدايه و النهايه، تحقيق على شيرى، الطبعه الاولى، دار احياء التراث العربى، بيروت، ج 12، ص 4؛ محمد باقر الخوانسارى، روضات الجنات فى احوال العلماء و السادات، الطبعه الاولى، الدار الاسلاميه، بيروت، 1411 ق. ج 6، ص 178؛ كارل بروكلمان، تاريخ الادب العربى، نقله الى العربيه عبدالحليم النجار، الطبعه الثانيه، افست دارالكتاب الاسلامى، قم، ج 2، ص 62
- ↑ ابو اسحاق ابراهيم بن هلال حرانى از اديبان و كاتبان برجسته قرن پنجم هجرى بوده است. وى در نويسندگى و انشا مقامى بلند داشت و او را در شمار ابن عميد آوردهاند. ابو اسحاق بر آيين صابئين (پيروان حضرت يحيى) بود و بر آيين خود تعصب مىورزيد. ر. ك: محمد بن اسحاق النديم، الفهرست، طبع تجدد، تهران، 1393 ق. ص 149؛ يتيمه الدهر، ج 2، صص 287 - 368؛ شهاب الدين ابو عبدالله ياقوت الحموى، معجم الادباء، دار احياء التراث العربى، بيروت، ج 2، صص 20 - 94؛ شمس الدين ابوالعباس احمد بن محمد بن خلكان، وفيات الاعيان و انباء ابناء الزمان، تحقيق احسان عباس، دار الثقافه، بيروت، ج 1، صص 52 - 54؛ عباس بن محمد رضا القمى، الكنى و الالقاب، المطيعه الحيدريه، النجف، 1376 ق. ج 2، صص 366 - 368؛ زكى مبارك، النثر الفنى فى القرن الرابع، الطبعه الثانيه، مكتبه السعاده، القاهره، ج 2، صص 290 - 295
- ↑ ابوالحسن محمد بن الحسين الموسوى (الشريف الرضى)، ديوان الشريف الرضى، الطبعه الاولى، وزاره الارشاد الاسلامى 1406 ق. ج 1، صص 381 - 385
- ↑ الكنى و الالقاب، ج 2، ص 368
- ↑ يتيمه الدهر، ج 3، ص 155
- ↑ يتيمه الدهر، ج 3، ص 155؛ عمده الطالب، ص 237
- ↑ السيد عبد الزهراء الحسينى الخطيب، مصادر نهج البلاغه و أسانيده، الطبعه الثانيه، موسسه الاعلمى للمطبوعات، بيروت، 1395 ق. ج 1، ص 87
- ↑ سيد هبه الدين شهرستانى، در پيرامون نهج البلاغه، ترجمه سيد عباس ميرزاده اهرى چاپ سوم، بنياد نهج البلاغه، 1359 ش. ص
- ↑ شرح نهج البلاغه، ص 7
- ↑ عبقریه الإمام، صص 132 178
- ↑ فهرست های ابی العباس نجاشی و فهرست شیخ منتجب الدین
- ↑ فهرست های ابی العباس نجاشی و فهرست شیخ منتجب الدین