محمد ارشد بنگری (البنجری)
محمد ارشد بنگری (۱۱۲۲-۱۲۲۷ ه.ش) یک دانشمند دینی مسلمان، فقها شفیع و از علمای فقه اسلامی از شهر مارتاپورا در جنوب کلمنتان (سپس سلطانیه بئات) است. او را زائر بزرگ می نامند و پس از مرگش داتو کلمپایان (داتو به معنی ابوالجاد است و به عنوان عنوانی به نام علمای دینی به کار می رود و کالمبیان روستایی است که در آن محل قرار دارد. او نویسنده کتاب راه گرویدها در فقه است که مرجعی برای بسیاری از مسلمانان جنوب شرقی آسیا است.
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۳:۰۴، ۳۱ ژانویه ۲۰۲۲؛
نسب
محمد ارشد بن عبدالله بن ابی بکر بن عبدالرشید بن عبدالله بن ابی بکر هندی بن احمد السلیبا بن حسین بن عبدالله بن شیخ بن عبدالله العیدروس بن ابوبکر السوکران بن عبدالرحمن السقاف بن محمد مولی الداویله بن علی بن الوی الغیور بن الفقیه سرهنگ محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالق بن علاوی بن محمد بن علاوی بن العبیدالله بن احمد المحمد بن عیسی بن محمد کاپیتان بن علی العریدی بن جعفر ال صادق بن محمد البرقیر بن علی زین العابیدین بن الحسین الصباح بن علی بن ابی طالب و فاطمه بنت شوهر محمد.
او سی و دومین نوه محمد پیامبر اسلام در یک سری نسبت ها است.
تولد و تربیت
او در ۱۵ ۰ ۱۱۲۲ ه.م در روستای لوک جابانگ در بخش بنگر در استان کلمنتان جنوبی اندونزی به دنیا آمد. محمد ارشد دوران کودکی خود را در روستای تولدش لوک جابانگ، مارتاپورا گذراند. محمد ارشد نیز مانند کودکان به طور کلی آویزان شد و با دوستانش بازی کرد. اما هوش محمد ارشد از قبل بیش از دوستانش می بیند. به همین ترتیب شخصیت اخلاقی او حساس است و زیبایی را دوست دارد. از جمله توانایی های او هنر نقاشی و نویسندگی است. پس هر کسی که نتایج نقاشی هایش را ببیند، شگفت زده و شگفت زده خواهد شد. هنگامی که سلطان اتهلی الله در حال بازدید از روستای لوک جابانگ بود، سلطان نتایج نقاشی های محمد ارشد ۷ ساله را دید. سلطان تحت تأثیر این حادثه قرار گرفت و از پدر و مادرش خواست تا کودک را در کاخ نگه دارند تا با فرزندان و نوه های سلطان درس بخوانند. در کاخ، محمد ارشد فرزندی با شخصیتی نجیب، دوستانه، مطیع و قابل احترام برای سالمندان بزرگ شد. همه اشغالگران قصر او را با محبت دوست دارند. سلطان از تحصیل محمد ارشد بسیار نگران بود، زیرا سلطان امیدوار بود که محمد ارشد به رهبری متقیان تبدیل شود.
سفر به مکه
محمد ارشد تا ۳۰ سالگی تحصیلات کاملی در این کاخ دریافت کرد. سپس با زنی به نام خانم باگوت ازدواج کرد. هنگامی که همسرش از اولین فرزندش باردار بود، قلب محمد ارشد تمایل شدیدی به تحصیل در سرزمین مقدس مکا ابراز داشت. سپس میل قلبی خود را به همسر محبوبش منتقل کرد. اگرچه دشوار است زیرا ازدواج آن ها هنوز تازه است، اما همسرش سرانجام با نیت مقدس شوهرش موافقت کرده و از او در رسیدن به اهدافش حمایت می کند. بنابراین پس از دریافت برکت سلطان، محمد ارشد برای تحقق رویاهایش به سرزمین مقدس رفت. عزیمت او با اشک و دعا همراه بود.
در سرزمین مقدس، محمد ارشد در آن زمان توسط شیخ های ارشد مورد مطالعه قرار گرفت. از جمله معلمان می جمله شیخ اتالله بن احمد المشری، فقهای شیخ محمد بن سلیمانی الکردی و دانش شناس خدا، شیخ محمد بن عبدالکریم السمان الحسنی المدانی بودند. آخرین شیخ شیخ محمد ارشد در علوم صوفیه بود که محمد ارشد تحت رهبری او صوفیه و منهدم بود، بنابراین به عنوان جانشین از او مرخصی گرفت.
بالإضافة إلى معلمي محمد أرشد الآخرين مثل العلامة أحمد بن عبد المنعم الدمنهوري، والشيخ محمد مرتضى بن محمد الزبيدي، والشيخ حسن بن أحمد اليماني، والشيخ سالم بن عبد الله البصري، والشيخ صديق بن عمر خان، والشيخ عبد الله بن حجازي عاصي الشرقاوي، الشيخ عبد الرحمن بن عبد العزيز المغربي، الشيخ عبد الرحمن بن سليمان الأهدل، الشيخ عبد الرحمن بن عبد المبين الفتحاني، الشيخ عبد الغني بن محمد هلال، الشيخ أبيس السندي، الشيخ عبد الوهاب الطنطاوي، الشيخ عبد الله الجوهري، الشيخ محمد بن أحمد الجوهري والشيخ محمد زين بن فقيه جلال الدين آتشيه.
خلال دراسته هناك، أقام الشيخ محمد أرشد صداقات مع زملائه العلماء مثل الشيخ عبد الصمد الفليمباني، والشيخ عبد الرحمن المصري الجاوي، والشيخ عبد الوهاب بوغيس حتى عُرفوا باسم الفرسان الأربعة لأرض جاوة (الملايو: Empat Serangkai dari Tanah Jawi) .
بعد حوالي 35 سنة من الدراسة في مكة والمدينة، كانت هناك نية للدراسة في مصر. عندما نقل معلمهم هذه النية، اقترح الشيخ أن يعود هؤلاء الطلاب الأربعة إلى جاوة (إندونيسيا) للدعوة في بلدانهم.
وقبل عودتهم إلى ديارهم اتفق الأصدقاء الأربعة على الحج بمكة مرة أخرى. في ذلك الوقت التقى الشيخ محمد أرشد بشكل غير متوقع بشقيقه الأصغر زين العابدين بن عبد الله، الذي قدم إلى مكة لأداء الحج. وأحضر الأخ الأصغر ابنة محمد أرشد فاطمة وكانت قد كبرت. ولدى رؤية هذا، قدم أصدقاء الشيخ أرشد الثلاثة اقتراحًا للزواج من ابنته. بعد التفكير لفترة طويلة، قرر الشيخ محمد أرشد تزويجها للشيخ عبد الوهاب بوجيس. وتم الزواج مباشرة وشهد على الزواج أصدقاءه.
بازگشت به وطن
پس از آن چهار پسر مجمع الجزایر به شهر خود رفتند. آن ها هنگام ورود به مجمع الجزایر ابتدا در سوماترا، به طور خاص در پالمبانگ، خانه شیخ صمد الفلمنانی توقف کردند. سفر به بیتاوی، میهن شیخ عبدالرحمان المصری ادامه دارد. در حالی که در بیتاوی بود از شیخ محمد ارشد خواسته شد که مدتی بماند تا دانش مذهبی را با مردم بیتاوی آموزش دهد. یکی از اتفاقات مهم اقامت او در بیتاوی بود که شیخ محمد ارشد جهت قبله مسجد جامباتان لیما، مسجد لور پاتانگ و مسجد پکوجان را تصحیح کرد. برای بزرگداشت این واقعه، ساکنان منطقه مسجد جمباتان را با کتیبه ای بر روی سنگی در متن عربی مالاوی (نوشته جاوه ای) ثبت کردند و بیان کردند که بوسه در مسجد حدود ۲۵ درجه توسط محمد ارشد بنگری در ۴ ۰ ۱۱۸۶ ه .خ به سمت راست چرخیده است.
پس از مدتی تصمیم به ترک آن گرفت و شیخ محمد ارشد و شیخ عبدالحمید بوگیس به زادگاهشان به مارتاپورا، بنگر سفر کردند. در ماه رمضان ۱۱۸۶ ه .ش برای مصادف شدن با سال ۱۷۷۲ محمد ارشد به زادگاهش مارتاپورا پایتخت سلطانیه بنگر در آن زمان رسید.
سلطان تُهلی الله، کسی که به او کمک زیادی کرد، درگذشت و بعدها سلطان تتخم الله دوم، پسر سلطان، با شکوه کردن خدای اول، جایگزین او شد. سلطان تخمت الله دوم با جشنی سنتی از ورود او استقبال کرد. او توسط همه مردم به عنوان جهان شمس دین مورد ستایش قرار گرفت، که انتظار می رفت نور او تمام سلطانیت سوسک را بدرخشد. او فعالیت های خود را وقف بازگشت از سرزمین مقدس به گسترش دانشی کرد که به دست آورده بود. چه برای خانواده، چه بستگان و چه به طور کلی جامعه. در واقع سلطان از دانش آموزان او بود تا اینکه به یک پادشاه مبتکرانه تبدیل شد. سلطان از شیخ محمد ارشد خواست تا کتابی در مورد مفاد عبادت (فقه) بنویسد که بعدها به کتاب راه گروندگان معروف شد.
فعالیت ها
شیخ محمد ارشد البنجری از پیشگامان آموزش حقوق اسلامی در کلمنتان جنوبی است. پس از بازگشت به زادگاهش مکه، اولین کاری که انجام داد باز کردن یک مدرسه اسلامی (نوعی باسانترین)، در روستای دلام باگر بود که به تدریج مرکز مطالعه اسلام شد. دانشمندانی که بعدها مکان های مهمی را در سراسر سلطانیت بتس اشغال کردند که بسیاری از آن ها نسخه های خطی در روستای دالام باگر آموزش داده شدند.
تالیفات
او علاوه بر تحصیلات، کتاب ها و پایان نامه های متعددی نیز برای نیازهای دانش آموزان خود و کتاب های سلطانی نوشته است. از کتاب های معروف می شود راه گروید به فقه در ماده دین، کتابی در قضاوت و فقه. این کتاب در آن زمان نه تنها در پادشاهی بئیت بلکه در سراسر مجمع الجزایر و حتی در دانشگاه های خارج از مجمع الجزایر گسترش یافت و همچنین به عنوان پایه ای در سلطانی برونئی تحصیل کرد.
شیخ محمد ارشد برای مقاصد تدریس و تدریس بسیاری از کتاب ها و پایان نامه های دیگر نوشت که از آن جمله می توان به:
"ریشه های دین" که معمولاً کتاب بیست ویژگی نامیده می شود "شاهکار مایل"، کتابی که در مورد مسائل ایمانی بحث می کند "شوخی دو اصطلاح"، کتابی درباره زنان و مشاوره به زن و شوهر "فرمان ها"، در مفاد ارث. از برخی از پایان نامه هایش و برخی درس های مهم که مستقیماً تدریس می کرد، دانش آموزانش آن ها را گردآوری می کردند و به نوعی اصطلاح برای مفاد عبادت تبدیل می شدند، یا به شرط گواهی، نماز، زکات، روزه و مربوط به آنچه که معمولاً کتاب «باروکنان» نامیده می شود. در زمینه ي
فرزندان
او در طول زندگی اش ۲۹ همسر از هفت همسر داشت.
وفات
قبر او در کالمبیان است که مورد بازدید مردم مناطق مختلف قرار می گرفته است. وی در ۶ شوال ۱۲۲۷ ه .ق و در روستای کلمبیان در منطقه بنگر درگذشت.