عبدالله بن حسین بن طاهر
عبدالله بن حسین بن طاهر ( ۱۱۹۱ - ۱۲۷۲ق ) فقیه شافعی، عالم نحو و شاعر ، از برجستهترین علمای پرتلاش حضرموت بود . او یکی از کسانی بود که با برادرش طاهر بن حسین بن طاهر در قیامی که خود را خلیفه مسلمین در حضرموت خواند بیعت کرد . او خود از رهبرانی بود که علیه حاکمان جوان تریم و سئون قیام کرد . او مجموعه ای از پیام های مفید دارد که به «مجموعه حبیب عبدالله بن حسین بن طاهر» معروف است.
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۱:۴۱، ۲۶ دسامبر ۲۰۲۱؛
نسب
عبد الله بن حسین بن طاهر بن محمد بن هاشم بن عبد الرحمن بن عبد الله بن عبد الرحمن بن محمد مغفون بن عبد الرحمن بابطینة بن أحمد بن علوی بن الفقیه أحمد بن عبد الرحمن بن علوی عم الفقیه المقدم بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبید الله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین بن امام علی بن أبی طالب و امام علی همسر فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله است.
وی بیست و نهمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.
تولد و تربیت
وی در سال 1191 هجری قمری در تریم حضرموت به دنیا آمد . او در آنجا بزرگ شد و به زندگی علمی و عرفانی روی آورد . به منظور دور شدن از فشار حاکمان طارم الیافعیین و فرار از هرج و مرج سیاسی و اجتماعی تریم با پدر و خانواده اش در حدود سال 1210 هجری قمری به مسیله نزدیک تریم مهاجرت کرد . . سپس به مکه و مدینه در حجاز رفت و از علمای آنجا علم آموخت. سپس به کشور خود بازگشت و در مسیله به عنوان معلم و واعظ زندگی کرد.[۱]
اساتید
او از بسیاری از علما دانش فرا گرفت، از جمله:[۲]
برادرش طاهر بن حسین بن طاهر
حامد بن عمر المنفر
عبد الرحمن بن حامد المنفر
عمر بن أحمد الحداد
علوی بن أحمد الحداد
عمر بن محمد بن سهل
أبو بكر بن عبد الله الهندوان
عبد الرحمن بن عبد الله بافرج
أبو بكر بن عبد الله بنَحْسن
محمد بن أبی بكر العیدروس
علوی بن محمد المشهور
عبد الرحمن بن علوی صاحب البطیحاء
عمر بن سقاف السقاف
عبد الرحمن بن محمد بن سمیط
أحمد بن عبد الله الهندوان
أحمد بن جعفر الحبشی
عقیل بن عمر بن یحیى
محمد بن صالح الرّیس
عمر بن عبد الرسول العطار
أحمد بن علوی جمل اللیل
شاگردان
گروه زیادی از دوست داران علم و دانش از او بهره بردند، از جمله:
عبد الله بن عمر بن یحیى
عبد الرحمن بن علی السقاف
علی بن محمد الحبشی
محمد بن حسین الحبشی
محسن بن علوی السقاف
حامد بن عمر السقاف
عیدروس بن عمر الحبشی
أحمد بن علی الجنید
عمر بن علی الجنید
عبد الله بن أحمد باسودان
عبد الله بن سعد بن سمیر
آثار او
از او نقل شده است که در شب ده جزء و در نماز ضحی هشت جزء قرآن می خواند. شاگرد او عیدروس بن عمر در مورد او گفته است: "عبدالله بن حسین، روزی بیست و پنج هزار مرتبه (لا اله الا الله)، و بیست و پنج هزار مرتبه (یا الله) ، و بیست و پنج هزار مرتبه (صلوات بر محمد(ص)) می گفت و برای هر کدام از نمازهای فریضه غسل می کرد و عطر می زد." همچنین عادت او این بود که هر شامگاه نزد مردنم در مسجد می نشست و به ایشان فقه و غیر فقه مانند حدیث و عرفان می آموخت .
جایگاه سیاسی
از نظر نقش سیاسی، او در صف مقدم علویان بود که بر علیه حاکمان ظالم یافعی قیام کردند و در برابر هرج و مرج و ظلم مقاومت کردند. آن زمانی که در قرن سیزده هجری آشوب و ظلم همه مردم جنوب عربی را در بر گرفته بود او از جمله علمایی بود که تمام تلاش خود را برای فرونشاندن نزاع و رفع نارضایتی می کردند. علویان دیدند که لازم است ابتدا بر سر ظالمان فریاد بزنند تا اوضاع آرام شود و سپس باید یک دولت فراگیر وجود داشته باشد که همه را شامل شود و کسانی را که به خیر و درستی معتقدند برای آن انتخاب کنند. آنها هستند که بذر انقلاب را کاشتند و بعد از مدتی در سال 1265 هجری قمری انقلاب پیروز شد. عبدالله بن حسین یکی از کسانی بود که برای تأسیس سلطنت آل کثیری به رهبری سلطان غالب بن محسن آل کثیری قیام کردند. او کسی بود که حکومت تریم را از عبدالله بن عواد یافعی با پرداخت جریمه خرید و در بیستم شعبان 1262 هجری قمری در خانه اش و زیر نظر او این توافق امضاء شد.[۳]
از سخنان او
«هرگاه به چیزى از امور دنیا خرسند و راضى شدى، از نظر عقل و دین ناقص هستى، و کم و زیاد شدن یکى از آن دو مستلزم همین امر در دیگری است».
«حلال خوردن یک اصل بزرگ است و عبادت پاک انجام نمی شود، مگر اینکه لقمه آدمی حلال و بی شبهه باشد. حلال خوری اصل عبادت است، پس تا اصل صحیح نباشد، فرع هم صحیح نخواهد بود.
شعر
او مجموعه شعری دارد که خود جمع آوری کرده و شخصیت صوفیانه اش در او پدیدار شده است و تمایلات مذهبی و غیر مذهبی اش در آن آشکار است. از جمله شعرهای او:
من التجائیة إلى الله
أَلَا یا ربِّ یا سامع دعائی**********ومن بیدیه دائی مع دوائی
تفضَّل یا كریمُ على فقیر**********قلیل الصبر عند الابتلاء
فهب لی من عطائك كلَّ خیرٍ**********وعجل یا إلهی بالشفاء
وكن لی سیدی فی كل حال**********وفی الدنیا وفی یوم الجزاء
ویقول فی قصیدة
جزى الله المصائب كل خیرٍ**********أفادتنا علومًا نافعات
علومًا لم نجدها فی كتاب**********ولم نظفر بها عند الثقات
عسى أن تكرهوا شیئًا وفیه**********لكم خیر كما فی البینات
وهل من سامع فطن حلیم**********بادر مسرعًا قبل الفوات
یفكِّر فی الأمور وما وراها**********ویسعى فی الخلاص وفی النجاة
ولله الكریم أجلُّ حمدٍ**********على النعم العظام السابغات
فلا نُحصی على المولى ثناءً**********تعالى عن الصفات المُحْدثَات
فی المساجد
وفی المساجدِ سِرٌّ ما جلستُ بها**********إلا تعجبتُ ممن یسكن الدُّورا
نورٌ وأنس وحفظ للجلیس بها**********من كل شر وضر فاسمع الشورى
وإن یكن خالیًا لیس به أحد**********فاجلس به واعتكف فیه تَجد نورا
تالیفات
نامه ها، نذورات، مکاتبات و وصیت نامه های او در «مجموعه ای» جمع آوری شده که شامل 23 نامه، یک دیوان، یک منظومه و یک وصیت نامه بوده و دارای تقسیم بندی های زیر است:
«سلم التوفيق إلى محبة الله على التحقيق» در فقه است که توسط محمد ابن عمر نووی الجاوی به خوبی شرح داده شده است. عبدالله بن محمد الهرری نیز آن خلاصه و سپس شرح داده است.
«مفتاح الإعراب»، در علم نحو است. و شاگردش، مفتی مکه، محمد بن حسین الحبشی، آن را شرح داده است.
وفات
وی در نیمه شب پنج شنبه هفدهم ربیع الاخر سال 1272 هجری قمری درگذشت و در کنار برادرش طاهر بن حسین در المسیله به خاک سپرده شد . هر سال در روز وفاتش در قبرستانی که در آن به خاک سپرده شده بود، مجلس بزرگی برای او برگزار می شود.
منابع
بن طاهر, عبد الله بن حسین (1429 هـ). مجموع الحبیب عبدالله بن حسین بن طاهر (PDF). بیروت، لبنان: دار الحاوی.
السقاف, عبد الله بن محمد (1357 هـ). تاریخ الشعراء الحضرمیین. الجزء الثالث. الإسكندریة، مصر: مطبعة الرشدیات. صفحة 162.
پانویس
- ↑ الزركلي, خير الدين (2002). الأعلام. الجزء الرابع. بيروت، لبنان: دار العلم للملايين. صفحة 81.
- ↑ الحبشي, عيدروس بن عمر (1430 هـ). عقد اليواقيت الجوهرية. الجزء الأول. تريم، اليمن: دار العلم والدعوة. صفحة 446.
- ↑ المشهور, عبد الرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهيرة. الجزء الثاني. جدة، المملكة العربية السعودية: عالم المعرفة. صفحة 590.