حبیب اللوز


شیخ الحبیب اللوز در سال 1953 م، در شهر سفکس به دنیا آمد. او پس از اخذ مدرک لیسانس، تحصیلات دانشگاهی خود را ادامه داد و در سال 1976 م، به گروه اسلامی اخوان‌المسلمین پیوست. در دهه هفتاد به عنوان پیمانکار مشغول به کار شد، سپس خود را وقف وعظ و تدریس کرد؛ زیرا اغلب بین مساجد ولایت سفکس رفت و آمد می‌کرد.

حبیب اللوز
حبیب اللوز
نام حبیب اللوز
زاده 1905 م / تونس
دین و مذهب اسلام، تسنن
فعالیت‌ها
  • همکاری با اخوان‌المسلمین
  • عضو دفتر سیاسی جنبش گرایش اسلامی
  • ریاست مجلس شورای النهضه

دعوت اخوان

جنبش اخوان‌المسلمین تونس پس از رهایی از اشغال فرانسه در اواخر دهه شصت با نام (گروه اسلامی) در تونس منتشر شد و شروع به دعودت و یارگیری نمود که اولین جلسات تشکیلاتی خود را در آوریل 1972 م، به صورت مخفیانه برگزار کرد. فعالیت این گروه در ابتدا محدود به بعد فکری و با ایجاد محافل در مساجد و شرکت در انجمن‌های حفظ قرآن کریم بود. در ابتدا، فعالیت این گروه بطور ضمنی مورد استقبال حزب سوسیالیست مشروطه (یک حزب در آن زمان) قرار گرفت، که جنبش اسلامی را به‌عنوان پشتوانه‌ای در مقابل چپ غالب آن زمان بر اپوزیسیون می‌دید.

در سال 1974 م، به اعضای گروه اسلامی اجازۀ انتشار مجلۀ (المعرفه) داده شد که بستر واقعی ایده‌های جنبش شد. همایش موسس گروه اسلامی به‌صورت مخفیانه برگزار شد که در آن قانون اساسی آن به تصویب رسید که بر اساس آن ساختار سازمان ساخته شد. در 18 ژوئیه 1981 م، مقامات رهبران جنبش را دستگیر کردند تا به اتهامات: عضویت در یک انجمن غیرمجاز، تضعیف حیثیت رئیس‌جمهوری، انتشار اخبار کذب، و پخش اعلامیه‌های خصمانه به دادگاه کشیده شوند. این جنبش در آوریل 1989 م، با حدود 13 درصد آرا در انتخابات قانونگذاری شرکت کرد. نیروهای امنیتی در سال 1990 م، سرکوب شدید اعضا و هواداران جنبش را آغاز کردند و تعداد بازداشت شدگان به 8000 نفر رسید. در اوت 1992 م، دادگاه نظامی، 256 رهبر و اعضای جنبش را به حبس ابد محکوم کرد. در سال‌های بعد، در بحبوحه انتقادات گسترده از انجمن‌های حقوق بشر، مقامات به تعقیب افراد وابسته به جنبش ادامه دادند و فعالیت جنبش در تونس کاملاً ممنوع شد.

گسترش اندیشۀ جنبش النهضه

اندیشۀ جنبش النهضه بویژه در تونس گسترش یافت و این جنبش در سال 1985 م، سومین دفتر اجرایی خود را به ریاست رشید غنوشی و عبد الفتاح مورو به‌عنوان دبیرکل و عضویت آقایان حمادی الجبلی، حبیب اللوز و حبیب سوئیسی و این جنبش با استقبال رسمی محمد المزالی نخست‌وزیر در کاخ دولت به رسمیت شناخته شد.

زمانی که انقلاب تونس در 14 ژانویه 2011 م، موفق به برکناری بن علی از قدرت شد، این کشور پیش از پایان سال شاهد عواقب آن بود، یعنی انتخابات مجلس مؤسسان که در آن النهضه 40 درصد از کرسی‌های مجلس را به دست آورد.

فعالیت‌ها

  • در دهۀ هفتاد به‌عنوان پیمانکار مشغول به کار شد، سپس خود را وقف وعظ و تدریس کرد‌؛ زیرا اغلب بین مساجد ولایت سفکس رفت و آمد می‌کرد و حضور داشت.
  • وی در پی کمپین دستگیری‌هایی که در سال 1360 در پی اعلام تأسیس جنبش گرایش اسلامی که _یکی از اعضای مؤسس آن بود_ از سوی مقامات راه‌اندازی شد، کشور را ترک کرد.
  • وی از سال 1983 تا 1984 م، بر فعالیت‌های جنبش النهضه در فرانسه نظارت داشت. او از سال 1984 تا 1987 م، بر فعالیت‌های جنبش النهضه در شهر سفکس نظارت داشت.
  • عضو مجلس شورای جنبش النهضه بود.
  • عضو دفتر سیاسی جنبش گرایش اسلامی، سپس سخنگوی رسمی جنبش شد.
  • او در سال 1988 م، به ریاست مجلس شورای النهضه منصوب شد.

بازگشت به شهر سفکس

او در سال 1988 م، پس از سال‌ها پنهان بودن به سفکس بازگشت و در آنجا مورد استقبال بیش از 10000 شهروند قرار گرفت. ایشان در 5 ژوئن 1991 م، سمت معاونت جنبش النهضه و سپس ریاست جنبش را بر عهده گرفت، سپس در سپتامبر 1991 م، در بیزرته به‌عنوان بخشی از کمپین دستگیری‌هایی که حدود 30000 نفر از فعالان جنبش را تحت تأثیر قرار داد دستگیر شد.

محکومیت

او یک بار به 11 سال زندان محکوم شد و تا سال 1983 م، تونس را به مقصد الجزایر ترک کرد. و بار دیگر دادگاه نظامی در سال 1992 م، او را به حبس ابد محکوم کرد و دادستانی خواستار اعدام او شد. او بیش از 16 سال را در زندان گذراند که بیشتر آنها را در سلول انفرادی گذراند و همین امر باعث شد روش جدیدی را در تفسیر قرآن بر اساس ساختار قرآن کشف کند و کتابی در این باره نوشت؛ که مصادره شد. وی در زندان دست به اعتصاب غذا زد که بیش از 45 روز به طول انجامید. او در 5 نوامبر 2006 م، از زندان آزاد شد. ایشان به‌عنوان نماینده مجلس مؤسسان ملی انتخاب شد که در 23 اکتبر 2011 م، پس از موفقیت انقلاب تونس به نمایندگی از جنبش النهضه در "حوزه انتخابیه سفکس" انتخاب شد. وی در انتخابات ریاست نهضت پس از استاد رشید غنوشی و دکتر صدیق چورو مقام سوم را کسب کرد. او به خاطر تعهدش به کار گروهی، و مشتاق بودنش به شورا و ایستادگی در تصمیمات نهادهایی که به آنها تعلق داشت، حتی اگر با نظر شخصی او متفاوت بود، معروف بود. ایشان از زمان پیوستن به جنبش اسلامی در تونس مورد سختی‌ها، دستگیری‌ها و تعقیب‌های امنیتی بسیاری قرار گرفت و پس از بحران سال 1981 م، به طور غیابی به ده سال زندان محکوم شد و به همین دلیل به الجزایر رفت. سپس در سال 1984 م، پس از مرگ مادرش به تونس بازگشت. علیرغم نظارت گسترده امنیتی که بر وی تحمیل شده بود، این امر مانع از شرکت وی در جنبش‌های خیابانی از جمله تجمعات در حمایت از آرمان فلسطین و پیش از انقلاب 14 ژانویه 2011 م، نشد.

دیدگاه سیاسی

  • او می‌دید که جنبش النهضه پس از انقلاب باید با ظرفیت دینی خود وارد سیاست شود و از هویت عربی - اسلامی در دولت دفاع کند و با تغییر نام جنبش مخالفت کرد. او جنبش را ضروری می‌دید. او می‌دانست که نبرد واقعی قبل از آن که نبرد سیاسی باشد، یک نبرد هویتی است. او خواستار تشکیل رهبران مدافع مردمی بود.
  • مسئله سوریه یک بحران معاصر است که ملت‌های عرب را آزار می‌دهد و ایشان از آن دور نبود، بلکه دغدغه‌های آنها را به دوش می‌کشید و مقاومت را راه‌حل می‌دانست.
  • وی در مورد حمله به غزه نیز گفت: شایسته نیست ملت اسرائیل به غزه حمله کند و امامان جماعت به بهانه اینکه این موضوع سیاسی است از دعا برای برادران ما در غزه خودداری کنند.
  • وی در سطح داخلی در پاسخ به کسانی که خواستار تشکیل دولت نجات ملی هستند، می‌گوید: «دولت نجات ملی یا منافع ملی، همه تبلیغاتی است که مبنایی ندارد و نه النهضه و نه تروئیکا به سراغ آن نمی‌روند».
  • وی افزود: «ما در همان دولتی که دستاوردهای زیادی داشته است ادامه خواهیم داد و در روزهای آینده این مسیر را تکمیل خواهیم کرد تا آنچه را که در مبارزات انتخاباتی وعده داده است، عملی کنیم».
  • ایشان در این مجمع بر لزوم پایبندی تونسی‌ها به وحدت صفوف و عدم کشاندن درگیری‌هایی که دشمنان با ایجاد اختلاف میان مردم تونس و سلفی‌ها به دنبال آن هستند، تاکید کرد.
  • ایشان در مورد اسلام و دولت مدنی می‌گوید: دولت مدنی یک اصل صحیح اسلامی است که در تمدن‌های بشری هیچ کس به آن سبقت نگرفته است و این معنا را رسول خدا پایه‌گذاری نموده.


دیدگاه او دربارۀ زنان

دربارۀ زنان اینگونه می‌گوید: من به احادیث و آیات نبوی از قرآن کریم استناد کردم و بر تساوی کامل زن و مرد تأکید دارم و توضیح دادم که ادغام بین آنها در نقش‌های اجتماعی است و نمونه‌هایی از آن را ارائه دادم همچون نحوۀ برخورد بین پزشک و بیمار، و بین رئیس در محل کار و کارگر.

منبع

  • ر.ک: مدخل الحبيب اللوز در ویکی‌اخوان؛ ikhwanwiki.com..