ابوبکر الکاف




ابوبکر بن شیخ الکاف (1305 - 1385 ق)، رهبر و مصلح اجتماعی از وادی حضرموت بود . وی دارای نفوذ سیاسی و اجتماعی بزرگی در منطقه عربستان جنوبی بود و نقش برجسته ای در برقراری صلح و خاموش کردن آتش جنگ های قبیله ای حضرموت داشت و بی وقفه به دنبال پایان دادن به شورشها و اختلاف بین قبایل بود. علاوه بر آن هزینه های هنگفتی برای خدمت به کشور و جامعه حضرمی در زمینه های مختلف ملی انجام داد.


نسبت

أبو بكر بن شيخ بن عبد الرحمن بن أحمد بن محمد بن علوی بن محمد بن أحمد بن محمد بن أحمد بن محمد بن أحمد الكاف بن محمد كريكره بن أحمد بن أبی بكر الجفری بن محمد بن علی بن محمد بن أحمد الشهيد بن الفقيه المقدم محمد بن علي بن محمد صاحب مرباط بن علي خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبيد الله بن أحمد المهاجر بن عيسى بن محمد النقيب بن علي العريضی بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علي زين العابدين بن الحسين السبط بن الإمام علي بن أبي طالب، وامام علی ، همسر فاطمه دختر محمد صلى الله عليه وآله سلم است.

بدین ترتیب او سی و پنجمین نوه رسول خدا است.

تولد و تربیت

وی در ماه صفر سال 1305 هجری قمری / 1887 م در جزیره سنگاپور به دنیا آمد و پدرش شیخ بن عبدالرحمان الکاف صاحب ثروت هنگفت در سنگاپور و اندونزی است. پدرش پنج سال در سنگاپور با او ماند ، سپس در سال 1310 هجری قمری / 1892 م به حضرموت بازگشت . او تحت مراقبت والدینش در شهر طارم بزرگ شد و در محیطی غنی از دانشمندان فراوان و در کنار افراد صالح و مربیان رشد کرد.

وی خواندن قرآن شریف را نزد حبیب احمد بن صالح بن شیخ ابی بکر بن سالم در زمان اقامت خانواده اش در دامون فرا گرفت و اصول علوم دینی را در گوشه واقع در مسجد سرجیس محله سهیل شهر طارم به دست شیخ محمد بن احمد بن سالم الخطیب آموخت. پدرش اغلب او را به مجالس علما و مربیان می بردند تا از آنها بهره مند شوند ، به نصایح و دستورات آنها گوش دهند و از آنها درخواست دعا کنند. از این رو تحت تأثیر مذهبی و معنوی مبلغین دینی حضرموت در آن عصر از جمله: عبدالرحمان بن محمد مشور ، احمد بن محمد الکاف ، وعلی بن محمد الحباشی ، احمد بن حسن العطاس و دیگران قرار داشت.

خانه او پناهگاهی برای غریبه ها بود. شیخ الطیب الساسی، فرستاده سلطان حضرموت در کنفرانس اصلاحات حضرمی در شهر شیرر و سنگاپور در سال (1927 -1928 میلادی) خانه ابوبکر الکاف را برای اقامت برگزید و در زمان کنفرانس در آنجا ماند. مهندس محمد صلاح الدین بن عبدالوهاب النجار، که توسط دولت آلمان به همراه گروهی از خلبانان آلمانی به یمن اعزام شد، پس از پایان مأموریت خود در یمن به دستور سيد محمد بن عقيل بن يحيى، به او سر زدند و در خانه او مستقر شد. همچنین جمعی از کارشناسان کشاورزی از مصر و برخی از مردم مدینه و دیگران به منزل او آمدند.

نقش اصلاحی

او از کودکی به حل مشکلات مردم تمایل داشت ، بنابراین به طور غریزی با اصلاحات دوست شد و غالباً اوضاع عمومی کشور را بررسی می کرد. در حد توان به دنبال کمک به مظلومان بود و در اصلاحات بین قبایل در سال 1934 میلادی ، هارالد اینگرامز برای بازدید شناسایی و تحقیق به حضرموت اعزام شد و او همچنین در سال 1936 بعد از میلاد دوباره به آنجا بازگشت تا با آقای ابوبکر ، سلطان حضرموت الکویتی و الکثیری در اقناع اقوام ساکن کار کند. در چرخه نبردها و جنگها برای پذیرش آتش بس عمومی به مدت سه سال. شخصیت قوی او ، با هزینه های سخاوتمندانه اش ، نقش کلیدی در موفقیت مذاکرات داشت که منجر به دستیابی به صلح و آرامش عمومی در سراسر کشور حضرمی و پایه گذار امنیت و ثبات اجتماعی آن شد.

فرمانده امپراتوری(CBE)

در سال 1938 میلادی ، دولت انگلیس عنوان ( عالی ترین درجه فرماندهی امپراتوری بریتانیا) را به منظور قدردانی و قدردانی از تلاشهایش برای ایجاد صلح و امنیت در حضرموت و خدمات عمومی از قبیل مشارکت وی در ایجاد بسیاری از پروژه های بزرگ برای کشور به او اعطاء کرد. به این مناسبت دو مهمانی برگزار شد:

اولین مراسم: تبریک به رهبر ابوبکر بن شیخ الکاف ، تحت حمایت انجمن الحق در طارم ، که مخاطبان زیادی از مردان با فضیلت و ادبی را دعوت کرد ، و این مهمانی برای عصر برنامه ریزی شد. پنجشنبه 11/5/1356 هجری مربوط به 6/1/1938 م در قصر سید عمر بن شیخ الکاف (التواهی).

دومین مراسم: پس از اعلام معذوریت ابوبکر از حضور در لندن برای دریافت مدال از پادشاه جورج ششم از ترس تهدید و توطئه بر علیه امنیت کشور و زحماتی که برای صلح کشیده شده، مراسمی در سیون برگزار شد. زیرا نود و نه نفر از سران طوایف پس از شنیدن شایعه قصد مسافرت رهبر ابوبکر به لندن نامه ای نگاشته و همگی امضاء کردند و از او خواستند که به سفر نرود. بنابراین ، پادشاه جورج ، فرماندار عدن ، به آقای رایلی اجازه داد تا از طرف او به آقای ابوبکر مدال (CBE) اعطا کند و به محض ورود آقای رایلی به سیون در ژوئن 1939 میلادی ، مراسمی در این باره برگزار شد. در کنار کاخ سلطان در سیون ، تعدادی از چهره های سیاسی ، ادبی و اجتماعی و تعداد زیادی از شهروندان شرکت کردند.

امپراتوری نایت (KBE)

تلاش های ابوبکر منجر به دستاوردهای فراوانی برای کشور و مردم کشورش گردید. او عمر خود را صرف ایجاد پروژه های عظیم و انجام مناقصه های بزرگ نمود. یکی دیگر از عناوین دولتی بریتانیا که در سال 1953 به او اعطا شد، لقب (شوالیه ) بود. - فرمانده شوالیه عالی ترین مرتبه امپراتوری بریتانیا) . در سال 1954 ، ملکه الیزابت دوم از مستعمره عدن در آن زمان دیدن کرد و آقای ابوبکر به مهمانی دعوت شد که برای پذیرایی از وی در عدن برگزار می شود. وی با این مدال رسماً تجلیل می شود. این جشن با حضور: سلطان حسین بن علی آل کثیری ، سلطان عبدالله بن محسن آل کثیری ، سلطان حسین بن صالح الکثیری ، سید محمد بن عبدالرحمان السقاف ، سید صالح بن علی الحمید ، سرهنگ عبدالله عبدالله بن مرعی بن طالب ، و امین عبدالمجید ، و آقای عمر المهار بن علوی الکاف ، و از طرف الکویتی: سلطان صالح بن غالب الکویتی ، قدال پاشا ، جهان خان ، شیخ ابو بکر برهیم ، احمد بصره ، سالم بلاله ، احمد بن ناصر البطاتی ، عمر باسودان و آقای احمد العطاس برگزار گردید.

شجاعت ابوبکر الکاف

ابوبکر به دلیل قدرت و شجاعت خود مشهور است ، زیرا او از افشای آنچه در ذهن دارد دریغ نمی کند ، مهم نیست چه کسی در مقابل او و موقعیتش قرار دارد ، و در مراسم سنت ، او مناصبی داشت ، از جمله امتناع از زانو زدن در برابر ملکه بریتانیا هنگام صعود به روی صحنه جشن برای دریافت مدال جدید (KBE) ، جایی که از او خواسته شد در برابر ملکه زانو بزند ، طبق پروتکل های دنبال شده در چنین جشن هایی و این افتخار ، بنابراین او از این درخواست عصبانی شد و از زانو زدن در برابر ملکه خودداری کرد و گفت: "من مسلمان هستم و مسلمان جز خدا زانو نمی زند" و بر موضع خود اصرار داشت تا اینکه قانون زانو زدن در مقابل ملکه از او برداشته شد.

وی همچنین با واگذاری مدال (KBE) به عنوان مقررات قوانین دولت بریتانیا از واگذاری عنوان قبلی خود (CBE) خودداری کرد و اظهار داشت: "شما انگلیسی ها با یک دست می دهید و با دست دیگر می گیرید. ولی اما اگر چیزی بدهیم ، هدیه خود را پس نمی گیریم. " پس در اینجا نیز دولت انگلیس کوتاه آمد و ابوبکر رهبر هر دو مدال (CBE) و (KBE) را دریافت کرد و هر دو مدال روی سربرگ ویژه نشریات تجاری وی ظاهر شد. در همان مراسم ، ملکه الیزابت دوم به او مدالی با نام و تصویر او اهدا کرد .

آثار او

هنگامی که در دهه سی قرن گذشته قحطی رخ داد، او بیکار ننشست تا گرسنگی کشورش را ویران کند، بلکه به کشور خود کمک کرد ، آشپزخانه هایی را برای قحط زدگان ایجاد کرد، و همچنین در جهت بهبود و تسهیل کارها، بیمارستان و مدرسه ای که خانواده الکاف در طارم تأسیس کرده بودند در اختیار عموم قرار گرفت تا خدمات درمانی رایگان و آموزش رایگان برای مردم ارائه دهد.

از جمله اقدامات وی ، دستور سرشماری از جمعیت شهر طارم و تعداد خانه های آن بود و نتیجه سرشماری در یک دفتر مخصوص ثبت شد که در آن هر خانه و تعداد اعضای آن مردان حضرمی بودند.

او در کنفرانس شهر شیر و سنگاپور، سند اصلاح بین دولتهای کویتی و کاتیری را امضا کرد.

و در زمینه بهبود جاده ها، جاده ای که شهر طاریم مدينة تريم در منطقه الغرف ومنطقه ساه ومنطقة رسب را به هم متصل می کند را آسفالت کرد. هدف از آسفالت این جاده این بود که علاوه بر کوتاه شدن فاصله تا ساحل ، این مناطق را به شهر طارم وصل کرد.

احداث و ساخت جاده میاآز در سال 1924 میلادی ، که جاده کوهستانی است که شهر طارم را به سیون متصل می کند و با میازاز منطقه رهبا در طارم آغاز می شود و با مجاز بور خاتمه می یابد و دلیل جدایی جنگ اعلام شده بین قبایل اطراف طارم و سلطان طارم بود. وی همچنین بر آسفالت خیابان های طارم نظارت کرد ، آنها را فشرده کرد و روزانه در سال 1926 با آنها آب پاشید. مشارکت در سنگ فرش جاده سیون - طاریم در سال 1929 میلادی ، و او بیشتر هزینه های پروژه را بر عهده گرفت.

جاده کف

آقای ابوبکر عوره مسیرهای ساحل حضرموت تا قسمت داخلی آن را دید ، بنابراین از جیب خود راهی آسفالته از طریم تا ریده المارات ، که هزینه آن بالغ بر 150 هزار ریال بود ، در دهه سی ساخت. جاده آسفالته (جاده الکف) در آن زمان با خطرات زیادی همراه بود زیرا از نزدیک اقوام بادیه که در مکانهای آنها نفوذ داشتند می گذشت ، بنابراین وی با آنها تماس گرفت ، آنها را راضی کرد ، با آنها قرارداد بست و به آنها کمک کرد ، برای آنها چاه حفر کرد و اسنادی روی آنها نوشت تا ایمنی مسافران در این جاده حفظ شود. او شخصاً بر عملیات سنگ فرش نظارت می کرد و نقشه های جاده طبق درخواست وی در سه نسخه تهیه شد. مسئول مستقیم سنگ فرش فردی با نام مستعار "بالنگاریس" بود و نقشه های دیگر به درخواست وی برای سایر جاده ها و دره ها از طارم تا موکلا. این اولین جاده ای است که ساحل حضرموت را با داخل متصل می کند و از شهر طارم شروع شده و به شهر آش شهر ختم می شود.کار در سال 1924 آغاز شد و در سال 1937 به پایان رسید.

قصر بن دائر

این کاخ یکی از کاخ های تاریخی است که در وادی حضرموت در سال 1354 هجری قمری / 1935 میلادی ساخته شده است. توسط رهبر ابوبکر در منطقه ای وسیع در منطقه ای معروف به ابن داعر در شرق شهر سایون ساخته شده است . ابن دائر قبیله ای از یفاء بود که در این منطقه ساکن بودند. طرح های مهندسی این کاخ توسط معمار ، پیشگام معماری گلی در حضرموت علوی ابوبکر الکاف ، طراحی شد که گروه بزرگی از کاخ ها را در شهر سیون و طارم ساخت.

ابوبکر الکاف از نگاه دیگران

پروفسور محمد بن هاشم در مورد او گفت: "و آقای ابوبکر بن شیخ الکاف به عزم خود در قصاص معروف است ، که ثروت عظیم او را مرحله به مرحله فراتر می برد. در میان اقدامات او ، شما مردی را در محیط اطراف می بینید. که او زندگی می کند ، عجیب در عزمش ، در اخلاقش عجیب ، در استواری اش عجیب است ، از او خواسته می شود و به او داده می شود ، او صدمه می بیند و او بخشیده می شود ، و در برابر فضایل دارای زرافه های سفید است ، که سواران با آن سفر کرد و با یاد مجالس آراسته شد.

و گفت: "و در سید ابوبکر ، مجموعاً ویژگیهای ستودنی وجود دارد ، و او به طور غریزی از آنها برخوردار بود ، که شامل بزرگی ، برتری ، سخاوت ، بردباری ، استقامت ، فروتنی ، رحمت ، انصاف ، عشق به اصلاح ، قدرت اراده و عزم و اراده بالا

آقای محمد احمد برکت درباره او گفت: "آقا ابوبکر بن شیخ الکاف: من او را برای اولین بار در شهر موکلا در سال 1940 میلادی ملاقات کردم ، هنگامی که وی در یک سفر نیمه رسمی به ساحل آمد ... با وجود شهرتی که افق ها را به عنوان یک مصلح بزرگ در حضرموت معرفی کرد ، غریبه احساس نمی کند در حضور او غریبه است! مکالمات او شیرین و خوشایند است و تواضع او بالاتر از آن چیزی است که مرد محترم از مرد شریف تصور می کند. "

و در روزنامه دختر الجزیره: «مردم سید ابوبکر بن شیخ الکف به عنوان یک سرتیپ با ارزش هاشمی و یک مهمان نواز ، مهمان نواز و رهبر دیرینه با خاکستر زیاد شناخته می شوند. آقای ابوبکر بن شیخ الکاف ، رئیس خانواده معروف (الکف) در جنوب جزیره ، شیخی دوراندیش است ، با تجربیات فراوان ، او آگاه ، قابل ارائه ، بدون هیچ لبخندی دائمی ، و عدنيان در حضرموت او را پدر همه مي دانستند و مجلس او بدون مهمان نبود.

فیلم اینگرام

در سال 1953 ، آقای هارالد اینگرامز پس از پایان مأموریت خود به عنوان مشاور در ایالتهای کویتی و کاتیری به حضرموت سفر کرد. این سفر در کشور به دست آقای ابوبکر بن شیخ الکاف صورت گرفت. اینگرامز در گسترش امنیت در حضرموت کمک کرد و از جیب خود برای تحکیم صلح اجتماعی بین قبایل هزینه کرد. اینگرامز در کتاب خود "شبه جزیره عربستان و جزایر" به طور طولانی درباره او نوشت و به زندگی او از اوایل دهه سی قرن بیستم تا مرگش در 1965 میلادی پرداخت.

مرگ او

وی سحرگاه پنجشنبه نهم شعبان سال 1385 هجری قمری ، مربوط به دوم دسامبر 1965 میلادی درگذشت. در مراسم تشییع جنازه رسمی ، علما ، بزرگان ، بزرگان ، مردم شهر سیون و جمعیت زیادی از همه مناطق حضرمی آمدند. مراسم تشییع جنازه وی در مسجد حبیب طه بن عمر الصافی ثقف برگزار شد و او جمعیت را برای نماز جنازه ، حبیب علوی بن عبدالله السقاف رهبری کرد و در گنبد حبیب قاضی علوی دفن شد. بن عبدالرحمان السقاف در سیون در گوشه جنوب غربی گنبد. سید محمد بن عبدالله ثقف ، نویسنده ، با شعری تأثیرگذار بر او ناله کرد.

جان داکر ، یک افسر سیاسی ، درباره حال و هوای حضرموت در روز مرگ آقای ابوبکر توضیح می دهد: «من روز مرگ وی در سیون بودم و صدها عزادار از سراسر حضرماوت جمع شدند تا آخرین نگاه خود را به او نشان دهند. و ادای احترام می کنم ، و من شخصاً در پشت مراسم تشییع جنازه اش به آن جمع پیوستم. در مراسم دفن او ، زنان روی بالکن ناله و زاری می کردند. آن روز صبح داغی در سیون بود و گرد و غبار برگشته بود و در هوا ساکت شده بود. سرانجام در کاخ گل آلود عروسش ، مشهور بن حسین الکاف جمع شدیم تا غم خود را ابراز کنیم و به اعضای خانواده تسلیت بگوییم.

مراجع

السقاف ، جعفر بن محمد؛ الکاف ، علی بن انیس (1431 ق). رهبر ابوبکر بن شیخ الکاف ، صلح طلب و سازنده رنسانس اقتصادی و اجتماعی در حضرموت . سیون ، یمن: الکاف فی المطالعات و النشر. بایگانی شده از نسخه اصلی در 01 ژانویه 2020.

پانویس