بنان حمال
نام | ابوالحسن بُنان بن محمد بن حَمدان بن سعید |
---|---|
نامهای دیگر | حمّال،بُنان حمّال |
درگذشت | 316ق |
نام اصلی و لقب بنان
نام او ابوالحسن بُنان بن محمد بن حَمدان بن سعید و لقبش حمّال استابن جوزی، [۱].
تاریخ و محل تولد بنان
تاریخ تولد وی در منابع ذکر نشده است. با اینکه مولدش را در واسط نوشتهاند[۲].
محل رشد بنان
در بغداد نشو و نما یافته است، [۷] و شاید به همین سبب، ابونعیم او را «بُنان بغدادی» معرفی کرده است[۳].
وجه تسمیه بنان به حمال
در وجه تسمیه او به حمّال، گویند: در سفر حج توشهای بر پشت داشت؛ پیرزنی به او گفت : «ای بنان تو حمّالی، زاد بر پشت میگیری و به خدا توکل نمیکنی.» پس بنان توشه را به دور افکند[۴].
مصاحبت با صوفیان بغداد
بنان با جنید و دیگر صوفیان بغداد مصاحبت داشت و ابوالحسین نوری (متوفی ۲۹۵) را از شاگردان او دانستهاند[۵].
بنان و روایت حدیث
همچنین او را از محدثانی میدانند که از حسن بن محمد زعفرانی (متوفی ۲۶۰) و حسن بن عَرَفه (متوفی ۲۵۷) حدیث روایت کرده است[۶].
مهاجرت به مصر
وفات بنان
و سرانجام بنان در سال ۳۱۶ در همانجا (مصر) وفات یافت [۷]. او را در قُرافه به خاک سپردند [۸]. و به جهت شأن و مقام والایش، بیشتر مردم در تشییع جنازهاش شرکت کردند[۹].
خصوصیات بنان
وی در زهد و عبادت مثل بوده [۱۰]. و از آمران به معروف و ناهیان از منکر به شمار میآمده است[۱۱]. گویند که او احمد بن طولون (متوفی ۲۷۰) را به سبب منکری که انجام داده بود، نکوهش کرد. ابن طولون خشمگین شد و دستور داد تا بنان را در قفس شیر بیندازند. اما شیر او را میبویید و میلیسید. وقتی که وی را از قفس شیر بیرون آوردند، از او پرسیدند: در آن هنگام به تو رنجی رسید؟ گفت: رنجی نبود جز اندیشیدن در اختلاف علما در موضوع نجس یا پاک بودن آب دهان جانوران[۱۲].
طریقه بنان در تصوف
از بنان سخنان پراکندهای به جای مانده است که طریقه او را در تصوف نشان میدهد؛ از جمله: وقتی از او پرسیدند: برترین حال صوفیه چیست ؟ گفت: اطمینان به آنچه (از روزی ) ضمانت شده است؛ به فرمانها (ی الهی ) عمل کردن؛ رازداری و گسستن از دو جهان با پیوستن به حق تعالی[۱۳].
پانویس
- ↑ المنتظم فی تاریخ الملوک والامم، ج۱۳، ص۲۷۳، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲
- ↑ محمدبن حسین سلمی، طبقات الصوفیه، چاپ نورالدین شریبه، حلب ۱۴۰۶/۱۹۸۶
- ↑ احمدبن عبدالله ابونعیم، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۱۰، ص۳۲۴، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷
- ↑ عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرسالة القشیریه، ص۱۷۰، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه جی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸
- ↑ عبدالوهاب بن احمد شعرانی، الطبقات الکبری، ج۱، ص۸۴، مصر ۱۳۴۳/۱۹۲۵
- ↑ عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر والقاهره، ج۱، ص۵۱۳، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۱، (قاهره) ۱۳۸۷/۱۹۶۷
- ↑ عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۱۶۱، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش
- ↑ عبدالوهاب بن احمد شعرانی، الطبقات الکبری، ج۱، ص۸۴، مصر ۱۳۴۳/۱۹۲۵
- ↑ ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبار من ذهب، ج۲، ص۲۷۱، بیروت ۱۳۹۹/ ۱۹۷۹
- ↑ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک والامم، ج۱۳، ص۲۷۳، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲
- ↑ عبدالله بن محمد انصاری، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۳۹۷، چاپ محمد سرور مولائی، تهران ۱۳۶۲ ش
- ↑ محمدبن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۱۴، ص۴۸۹، ج۱۴، چاپ شعیب ارنؤوط و اکرم بوشیی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳
- ↑ عبدالله بن محمد انصاری، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۳۹۷، چاپ محمد سرور مولائی، تهران ۱۳۶۲ ش