علی بن محمد الحبشی

نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۵۵ توسط Negahban (بحث | مشارکت‌ها)

علی بن محمد بن حسین الحبشی (1259-1333 ه) پیشوای مذهبی و شاعر و استاد علوم دینی و موسس اولین مرکز علمی در حضرموت است.تاثیر تبلیغی قابل توجهی در بسیاری از کشورهای ها در شهرهای حضرموت داشت. در بین مردم سئون و اطراف آن دارای جایگاه ویژه اجتماعی بود به شکلی که در تاریخ ربیع الثانی هر سال هنوز برای او مراسم سالگرد برپا می شود. میلاد او «سمط الدرر» نام دارد. او اولین نفر از سادات باعلوی بود که مراسم مولد النبی را برپا کرد.


نسب

علی بن محمد بن حسین بن عبد الله بن شیخ بن عبد الله بن محمد بن حسین بن أحمد صاحب الشعب بن محمد بن علوی بن أبی بكر الحبشی بن علی بن أحمد بن محمد أسد الله بن حسن الترابی بن علی بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبید الله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین بن امام علی بن أبی طالب، و امام علی شوهر فاطمه بنت محمد هستند.

او سی و سومین نوه حضرت محمد صلی الله علیه و آله است.

تولد و تربیت

او در شهر حدراموت در روز جمعه ۲۴ شوال در سال ۱۲۵۹ ه.ش در جایی که پدرش برای گسترش فراخوان به خدا و آموزش عمومی زندگی می کرد به دنیا آمد، و سپس پدرش محمد بن حسین الحبشی در فضای سال ۱۲۶۶ ه .خ به منظور پیروی از خواسته های شیخ عبدالله بن حسین بن طاهر به حجاب مهاجرت کرد و او را در مراقبت از مادرش علویه بن حسین بن احمد الجفری ترک کرد و او تحت مراقبت مادرش که اصول علم را گرفت و تحصیلاتش را فراهم کرد، بزرگ و بزرگ شد.او در بسیاری از تعطیلات علمی خود قرآن را در یکی از شیخ های خانواده ابوقصر خواند، سپس در طول سال ۱۲۷۱ ه .ق به همراه مادرش به سیون رفت و برای دیدار شیخ پدرش عبدالله بن حسین بن طاهر به مسیسیلا راه یافت و آن را در مخفف فقه شفیع خواند و لباس و تعطیلات خواند. هنگامی که در بادون ساکن شد، با دانش آموزانش در مدارس و مطالعات علمی آن ها شرکت کرد و در سال ۱۲۷۶ به درخواست پدرش به نجف سفر کرد و نزدیک به دو سال در آنجا ماند و در آنجا علوم و دانش های مختلفی دریافت کرد و سپس دوباره به بادون بازگشت.

اساتید

او از امامان زمان خود از علمای کارآگاهان و قدیسان درست کار هادرموت و دو حرامی مقدس، از جمله:

ابوبکر بن عبدالله ال، اتس پدرش محمد بن حسین الحبشی مادرش علویه بنت حسین الجفری عبدالله بن حسین بن طاهر عمر بن حسن الحداد شیخ بن عمر السقاف محسن بن الاوی سقف حامد بن عمر السقاف عبدالرحمان بن علی السقاف حسین بن ابی بکر ال، سقاف عبدالقادر بن حسن السقاف محمد بن ابراهیم بلواکیه حسن بن صالح ال بهر احمد بن محمد المهدر

گروهی از علمای ارشد هادرموت که رهبری این سفر را بر دست داشت، از روند تدریس و وکالت معاصر فارغ التحاحمد بن عبدالله ال، بار محمد بن عبدالله براق عیدروس بن عمر الحبشی عمر بن محمد بن اسمیت احمد بن زینی دهلان محمد بن سعید بابسیل فاضل بن الاوی ملا ال داویلا عمر ابن ابی بکر الجفری محمد الازاب المدانی

شاگردان

گروهی از علمای ارشد هادرموت که رهبری این سفر را بر دست داشت، از روند تدریس و وکالت معاصر فارغ التحصیل شدند که اولین آن ها فرزندانش عبدالله، محمد، احمد، الوی و برادرش شیخ بودند که از آن جمله می توان به:

جعفر بن عبدال ، رحمان السقاف عبدالقادر بن عبد ال رحمان السقاف محمد بن هادی ال، سقف محسن بن عبد الله السقاف سالم بن صافی السقاف علی بن عبد القادر العیدروس عبد الله بن علوی الحبشی حسین بن عبد الله الحبشی محمد بن سالم السری عمر بن محمد مولا خیل علوی بن عبدالرحمن ال مشهور محمد بن حسن آید حسن بن محمد بلفقیه علی بن عبد الرحمن المشهور عمر بن عیدروس العیدروس عبد الله بن عیدروس العیدروس عبد الله بن علی بن شهاب الدین عبد الله بن عمر الشاطری احمد بن عبدالله ال خطیب عبدالله بن محمد باکاتیر سالم بن طه الحبشی عمر بن عبدالرحمن الایداروس محمد بن سالم العطاس حامد بن علوی البار محمد بن أحمد المحضار مصطفى بن أحمد المحضار محمد بن طاهر الحداد حسن بن محمد بار طه بن عبدالقادر السقاف عبدالعیل بن احمد السقاف سالم بن حافظ بن شیخ ابوبکر بن سالم أحمد بن عبد الرحمن السقاف أحمد بن علی مكارم أحمد بن عمر حسان محمد بن عبد الله باسلامة عبید بن عوض بافلیع

آثار او

عاد إلى أرض حضرموت وإلى سیئون بالخصوص محملًا بعلم غزیر وإطلاع متنوع ودرایة شاملة بمذهب الإمام الشافعی فابتدأ بمسجد حنبل یلقی الدروس العلمیة فی مختلف العلوم، وفی سنة 1295 هـ بنى مسجده المعروف (مسجد الریاض) وأسس بجانبه أول رباط علمی یستقبل الطلبة من أنحاء العالم كنقلة نوعیة فی الساحة العلمیة بحضرموت، وكان النواة الأولى لأربطة وادی حضرموت كرباط تریم العلمی، ورباط الغیل لمؤسسه الشیخ محمد بن عمر بن سلم، ورباط عینات، ورباط المصطفى بالشحر، فكانت هذه الأربطة تمثل المنهجیة العلمیة فی وادی حضرموت من أقصى الیمن. ورتب بحضرموت أكبر مؤتمر للاحتفال بالمولد النبوی یختم بها فی آخر خمیس من شهر ربیع الأول حیث أسسه سنة 1306 هـ ویقرأ فیه مولد سمط الدرر.

شعرهای او

یمتاز شعره بمیزات جمال الأسلوب والمعانی والقوة و الطابع الخاص سواء القریضی أو الحمینی، وهنا رؤوس من بعض قصائده: من نبویة

هو النور یهدی الحائرین ضیاؤه وفی الحشر ظل المرسلین لواؤه تلقى من الغیب المجرد حكمة بها أمطرت فی الخافقین سماؤه ومشهود أهل الحق منه لطائف تخبر أن المجد والشأو شأوه فلله ما للعین من مشهد اجتلا یعز على أهل الحجاب اجتلاؤه أیا نازحًا عنی ومسكنه الحشا أجب من ملا كل النواحی نداؤه فی المحجوبین

حجبوا وحسبهم الحجاب عذاب یالیتهم سمعوا الندا فأجابوا عكفوا على كسب الذنوب ولیت إذ عكفوا علیها بعد ذلك تابوا فسیسألون عن الذنوب جمیعها وعلیهم بعد السؤال جواب ماذا یفید صفا المعاش وبعده غصص المعاد وكربة وحساب دقق بفكرك یا فطین فإنها عبر بها قد حارت الألباب فی الحب

أعاتبها والحب لا یقبل العتبا وإن أذنبت ما كنت أشهده ذنبا فهلا أجابت دعوتی عند صبوتی فإنی ممن عند دعوتها لبى عمرت بها قلبی وتلك عطیة من الله أحیت منی الجسم والقلبا تمكن منی حین شابت مفارقی فلله حب عندما شبت قد شبا وأمر الهوى بین المحبین ظاهر سلوا عنه فی شرع الهوى كل من دبا فی العلم

تنكر وقتی أورث الحزن والهما وكیف وأهل الوقت قد أهملوا العلما این قطر علم یک ظاهر بود. و از خانواده اش خیلی چیزا دریافت کرد جهل او را به آتش کشید. تنها نامی از علم شریعت باقی مانده است. به خدا از شدت نادانی شکایت میکنم که ما در نور صبح در یک شب بی عدالتی. دوست داشتم چه کسی نادان است خدای او را بپذیرد به او اجازه داده شد که بفهمد.

تالیفات

دارای آثار و نوشته های مشهوری است:

«مدح الدردر اخبار وزش خوبان بشر » مخفف در زندگی نامه پیامبر "دستورات کامل و ترک" "مجموع سخنان او و نفس های علمی و وکالت او" دیوان شعر «ماهویت مکانیزه و راز حفظ شده» دفترها و نامه هاش . حزب فتح بزرگ "دعاهای پاسخ داده شده توسط آیات کتاب" "آشنایی با حج و امه" "پیام مقاله طبیعی است" "کل سخنرانی ها و سخنرانی ها" "فتح های الهی در دعا برای خوب وحشی" "جداول رمضان"

فرزندان

او پنج فرزند دارد: عبدالله، محمد که پس از او، الوی، که سالانه در اطراف پدرش در سولو در اندونزی، احمد ال متوفی در سولو و خدیجه زندگی می کرد، در اطراف پدرش زندگی می کرد و اشعار حفاظتی دارد.

وفات

مرگ او در شهر سایون ظهر روز بیستم بهار دوم سال ۱۳ بود و پای قبر مادرش را مطابق با خواست خود دفن کرد، و بر روی قبرستانش گنبد بزرگی برای بازدیدکنندگان ساخت و کلاس ها و شوراها تا به امروز برگزار می شود، و در حدود سال هر بهار دوم برگزار می شود.

منبع

پانویس