عمر بن أحمد بن سمیط
عمر بن احمد بن سومیت (۱۳۰۳-۱۳۹۶ه.ق) مفتی اسلامی جزایر کومور بود. او از پیشگامان جنبش اصلاحی آن دیار است که پرچم اصلاح دینی، اجتماعی و تربیتی را در آنجا حمل می کرد و خواستار درک درست دین اسلام شد. به عنوان به رسمیت شناختن تلاش های علمی و اجتماعی او و به پاس زحماتش، تصویر او بر روی واحد پول کومور به مبلغ 10000 فرانک کوموری چاپ شد.[۱]
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۰:۱۵، ۲۶ ژانویه ۲۰۲۲؛
نسب
عمر بن أحمد بن أبی بكر بن عبد الله بن عبد الرحمن بن محمد بن زین بن علوی بن عبد الرحمن بن عبد الله بن محمد سمیط بن علی الشنهزی بن عبد الرحمن بابطینة بن أحمد بن علوی بن الفقیه أحمد بن عبد الرحمن بن علوی عم الفقیه المقدم بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبید الله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین بن امام علی بن أبی طالب، امام علی شوهر فاطمه بنت محمد صلی الله علیه و آله است.[۲]
او سی و دومین نوه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است.
تولد و تربیت
او در ۲۶ ذی الحجه سال ۱۳۰۳ ه.ق در شهر اتساندرا در نزدیکی مورونی پایتخت کومور به دنیا آمد. پدرش احمد بن ابی بکر بن سمیط مفتی و قاضی زنگبار بود. پدربزرگش ابوبکر، اولین کسی بود که از خانواده سمیط، در سال ۱۲۶۷ه.ق از شبام حضرموت یمن برای تبلیغ و گسترش اسلام و علوم اسلامی و تجارت به کومور مهاجرت کرد. مادر او فاطمه، اهل کومور و دختر معلم شانزی بوده است.[۳]
او در دامان مادرش بزرگ شد؛ زیرا پدرش در آن زمان در استانبول مهمان شاهزاده فضل پاشا بود. تحصیلات خود را با آموختن قرآن در شهر اتساندرا آغاز کرد. شش ساله بود که پدرش هنگام بازگشت به آفریقا او را به زنگبار برد و در آنجا دو سال تحت هدایت و نظارت پدرش تعلیم دید. هشت ساله بود که او را به شبام در حضرموت فرستاد تا در میان خانواده اش زندگی کند و زهد و تقوا و سبک زندگی سادات باعلوی را بیاموزد و راه سلف خود را در پیش گیرد. سپس به زنگبار بازگشت و در آنجا تحصیلاتش را نزد پدرش ادامه داد.
بازگشت او به شرق آفریقا
او به درخواست سلطان زنگبار برای کار در زمینه قضاوت به آنجا رفت و تا پس از انقلاب سال ۱۳۸۳ه.ق زنگبار را ترک نکرد و در ۱۳۸۴ه.ق به الشحر حضرموت رفت و در آنجا قصد زندگی داشت اما در نتیجه اوضاع سیاسی آن زمان به زادگاهش کومور در سال ۱۳۸۴ه.ق بازگشت. او پس از بازگشت به کومور، فعالیت های تبلیغی، و رویه اصلاحات فرهنگی و خدمات اجتماعی خود را از سر گرفت و راهنما و مدافع انتشار علم محمدی در بین شهرها و روستاها بود. او به عنوان اولین مفتی کومور تعیین شد. در تأسیس چندین انجمن اسلامی برای توسعه کارهای آموزشی، علمی و فرهنگی اسلامی شرکت کرد و به طور مؤثر به کارهای خیریه مشغول شد و سود زیادی به مردم آن رساند و به بسیاری از فرقه ها و مردم به وسیله او مسلمان شدند.
فعالیت های او در موعظه و نصیحت خلاصه نمی شد؛ بلکه موسسات خیریه ای را تاسیس کرد و پروژه های خیریه از قبیل ساخت مساجد، مدارس، منابع و مخازن آب را به انجام رساند و منافع آثار او تا به امروز ادامه دارد.
سفر به شبام
با وجود مشغولیت های فراوان و اقامت در آفریقا، کشوری را که او را در آغوش گرفته بود و در آن تربیت شده بود را فراموش نکرد،از این رو هرگاه فرصتی دست می داد به خاطر جایگاهی که این شهر نزد او داشت و نیز برای زیارت قبر اجداد، پدربزرگ و مادربزرگ و اساتیدش به زیارت شبام می رفت. در هر سفر مردم شبام نیز در ورودی شهر منتظر او بودند و به شکلی فوق العاده از او استقبال می کردند.
اساتید
او در پی دانش بین شهرهای حضرموت حرکت کرد و از دانشمندان و بزرگان آن بیاموزد، آنگونه که از علمای زنگبار آموخت، از جمله اساتید او عبارتند از:[۴]
پدرش أحمد بن أبی بكر بن سمیط
طاهر بن عبد الله بن سمیط
عبد الله بن طاهر بن سمیط
عیدروس بن عمر الحبشی
علی بن محمد الحبشی
أحمد بن حسن العطاس
عبد الرحمن بن محمد المشهور
علی بن عبد الرحمن المشهور
علوی بن عبد الرحمن المشهور
علوی بن عبد الله بن شهاب الدین
عبد الله بن عمر الشاطری
محمد بن طاهر الحداد
سالم بن حفیظ بن الشیخ أبی بكر بن سالم
عبد الله بن محمد باكثیر
شاگردان
از جمله برجسته ترین شاگردان او می توان به این افراد اشاره کرد:
عبد القادر بن أحمد السقاف
أحمد مشهور بن طه الحداد
أبو بكر العطاس بن عبد الله الحبشی
عبد القادر بن عبد الرحمن الجنید
محمد بن سعید البیض
علی بن أحمد بدوی جمل اللیل
مسئولیت ها
در کومور سمت های بالایی داشت که مهم ترین آن ها مقام قضاوت بود. او تمام وقت خود را به تبلیغ و تدریس کتاب «فتح المعین» اختصاص داد و همیشه در دسترس بود و خانه اش پر از دانش آموزان علم بود، تمام وقتش با اذکار و جلسه های علمی و درس های فقهی در مسجد در کومور پر بود.
آثار
او نقش آموزشی و اجتماعی خود را به مسجد در کومورها بازگردانده بود، انجمن (ابناء الصفا) را در اتساندرا و (اخوان الهدی) را در مورونی تأسیس کرد. چندین چاه آب برای کمبود آب قابل شرب در کومور بزرگ ایجاد کرد و فتوا داد که فقط برای نوشیدن از آن استفاده شود. او آثاری کتبی در علوم دینی و ادبی از جمله کتاب «النفحة الشذية من الديار الحضرمية» که شرح حال اوست بر جای گذاشت و کتاب «هديّة الإخوان لشرح عقيدة الإيمان» را نوشت. او در شعر، سخنرانی و صدور احکام تاثیرگذار در فرهنگ مردم آثار به سزایی دارد که مردم از آن بهره مند شدند.[۵]
وفات
وی در روز سه شنبه ۹ ۱۳۹۶ه.ق/ ۱۰ فوریه ۱۹۷۶ در کومور درگذشت و در زادگاهش کنار مرقد پدربزرگش حبیب ابوبکر بن عبدالله بن سمیط به خاک سپرده شد. مردم بسیاری برای زیارت قبر او می روند. به افتخار او و تلاش هایش در گسترش دعوت کومورها به اسلام، دولت کومور تصویر او را بر روی پول آن کشور چاپ کرده است.
منابع
الشبامی, محمد جبران (1429 هـ). الرحلة السمیطیة إلى الأراضی الحضرمیة. تریم، الیمن: دار العلم والدعوة.
بن سمیط, عمر بن أحمد. النفحة الشذیة إلى الدیار الحضرمیة.
پانویس
- ↑ المشهور, عبد الرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهيرة (PDF). الجزء الثاني. جدة، المملكة العربية السعودية: عالم المعرفة. صفحة 575. مؤرشف من الأصل (PDF) في 1 مايو 2020.
- ↑ "Habib Umar bin Sumayt". MUWASALA. مؤرشف من الأصل في 08 يونيو 2020.
- ↑ "حضرموت في لقاء "إنجرامز" و "بن سميط": في زنجبار بشرق أفريقيا 1925م". شبوة برس. مؤرشف من الأصل في 08 يونيو 2020.
- ↑ المشهور, أبو بكر بن علي. لوامع النور. الجزء الثاني. صنعاء، اليمن: دار المهاجر. صفحة 48.
- ↑ "علماء جزر القمر ودورهم في نشر التعليم العربي الإسلامي وتطويره في الجزر". قراءات إفريقية. مؤرشف من الأصل في 08 يونيو 2020.