علی قاری هروی
مُلَّا علي القاري الهروي (ت. 1014هـ - 1606م) او فقيه حنفي ماتريدي صوفي، از علماء أهل سنت بود.
نام و شهرت
نور الدين أبو الحسن علي بن سلطان محمد القاري الهروي المكي، معروف به ملَّا علي القاري و نام پدرش سلطان بودو در هرات متولد شد در حالی که تاریخ ولادت او ذکر نشده است[۱]
زندگی
او در دنیا زاهد بود و از حاکمان و مجالس آنان دور بود و از شغل و تجارت روی گردانید و اهل بدعت و گمراهی را در مکه مکرمه (محل سکونتش) مورد نقد شدید قرار داد. خط عربی را آموخت تا اینکه در آن استاد شد. منبع امرار معاش او دو نسخه از قرآن بود که هر سال می نوشت با قرائت های مختلف از قرآن زینت می گرفت (واو از قاریان است). دو نسخه قرآن را می فروشد که یکی از آنها را در تمام سال با پول آن زندگی می کرد و دومی را با پولی که از آن به دست می آورد صدقه می داد. او بدون زن، بدون خدمتکار، بدون پسر و بدون خانواده زندگی می کرد. شیخ محمد عبدالحلیم نعمانی می گوید: ملا علی قاری به آنچه از فروش کتابهایش به دست می آورد راضی ماند و بر زهد و پاکدامنی و قناعت مداومت داشته و بر نجوا و گفتگو با حضرت باری تعالی مشتاق بود[۲].
زندگی علمی
زندگی علمی او را می توان به دسته تقسیم نمود [۳]:
مرحله اول
او در هرات متولد شد قرآن را فراگرفت و حفظ نمود و مقدمات علوم را با حضور در درس علما در شهر خود مسلط شد و امام جماعت گروهی از مردم بود و به قاری ملقب شد که در آن دوران این لقب متداول بود.
مرحله دوم
او بین سالهای 952 تا 973 هجری قمری وارد مکه مکرمه شد. در مکه در محافل شیوخ می نشست و از درس ایشان بهرمند می شد. تا حدود سال 1003 هجري قمري به این شکل ادامه داشت. تا اینکه از این زمان به بعد شروه به تالیف آثار مختلف نمود.
مرحله سوم
در حدود سال 1003 هجری قمری به تألیف پرداخت و به دسته بندی رساله ها و کتاب هایش مشغول شد. وآنها را به مردم تقدیم می کند و در آن چند سال - از سال 1003 تا 1014 هجری قمری - بیش از 148 رساله و کتاب تألیف نمود، چنان که محقق شیخ خليل إبراهيم قوتلاي در رساله اش تحت عنوان الإمام علي القاري وأثره في علم الحديث بدان پرداخته است[۴].
نظر او در باب ایمان والدین پیامبر اکرم
امام علی قاری مدتی بر این باور بود که پدر و مادر رسول خدا صلی الله علیه و آله یکتا پرست نبوده اند و در این بارهرساله ای هم نوشت، اما در شرح شفای قاضی عياض از این دیدگاه برگشت که در سال 1011 هجری قمری یعنی سه سال قبل از وفاتش به پایان رسید[۵] و این گونه می گوید«در مورد اسلام پدر و مادر رسول خدا سخنانى است ولی صحیح ترین آنها بر طبق اتفاق بزرگان علمای اسلام آن است که آنان صحیح الایمان بوده اند چنان که سیوطی در رسائل الثلاث تألیفی خود توضیح داده است[۶]. و فرمود: «امّا آنچه درباره حشر و قیامت درباره پدر و مادرش علیهم السلام ذکر کردندصحیح الایمان بودن ایشان را طبق گواهی اجماع علمای بزرگ تایید می کند.چنانکه سیوطی در رسائل الثلاث تألیفی خودبدان پرداخته است. شیخ خلیل هم می گوید: امام قاری کتاب خود (شرح الشفاء) را در سال 1011 هجری قمری، یعنی سه سال قبل از وفاتش به پایان رساند[۷].
آثار
امام قاری در فنون مختلف شرعی آثار مختلفی از خود بر جای گذاشته است: او در علوم قرآنی تألیفات داشته است. در حدیث آثاری دارد:کتابهایی در توحید و عقاید، کتابهایی در فقه و مسائل فقهی تالیف کرد.او در شاخه های فرعی نیز رسالات کوچکی نوشت: در سیره علمی سیوطی کتاب دارد. او به سختی موضوعی را بدون تألیف رساله می خواند او در بیشتر نوشته هایش آنچه را که در کتاب های پیشین آمده بود با تبویب،دسته بندی و اضافاتی کرده است. برخی کتاب های او را به سیصد اثر رسانیده اند، اما برخی از آنها در صفحه یا صفحات یا جزء یا مجلد یا مجلداتی گرد آمده اند[۸]. مؤلفات غیر حدیثی شيخ علي القاري :
التوحيد/ 17 كتاب.
أصول الفقه/ كتاب واحد.
الفقه/ 20 كتاب.
المناسك/ 11 كتاب.
الفرائض/ كتاب واحد.
التفسير/ 6 كتب.
القراءات والتجويد/ 5 كتب.
السيرة والشمائل/ 6 كتب.
الأدعية والأذكار/ 3 كتب.
التراجم/ 5 كتب.
اللغة/ 3 كتب.
النحو/ 6 كتب.
مواعظ وكتب أخرى/ 21 كتاب.
رسائل غیر مشهور منسوب به او/ 24 كتاب.
اهم مولفات
تفسير الملا علي القاري المسمى (أنوار القرآن وأسرار الفرقان).
الأثمار الجنية في أسماء الحنفية.
منح الروض الأزهر في شرح الفقه الأكبر.
ضوء المعالي شرح بدء الأمالي.
مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح.
جمع الوسائل في شرح الشمائل.
شرح مسند أبي حنيفة.
شرح الشفا.
شرح نخبة الفكر في مصطلحات أهل الأثر.
الأسرار المرفوعة في الأخبار الموضوعة.
المصنوع في معرفة الحديث الموضوع.
أدلة معتقد أبي حنيفة في أبوي الرسول عليه الصلاة والسلام.
الرد على القائلين بوحدة الوجود.
تسلية الأعمى عن بلية العمى.
موعظة الحبيب وتحفة الخطيب.
الأحاديث القدسية الأربعينية.
شم العوارض في ذم الروافض.
دیدگاه بزرگان اهل سنت
زرکلی در کتاب الاعلام درباره او می گوید: «علی بن (سلطان) محمد، نورالدین الملا الهراوی قاری: فقیه حنفی، از بزرگان علما در زمان خود بود. او در هرات به دنیا آمد و در مکه زندگی کرد و در همانجا درگذشت. و گفته شد: هر سال قرآنی مینوشت که بر آن حواشی ای از قرائت و تفسیر داشت، پس آن را میفروخت و تا پایان سال زندگی اش را تامین می کرد. او کتابهای بسیاری از جمله «تفسیر القرآن خ» را در سه جلد، «الأثمار الجنية في أسماء الحنفية» و «الفصول المهمة - خ» فقهی و «بیدایة السالک»مناسک ، «شرح مشکات المصابیح - ت» و شرح مشکلات الموطة - ک، «شرح الشفاء» و «شرح الحسن الحسین- ک» در حديث «شرح الشمائل- ط» و «تعليق على بعض آداب المريدين، لعبد القاهر السهروردي- خ» في خزانة الرباط (2503 ك) و «سيرة الشيخ عبد القادر الجيلاني- ط» رسالة، ولخص مواد من القاموس به نام «الناموس» و برایش «شرح الأربعين النووية- ط» و «تذكرة الموضوعات- ط» و «كتاب الجمالين، حاشية على الجلالين- ط» جزء منه، در تفسير، و «أربعون حديثا قدسية- خ» رسالة، و «ضوء المعالي- ط» شرح قصيدة بدء الأمالي، در توحيد، و «منح الروض الأزهر في شرح الفقه الأكبر- ط» ورسالة في «الرد على ابن العربي في كتابه الفصوص وعلى القائلين بالحلول والاتحاد- خ» و «شرح كتاب عين العلم المختصر من الإحياء- ط» و «فتح الأسماع- خ» فيما يتعلق بالسماع، من الكتاب والسنة ونقول الأئمة، و «توضيح المباني- خ» شرح مختصر المنار، دراصول، و «الزبدة في شرح البردة- خ» در مكتبة عبيد.از حواشی خود در مورد اختلاف بر سر نام پدرم، صاحب ترجمه، این پاورقی را نقل کرده است: «غیر عرب فرزندان خود را دو نام می گذاشتند، مانند فاضل محمد، صادق محمد، اسد محمد و .... نام پدرش سلطان محمد. او بر حسب شنیده ها این گونه است و در میان پادشاهان، نشنیده شده است.»
وفات
وی در شوال سال 1014 هجری قمری درگذشت و در قبرستان المعالی مکه مکرمه به خاک سپرده شد. برخی از کسانی که تراجم او را نوشتند و گفتند که وقتی خبر وفات او به علمای مصر رسید در مسجد الازهر برای نماز و دعا در محوطه ای شلوغ که چهار هزار نفر یا بیشتر را جمع شده بودند[۹].
پانویس
- ↑ كتاب: منح الروض الأزهر في شرح الفقه الأكبر، تأليف: الملا على القاري، ومعه: التعليق الميسر على شرح الفقه الأكبر، تأليف: الشيخ وهبي سليمان غاوجي، الناشر: دار البشائر الإسلامية، الطبعة الأولى: 1998م، ص: 15
- ↑ البضاعة المزجاة، ص: 30
- ↑ كتاب: منح الروض الأزهر في شرح الفقه الأكبر، تأليف: الملا على القاري، ومعه: التعليق الميسر على شرح الفقه الأكبر، تأليف: الشيخ وهبي سليمان غاوجي، الناشر: دار البشائر الإسلامية، الطبعة الأولى: 1998م، ص: 15-17
- ↑ الإمام علي القاري وأثره في علم الحديث، تأليف: الشيخ خليل إبراهيم قوتلاي، ص: 115
- ↑ كتاب: منح الروض الأزهر في شرح الفقه الأكبر، تأليف: الملا على القاري، ومعه: التعليق الميسر على شرح الفقه الأكبر، تأليف: الشيخ وهبي سليمان غاوجي، الناشر: دار البشائر الإسلامية، الطبعة الأولى: 1998م، ص: 18-19
- ↑ انظر: شرح الشفاء للقاري 1/ 601
- ↑ انظر: شرح الشفاء للقاري، 2/ 562
- ↑ كتاب: منح الروض الأزهر في شرح الفقه الأكبر، تأليف: الملا على القاري، ومعه: التعليق الميسر على شرح الفقه الأكبر، تأليف: الشيخ وهبي سليمان غاوجي، الناشر: دار البشائر الإسلامية، الطبعة الأولى: 1998م، ص: 17-18
- ↑ كتاب: منح الروض الأزهر في شرح الفقه الأكبر، تأليف: الملا على القاري، ومعه: التعليق الميسر على شرح الفقه الأكبر، تأليف: الشيخ وهبي سليمان غاوجي، الناشر: دار البشائر الإسلامية، الطبعة الأولى: 1998م، ص: 19