میرفندرسکی
نام میرفندرسکی
نام کامل ابوالقاسم فِندِرسکی
لقب میرفندرسکی
زادگاه ۹۷۰ق
زادگاه قصبه فندرسک
محل زندگی اصفهان • هندوستان
دین اسلام
مذهب شیعه
دوران صفوی
پیشه حکیم • دانشمند • صاحب نظر در هندسه • ریاضیات • کیمیا(شیمی)
استادان علامه چلبی بیک تبریزی • افضل‌الدین محمد ترکه اصفهانی
شاگردان ملاصادق اردستانی • محمدباقر سبزواری • آقاحسین خوانساری • میرزا رفیعای نائینی • ملارجب علی تبریزی
درگذشت ۱۰۵۰ق
مدفن مقبره بابا رکن الدین معروف به تکیه میر • تخت فولاد • اصفهان

سید ابوالقاسم موسوی استرآبادی (م، ۱۰۵۰ ق) مشهور به میر فندرسکی فرزند میرزا بیک، عالم عارف، حکیم و فیلسوف بزرگ عصر صفوی (معاصر شاه عباس اول و دوم صفوی ) است.

به جهت آنکه از سادات موسوی بوده به میر و چون زادگاهش در فندرسک از توابع استرآباد گرگان بود، به فندرسکی مشهور بود. مهم‌ترین مشخصه روحی شخصیت فندرسکی، زهد و پارسایی و بی‌اعتنایی به مظاهر فریبنده زندگی و هم‌نشینی با خاک‌نشینان و تهی‌دستان است.

میرفندرسکی از معاصران میرداماد و شیخ بهایی بوده و چند تن از مدرسان علوم و حکمای معروف آن عصر چون ملا صادق اردستانی، آقا حسین خوانساری، میرزا رفیعای نائینی و شیخ رجبعلی تبریزی از شاگردان او بوده‌اند.

از میرفندرسکی چند رساله مختصر در موضوعات علمی و فلسفی، مقداری حواشی و توضیحات بر ترجمه جوگ بسشت هندویی و بعضی اشعار و قطعه‌های منظوم بر جای مانده است. مهم‌ترین اثر میر فندرسکی رساله فارسی معروف به صناعیه است که به عنوان حقایق الصنایع نیز شهرت دارد.

نسب میرفندرسکی

پدران او از بزرگان سادات استرآباد بودند و جدش میرصدرالدین در ناحیه فِندِرسک از شهرهای استرآباد صاحب املاکی بود و بعد از جلوس شاه‌عباس اول (۹۶۶ق) به دربار او پیوست. پدرش میرزابیک نیز در دستگاه شاه‌عباس خدمت می‌کرد و مورد تکریم بود. [۱]

زندگی نامه میرفندرسکی

ابوالقاسم در شهر کوچکِ فندرسک به دنیا آمد [۲] و گویا مقدمات علوم را در همان نواحی فرا گرفت،‌ ولی بعداً برای تحصیل به اصفهان رفت و نزد علامه چلبی بیک تبریزی (درگذشت۱۰۴۱) که خود از شاگردان افضل‌الدین محمد ترکه اصفهانی بود به تحصیل حکمت و علوم پرداخت. [۳] وی سپس در همانجا به تدریس مشغول شد.

ظاهراً محیط فکری و علمی آن روزگار با روحیه آزادی‌طلب و تقلیدناپذیر او سازگار نبود و او نیز چون استادش چلبی بیک تبریزی و بسیاری دیگر از اهل علم و ادب و عرفان و هنر عازم هندوستان شد. [۴]

هندوستان در آن دوران به سبب روش و منش خاص اکبرشاه و سیاست «صلح کل او»، هم از لحاظ رونق اقتصادی و امنیت اجتماعی مردمان نقاط دیگر را به سوی خود می‌کشید و هم از لحاظ تنوع ادیان و آیینها و دوری از تعصبات مذهبی و فرقه‌ای برای مردمان آزاداندیش جایگاهی امن و دلخواه بود.

ظاهراً سفر اول میر به هند در ۱۰۱۵ق و به همراهی اوحدی بلیانی (مؤلف تذکره عرفات العاشقین و عرصات العارفین) بوده است. [۵]

به گفته اوحدی هنگامی که میر به هند رسید به دستگاه میرزا جعفر آصف خان (۹۵۸-۱۰۲۱ق) که خود از شاعران و ادیبان ایرانی بود و به هند مهاجرت کرده و در آنجا به صدارت و وزارت رسیده بود، نزدیک شد. آصف‌ خان با رعایت احوال او، وسایل بازگشت او را به ایران فراهم نمود.

ولی دیری نگذشت که میر دوباره عازم سفر هند شد نخست به گجرات و از آنجا به دکن رفت. اوحدی در هنگامی که مشغول نوشتن عرفات العاشقین بوده یعنی در فاصله سالهای ۱۰۲۱ تا ۱۰۲۴ق ـ می‌نویسد که میر فندرسکی بعد از این تاریخ نیز تا اواخر عمر همواره به هند سفر می‌کرده و ظاهراً یک بار در ۱۰۳۷ق و بار دیگر در ۱۰۴۶ق به معرفی ابوالحسن اصفهانی وزیر شاه جهان با آن پادشاه ملاقات کرده است.

میرفندرسکی در دربار ایران نیز مورد تکریم بود و به گفته نصرآبادی هنگامی که از هند به اصفهان بازگشت شاه صفی به دیدنش رفت.

آثار میرفندرسکی

مهم‎ترین اثر میر، رساله فارسی معروف به صناعیه است که به‎عنوان حقایق الصنایع نیز شهرت دارد. وی در این رساله صناعت را به مفهومی بسیار گسترده و به معنی هرچیز که از قوای عاقله و عامله آدمی به ظهور و حصول پیوندد، گرفته و در 24 باب و یک خاتمه به بیان حد صناعت انواع آن ارتباط صناعات مختلف با هم فایده و غایت هریک درجات سودمندی و شرف و خست آن‎ها و سهم و محل هریک از اهل حرف و صنایع در جامعه پرداخته ترتیب و ترتیب صنایع را برحسب شرف و غایت تا صناعتی که خود غایت غائی است و برای آن غایتی نیست تعیین نموده است. [۶]

برخی دیگر آثار وی عبارتند از:

  1. برهان الأبصار
  2. منظومه در کیمیا
  3. تحقیق المزلة
  4. تخمیریه
  5. ترجمه شذور الذهب
  6. حاشیه جوک با شست
  7. رساله حرکت
  8. رساله صناعیه
  9. رسالة فی ارتباط الحادث بالقدیم
  10. رسالة فی حقیقة الوجود
  11. رسالة فی معقولات العشر
  12. و... . [۷]

در اغلب تذکره‎ها، اشعاری از میرفندرسکی نقل کرده‌اند. آنچه از او برجای‌مانده، دو قصیده است و چند رباعی و چند قطعه. یکی از قصاید شکوائیه‌ای است از روزگار نامساعد و قدرناشناسی ایام و دیگری منظومه‌ای است در فلسفه و حکمت الهی که به قصیده لائیه معروف است و آن را چند تن شرح کرده‌اند.

شرح محمد صالح خلخالی، از دانشمندان سده 12ق، همراه با شرح دعای حضرت امیر(ع) و لوایح جامی در تهران در سال 1312ق به چاپ سنگی رسیده و شرح حکیم عباس شریف دارابی شیرازی به کوشش فضل‌الله لایق در تهران (1337ش) طبع و نشر شده است. در بعضی از تذکره‎ها و کتب تراجم تألیفات دیگری چون تاریخ صفویه، تحقیق المزله و برخی رسالات و نوشته‎های دیگر به نام میر ذکر کرده‌اند که تاکنون اثری از آن‎ها به دست نیامده است.

وفات میرفندرسکی

وفات او در 1050ق در اصفهان روی داد و در همانجا در مقبره بابا رکن‎الدین در محلی که امروز به تخت فولاد و تکیه میر معروف است به خاک سپرده شد. او وصیت کرد که تمام کتاب‌هایش را به شاه صفی بدهند. [۸]

پانویس

  1. افندی،ریاض العلماء، ج۵، ص۵۰۰؛ قمی،الکنی و الالقاب، ج۳، صص۳۵-۳۶
  2. اوحدی، ۱۵۱؛ افندی، ج۵، ص۵۰۱-۵۰۲
  3. اوحدی، عرفات العاشقین، صص۱۵۱، ۱۶۸، ۲۸۲
  4. اوحدی،عرفات العاشقین، ص۱۵۱؛ نصرآبادی، ۱۵۳
  5. اوحدی،عرفات العاشقین، صص۱۲، ۱۵۱
  6. پایگاه تبیان
  7. مهدوی، مصلح‎الدین، ج1، ص351
  8. نعمه، عبدالله، ص506؛ پایگاه تبیان