حسینه واجد
شیخ حسینه واجد دهمین نخست وزیر بنگلادش است. او دختر شیخ مجیب الرحمن اولین رئیس جمهور بنگلادش است. وی از سال 1996 تا 2001م، و از سال 2009 تا 2014 نخست وزیر بنگلادش بود. او از سال 1981م، رهبری حزب لیگ عوامی بنگلادش را بر عهده دارد. وی در انتخابات عمومی 2014م، برای سومین بار به عنوان نخست وزیر انتخاب شد. او یکی از قدرتمندترین زنان جهان است. مجله فوربس او را در رتبه 30 در فهرست قدرتمندترین زنان سال 2017م، قرار داد [۱].
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۱:۱۸، ۲۳ مه ۲۰۲۲؛
نام | حسینه واجد |
---|---|
زاده | 28 سپتامبر سال 1947م، در منطقه تونگیپارا در شرق پاکستان (بنگلادش) |
دین و مذهب | اسلام، تسنن |
فعالیتها | رهبرفعلی حزب لیگ عوامی، 1996 تا 2001: نخست وزیر (دور اول)، 2001 تا 2006: رهبر حزب مخالف در پارلمان، 2009 تا 2013: نخست وزیر (دور دوم)، ژانویه 2014 نخست وزیر فعلی بنگلادش (دور سوم) |
زندگینامه
حسینه واجد در تاریخ 28 سپتامبر سال 1947م، در منطقه تونگیپارا در شرق پاکستان متولد شد. او بزرگترین فرزند شیخ مجیب الرحمن بنیان گذار کشور بنگلادش و نخستین رئیس جمهور این کشور است. او در بسیاری از مصاحبههایش گفته با توجه به فعالیتهای سیاسی پدرش، با ترس بزرگ شد. در اوج خشونتها در دوره انتخاباتهای 1970م در پاکستان همزمان با بازداشت پدرش، او با پدربزرگش در کمپ پناهجویان زندگی می کرد.
او همچنین می گوید: اجازه نداشتم به مدرسه بروم زیرا باید از طریق یک پل چوبی از یک کانال عبور می کردم و از این می ترسیدم که داخل رودخانه بیافتم.
فعالیتهای سیاسی
وی از نوجوانی وارد فعالیتهای سیاسی دانش آموزی و دانشجویی شد.او در رشته حقوق تحصیل کرد و سال 1973م از دانشگاه داکا فارغ التحصیل گردید. در اوت 1975 که وی به همراه خواهرش ریحانه در حال بازدید از آلمان غربی بود، تمام اعضای خانواده اش در یک ترور بی رحمانه کشته شدند و به این ترتیب این دو خواهر به عنوان تنها نجات یافتگان از آن حادثه، مجبور به سپری کردن تبعیدی شش ساله در هند شدند.
رهبری حزب لیگ عوامی
او در سال 1981م، به عنوان رهبر حزب عوامی لیگ انتخاب شد. عوامی لیگ به عنوان یک حزب چپ محسوب میشد. او در دهه 1980م زمانی در حبس و زمانی آزاد بود. در فوریه و نوامبر سال 1984م تحت بازداشت خانگی قرار گرفت. در مارس 1985م، هم به مدت سه ماه در حبس خانگی به سر می برد.
انتخابات
حزب او، هم ردیف با حزب ملی گرای بنگلادش به رهبری خالده ضیاء همسر ضیاء الرحمن، به فعالیت برای انتخاب یک دولت دموکراتیک ادامه می داد و آنها با برگزاری انتخاباتی دموکراتیک در سال 1991م که به پیروزی حزب ملی گرای بنگلادش منتهی شد به این هدف دست یافتند. او و حزبش در انتخابات های پارلمانی 1986م که تحت ریاست جمهوری ارشاد برگزار شد، شرکت کردند. تصمیم وی برای شرکت در انتخابات توسط مخالفان او مورد انتقاد قرار گرفت زیرا دیگر گروه مخالف به رهبری خالده ضیا این رای گیری را تحریم کرده بود. با این حال حامیان او تاکید داشتند که او از این موقعیت برای به چالش کشیدن حکومت وقت بهره میبرد. ارشاد در دسامبر 1987م، پارلمان را ملغی اعلام کرد. او این کار را زمانی انجام داد که حسینه واجد و حزبش در تلاش برای برگزاری یک انتخابات آزاد تحت دولت بی طرف، از پارلمان استعفا داده بودند.
انتخابات 1991م
پس از چند سال حکومت ارشاد اعتراضات و اعتصابات گسترده تا حدی بی ثباتی ایجاد کرد که اقتصاد کشورفلج شد. اعتراضات گسترده در دسامبر 1990م، ارشاد را که به نفع شهاب الدین معاونش استعفا داده بود، مجبور به کناره گیری از قدرت کرد. دولت موقت، به ریاست شهاب الدین احمد انتخابات سراسری پارلمانی را برگزار کرد. حزب ملی گرای بنگلادش به رهبری خالده ضیا، اکثریت را به دست آورد و لیگ عوامی به رهبری او به بزرگترین حزب مخالف تبدیل شد.
او در سه حوزه انتخاباتی مبارزه کرد که در دو حوزه شکست خورد و در یکی به پیروزی رسید. او شکستش را پذیرفت و از ریاست حزب استعفا داد اما به درخواست رهبران باقی ماند.
انتخابات 1994م
سیاست در بنگلادش در سال 1994م و پس از انتخابات میان دوره ای دگرگونی چشمگیری را شاهد بود. این انتخابات پس از مرگ یکی از نمایندگان مجلس که یکی از اعضای حزب لیگ عوامی بود، برگزار شد. انتظار میرفت عوامی لیگ مجددا کرسی را در اختیار بگیرد اما حزب ملی گرا این کرسی را در دست گرفت.
او و حزبش به همراه سایر احزاب اپوزیسیون خواستار برگزاری انتخابات سراسری بعدی تحت سرپرستی یک دولت بی طرف و گنجانده شدن این درخواست در قانون اساسی شد. حزب حاکم وقت این خواستها را رد کرد.
احزاب اپوزیسیون یک مبارزه بی سابقه ای را آغاز کردند و خواستار اعتصاب برای چند هفته شدند. دولت آنها را متهم کرد که اقتصاد را از بین می برد، در حالی که مخالفان تاکید داشتند حزب حاکم می تواند این مشکل را با برآورده کردن تقاضای آنها حل کند. در اواخر 1995م، نمایندگان عوامی لیگ و سایر احزاب از پارلمان استعفا دادند. پارلمان دوره خود را به پایان رساند و انتخابات سراسری در 15 فوریه سال 1996م برگزار شد.
انتخابات توسط تمام احزاب اصلی به جز حز حاکم ملی گرا تحریم شد. پارلمان جدید که عمدتا از اعضای حزب حاکم تشکیل شده بود، قانون اساسی را اصلاح کرد تا مفادی را در مورد دولت سرپرست بر انتخابات به آن بیافزاید. انتخابات پارلمانی بعدی در تاریخ 30 ژوئن سال 1996 تحت سرپرستی یک حکومت بی طرف برگزار شد.