ابراهیم امینی

شیخ ابراهیم امینی
نام ابراهیم امینی
لقب

آیت الله

تاریخ‌ولادت 1304شمسی
محل ولادت ایران -نجف آباد
محل‌تحصیل مشهد – نجف
محل زندگی نجف آباد - قم
استادان آیت الله العظمی بروجردی،

آیت الله العظمی امام خمینی،. آیت الله شیخ‌ محمد حسین‌ جرقویه‌ای ، آیت الله آقا سید علی اصغر محقق‌ آیت الله آقا سید عباس‌ دهكردی آیت الله حاج سید محمد حسین‌ طباطبایی

مذهب شیعه
وبسایت [۱]


ولادت

ابراهيم امينى فرزند حسين در سال 1304 در نجف آباد متولد شد. در حدود شش سالگى پدرش وفات كرد. تا كلاس ششم ابتدايى در يكى از مدارس شبانه غير دولتى درس خواند، از همان زمان به تحصيلات علوم دينى علاقه داشت. در فروردين 1321 به قصد تحصيل علوم دينى به حوزه علميه قم آمد. در حدود سه ماه در قم توقف داشت، شركت در درس اخلاق امام خمينى (حاج آقا روح الله) براي ایشان بسيار جالب بود. با فرارسيدن تعطيلات تابستانى ناچار به نجف آباد مراجعت كرد. تابستان را در نجف آباد به تحصيلات ادامه دادم. به دليل كميابى و گران بودن ارزاق (در اثر اشغال ايران بوسيله سپاه متفقين) ناچار شد براى ادامه تحصيلات به حوزه علميه اصفهان برود. به همان دليل معيشت در اصفهان نيز دشوار بود. ولى از جهت مدارس محل سكونت و وجود اساتيد دانشمند مخصوصاً دروس ادبيات در سطح بسيار غني و ممتاز بود. ابتدا در مدرسه نوريه و بعد از چندی در مدرسه كاسه گران و در نهايت در مدرسه جده بزرگ مسكن گزيد.

دوران تحصیل

امينی دروس‌ كلاسيك‌ را تا ششم‌ ابتدايی در يكي‌ از مدارس‌ غير دولتي‌ و شبانه‌ به‌ پايان‌ رساند و در جلسات‌ قرآن‌ كه‌ در مساجد تشكيل‌ می‌شد، شركت‌ جدی داشت‌. از همان‌ سالها عاشق‌ طلبگی و تحصيل‌ علوم‌ دينی شد و در فروردين‌ 1321 پس‌ از كسب‌ رضايت‌ مادر همراه‌ دو تن‌ از دوستان‌ خود به‌ حوزة‌ علميه‌ قم‌ آمد و در مدرسه‌ حاج‌ ملا صادق‌ سكونت‌ داشت‌. روزگار او همزمان‌ با اشغال‌ ايران‌ به‌ دست‌ نيروهای متفقين‌ بود و از اين‌ رو ارزاق‌ عمومی كمياب‌ شده‌ بود و مردم‌ در معيشت‌ دچار مشكلات‌ فراوان‌ شده‌ بودند. او در اين‌ مدت‌ در روزهای پنج‌شنبه‌ و جمعه‌ در درس‌ اخلاق‌ امام‌(ره‌) شركت‌ می‌كرد و شبهای جمعه‌ نيز به‌ درس‌ اخلاق‌ آقا حسين‌ قمی می‌رفت‌. نماز مغرب‌ و عشا را در فيضيه‌ به‌ امامت‌ آيت‌الله‌ سيد محمد تقي‌ خوانساری مي‌خواند تا اينكه‌ ايام‌ تعطيلی حوزه‌های علميه‌ و فصل‌ تابستان‌ فرا رسيده‌ و دورة‌ سه‌ ماهه حضور او در قم‌ به‌ سر آمد.

در تابستان‌ آن‌ سال‌ به‌ زادگاه‌ خود بازگشت‌، امّا در سال‌ تحصيلی بعد به‌ دليل‌ كمبود و گراني‌ ارزاق‌ عمومی و مشكلات‌ معيشتی نتوانست‌ به‌ قم‌ برود و به‌ سفارش‌ از استادان‌ و دوستان‌ به‌ حوزه‌ علميه‌ اصفهان‌ رفت‌ و در مدرسه‌ نوريه‌ ساكن‌ شد. حوزه‌ علميه‌ اصفهان‌ در آن‌ روزگار رونق‌ فراواني‌ داشت‌ و در امور معنوی نيز بسيار شگفت‌آور بود. آيت‌الله‌ امينی در اين‌ سالها به‌ تكميل‌ دروس‌ دوره سطح‌ مشغول‌ شد و همواره‌ از محضر استادان‌ اخلاق‌، همچون‌ حاج‌ ميرزا علي‌ شيرازی بهره‌ می‌برد. مدت‌ حضور او در اصفهان‌ نزديك‌ به‌ شش‌ سال‌ بود.

در سال‌ 1326 براي‌ ادامة‌ تحصيل‌ به‌ حوزه‌ علميه‌ قم‌ رفت‌ تا از محضر استادان‌ آن‌ ديار نيز كسب‌ فيض‌ نمايد. در آنجا نيز از محضر آيات‌ عظام‌ و استادان‌ بسياری در فقه‌ و اصول‌ و حكمت‌ بهره‌ برد و در كنار آن‌ به‌ تهذيب‌ نفس‌ و بهره‌مندی از دروس‌ اخلاق‌ اشتغال‌ داشت‌. در اين‌ مدت‌ از تدريس‌ دروس‌ فرا گرفته‌ نيز غافل‌ نماند.

اساتید

ابراهیم‌ امینی در طول‌ سالهای تحصیل‌ خود، به‌ محضر علما و استادان‌ بسیاری شرفیاب‌ شد. او دروس‌ دورة‌ مقدمات‌ را در محضر استادانی چون‌ آقا شیخ‌ رمضانعلی ملایی، آقا شیخ‌ هاشم‌ جنّتی، آقا سید محمد هاشمی قهدیجانی فرا گرفت‌ و بیشتر شرح‌ لمعه‌ و نیز معالم‌ الاصول‌ را نزد حاج‌ شیخ‌ محمد حسن‌ عالم‌ آموخت‌. برای آموختن‌ منطق‌ منظومه‌ نیز به‌ درس‌ حاج‌ آقا صدر هاطلی كوهپایی رفت‌. او رسائل‌ را نزد آقا سید عباس‌ دهكردی و حیدر علی برومند و قوانین‌ را نزد آقا سید علی اصغر محقق‌ و مكاسب‌ را نزد آقایان‌ شیخ‌ محمد حسین‌ جرقویه‌ای و آقا شیخ‌ مرتضی اردكانی و حاج‌ آقا رحیم‌ ارباب‌ فرا گرفت‌.
در قم‌ نیز ادامه‌ رسائل‌ و مكاسب‌ را نزد آقای سلطانی، حاج‌ آقا رضا بهاءالدینی و آقای مجاهدی خواند. جلد اول‌ كفایه‌ را نزد آیت‌الله‌ مرعشی و جلد دوم‌ را نزد آیت‌الله‌ گلپایگانی و بخش‌ حكمت‌ منظومه‌ را نزد آیت‌الله‌ سید محمد حسین‌ طباطبایی به‌ اتمام‌ رساند. در درسهای خصوصی علامه‌ طباطبایی كه‌ در شبهای پنج‌شنبه‌ و جمعه‌ تشكیل‌ می‌شد شركت‌ میكرد و بخشی از كتاب‌ اسفار و كتاب‌ تمهید القواعد و چند جلد از بحارالانوار و منطق‌ شفا را در آنجا فرا گرفت‌. وی در درسهای خارج‌ فقه‌ و اصول‌ آیت‌الله‌ بروجردی(ره‌) و در درس‌ خارج‌ اصول‌ امام‌ خمینی(ره‌) شركت‌ می‌نمود. بعدها كه‌ درس‌ خارج‌ فقه‌ امام‌(ره‌) نیز تشكیل‌ شد، در آن‌ شركت‌ می‌جست‌.

دوستان علمی

امینی در طی این‌ سالها با طلاب‌ فاضل‌ بسیاری رابطه‌ دوستی و رفاقت‌ داشت‌ و دروس‌ آموخته‌ را مباحثه‌ میكرد كه‌ از جمله‌ آنها آقایان‌ سید كمال‌ الدین‌ موسوی، شیخ‌ ابوالقاسم‌ محمدی، شیخ‌ عبدالله‌ جوادی آملی و شیخ‌ عباس‌ ایزدی را می‌توان‌ نام‌ برد. وی در سالهای تحصیل‌ خود از امر تدریس‌ نیز غافل‌ نماند و بسیاری از كتب‌ درسی را تدریس‌ می‌كرد.

آثار علمی

برخی از تأليفات‌ شیخ ابراهیم امينی :

1. بررسي‌ مسائل‌ كلي‌ امامت‌؛ 2. همه‌ بايد بدانند؛ 3. بانوی نمونه اسلام فاطمه زهرا (سلام الله عليها)؛ 4. اسلام‌ و تمدن‌ غرب‌؛ 5. آموزش‌ دين‌ (4 جلد)؛ 6. آيين‌ همسرداری؛ 7. آيين‌ تربيت‌؛ 8. خودسازی؛ 9. دروس‌، من‌ الثقافة‌ الاسلامية‌؛ 10. انتخاب‌ همسر؛ 11. اسلام‌ و تعليم‌ و تربيت‌؛ 12. آشنايي‌ با مسائل‌ كلی اسلام‌؛ 13. وحي‌ در اديان‌ آسماني‌؛ 14. در كنفرانسها؛ 15. تعليمات‌ ديني‌ دورة‌ ابتدايی و راهنمایی تحصیلی. 16. الگوهای فضیلت‌؛ 17. خداشناسی؛ 18. پيامبرشناسی و پيامبر اسلام‌؛ 19. زن‌ در اسلام‌؛ 20. آشنایی با مسائل‌ كلی اسلام‌؛ 21. نماز نور چشم پیامبر اعظم(ص)؛ 22. همه باید بدانند؛ 23. مهمترین واجب فراموش شده؛ 24. دادگستر جهان؛ 25. امامت و امامان علیهم السلام؛ 26. تربیت. 27. پرتوی از اسلام 28. گفتارهای اخلاقی و اجتماعی 29. جهاد با نفس 30. انضباط اقتصادی 31. عدالت در اسلام

تدریس

كتاب هاى سطح فقه و اصول، فلسفه و كلام را در حوزه، تدريس كردم. در اوائل پيروزى انقلاب، با توجّه به اسلامى بودن نظام، توجّه همگان بويژه فرهنگيان و دانشجويان براى شناخت صحيح آراء اسلامى به سوى حوزه علميه جلب شد. نظر اسلام را در همه چيز حتى ورزش و كشتى خواستار بودند و با حرص و ولع پى گيرى مى كردند. اين تقاضا در بين مسئولين آموزش و پرورش و دانشگاهيان بيشتر مشاهده مى شد. ولى متأسفانه حوزه علميه در آن زمان براى پاسخگويى بدين نيازها آمادگى كامل نداشت ، چون جزء برنامه رسمى حوزه نبود. تأمين اين نياز ضرورى و فورى به دو چيز نياز داشت يكى مطالعه و تحقيق در علوم مربوطه و تهيه متون لازم . ديگرى مسافرت به شهرهاى مختلف ايران و شركت در سمينارها و جلسات فرهنگى جهت عرضه مطالب به علاقه مندان و پاسخگويى به پرسشهاى گوناگون آنها، و احياناً سفر به كشورهاى خارجى به همين منظور و انجام اين مسئوليت هاى جديد با ادامه درس و بحث هاى حوزوى چندان سازگار نبود. ناچار بايد يكى از اين دو امر انتخاب مى شد: ادامه درس و بحث حوزوى كه امرى ضرورى بود يا رها كردن بحث هاى حوزوى و صرف همه اوقات در تأمين نيازهاى جديد. اكثر فضلاء روش اول را انتخاب كردند، ولى من روش دوم را لازم تر ديدم و برگزيدم. بدين علت كه احساس كردم حوزه علميه از لحاظ استاد كمبودى ندارد، در صورتى كه تأمين نيازهاى فرهنگى جديد امرى ضرورى تر مى باشد، بويژه مسائل تعليم و تربيت ، جوانان و خانواده. در همين راستا اكثر اوقاتم را صرف مطالعه در مسائل جديد، تأليف كتاب هاى مورد نياز، مسافرت به شهرهاى مختلف ايران ، سخنرانى در مجامع فرهنگى و پاسخگويى به سؤالات مربوطه كردم. و در همين رابطه سفرهاى فراوانى به كشورهاى خارجى و حضور در سمينارها، دانشگاه ها و مجامع فرهنگى داشتم . كه زمان آن ها غالباً كمتر از پانزده روز نبود و گاهى به بيش از چهل روز مى كشيد. و از انتخاب اين روش پشيمان نيستم.


سابقه سیاسی

در سال 1341 شمسى در جلسه اى سرّى شركت كردم كه اعضاى آن، آقايان: حاج شيخ عبدالرّحيم ربّانى شيرازى، شيخ على مشكينى، شيخ على قدّوسى، شيخ حسينعلى منتظرى، شيخ محمد تقى مصباح يزدى ، شيخ مهدى حائرى تهرانى ، شيخ على اكبر هاشمى رفسنجانى و شيخ احمد آذرى قمى و سيد محمد خامنه اى و سيد على خامنه اى بودند. اساس نامه ، مفصّلى داشت و اهدافى را كه دنبال مى كرد به قرار زير بود: 1. اصلاح حوزهء علميّهء قم؛ 2. تبليغ اسلام؛ 3. امر به معروف و نهى از منكر؛ 4. سعى در اجراى احكام سياسى، اجتماعى و اقتصادى اسلام. جلسه كاملاً سرّى و منظّم بود و مسئوليّت ها بين افراد تقسيم شده بود. بعدها همين جلسه هستهء مركزى جامعهء مدرّسين راتشكيل داد. در سال 1342 شمسى كه مبارزات ضدّ رژيم پهلوى شروع شد، تشكّل مذكور بدون اين كه خودش را به صورت يك جمعيّت متشكّل معرّفى كند با جدّيّت تمام در خدمت امام خمينى(قدس سره) بود و از او حمايت مى كرد. در چاپ و نشر اعلاميه ها، در تشويق علما و مراجع براى همكارى ، تشويق مردم به اعتصاب ، در مسافرت به شهرستان ها، در اعزام طلاّب به شهرستان ها، در تشويق مدرّسان به امضاى اعلاميه ها، جدّى و فعّال بودند. بنده نيز در اين تشكّل و گاهى به تنهايى انجام وظيفه مى كردم. بعد از بازداشت امام خمينى در پانزدهم خرداد 1342 نيز در روشن كردن افكار مردم و تشويق مراجع و علماى قم و شهرستان ها نيز فعّال بودم . همين تشكّل بعد از تبعيد امام به تركيه و بعداً به نجف اشرف ، مسئوليّت ارتباط امام با مردم وهدايت مردم و گرم نگه داشتن ميدان مبارزه را بر عهده داشت. در همهء اين مراحل بنده هم مانند ساير آقايان فعّال بودم. بعد از بازداشت امام در پانزدهم خرداد 1342 و هجرت جمعى از علماى بزرگ به تهران براى آزاد كردن حضرت امام، بنده نيز به تهران رفتم و در جمع آنان فعّال بودم. در دعوت به تشكيل جلسات مشترك، درتشويق آنان به اقدامات مناسب، در تهيّهء اطلاعيه ها، در تشويق به توقّف در تهران و اقدامات لازم براى آزادى امام و پيش گيرى از تبعيد و ادامهء زندان و اعدام احتمالى امام ، نقش فعّالى داشتم. يكى از يازده نفرى بودم كه بعد از وفات آية الله حكيم اعلاميهء مرجعيّت امام خمينى را امضا كردند. زمانى كه امام از نجف اشرف به پاريس تشريف برد به پاريس رفتم و با امام در بارهء حوادث ايران ملاقات و گفتگو داشتم. بعد از پيروزى انقلاب همراه با اعضاى جامعهء مدرّسين يا به تنهايى، در خدمت امام و انقلاب بودم. پانزده روز بعد ازپيروزى انقلاب از سوى امام مأموريّت يافتم كه به استان هرمزگان بروم و به امور نهادهاى نوپا و اوضاع ارتش و ادارات بندرعبّاس ، جزيرهء كيش و ديگر جزاير استان و وضع علماى اهل سنّت و حوزه هاى علميّه رسيدگى كنم. از اين رو، چندماه در آن جا توقّف كردم و در بين طلاّب و علماى اهل سنّت مبلغى تقسيم نمودم كه بعد از آن به دستور امام به صورت شهريّهء مستمر در آمد. بعد از مراجعت از هرمزگان بار ديگر از سوى حضرت امام مأمور شدم به استان مازندران به ويژه تركمن صحرا بروم و به امور آن جا رسيدگى كنم و به دستور امام اوّلين شهريّهء رسمى را به طلاّب و علماى اهل سنّت پرداختم. براى اجراى فرمان عفو امام سفرى به همدان، ملاير و نهاوند و مأموريّت ديگرى نيز به نائين داشتم. سه دورهء هشت ساله، به نمايندگى مجلس خبرگان رهبرى از استان چهارمحال و بختيارى انتخاب شدم . در مقام نائب رئيسى و در كميسيون ها و در اداره دبيرخانه خبرگان انجام وظيفه كردم و فعال بودم . ولى در دورهء چهارم ، با همه اصرارى كه دوستان ، در كانديداتورى از تهران داشتند به عللى كه مهمترين آنها عدم قدرت بر انجام وظيفه بود امتناع ورزيدم و از الطافشان تشكر مى كنم . علاوه بر اين ها، عضو هيئت امناى دانشگاه امام صادق(ع) عضو هيئت امناى مجمع جهانى علوم اسلامى طلاّب غيرايرانى ، عضو هيئت علمى و برنامه ريزى مجمع جهانى علوم اسلامى بودم و در جامعهء مدرّسين حوزهء علميّهء قم كه يك نهاد علمى ـ سياسى است، چه قبل از پيروزى انقلاب و چه بعد از آن، همواره يك عضو فعّال بوده ام. مدّت ها به عنوان دبير و گاهى به عنوان نايب رئيس به قدر وسع و توانايى انجام وظيفه مى كردم و نيز مسئول بخش فرهنگى اين نهاد بودم. در طول فعّاليّت هاى سياسى، اجتماعى ، چه در جامعهء مدرّسين يا غير آن ، همواره فردى آزاد و معتدل بوده ام و سعى كرده ام از مرز حق تجاوز نكنم، از افراط و تفريطها و گروه گرايى ها و جناح بازى ها خوددارى كرده ام. در تعريف و تمجيد يا انتقاد از شخصيّت هاى روحانى و سياسى نيز سعى كرده ام از مرز حق تجاوز نكنم. از ارديبهشت 1371 به دستور مقام معظّم رهبرى آية الله خامنه اى ـ مدّظلّه العالى ـ به امامت جمعه شهر قم منصوب شدم و به اتفاق آية الله مشكينى و آية الله جوادى آملى ، هر سه هفته يك مرتبه، به نوبت نماز جمعه قم را اقامه مى كنيم كه بعد از ارتحال آية الله مشكينى(قدس سره) با انتصاب آيةالله استادى به امامت جمعه قم، همين نوبت ادامه دارد. در مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز عضويّت دارم. اكثر اوقاتِ من به مطالعه، تحقيق، نگارش كتاب، نظارت بر تحقيقات دبيرخانه خبرگان و ادارهء دبيرخانه، شركت درسمينارهاى علمى و فرهنگى صرف مى شد.

فعالیت های تقریبی و تبلیغی

يكى از توفيقات من اين بوده كه براى تبليغ اسلام و تبيين ارزش هاى جمهورى اسلامى ايران و روشن كردن افكارعمومى و دفاع از حكومت اسلامى به چند كشور خارجى سفر كرده ام و در بعضى سمينارها و كنگره ها و مجامع علمى شركت نموده ام و با لطف خدا موفق بوده ام كه مى توان به كشورهاى نيجريه ، ساحل عاج ، گابون، سرالئون، گينه ، اتيوپى، غنا، زيمباوه، كنيا، اوگاندا، اندونزى، بنگلادش، تايلند، سوريه، سريلانكا، هندوستان، پاكستان، چين، مالزى ، سنگاپور، استراليا، زلاندنو، فرانسه، انگلستان، ايرلند، اتريش، آلمان ، كانادا و ژاپن اشاره كرد. دركلّيّهء سفرهاى خارج از كشور از لحاظ فرهنگى وسياسى موفق بودم واين سفرها متناسب با هزينهء در نظر گرفته شده كه نسبتاً كم بود، به حال اسلام و انقلاب مفيد بود.

کنفرانس ها

کنفرانس اندیشه اسلامی

سفرهای تقریبی

حج وکنفرانس وحدت مکه

مصر

اندونزی

اوگاندا

پاکستان

اتریش

انگلستان

نیجریه

ساحل عاج

کنیا

سریلانکا

گینه

سیرالئون

غنا

کرواسی

آفریقا

زیمباوه

ایرلند

مسئولیت ها

1. نماينده‌ امام‌(ره‌) در امور استان‌ هرمزگان‌؛

2. نماينده‌ امام‌(ره‌) در امور استان‌ مازنداران‌؛

3. نماينده‌ امام‌(ره‌) در اجراي‌ فرمان‌ عفو در همدان‌، ملاير و نهاوند؛

4. عضويت‌ در شورای بازنگری قانون‌ اساسی با حكم‌ امام‌(ره‌)؛

5. سه‌ دوره‌ نمايندگی در مجلس‌ خبرگان‌ از چهار محال‌ و بختياری؛

6. نايب‌ رئيس‌ مجلس‌ خبرگان‌؛

7. رياست‌ دبيرخانه مجلس‌ خبرگان‌؛

8. عضويت‌ در هيأت‌ امناي‌ دانشگاه‌ امام‌ صادق‌ و مجمع‌ جهانی علوم‌ اسلامی؛

9. عضويت‌ در جامعه‌ مدرسين‌ حوزه‌ علميه‌ قم‌؛

10. امام‌ جمعه‌ شهر قم‌ با حكم‌ مقام‌ معظم‌ رهبري‌ از سال 1371

11.ریاست شورای عالی مجمع اهل بیت (ع)

همايش محبت پيامبر اكرم (ص) و اهل بيت (ع)؛ محور وحدت امت اسلامي

همايش محبت پيامبر اكرم (ص) و اهل بيت (ع)؛ محور وحدت امت اسلامي در مدينه منوره برگزار شد امینی در همايش كاروان هاي اهل سنت با عنوان "محبت پيامبر اكرم(ص) و اهل بيت (ع)؛ محور وحدت امت اسلامي" که در مدینه منوره برگزار شده بود بیان داشت: دشمنان و بدخواهان اسلام در مقابل كل اسلام و جهان اسلام موضع دارند و در برابر فرقه يا مذهب خاصي قرار نمي گيرند؛ بنابر اين لازم است مسلمانان نيز از دامن زدن به اختلاف هاي داخلي بپرهيزند و با محور قرار دادن خداپرستي، قرآن و محبت پيامبر گرامي اسلام(ص) اميد دشمنان را نا اميد كنند. ... به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج ، آيت الله ابراهيم اميني در جمع دهها تن از حجاج اهل سنت از استان هاي كردستان و گلستان افزود: مطابق وعده خداوند و رسول او، اسلام روز به روز در جهان و نقاط مختلف دنيا در حال نفوذ است و به همين دليل دشمنان اسلام احساس خطر كرده و از هر طريق ممكن به صورت متحد در مقابل كليت اسلام و جنبش بيداري اسلامي ايستاده اند.

جانشين سرپرست حجاج ايراني تاكيد كرد: علما و انديشمندان جهان اسلام و نيز همه مسلمانان از فرقه هاي مختلف براي پاسخگويي به شبهات و دفاع از اسلام و با استفاده از همان ابزار مورد استفاده دشمنان اسلام با يكديگر متحد شوند. در اين همايش كه در محل بعثه مقام معظم رهبري در جوار مسجد النبي برگزار شد، ماموستا سيد اشرف حسامي، استاد دانشگاه در كردستان گفت: اسلام ظرف بزرگي است كه جميع استعداد هاي فطري بشر را در خود جاي مي دهد. وي با اشاره به اينكه هيچ دو عقلي در جهان شبيه هم نيست، پايه ايجاد اتحاد و اتفاق بين مسلمين را قلب آنها دانست و افزود: نمي توان با عقل هاي جستجوگر و كنجكاو به دنبال محبت و اتحاد گشت؛ بلكه به مصداق آيه "فالف بين قلوبكم" اتحاد و افتراق به قلب انسان ها مربوط مي شود.

حجت الاسلام والمسلمين محمد حسن زماني نيز در اين همايش با تشريح سير شكل گيري فرقه ها و گروه هاي مختلف بعد از رحلت رسول گرامي اسلام(ص)، بر لزوم نزديك شدن جهان اسلام به يكديگر تاكيد كرد و گفت: يكي از بهترين راه ها، بهره گيري بيشتر دانشمندان و عالمان از كتاب هاي علمي فرقه هاي ديگر است. وي افزود: استفاده علماي اهل تشيع از صحاح ششگانه اهل تسنن و استفاده عالمان اهل تسنن از منابعي چون وسائل الشيعه كه حاوي حدود 20 هزار حديث فقهي ائمه اهل بيت(ع) است، عامل نزديكي بيش از پيش اين دو مذهب به همديگر است. اين همايش با اجراي تواشيح و مداحي در مدح حضرت نبي اكرم (ص) پايان يافت.