محمد صاحب مرباط
محمد صاحب مرباط (متوفی ۵۵۶ ه)، امام، تاجر و رهبر اجتماعی با اعتبار گسترده ای در ظفار و حضرموت است که خانواده آل بعلاوی از آن منشعب میشوند. او در سرزمین ظفار ساکن شد و در آنجا مشهور شد و درخشید و در آنجا مذهب شافعی از اهل سنت را تبلیغ کرد. او همچنین نقش خود را در تقویت روابط دو دولت منجویه در ظفار و دولت راشدیه در حضرموت ایفا کرد. او به دلیل اینکه در پایان عمر ظفار را اداره می کرد به «صاحب مرباط» ملقب شد؛ زیرا مرباط همان ظفار قدیم است.
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۴:۳۳، ۱۳ فوریه ۲۰۲۲؛
نسب
محمد بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبید الله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین بن علی بن أبی طالب، و امام علی همسر فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله است.
او چهاردهمین نوه محمد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است.
تولد و تربیت
او در شهر بیت جبیر در جنوب تریم، حضرموت به دنیا آمد و در آنجا تحت تربیت پدرش بزرگ شد. قرآن را حفظ کرد و فرهنگ قرآنی یافت. مادرش فاطمه دختر محمد بن علی بن محمد بن جدید بن عبیدالله بود. سپس با پدرش، عمو و پسرعموهایش به تریم رفتند. پس از اتمام تحصیلات در تریم، برای افزایش دانش و فرهنگ، کشور را ترک کرد و سپس به حضرموت بازگشت و از آنجا در زمان حکومت خانواده منجوی به ظفار قدیم روانه شد.
اساتید
برخی اساتید او عبارتند از:
سالم بن بصری
سالم بن فضل
علی بن يحيى الخطيب
شاگردان
بسیاری از دانش آموزان علوم در بسیاری از علوم و دانش ها از او بهره مند شدند، از جمله چهار فرزند او علوی، عبدالله، علی و احمد، و از جمله شاگردان دیگر او عبارتند از:
علي بن أحمد بامروان
أحمد بن محمد باعيسى
علي بن محمد الخطيب
سعد الدين بن علي الظفاری
علي بن عبد الله الظفاری
فعالیت ها
او تمایل به کار در کشاورزی داشت و به همین دلیل همیشه به همراه خانواده و فرزندانش به بیت جوبیر می رفت، و در آنجا بر علف نخل و کشت دانه ها و نبض ها از همه نوع نظارت کرد و شروع به گسترش کار کشاورزی و جذب نیروی کار کرد تا از کار بهره مند شود و سهمی از میوه را به دست آورد و او از فصل های کشاورزی مراقبت کرد و فروشگاه هایی را ترتیب داد تا هم در تریم و هم در بیت جوبیر که به تعداد زیاد محصولات در سال کمک می کرد، میوه و غلات را جذب کند. او علاوه بر کشاورزی با تجارت در غذا، غلات و دیگران به ویژه در جاده هادراموت -دهفار کار می کرد و از ابتدای سفارش خود به سواحل دهفار به منظور گسترش وکالت و تفریح و استراحت به آنجا سفر می کرد و سپس تجارت و حمل کالا را آغاز می کرد و ممکن است فرزندان و دوستدارانش را با خود ببرد و ماه ها در مناطق دهفار بماند تا اینکه در آنجا مشهور شد و مردم او را می شناختند. او آن رهبری و ایستادگی مردمی را در دهفار و هادموت داشت و رهبری اش از نظر اجتماعی نمایندگی می شد؛ او از یک خانواده باستانی تبار و اقتدار اجتماعی است که از زمان پدربزرگ مهاجرش، علاوه بر پرکارهای علمی اش در علوم دینی و مشروعیت، مرتبط بوده است. بین قبایل و سلطان ها اعتبار داشت. کاروان ها در خفاش او در حال رفت و آمد بودند که از بیت جوبیر عبور کردند تا اینکه دهفار با خیال راحت رسید.
خانه اش که به سخاوت مازاد و سخاوت بیش از حد معروف است، پناهگاه مهمان و پناهگاهی برای قصاب بود و او بیش از ۷۰ خانه را گذراند. او بیشتر پول و کف دست خود را صرف تمام خویشاوندان، بیوه هایش و کف دستش در بیت جوبیر کرد. او ساختمان مسجد بِالاوی را که خانواده اش هنگام نقل مکان به تریم ساختند، بازسازی کرد. او روابط سیاسی و تجاری دو ایالت انبه دوفار را که پایتخت آن زمان ماربات بود بهبود بخشید و دولت بزرگسالان درون هادراموت که تأثیر خوبی بر بهبود شرایط بین دو کشور داشت. بسیاری از قبایل در دهفار و مهرا همچنان متعلق به مسرس هستند. البالاوی در حل بسیاری از مشکلات در امور مذهبی و اجتماعی خود.
هجرت به ظفار
او در پایان عمر به پیوندی با ناحیه دوفار تبدیل شد و چوب محل اقامت پرتاب کرد و محبوب تر شد و مردم به معنای درست کار و خیریه او بودند. او در دهفار شوراهای علمی و معنوی داشت و پس از اینکه مردم آن عبادی بودند با ایمان سنی معرفی شد و توانست آن ها را به دکترین خود متقاعد کند و باورهای آن ها را مانند مورد هدرموت به اهل سنت براند و مسجد مسجد رباط را تأسیس کرد که در حدود سال ۵۵۱ ه .خ با دست راست خود آن را انتخاب کرد. مربات احیا شد و خانواده اش از آن بهره مند شدند، چرا که او یکی از اولین کسی محسوب می شد که دکترین اهل سنت شفی را به دفار معرفی کرد و پس از آن محمد بن علی قلایی ناشر دکترین اهل سنت بود. پس از آن علویان در حالی که به سمت شرق، هند و هند شرقی در راه بودند، در زمان دوها به ماربات و اطراف آن مهاجرت کردند. آن ها بسیاری از آداب و سرودهای تریم را در افکار، مهمانی ها، شوراها، دعاها، دعاها، رویدادها و غیره به ماربت منتقل کردند.
فرزندان
محمد صاحب مرباط نقطه جمع کسانی است که از آلباعلوی امروز وجود دارند. نسل او از دو پسرش به دو شاخه شدند که یکی از آنها علی که پدر فقیه مقدم است و دیگری علوی معروف به عموی فقیه مقدم است.
وفات
او در سال ۵۵۶ ه.ق در شهر مُرباط یا ظفار قدیم درگذشت و گنبدی بر قبر او بنا شد. این مقبره توسط هزاران نفر از مناطق و کشورهای مختلف زیارت می شود به شکلی که محل دفن او یکی از جاهای معروف در استان ظفار عمان تبدیل شد.
منابع
الحامد, صالح بن علي (1423 هـ). تاريخ حضرموت (PDF). الجزء الثاني. صنعاء، اليمن: مكتبة الإرشاد. صفحة 463.
المشهور, أبو بكر بن علي (1422 هـ). الإمام محمد صاحب مرباط سلسلة أعلام حضرموت 3 (PDF). عدن، اليمن: فرع الدراسات وخدمة التراث - أربطة التربية الإسلامية.