بیضاوی
ناصرالدین عبدالله بیضاوی ( ناصرالدین أبو سعید أو أبو الخیر عبدالله بن أبی القاسم عمر بن محمد بن أبی الحسن علی البیضاوی الشیرازی الشافعی) از قضات و افاضل قرن هفتم هجری است. قاضی بیضاوی در بیضا متولد شد و در شیراز به تحصیل علوم پرداخت.
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۰۹:۵۱، ۸ ژانویه ۲۰۲۲؛
نام | بیضاوی |
---|---|
نام کامل | ناصرالدین أبو سعید أو أبو الخیر عبدالله بن أبی القاسم عمر بن محمد بن أبی الحسن علی البیضاوی الشیرازی الشافعی |
اسامی دیگر | قاضی بیضاوی•بیضاوی•ناصرالدین عبدالله بن محمدبیضاوی•نصیرالدین ابوالخیر |
لقب | ناصرالدین |
محل تولد | بیضاء• فارس |
دین و مذهب | سنی شافعی |
عقیده | شافعی |
تخصص | تفسیر قرآن |
اثر معروف | أنوار التنزیل و أسرار التأویل (تفسیر البیضاوی)•حاشیة القونوی علی تفسیر الإمام البیضاوی•نظام التواریخ•طوالع الأنوار من مطالع الأنظار |
اساتید | عمر بن زکی بوشکانی•پدرش عمر بن محمد |
درگذشت | ۶۸۵ قمری (۱۲۸۶ میلادی) |
وی قبل از رفتن به تبریز مدتی در عهد اتابکان فارس در فارس مقام قاضیالقضاتی داشت. بعداً به تبریز رفت و تا پایان عمر در آن شهر به تألیف و تدریس و امر قضاوت مشغول بود. بیضاوی معاصر با خواجه نصیرالدین طوسی و قطبالدین شیرازی و مصاحب و دوست آنان بود. در مورد سال وفات قاضی اختلاف هست. احتمالاً فوت او مابین سالهای ۶۸۲ تا ۶۹۲ هجری قمری بودهاست. کتاب انوار التنزیل و اسرار التاویل یا تفسیر بیضاوی مهمترین تألیف اوست.
معرفی اجمالی بیضاوی
ناصر الدین أبو الخیر عبدالله بن عمر بیضاوی؛ از دانشمندان بزرگ و بنام اهل سنت است و مانند بسیاری دیگر از دانشمندان اسلامی، ایرانی میباشد. او در منطقه «بیضاء»، در اطراف شیراز متولد شد [۱] و به همین جهت، او را بیضاوی نامیدهاند.
بیضاوی سالها در شیراز زندگی کرد و منصب قضاوت را بر عهده داشت و قاضی القضاة آن دیار بود. [۲] او در فقه، شافعی بود و از بزرگان این مکتب به حساب میآمد. [۳] در کلام، برخی او را اشعری دانستهاند [۴] و برخی دیگر اشعری بودن او را رد کردهاند. [۵] در مورد تاریخ ولادت او، تاریخ دقیقی وجود ندارد، ولی مطمئناً بیشتر عمرش در قرن هفتم بوده و با علامه حلى، خواجه نصیر طوسى و صاحب شرایع همعصر بوده است. [۶] او پس از اینکه مدتی در شیراز بود، به تبریز رفت و تا آخر عمر در آنجا ماند. [۷] در مورد سال وفات او، اختلافاتی وجود دارد؛ برخی وفات او را سال 685 هجری و برخی دیگر 691 دانستهاند. [۸]
آثار علمی بیضاوی
تفسیر قرآن: «أنوار التنزیل و أسرار التأویل». علم کلام: «الإیضاح»، «طوالع الأنوار»، «مطالع الأنظار» و «شرح فصول خواجه طوسى». فقه شافعی: «شرح التنبیه»، «شرح المصابیح»، «الغایة القصوى». لغت: «شرح المنتخب». منطق: «شرح المطالع». اصول فقه: «منهج الوصول إلى علم الأصول»، «شرح المنهاج»، «شرح مختصر ابن الحاجب»، «شرح المنتخب». حدیث: «شرح مصابیح السنّة». عرفان و تصوّف: «تهذیب الأخلاق». تاریخ: «نظام التواریخ».[9] کتابشناسی «أنوار التنزیل و أسرار التأویل» به طور قطع؛ تفسیر «أنوار التنزیل و أسرار التأویل» معروف به «تفسیر بیضاوی»، معروفترین و اثرگذارترین کتاب او است. این تفسیر؛ بر اساس تفسیر «کشّاف» زمخشرى نوشته شده است [۹] و از «تفسیر کبیر» فخر رازى و همچنین از تفسیر راغب اصفهانى نیز بهره گرفته و پارهاى اقوال و آراء صحابه و تابعان را نیز در آن آورده است. در تفسیر، از خِرَد و اندیشه هم استمداد جسته و نکات جالب و استنباطات دقیقى را در ضمن آنها بیان کرده است و همه اینها با اسلوبى موجز و مختصر آمده است که گاهى چنان دقیق میشود که بدون تأمل، نمیتوان بدان پی برد. [۱۰]
بیضاوی در مقدمه این تفسیر، درباره روش تفسیر و منابعى که بر آنها اعتماد کرده است، میگوید: «دیر زمانى است که با خود میگفتم کتابى در این فنّ (تفسیر) تألیف کنم که دربردارنده برگزیده آراى بزرگان صحابه و تابعان، دانشمندان و مفسران باشد. همچنین نکات مهم و لطایفى را در برگیرد که نتیجه تحقیقات خودم و محققان پیشین است». [۱۱] در انتهای تفسیر نیز میگوید: «نگارش این کتاب که شامل نوادر اقوال خردمندان و برگزیده سخنان بزرگان و چکیده نظریات علماى امت در تفسیر قرآن و فهم معانى آن و کشف و توضیح واژههاى مشکل آن است، با اختصار و به دور از اخلال و خالى از گمراهی به پایان رسید». [۱۲]
این تفسیر که غالباً - به ویژه از سوى اسلامشناسان اروپایى - تفسیر استاندارد قرآن شمرده میشود، به آن قصد نگاشته شده بوده که کتاب درسى مدرسهها یا مکتبیها و حوزههاى علمیه باشد، لذا هدفش به دست دادن خلاصهاى موجز از بهترین و معتبرترین نکات تفاسیر پیشین است». [۱۳]
به هر حال؛ این کتاب مورد استقبال و پذیرش عموم قرار گرفت و بسیارى همه یا بخشى از آنرا براى تدریس در نظر گرفتند. [۱۴] حاشیههای بسیاری از علمای شیعه و سنی بر آن نوشته شده است. [۱۵] روش کلی بیضاوی در تفسیرش چنین است که در ابتدای سوره، نام سوره را ذکر کرده و محل نزول آنرا مشخص میکند. سپس به تفسیر آیات میپردازد. [۱۶] بیضاوی در انتهای سوره، روایاتی را در فضیلت سوره مورد بحث ذکر میکند. بیضاوی، در آیات مربوط به اهل بیت(ع) تا حدودی معتدل بود. [۱۷] برای نمونه؛ در ذیل آیه مباهله، داستان آمدن پیامبر اکرم(ص)، حضرت على(ع)، حضرت فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را همانطور که شیعه میگوید، آورده است. و آیه را دلیل بر فضیلت افرادى که پیامبر(ص) ایشان را براى مباهله آورد، میداند. [۱۸]
منبع
برگرفته از سایت بیضاوی که بود؟ و آثار علمی او کداماند؟ _شیعه نیوز
پانویس
- ↑ زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج 4، ص 110، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ هشتم، 1989م
- ↑ الادنه وى، احمد بن محمد، طبقات المفسرین، ص 254، مدینه، مکتبة العلوم و الحکم، چاپ اول، 1417ق
- ↑ زغلول، محمد حمد، التفسیر بالرأی، ص 313، دمشق، مکتبة فارابى، چاپ دوم، 1425ق
- ↑ نور الدین عتر، علوم القرآن الکریم، ص 89، دمشق، مطبعة الصباح، چاپ ششم، 1416ق
- ↑ معرفت، محمد هادى، التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 430، مشهد، الجامعة الرضویه للعلوم الاسلامیه، چاپ اوّل، 1418ق
- ↑ استادى، رضا، آشنایى با تفاسیر(عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنى)، ص 317، تهران، نشر قدس، چاپ دوم، 1383ش
- ↑ ذهبى، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 297، بیروت، دار احیاء التراث العربى، بیتا
- ↑ العکری الحنبلی الدمشقی، شهاب الدین عبد الحی بن احمد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، تحقیق، الأرناؤوط، ج 7، ص 686، دمشق، بیروت، دار ابن کثیر، چاپ اول، 1406 ق
- ↑ معرفت، التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 430
- ↑ همان، ج 2، ص 431
- ↑ بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، تحقیق، مرعشلی، محمد عبد الرحمن، ج 1، ص 23، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1418ق
- ↑ همان، ج 5، ص 350
- ↑ ریچارد بل، در آمدى بر تاریخ قرآن، ترجمه: خرمشاهى، بهاء الدین، ص 252، قم، مرکز ترجمه قرآن، چاپ اول، 1382ش
- ↑ ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 303
- ↑ ر.ک: ایازى، سید محمد على، المفسرون حیاتهم و منهجهم، ص 162، تهران، وزارت ارشاد، چاپ اول، 1373ش
- ↑ آشنایى با تفاسیر(عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنى)، ص 214
- ↑ همان، ص 325.
- ↑ أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج 2، ص 21