لبنان
لبنان مدخلی است به زبان فارسی که در پژوهشگاه مطالعات تقریبی در راستای نگارش کلان پروژه معرفی جریان های جهان اسلام نوشته شده است. هدف از آشنایی با کشور لبنان که یکی از کشورهای مهم جهان اسلام به خاطر نقش ویژه اش در جبهه مقاومت ضد دشمن صهیونیستی و تنوع بالای دینی و مذهبی است از چند جهت است؛ اولا: آشنایی نسبتا جامع بااین کشور و ثانیا: ایجاد منبع و مرجعیت در زمینه مذکور جهت شناخت کیفیت تعامل با مهم ترین جریانات دینی - مذهبی آنجا می باشد. از دیگر اهداف این پروژه ایجاد شناختی عمیق تر نسبت به عمده جریانات موجود در این کشور است. مخصوصا برای مراکزی که به جهت نوع تخصصی فعالیت هایشان به چنین دانش میان مذهبی ای نیاز دارند. در مقاله پیش رو اطلاعاتی در زمینه های زیر از کشور لبنان ارائه گردیده است: تاریخچه، جمعیت، فرهنگ وزبان، اقتصاد، دین و...
تاریخچه کلی لبنان
مروری کلی بر تاریخ لبنان
با آغاز گسترش اسلام، لبنان به تصرف خلافت اسلامي درآمد؛ تا اواخر قرن يازدهم كه جزو قلمرو مسيحيان صليبي شد و سپس با انقراض دولت صليبيون، تحت استيلاي مصر قرار گرفت. در اوايل قرن شانزدهم لبنان به تصرف عثماني درآمد. اواسط قرن نوزدهم بين دو اقليت مذهبي ماروني و دروزي لبنان كه اولي از حمايت فرانسه و دومي از حمايت انگلستان برخوردار بود، جنگ داخلي درگرفت.
فرانسه و بريتانيا در سال 1861 مقرراتي بر لبنان تحميل كردند كه بهموجب آن لبنان تحت حكومت يك حاكم مسيحي كه از طرف سلطان عثماني انتخاب ميشد، خودمختاري يافت. پس از شكست و تجزيه امپراتوري عثماني در جنگ جهاني اول، منطقه شامات (سوريه و لبنان) بر اساس توافقنامه سايكس-پيكو (1916) و تصميمات كنفرانس سانديمون (1920) لبنان بزرگ (متشكل از لبنان خودمختار سابق به اضافه نواحي بيروت، بقاع، طرابلس و جنوب) تحت سلطه فرانسه، بهوجود آمد. در سال 1923 جامعه ملل، اين منطقه را رسماً تحت قيموميت فرانسه قرار داد. در سال 1926 و پس از تدوين قانون اساسي لبنان توسط فرانسويها و به كمك مجلس شوراي نمايندگان، دولت لبنان بزرگ به جمهوري لبنان تبديل شد كه حكومت آن در دست يك فرماندار عالي فرانسوي بود. در سال 1943 اولين انتخابات رياست جمهوري لبنان با موافقت فرانسه برگزار و در تاريخ 22 نوامبر 1943 استقلال لبنان رسماً ازسوي ژنرال دوگل اعلام شد و در سال 1946، فرانسه و بريتانيا با توافق يكديگر، لبنان را تخليه كردند.
از اوايل دهه شصت ميلادي، حملات اسرائيليها به خاك لبنان آغاز شد و در سال 1968 فرودگاه بيروت نيز هدف بمباران آنان قرار گرفت. در اين ميان، ارتش صهيونيستي طي جنگ شش روزه با چهار كشور عربي در سال ۱۹۶۷، صحراي سينا، کرانه باختري رود اردن، نوار غزه و ارتفاعات جولان و شهر قنيطره را اشغال نمود و بر شهر بيتالمقدس نيز بطور كامل مسلط گرديد؛ البته قنيطره و بخشهايي از سينا و جولان در جنگ سال 1973 پس گرفته شد.
حمله فالانژيستها به يك اتومبيل حامل فلسطينيها در منطقه عينالرمانه در سال 1975 آغازگر جنگهاي داخلي لبنان بود كه 15 سال يعني تا اوايل سال 1990 بهطول انجاميد. در جنگهاي داخلي لبنان، در يك طرف اتحاد مسيحيان راستگراي افراطي و در سوي ديگر اتحاد مسلمانان، چپگراها و ملّيگراها قرار داشتند. اين جنگ خسارات سنگيني بهدنبال داشت و طي آن دهها هزار نفر كشته و مجروح شدند.
در سال 1978 نيروهاي اسرائيلي نبرد شديدي را عليه لبنان آغاز كردند و اقدام به اشغال بخشهايي از جنوب لبنان نمودند. سازمان ملل با صدور قطعنامه 425 خواستار عقبنشيني بيقيد و شرط نيروهاي اسرائيلي از مناطق اشغالي گرديد و متعاقب آن چهار هزار نيروي حافظ صلح به لبنان اعزام كرد. اسرائيليها مناطق تحت اشغال خود را به يك نظامي مسيحي مزدور بهنام سعد حداد و نيروهاي تحت امر او با عنوان “ارتش لبنان جنوبي” واگذار كردند. اين افسر شورشي ارتش لبنان در سال 1979 با حمايت مستقيم اشغالگران اسرائيلي، هفتصد مايل مربع از مناطق اشغالي جنوب را تحت عنوان “لبنان آزاد” تحت سيطره رژيم صهيونيستي قرار داد. در سال 1980 شبهنظاميان مسيحي فالانژ اقتدار خود را بر منطقه شرق بيروت تثبيت كردند.
رژيم اشغالگر قدس در سال 1982 بهمنظور نابودي يا اخراج فلسطينيهاي مقيم لبنان و نيز تضعيف حضور سوريه در لبنان، دست به حمله گستردهاي به لبنان زد و تا بيروت پيشروي كرد. در همين سال، فجيعترين جنايت صهيونيستها يعني كشتار دستهجمعي فلسطينيها در اردوگاه صبرا و شاتيلا در بيروت با همكاري فالانژها صورت گرفت.
در اكتبر 1989 بر اساس توافق قدرتهاي بزرگ و با ميانجيگري عربستان، نمايندگان پارلمان لبنان در شهر طائف عربستان گردهم آمدند و قراردادي را امضاء كردند كه به درگيري و جنگهاي خونين داخلي خاتمه داد. در اين پيمان اصلاحاتي در جهت تعديل نظام سياسي گذشته لبنان بهعمل آمد و توازن پايداري بين مسيحيان و مسلمانان برقرار شد. از اين پس تلاش شد تا اساس حكومت و نظام سياسي لبنان بر پايه پيمان طائف استوار شود. در پي امضاء توافقنامه طائف و با توجه به آرامش نسبي ايجاد شده در كشور و خلعسلاح شبهنظاميان و تقويت دولت مركزي، انتخابات جديد مجلس در سال 1992 (پس از 20 سال) برگزار گرديد.
رژيم صهيونيستي در سال 2000 در پي 18 سال مقاومت دليرانه رزمندگان مقاومت لبنان و در رأس آن حزبالله، از اكثر مناطق اشغالي جنوب لبنان عقبنشيني كرد كه در تاريخ جنگهاي اعراب و اسرائيل موفقيتي بيسابقه محسوب ميشود. پيروزي مقاومت اسلامي در جنگ 33 روزه سال 2006 در برابر تجاوز همهجانبه رژيم صهيونيستي نيز از نقاط عطف تاريخ معاصر لبنان بهشمار ميرود. بهموجب قطعنامه شماره ۱۷۰۱ شوراي امنيت كه پايان دهنده جنگ 33 روزه بود، نيروهاي پاسدار صلح سازمان ملل (يونيقل) در فاصله جنوب رود ليتاني تا خطوط مرزي با سرزمينهاي اشغالي مستقر شدند.
تاریخ لبنان
1- دوره باستان تا ظهور اسلام
دوره باستان
بیش از دو هزار سال از میلاد حضرت مسیح میگذرد. اولین نشانههای تاریخی در لبنان به پنجهزار سال پیش از میلاد مسیح باز میگردد. در واقع، لبنان تاریخی هفت هزار ساله دارد. پنجهزار سال قبل از میلاد مسیح نخستین انسانها در ساحل لبنان دیده شدهاند. البته، وقتی سخن از لبنان در طول تاریخ است، مقصود جبل لبنان است. سواحل و منطقۀ بقاع، جزء تاریخ لبنان نیستند.
درخت ارز یا همان کاج مطَبّق نشانۀ کشور لبنان است و در شعار و پرچم و اوراق رسمی این کشور به چشم میخورد. در سراسر لبنان این درخت وجود دارد. از چوب این درخت بسیار استفاده میشود. بیش از شصت بار در تورات کلمۀ لبنان به کار رفته است. ذکر نام لبنان در تورات و در متون قدیم، بهسبب چوب این درخت است که فقط در لبنان میروید و بسیار محکم است. این اعتقاد وجود دارد که معبد حضرت سلیمان از چوب درخت ارز لبنان بنا شده است. یهودیان معتقدند که این چوبها از طریق رودخانۀ لیطانی وارد دریای مدیترانه میشده و از طریق دریا تا اورشلیم قدس انتقال مییافته است. فراعنۀ مصر نیز از چوب درخت ارز برای ساختن کاخهای خود استفاده میکردهاند. صهیونیستها معتقد بودند که به سبب عبور چوبهای معبد حضرت سلیمان از رودخانۀ لیطانی، آب این رودخانه مقدس است.
جبیل یا بیبلیوس قدیمیترین شهری است که در ساحل لبنان وجود دارد و تاریخ آن به چند هزار سال قبل از میلاد مسیح بازمیگردد. برخی معتقدند که این شهر قدیمیترین و باستانیترین شهر جهان است. در حال حاضر، گردشگران بسیاری از این شهر بازدید میکنند. به این ترتیب، ساکنان اولیۀ منطقۀ لبنان کنعانیها بودند که از نژاد سامی هستند. آنان فرزندان سام بن نوح هستند. نژاد و زبان آنان سامی است. در حال حاضر، اصل گویش سامی منقرض شده است.
بعد از سامیها، نوبت به فینیقیها میرسد. قوم فینیقی بیشتر در ساحل ساکن بودند. آنان دریانوردی میکردند و نقش مهمی در ساختن تمدن داشتند. فینیقیها کشتی میساختند و تجارت دریایی عمدۀ فعالیت آنان بود. در آن زمان بیروت و طرابلس وجود نداشت و بندر صیدا و بندر صور از مهمترین بنادر بود. در متون قدیمی به بندر صیدا، صیدون و به بندر صور، تیر میگفتند. در بنادر صور و صیدا آثار باستانی چندهزار ساله وجود دارد. سه بندر در تاریخ باستان واجد اهمیت هستند: بندر جبیل، بندر صور و بندر صیدا. بندر صور و بندر صیدا در جنوب، اهمیت تجاری و دریانوردی داشتند. بندر جبیل، علاوه بر مسئله تجارت، مرکز فکری و دینی نیز بود که آثار باستانی باقیمانده شاهد این مدعاست. دوهزار سال قبل از میلاد مسیح، فرعون مصر ساحل مدیترانه از جمله لبنان را اشغال کرد. فینیقیها نیز با فرعونیان درگیر نشدند، بلکه با آنها همکاری کردند و بدین ترتیب، منطقه در قلمرو حکمرانی فرعونیها قرار گرفت. در قرن دوازدهم قبل از میلاد، فینیقیها به استقلال رسیدند و اولین دولت فینیقی در ساحل تشکیل شد. پس از آن، حملات بسیاری به این منطقه صورت گرفت، از جمله حملۀ آشوریها، بابلیها و هخامنشیان یعنی کوروش کبیر. امپراطوری هخامنشی به سواحل مدیترانه رسید و برای چندصد سال این منطقه جزء امپراطوری هخامنشی محسوب شد. تا اینکه اسکندر مقدونی و یونانیها به سلسله هخامنشی پایان دادند. اسکندر قبل از اینکه به ایران برسد، در سواحل لبنان توقف کرد و جنگهایی در این ساحل اتفاق افتاد. شهر صیدا در مقابل حملۀ اسکندر مقاومت کرد. اسکندر شهر صیدا را محاصره و بخش تجاری آن را ویران کرد. شهر صیدا در آن دوران به شکل جزیره بود. اما اکنون به خشکی چسبیده است. سرانجام، اسکندر صور و صیدا را فتح و به سمت شرق پیشروی کرد.
پس از یونانیها، سلوکیها به حکومت رسیدند. سلوکیها همۀ امپراطوری ایران را گرفتند. این اتفاقات تقریباً سیصد سال قبل از میلاد رخ داد. در قرن سوم قبل از میلاد اتفاق خیلی مهمی رخ داد که در سورۀ سبأ هم از آن یاد شده است و آن سیل العرم و ویران شدن سد مأرب در یمن است. پس از ویرانی سد مأرب، سیل مملکت سبا را فرا گرفت. این حکومت در یمن بسیار نیرومند بود و بخشی از آفریقا را نیز در اختیار داشت. اما به دلیل این سیل ضعیف شد و قبایل یمنی شروع به مهاجرت کردند. قبیلۀ عامله که از قبایل معروف یمن است، در این دوره به سمت شام مهاجرت کرد و در قسمت جنوبی جبل مستقر شد. دورۀ اموی به سبب حضور صحابی جلیلالشأن، ابوذر غفاری، قبیلۀ عامله تشیع را پذیرفت و علت تسمیۀ بخش جنوبی جبل لبنان به جبل عامل، استقرار قبیلۀ عامله در این منقطه است.
بعد سلوکیها، رومیها لبنان و منطقۀ جبل را فتح کردند. در اینجا مقصود از رومیها، روم شرقی یعنی دولت بیزانس است که شامل ترکیه، به اضافۀ بخشهایی از سوریه است. بعدها رومیها همۀ خاک سوریه و لبنان و اردن را نیز در سیطرۀ خود قرار دادند. آثار باستانی مانند آمفی تئاتر سوریه و اردن و آثار باستانی در لبنان، از دورۀ رومیهاست. رومیها آخرین دولتی هستند که به منطقه جبل لبنان حمله میکنند. کلمۀ روم که در قرآن آمده، یعنی سورۀ روم، مقصود روم شرقی و دولت بیزانس است، نه دولت ایتالیا.
بعد از آن، اسلام ظهور کرد. اسلام زمانی ظهور میکند که لبنان و منطقۀ شام در اختیار دولت بیزانس و روم شرقی است.
تاریخ پیش از اسلام
تا قبل از ظهور اسلام، امپراطوری بیزانس بر این منطقه حکومت میکرد. در قرن هفتم میلادی، اسلام ظهور کرد و حضرت رسول (ص) مبعوث شدند. در این زمان، زلزلۀ شدیدی در منطقه رخ داد که مرکز اصلی آن سوریه بود. این زلزله در تاریخ بینظیر است. زلزلۀ سوریه باعث شد که وضعیت منطقه آشفته شود و گرسنگی و قحطی و وبا رواج یابد. مهاجرت مردم نیز در این زمان آغاز شد. در این دوره، مسیحیان مارونی از غرب سوریه کوچ کردند و در جبل لبنان مستقر شدند. راجع به حضور مارونیها و مارونیت سیاسی در لبنان کتابهای زیادی نوشته شده است. مارونیها معتقدند که فینیقی و لبنانی اصیل هستند. در حالیکه، آنان اصلاً در جبل لبنان نبودهاند و هیچ ارتباطی با فینیقیها ندارند، بلکه در قرن ششم بعد از میلاد بعد از زلزلۀ سوریه در جبل لبنان مستقر شدند. در واقع، حضور قبیلۀ عاملۀ یمن در جبل 900 سال قبل از ورود مارونیها به لبنان است. در این دوره، به سبب همین زلزله و مشکلات فراوانی که دامنگیر امپراطوری بیزانس شده است، این امپراطوری ضعیف میشود. طبق نظریۀ ابن خلدون، هر امپراطوری دوره اوجی دارد و بعد از آن دوره حضیض شروع میشود تا به نقطۀ اضمحلال میرسد. هیچ امپراطوریای هر چقدر هم که عمر کند، دائمی نیست.
2- دوره میانی
دوره اسلامی
در دورۀ اسلام حضرت محمد(ص) نامههایی به پادشاه روم شرقی و پادشاهی ایران نوشت و آنان را به اسلام دعوت کرد. اما اولین حملۀ نظامی به روم در دورۀ ابوبکر است. ابوبکر، خلیفۀ اول، احساس کرد که امپراطوری روم تضعیف شده است. او سپاهی آماده کرد و به فرماندهی خالدبنولید که سردار مورد علاقهاش است، به جنگ با رومیها رفت. البته قبل از آن، امپراطوری روم شرقی نامۀ حضرت محمد (ص) را پاره کرد و فرستادۀ رسولالله را کشت. قبر این فرستاده در اردن قرار دارد. جنگ موته که منجر به شهادت جعفر طیار شد در اردن واقع شده است. خالد، مردی شجاع و شمشیرزن بود. خالد کسی است که در جنگ احد از پشت به مسلمانها حمله کرد و عامل شکست مسلمانها و شهادت حضرت حمزه شد. خالدبنولید بعدها مسلمان شد و مورد حمایت ابوبکر قرار گرفت و او را به فرماندهی لشکری برای فتح روم فرستاد. وی موفق شد که در جنگی معروف به یرموک کل منطقۀ شام را، که لبنان نیز جزء آن است، فتح کند. در واقع، خالدبنولید لبنان و اردن و سوریه که منطقۀ شام است، به اضافۀ فلسطین را فتح کرد و این اولین فتح اسلامی است. بعدها معاویه والی شام شد و در دمشق مستقر شد. حضرت علی (ع) معاویه را خلع کرد و او نپذیرفت و جنگ صفین اتفاق افتاد و سرانجام پس از ماجرای حکمیت، دولت اموی در دمشق تشکیل شد و لبنان هم جزو قلمرو دولت اموی قرار گرفت.
بعد از بنیامیه، عباسیها به حکومت رسیدند. خلافت عباسیها پانصد سال ادامه دارد. در قرن هشتم، عباسیها حکومت را در دست گرفتند و لبنان جزو قلمرو عباسی بهشمار میرفت. در قرن دهم، سلسلۀ فاطمی در مصر تشکیل شد. شرق مدیترانه، منطقۀ فلسطین و لبنان هم در قلمرو فاطمیان قرار گرفت. در این دوره است که مذهب درزی در لبنان پدید آمد. درزیها بخشی از ساکنان جبل لبنان هستند که در اثر تبلیغات مبلغان فاطمی، مذهب فاطمی یعنی مذهب شش امامی را پذیرفتند. مذهب دورزی از قرن دهم میلادی در اینجا شکل میگیرد.
پس از آن حملۀ سلجوقیان اتفاق افتاد. سلاجقه ترک بودند و بعد از فتح ایران، به سمت سوریه حرکت و همۀ سرزمین شام و لبنان را فتح کردند. لبنان تا قرن یازدهم میلادی که جنگهای صلیبی شروع شد، در قلمرو سلجوقیان ترک قرار داشت. صلیبیون که بیشتر فرانسوی بودند، با تشویق پاپ اعظم، به شرق حمله کردند و جنگهای صلیبی اتفاق افتاد. سواحل لبنان به تسخیر صلیبیهای مسیحی که از اروپا آمده بودند، درآمد. از اوایل قرن یازدهم و اواخر قرن دهم میلادی، حملۀ صلیبیها باعث شد که مارونیها رابطۀ خاصی با فرانسویها برقرار کنند. این رابطۀ خاص، همچنان پابرجاست. صلیبیها مدت طولانی در لبنان ماندند. قلعۀ طرابلس از آثار صلیبیهاست. قلعۀ نظامی دیگری نیز در منطقۀ کوهستانی، نزدیک شهر شیعهنشین نبطیه وجود دارد که اهمیت ویژهای دارد. نام این قلعه شقیف است که لبنانیها آن را قلعةالشقیف مینامند. این قلعه بر روی بلندترین کوه ساخته شده است. رودخانۀ لیطانی از دامنۀ این کوه عبور میکند. در طول تاریخ، این قلعه شاهد جنگهای مختلف بوده است. در سالهای حضور سازمانهای فلسطینی در این منطقه، قلعۀ شقیف در اختیار سازمانهای فلسطینی بود. شایع است که این قلعه راهها و دالانهای زیرزمینی بسیار عجیبی دارد و با تونلی به رودخانه لیطانی ارتباط دارد. در سال 1978 و 1982 در حملۀ اسرائیل به لبنان بارها بمباران شد. قلعۀ شقیف نیز از دوره صلیبیها برجای مانده و از اماکن دیدنی لبنان است.
قرن دوازدهم زمان حکمرانی دولت ایوبی است. مسلمانها به فرماندهی صلاحالدین ایوبی، لشگری فراهم کردند و با صلیبیها وارد جنگ شدند و آنها را شکست دادند. صلاحالدین ایوبی دمشق و قدس را فتح کرد. او اصالتاً کُرد بود. بعد از شکست صلیبیها، سلسلۀ ایوبیان تشکیل شد. صلاحالدین منطقۀ شام، فلسطین و قدس، مصر و سوریه و حجاز (مکه و مدینه و بخش ساحلی عربستان در ساحل دریای سرخ) را نیز به دولت خود منضم کرد. جنگ صلاحالدین به جنگ حطین معروف است. به سبب پیروزی صلاحالدین در جنگ، در حال حاضر نیز کلمات «حطین» و «یرموک» بار مثبت نظامی دارد و بسیاری از پادگانها یا واحدهای نظامی در فلسطین به حطین یا یرموک معروف است.
بعد از دولت ایوبی، دولت ممالیک بر سر کار آمد. این دولت سالهای طولانی در لبنان و مصر حکومت کرد. بسیاری از شیعیان در دوران ایوبی و ممالیک قتل عام شدند. این دولتها ضد شیعه بودند.
پس از ممالیک به دورۀ عثمانی میرسیم. مدت حکومت عثمانیان 600 سال است. در قرن شانزدهم، در سال 1516 میلادی، سلطان سلیم اول منطقۀ شام را فتح کرد. در آغاز، دولت عثمانی در ترکیه تشکیل شد و سپس، به سمت جنوب و شرق و بعد هم به سمت غرب و تا اتریش و دروازههای وین گسترش یافت. اولین تصرفات در سمت جنوب، منطقۀ شام است که لبنان را نیز شامل میشود. این حکمرانی تا دورۀ جدید و جنگ جهانی اول ادامه یافت.
تحولاتی که در دورۀ عثمانی رخ داد، تأثیراتی بر تاریخ مدرن و تاریخ دورۀ جدید در لبنان داشته است. اولین سلسلهای که در لبنان تشکیل شد، تابع دولت عثمانی است. این سلسله معنیها نام داشت که در منطقۀ شوف درزیها ساکن بودند. معنیها در جبل لبنان تشکیل دولت دادند. امیر فخرالدین حاکم معروف معنیها بود. در حال حاضر نیز مجسمهای از وی در منطقۀ شوف وجود دارد. پایتخت آنان شهر زیبای دیرالقمر بود که اکنون مسیحینشین و مرکز قدرت مارونیهای خانوادۀ شمعون است. پس از مدتی، سلسلۀ معن از عثمانیها سرپیچی کرد و این اقدام منجر به براندازی حکومت آنها و آغاز دورۀ شهابیها شد. شهابیها مسیحی مارونی بودند. سلسلۀ شهابی از سال 1697 در لبنان آغاز به کار کردند. مهمترین حاکم شهابی، امیر بشیر شهابی است. بشیر دوم، حاکم قدرتمندی بود. وی پس از مدتی به قصد استقلال شروع به مخالفت با دولت عثمانی کرد. این امر و مسائل دیگری از جمله دریافت مالیاتهای بسیار سنگین از مردم و کشاورزان باعث شد که تظاهراتی بر ضد بشیر دوم صورت پذیرد و وی مجبور به فرار شود. سلسلۀ شهابی در سال 1841 منحل شد . بنابراین، در دورۀ عثمانی دو سلسلۀ معنیهایِ دورزی و شهابیهایِ مارونی در جبل لبنان به قدرت رسیدند. میتوان گفت که ایجاد رقابت و درگیری بین دو مذهب مارونیها و درزیها از همین دوران یعنی سال 1841 شروع شد که در سال 1860 به اوج خود رسید و قتل عام عظیمی صورت گرفت. به همین سبب، عثمانیها تصمیم گرفتند که منطقۀ لبنان بدون والی و حکمران باشد. به همین دلیل، منطقۀ جبل لبنان را به ولایت دمشق که تحت سلطۀ عثمانیها بوده، وابسته میکنند. والی دمشق شخصی است بهنام جمال پاشا. جمال پاشا در تاریخ معاصر نقش عمدهای دارد و کسانی که قصد بررسی این دوره از تاریخ را دارند، باید تاریخ جمال پاشا را نیز مطالعه کنند. شخصی خونریز و ضد بشر بود. وی برای پایان دادن به درگیری بین مارونیها و دورزیها دو منطقه درست کرد. منطقهای برای دورزیها و منطقهای برای مارونیها و قائممقام یا فرمانداری نیز از طرف خود برای این دو منطقه تعیین کرد. اینان لبنانی عرب و تابع دمشق بودند. این دوران همزمان است با تضعیف دولت عثمانی و آغاز مداخلات اروپاییها در منطقه.
در این دوران فرانسه و انگلیس برای فروپاشی دولت عثمانی برنامهریزی میکردند. راه نفوذ آنان اقلیتهای مسیحی و درزی بود، زیرا سنیها تنها اقلیتی بودند که از عثمانیها حمایت میکردند. سایر فِرَق چون زیر فشار و کشتار بودند، دلخوشی از عثمانیها نداشتند. اروپاییها از این مسئله استفاده کردند و دو قائممقام منطقۀ جبل را با هم یکی و با نام متصرفیه معرفی کردند. متصرفیه به معنای سرزمین تصرف شده است. منطقۀ متصرفیه زیر سلطه عثمانی نبود و فرانسویها بر آن تسلط داشتند. البته، فرانسویها بعدها چند منطقۀ دیگر را به جبل لبنان اضافه کردند. منطقۀ عکار و بخشی از ساحل و قسمتی از بقاع را به منطقۀ متصرفیه اضافه کردند و لبنان صغیر نامیدند. در واقع، زمانیکه میگویند لبنان صغیر مقصود همان قائممقامیتین است، که بعدها به متصرفیه تغییر کرد. پس از اضافه شدن مناطقی همچون جنوب و جبل عامل، النهر الکبیر و بخش دیگر منطقۀ عکار، لبنان کبیر که همان لبنان کنونی است، تشکیل شد.
3- دوره جدید تا وضع کنونی
3- 1جنگ داخلی ساختار سیاسی 1- احزاب 1-1گروه های مسیحی 1- جریان ملی آزاد لبنان 2- نیرو های لبنانی 3- حزب کتائب 4- حزب آزادگان ملی 5- جریان المردة 6- اتحاد ملی لبنان 7- حزب دموکرات مسیحی 8- حزب همکاری 9- حزب الوعد 10- جنبش التغییر 11- جبهة آزادی
گروه های سنی مذهب
1- جریان المستقبل 2- حزب جماعت اسلامی لبنان 3- جمعیت خیریه اسلامی 4- حزب آزادی عربی 5- حزب نجاد 6- حرکت توحید اسلامی 7- حزب اتحاد 8- جنبش عربی لبنان 9- کنگره مردمی لبنان
گروه های شیعی
1- حزب الله 2- جنبش امل 3- مجلس اعلا 4- حزب سوسیال دموکرات
گروه های دروزی
1- حزب سوسیالیست ترقیخواه 2- حزب دموکراتیک لبنان 3- جنبش مبارزه عربی لبنان 4- جریان توحید
سیاست خارجی
1- فرانسه 2- امریکا 3- سوریه 4- ایران
جغرافیای سیاسی
شهرها و جغرافیای لبنان
1-1شهرهای منطقه ساحلی 1-2 شهرهای منطقه کوهستانی 1-3 ژئوپلتیک مناطق کوهستانی 1-4 ژئوپلتیک هم مرزی لبنان با سوریه و فلسطین اشغالی
ادیان ومذاهب
1- اهل سنت 2- شیعه 3- مسیحیان 4- دروزیان 5- علویان 6- اسماعیلیه
تقسیمبندیهای سیاسی
پراکندگی جغرافیایی جمعیت و طوایف
سرزمین مقدس اما شگفت انگیز
اقتصاد
1- بانکداری 1- 1تعداد و ترکیب بانک ها 2- 2سود های بانکی 1-3 بزرگترین بانکها 1-4 شعب خارجی 2- بانکداری اسلامی 3- تجارت 4- گردشگری 5- کشاورزی
فرهنگ و آموزش
دانشگاه ها
1-1 دانشگاه لبنان (الجامعة اللبنانية) 1-2 دانشگاه آمريكايي بيروت (AUB) 1-3 دانشگاه سنت جوزف 1-4 دانشگاه اسلامي لبنان 1-5 دانشگاه عربي بيروت 1-6 دانشگاه بينالمللي لبنان (LIU) 1-7 دانشگاه لبناني آمريكايي (LAU) 1-8 دانشگاه امام اوزاعي 1-9 دانشگاه نوتردام
موسسات فرهنگی و مطالعاتی
2-1امام خميني 2-2 امام موسي صدر 2-3 رسالات 2-4 الحضارة 2-5 باحث 2-6 الزيتونه 2-7 كارنگي 2-8 الدراسات الفلسطينية 2-9 مركز الإتحاد للتدريب الإعلامي 3- مراکز نشر 1- اعلمی 2- الارشاد 3- دار البلاغه 4- دار جیکور 5- دار الساقی 6- دار النهضه العربیه 7- دار الکتاب الجدید المتحده 8- دار المؤرخ العربی 9- دار المدار الاسلامی 10- دار المحجه البیضاء 11- دار المكتبه الهلال 12- دار و مکتبه الحوراء 13- عالم الکتب 14- مؤسسه الوفا 15- منشورات الحلبی الحقوقیه 16- مرکز الدراسات الوحده العربیه 17- دار التعارف للمطبووعات
حوزه های علمیه
پیشینه حوزه های علمیه
پیشینه حوزههای علمیه لبنان به سال 760ق برمیگردد. اولین حوزه علمیه به دست شیخ إسماعیل جزینی در شهر جزین بنا شد.(فیصل کاظمی، الحوزات الشیعیة المعاصرة، ص 97). هر چند این تأسیس، اولین حوزه علمیه لبنان نبود، ولی در لبنان علمای بزرگی ظهور کردند که به مراحل عالی اجتهاد و فقاهت رسیدند و فقه و کلام و حدیث شیعه را قوت بخشیدند.
امروزه لبنان کشوری است که شیعیانش از اکثریت نسبی برخوردارند و در سطوح علمی و دینی و فرهنگی، همگام با شیعیان ایران و عراق به فعالیتهای مؤثر و مفید اشتغال دارند. حوزههای علمیه لبنان هر چند فعالیت مستمر چشمگیری ندارند، ولی همواره در مناطق مختلف لبنان فعال بوده و به تربیت عالمان و مبلغان مکتب اهل بیت مشغول هستند.
حوزههای علمیه معاصر لبنان
حوزههای علمیه معاصر لبنان که در حال حاضر فعال بوده، در دو سطح برادران و خواهران به تربیت مبلغ و مدرس اشتغال دارد در ادامه به معرفی کوتاهی از این حوزههای علمیه اشاره شده است.
1- النجف الاشرف للعلوم الدینیه
شیخ محمد الفقیه در سال 1989م بعد از رجوع از نجف این حوزه را تأسیس کرد و بهوضوح اعلام داشت که این حوزه به حوزه علمیه نجف منتسب است و طبق روش آموزشی حوزههای علمیه کلاسیک اداره میشود. این حوزه ابتدا در منزل شیخ مفید در صور آغاز به کار کرد تا اینکه در سال 1999م به ساختمان جدید منتقل شد. ساختمان جدید حوزه دارای پنج طبقه و دو سالن اجتماعات و اتاقهایی برای طلاب و استادان است. این مدرسه بعد از انتقال به ساختمان جدید، فعالیتهایش تقویت شده و اکنون در هر مرحله تحصیلی، بیش از 60 طلبه دارد. مدرسه همچنین مجلهای علمی با نام رسالة النجف دارد.(فیصل کاظمی، الحوزات الشیعیة المعاصرة، ص 244). 2- حوزه الامام الاجواد
شیخ یوسف سیبتی یکی از فارغالتحصیلان حوزه علمیه قم، بعد از بازگشت به لبنان 1986م حوزه علمیه امام جواد را در بیروت تأسیس کرد. دروس حوزه از ساعت 6:30 صبح شروع میشود و سالانه حدود 35 تا 55 طلبه در این مدرسه تحصیل میکنند. تمام مراحل حوزوی در این مدرسه تدریس میشود و مخارج مدرسه از راه حقوق شرعی تأمین میشود.(فیصل کاظمی، الحوزات الشیعیة المعاصرة، ص 246). 3- حوزه الامام الحجه
شیخ إبراهیم سلیمان بیاضّی که از بزرگان علم و تقوی بوده و در نجف تحصیل نموده است. در سال 1991م در شهر بیاض این حوزه را تأسیس کرد. او اکنون نزدیک هشتادوپنج سال عمر دارند و همواره بر اهمیت و نقش حوزههای علمیه در رسالت و وظایف شرعی شیعیان تأکید دارند. شروع فعالیت این حوزه در منزل شخصی ایشان با تدریس دروس حوزوی بوده که در سال 1991م با ساخت مدرسهای با دو ساختمان و هر کدام با سه طبقه فعالیت رسمیخود را آغار کرده است.
این حوزه در دو سطح مقدمات و سطح طلبه دارد که طلبه بعد از گذراندن سطح برای ادامه تحصیل در بحث خارج به نجف یا قم مراجعت میکند. این حوزه فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی داشته و هر سال تنها بیست طلبه پذیرش دارد.(فیصل کاظمی، الحوزات الشیعیة المعاصرة، ص245).
4- حوزه الامام الحسن المجتبی
این حوزه، دومین حوزه شیعی بعلبک است که شیخ مهدی سلیمان یحفوفی در سال 1997م تأسیس کرد. در این حوزه افزون بر دروس حوزوی، برخی مواد درسی فرهنگی اجتماعی نیز تدریس میشود. هر چند مؤسس این حوزه از فارغالتحصیلان حوزه علمیه قم است، ولی این حوزه در واقع به درخواست آیتالله سیدمحسن حکیم تأسیس شده است و به مجلس اعلای شیعیان لبنان و حوزه علمیه نجف مرتبط است. تمام سطوح حوزوی در آن تدریس میشود و تعداد طلاب آن بیش از 40 نفر است.(شاکر سلماسی،معرفی حوزه های علمیه معاصر شیعه،ص 19).
5- حوزه الامام الصادق در صیدا 6- حوزه الامام الصادق در نبطیه 7- حوزه الامام علی 8- حوزه الامام المنتظر 9- مدرسه الامام المهدی در بیروت 10- حوزه الامام المهدی در جبل عامل
مدارس و کتب درسی
رسانه ها
1- تلویزیون 1- 1المنار 1-2 ال بی سی 2-3 ام تی وی 2-4 الجدید 2-5 المستقبل 2-6 ان بی ان 2-7 تلویزیون لبنان 2-8 اوتی وی 2-9 المیادین 2- روزنامه 2-1 الجمهوریه 2-2 البِناء 2-3 اللواء 2-4 الاخبار 2-5 النهار 2-6 المستقبل