ناصر سبحانی

نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۳۵ توسط Javadi (بحث | مشارکت‌ها)


ناصر سبحانی از علمای مسلمان و اهل‌سنت بوده، ایشان مؤسس اخوان‌المسلمین ایران در کردستان ایران در دوران بعد از انقلاب ۱۳۵۷ ایران بوده‌ است.ایشان در مهرماه سال ۱۳۳۰ ه. ش. در روستای دوریسان متولد شد. وی در بیست و هشتم اسفند ماه ۱۳۶۸ به دار آویخته شد.

Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۱:۳۵، ۲۸ فوریه ۲۰۲۲؛


ناصر سبحانی
ناصر سبحانی
نام ناصر سبحانی
متولد ۱۳۳۰ ه. ش.
محل تولد روستای دوریسان از توابع شهرستان پاوه
دین اسلام
برخی از آثار مختصر مدارج السالکین، ولایت و امامت،

معرفی اجمالی

ناصر سبحانی در مهرماه سال ۱۳۳۰ ه. ش. در روستای دوریسان از توابع شهرستان پاوه زاده شد. او در سال (۱۳۴۷ ه. ش) راهی مدارس علوم دینی شد و در روستاهای استان‌های کردنشین ایران، از جمله حجره ماموستا ملا عبد الفتاح محمدی مطلق در نودشه، محمد زاهد ضیایی پاوه‌ای و محمدناصر ضیائی، به طلب علوم اسلامی پرداخت. در سال ۱۳۵۳ ه. ش. پس از شش سال تلمّذ نزد استادان مدارس علوم دینی کردستان ایران، (چون دورود، محمودآباد، مریوان) تحصیلات را در سطح عالی به پایان رسانید و پس از کسب اجازهٔ تدریس و افتاء از استادانش محمدامین کانی‌سانان، به‌عنوان یکی از عالمان منطقه، مشغول تبلیغات مذهبی شد.

فعالیت‌ها

ایشان با تأسیس مدرسهٔ علوم دینی دوریسان، دست به کار آموزش طلاب علوم دینی شد. او در کنار فعالیت‌های دینی، در مسایل اجتماعی نیز حضوری چشم‌گیر داشت. در سال ۱۳۵۸، چند ماهی بعد از پیروزی انقلاب، به شهر پاوه رفت و در آنجا به کار دعوت اسلامی مشغول شد. او که ابتدا وابسته به مکتب قرآن بود در سال ۱۳۵۹ به جنبش اخوان‌المسلمین ایران به رهبری صلاح‌الدین محمد بهاءالدین پیوست و تا تابستان ۱۳۶۱ در پاوه و اطراف آن به دعوت و فعالیت دینی مشغول بود.

ناصر سبحانی در تشکیل شورای مرکزی سنت (شمس) با کاک احمد مفتی‌زاده و سایر عالمان همکاری تنگاتنگی داشت. او به همراه کاک احمد مفتی‌زاده و بسیاری از سیاست‌مداران و علمای اهل‌سنت ایران و کردستان، در نشست‌ها و گفتگوهای متعددی با مسئولان جمهوری اسلامی ایران در کرمانشاه، قم و تهران مشارکت جدی داشت، از جمله در کنگره قانون اساسی و نیز مذاکراتی با رهبر انقلاب ایران در قم. با تشکیل شورای مرکزی اهل‌سنت ناصر سبحانی از سوی اخوان المسلمین ایران به عنوان یکی از اعضای فعّال با این تشکل همکاری کرد؛ که موجب صدور حکم دستگیری او از طرف مسئولان جمهوری اسلامی در کنگره دوم شد که در پی صدور این حکم، دوران فعالیت مخفیانهٔ هشت سالهٔ وی از مرداد ماه ۱۳۶۱ آغاز شد و تا لحظهٔ دستگیری‌اش در ۱۶ خرداد ماه ۱۳۶۸ ادامه یافت.

سفرها

ناصر سبحانی سه بار به خارج از کشور سفر کرد. دو بار راهی پاکستان شد. در سفر دوم مدت یک سال در آنجا ماند و به تحقیق و تألیف مشغول شد، در کنفرانس اسلامی پاکستان که با شرکت عالمان برجستهٔ جهان اسلام و به منظور بررسی مشکلات دنیای اسلام تشکیل شده بود شرکت کرد و به ایراد سخنرانی پرداخت. استاد ناصر سبحانی در سومین سفر خود در سال ۱۳۶۷ به ترکیه رفت و در گنگرهٔ خاص ملت کُرد که از سوی شخصیت‌های اسلامی تشکیل شده بود، شرکت کرد و در همین کنگره بنا به پیشنهاد ایشان رابطه ی اسلامی کُرد تأسیس گردید. او در خلال این سفرها با شخصیت‌های برجستهٔ اسلامی از جمله: مرشد سوم اخوان‌المسلمین عمر تلمسانی، مرشد پنجم اخوان، مصطفی مشهور، محمد احمد الراشد، عبدالله عزام، خورشید احمد دیدار کرد. همچنین با سران جهاد افغانستان مانند گلبدین حکمتیار، برهان الدین ربانی، یونس خالص در اثنای جنگ علیه شوروی سابق هم ملاقات و گفتگو داشت.

عقیده

ناصر سبحانی به مدرسه اصلاحی شیخ محمد عبده وابسته بود و معتقد بود که عقاید را تنها از قرآن یا احادیث متواتری که ریشه روشن قرآنی (او معتقد بود که احادیث صحیح حاصل درک پیامبر از قرآن هستند) دارند باید استخراج کرد. البته تعداد بسیار کمی از احادیث را متوانر و قابل استناد در مسائل عقیده می‌دانست و استناد به احادیث آحاد در عقاید را نمی‌پذیرفت. ایشان برخی احادیث را مخالف قرآن می‌دانست و آنها را جعلی می‌دانست. به همین دلیل منکر تشریعاتی چون سنگسارو قتل مرتد بود و تعریف متداول صحابه، اینکه هر کسی که با پیامبر دیدار داشته است صحابه است و در نتیجه عادل، را نمی‌پذیرفت. در نتیجه بسیاری از روایات را پذیرفتنی نمی‌دانست.
ایشان همچنین در تحلیل تاریخ صدر اسلام نظریات نوینی داشت و تابع نظرات عموماً پذیرفته شده نبود. در این زمینه او بیشتر متأثر از «خلافت و ملوکیت» ابوالاعلی مودودی بود. او همچنین از کتاب «اصطلاحات چهارگانه در قرآن» ابوالاعلی مودودی بسیار تأثیر پذیرفته بود و در بسیاری از گفتارها و نوشتارهایش به این مباحث خاصتا به معنای اصلی واژگان «رب»، «اله»، «عبادت» و دین، که مودودی سعی کرده بود نشان دهد در صدر اسلام معانی متفاوتی داشته‌اند، ارجاع می‌داد.

آثار

برخی از آثار علمی ناصر سبحانی عبارت‌اند از: • مجموعه فتاوا دربارهٔ برخی از مسائل مهم ایران و جهان معاصر و به زبان عربی می‌باشد. • «ولایت و امامت» که نوشته‌ای است به شیوه تفسیر قرآن به قرآن دربارهٔ معنای «ولایت» و «امامت» در قرآن، او این کتاب را به دو زبان فارسی و عربی نوشته است. • تذکری در علوم حدیث در اصل رساله‌ای طولانی تحت عنوان «مذکرة فی علوم الحدیث» است که آن را برای «مجمع السنة النبویة» نوشته که دکتر یوسف قرضاوی آن را اداره می‌کند. وی در این رساله نکاتی را به پروژهٔ جمع‌آوری احادیث پیامبر اسلام تقدیم می‌کند. • مختصر مدارج السالکین که خلاصه تهذیب مدارج السالکین عبدالمنعم صالح علی العزی است. • کتابی دربارهٔ عقیده که موضوعات آن را از قرآن استخراج می‌نمود و چون روزهای قبل از دستگیری مشغول نوشتن این کتاب بود، ناتمام مانده است. • بیش از هزار کاست صوتی در زمینه‌های تفسیر قرآن، مسائل عقیدتی، عبادات و حکمت‌های آن، سیستم‌های فکری، اقتصادی و سیاسی اسلام و علوم اسلامی مانند علوم قرآنی، اصول فقه و حدیث به یادگار مانده‌است. همچنین چندین سخنرانی دربارهٔ مسائل فکری و سیاسی، قبل و بعد از انقلاب ایران از وی وجود دارد. علاوه بر زبان کردی، صدها کاست به زبان عربی و فارسی از وی در دست است. • مجموعه‌ای از مقالات در مجلات اسلامی طی سال‌های ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۷ میلادی است. • رسالة الآلام من أرض البلایا إلی معشر الأنبیاء والمرسلین که آن را پس از بمباران شیمیایی حلبچه نوشته.

درگذشت

اتهام ناصر سبحانی که منجر به دستگیری و نهایتاً اعدام وی شد هیچ‌گاه معلوم نشد. گفته می‌شود وی در بیست و هشتم اسفند ماه ۱۳۶۸ به دار آویخته شد. قبر سبحانی در شهرستان قروه، از توابع استان کردستان، قرار دارد.

منابع

  • https://wordsimilarity.com/en/subhani .
  • «ولایت و امامت»، ناصر سبحانی.
  • بندگی خدا، ناصر سبحانی، نشر احسان، تهران، ۱۳۸۷.
  • بررسی کلی نماز و تفسیر سوره حمد، ناصر سبحانی، نشر احسان، تهران، ۱۳۸۴.
  • اسماءالاحسنی، ناصر سبحانی، مردم‌سالاری، تهران، ۱۳۸۷.