عبدالمک کریم امرالله

حاجى عبدالملک کريم امراللّه (حَمْکا) انديشمند، نويسنده، مفسر و رهبر اسلامى اندونزيايى است. وی در ماه محرم الحرام 1326/17 فوريه 1908 در خانواده‌اى مذهبى در ناحيه مانينجائو در سوماترا به دنيا آمد. پدرش حاجى کريم امرالله معروف به حاجى رسول از علماى اصلاح‌طلب و نامدار زمان خود بود [۱] حمکا تحصيلات خود را در مدرسه‌اى سنّتى آغاز کرد که فاقد امکانات مدارس جديد بود و دانش‌آموزان سن‌هاى گوناگون در يک کلاس مى‌نشستند و بدون امتحان مدارجِ تحصيلى را طى مى‌کردند [۲].

عبدالملک کریم امرالله
عبدالملک کریم امرالله
نام عبدالملک کريم امرالله
محل تولد مانينجائو در سوماترا
تولد 17 فوریه 1908
دین اسلام
درگذشت فوریه 1908

حمکا سپس در مدرسه ثوالب ــ که پدرش، حاجى رسول، از مدرّسان اصلى آن بودــ به تحصيل ادامه داد. اين مدرسه از نظام آموزشى جديد بهره مى‌برد و در عرصه سياسى نيز فعال بود. دانش‌آموزان ثوالب ضمن آشنايى با آموزه‌هاى دينى به يادگيرى زبان عربى مى‌پرداختند تا از منابع حديثى استفاده کنند.

حمکا در 1303ش/1924 به جاوه رفت و با برخى رهبران سازمان محمديه از بزرگ‌ترين سازمان‌هاى اسلامى اندونزى آشنا شد. او در 1308ش/1929 براى تکميل تحصيلات مذهبى خود به مکه رفت، اما پس از مدت کوتاهى به اندونزى بازگشت [۳].

در آغاز دهه 1310ش/1930 حمکا به عنوان يکى از فعالان سازمان محمديه به مناطق گوناگون اندونزى سفر کرد و به تبليغ اين سازمان پرداخت. او بعدها به عضويت کميته مرکزى آن برگزيده شد. حمکا با اينکه از جوانى از اعضاى سازمان بود، استقلال فکرى خود را حفظ کرده بود و نظرش را آزادانه ابراز مى‌کرد. آرا و عقايد وى در سازمان محمديه بسيار مؤثر بوده است. . او در همين دهه نشريه ادوارىِ پدومان مشارکت را در مدان (در شمال سوماترا) منتشر کرد که خوانندگان بسيارى در سراسر اندونزى داشت [۴].

حمکا در مقابله با انديشه‌هاى ملى‌گرايى ــکه به‌ويژه از دهه 1300ش/1920 به بعد در اندونزى رواج يافته و مورد حمايت بعضى احزاب و گروههاى اسلامى بودــ اعلام کرد که اسلام ذاتآ کامل است و به انديشه‌هاى تکميلى ديگرى مانند ملى‌گرايى نياز ندارد. حمکا بعدها نظر خود را درباره ملى‌گرايى تغيير داد و در 1318ش/1939 اعلام کرد آموزه ملى‌گرايى را مى‌پذيرد مشروط بر اينکه اين آموزه به معناى ميهن‌پرستى نباشد.

پس از استقلال اندونزى در 1324ش/ 1945، حمکا به‌ سبب آراى خود تحت فشار قرار گرفت و حتى مدتى از رهبرى شاخه مدان سازمان محمديه کنار گذاشته شد. او در 1329ش/ 1950 به جاکارتا رفت و امام جماعت مسجد الازهر شد. حمکا در اوايل دهه 1330ش/ 1950 به عضويت حزب ماشومى* درآمد و در سالهاى 1333 تا 1338ش/ 1954ـ 1959 نماينده مجلس اندونزى بود [۵].

پس از انحلال ماشومى در 1339ش/ 1960 وى نيز تحت فشار قرار گرفت. در 1343ش/ 1964 به اتهام طراحى ترور سوکارنو رئيس‌جمهورى وقت دستگير و حدود دو سال زندانى شد. او در اين دوران طرح کلى خود را براى نگارش تفسير سى جلدى قرآن با عنوان تفسيرالازهر ترسيم کرد.

از 1345ش/1966 مجددآ امام جماعت مسجد الازهر شد. وى همچنين در دانشگاههاى اندونزى تدريس مى‌کرد و مجله پانجى مشارکت را نيز منتشر مى‌ساخت.

در 1354ش/1975 به پيشنهاد سوهارتو رئيس‌جمهورى وقت مجلس علماى اندونزى تأسيس شد که ظاهراً هدف از آن ايجاد وحدت و انسجام در بين مسلمانان و مطرح کردن مسائل اسلامى در دولت بود. حمکا که در اين زمان با سازمان محمديه همکارى داشت پس از مشورت با سازمان رياست اين مجلس را بر عهده گرفت.

حمکا در 1355ش/1976 با مطرح شدن موضوع تى‌مور شرقى و الحاق آن به اندونزى در مجامع بين‌المللى از جمله سازمان ملل متحد در مقاله‌اى ابراز داشت که تى‌مور شرقى بخشى از خاک اندونزى است و نبايد اجازه داد که کمونيستها آن را پايگاهى براى تهاجم به دين و ارزشهاى مسلمانان اندونزى تبديل کنند.

مجلس علما تحت‌تأثير آراى حمکا کوشيد براى مبلّغان مسيحى محدوديت ايجاد نمايد و در 1360ش/ 1981 فتوا داد که مسلمانان نبايد در مراسم مسيحيان شرکت کنند که اين امر اعتراضاتى در پى داشت. پس از بالا گرفتن اختلافات حمکا و وزير امور دينى، حمکا در 29 ارديبهشت 1360/19 مه 1981 استعفا کرد. وى حدود دو ماه بعد، يعنى در 2 مرداد 1360 / 24 ژوئيه 1981، درگذشت.

حمکا درصدد ايجاد تحول در آموزش اسلامى در اندونزى، به‌ويژه در زمينه تفسير قرآن و قوانين اسلامى، بود. در تفسير قرآن مى‌کوشيد بين تفسير مأثور و تفسير به رأى توازن برقرار نمايد و در زمينه قوانين اسلامى نيز درصدد تقويت اجتهاد بود. آرا و تفاسير وى از قرآن و مباحثى همچون قضا و قدر و جبر و اختيار، با آثار انديشمند مصرى محمد عبده*، شباهت بسيارى دارد. تفسير وى پس از چاپ با استقبال بسيارى رو به رو شد و به زبانهاى مالزيايى و تايى نيز ترجمه گرديد [۶].

آثار

  • سبارية
  • ليلى والمجنون
  • تحت أستار الکعبة
  • غرق السفينة فن در وتک
  • السيد المدير
  • أخذها خالها
  • العدل الإلهي
  • الهجرة إلى ديلي
  • المطرود أو بسبب الفتنة
  • الجيل الجديد
  • في انتظار دقات الطبول
  • في وادي الحياة
  • التشمس في الأرض المقدسة
  • التجوال في وادي النيل
  • على ضفة دجلة
  • أربعة أشهر في أمريکا

منابع

  1. Howard M. Federspiel, Islam and ideology in the emerging Indonesian state: the Persatuan Islam (Persis), 1923 to 1957, Leiden 2001;
  2. Deliar Noer, The modernist Muslim movement in Indonesia: 1900-1942, Oxford 1978;
  3. Peter G. Riddell, Islam and the Malay-Indonesian world: transmission and responses, Honolulu 2001;
  4. Fauzan Saleh, Modern trends in Islamic theological discourse in 20th century Indonesia: a critical survey, Leiden 2001;
  5. Karl Steenbrink, "Hamka (1908-1981) and the integration of the Islamic ummah of Indonesia", Studia Islamika: Indonesian journal for Islamic studies, vol.1, no. 3 (1994);
  6. Carlien Patricia Woodcroft-Lee, "From Morocco to Merauke: some observations on the shifting pattern of relationships between Indonesian Muslims and the world Islamic community, as revealed in the writings of Muslim intellectuals in Indonesia", in Islam in Asia, vol.2, ed. Raphael Israeli and Anthony H. Johns, Jerusalem: Magnes Press, 1984;
  7. Milhan Yusuf, "Hamka's method in interpreting legal verses of the Qur'an", in Approaches to the Qur'an in contemporary Indonesia, ed. Abdullah Saeed, Oxford: Oxford University Press, 2005.

پانویس

  1. يوسف، ص 59، يادداشت‌ها، ش 1؛ ريدل، ص 216.
  2. نوئر، ص 45.
  3. استين‌برينک، ص 129ـ130.
  4. نوئر، ص 51؛ فدراشپيل، ص 228.
  5. استين‌برينک، ص 137ـ 138.
  6. فدراشپيل، ص 229.