حسین الدرج
حسین علی الدرج در 14 ژانویه 1954 م، در روستای میت معلا از توابع مرکز بلبیس در استان شارکیه مصر در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. پدرش مانند اکثر مصریان آن زمان عاشق تصوف بود. وی از دوران دانشجویی با ندای اخوانالمسلمین آشنا شد.
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۲:۵۶، ۳ سپتامبر ۲۰۲۲؛
نام | حسین الدرج |
---|---|
زاده | 1956 م / مصر |
درگذشت | 1443 قمری/ مصر |
دین و مذهب | اسلام، تسنن |
فعالیتها | همکاری با اخوانالمسلمین |
تحصیلات
ایشان در مقاطع مختلف تحصیلی با وجود تنگدستی در میان همسالان خود برجسته بود و برای امرار معاش در تعطیلات تابستانی كار میكرد و برای کار حتی به لیبی هم رفت. کارهایی از قبیل نجاری و آهنگری و سایر مشاغل مختلف تا اینکه در سال 1979 م، لیسانس پزشکی الازهر را گرفت و در سال 1986 م، مدرک کارشناسی ارشد را در رشته جراحی قلب و عروق گرفت و سپس در سال 1986 م، لیسانس اصول دین گرفت. او یکی از اعضای شورای سندیکای پزشکان و از اعضای انجمن جراحی قلب و عروق مصر بود.
فعایتها
او از دوران دانشجویی با ندای اخوانالمسلمین آشنا شد و از آن زمان شبانهروز در راه دین خدای متعال تلاش میکند و یکی از مواضع ایشان که حاکی از مثبت بودن ایشان است، ریاست اتحادیه دانشجویان در دانشگاه الازهر است.
ایشان از بنیانگذاران کار اسلامی در شهر شبره الخیمه و از رهبران استان قاهره شمالی و از نمادهای اخوان است. او در راه خدا دستان خود را گشوده و نیکیهای بسیاری کرده است و بسیاری از اخوان المسلمین توسط او تربیت شدهاند و پیوسته در میان برادران و همسایگان خود در شادیها و غمها حرکت میکرد. محبوب و نزدیک به همه بود، حتی با کسانی که در نظر و اندیشه با او اختلاف داشتند.
و او الگوی مردانگی واقعی و ندای خدا بود. سخنوری فصیح و گواه بر این امر توسط هرکسی که برای ادای او تربیت شد. خطبههای نماز در مسجد الفتح [در شبره الخیمه، و او یکی از مهم ترین بانیان این مسجد است که پرتو نور و خیری برای همه اهل شبره الخیمه شد و سفر کرد. خدا او را رحمت کند، به برخی از کشورهای اروپایی به عنوان واعظ، مربی و معلم، مانند سوئد و بریتانیا.
انتخابات مجلس مردمی
هیچ حوزهای در مصر شاهد عشقی به یکی از نامزدهای انتخاباتی مانند عشق مردم منطقه شبرهالخیمه در همه فرقههای آن به دکتر حسین نبود، زمانی که هواداران شبرهالخیمه دیدند که بهترین کسی که نماینده آنها بود و به نام آنها صحبت میکرد دکتر حسین بود
وی کاندیدای انتخابات مجلس مردمی ناحیه یک شبره الخیمه بود، اما دست بی عدالتی و ظلم بین مردم و آرزوی دیدن دکتر حسین بر سر راه مردم ایستاد. نماینده آنها و او را از هواداران و برادرانش محروم کردند و او را پشت دیوار نگه داشتند.
و تودهها به دکتر حسین رحمه الله دلداری میدادند و میگفتند:
«اگر برادران و دوستدارانت را گرفتند، غمگین مباش، ما به تو نشان میدهیم که چه میکنیم.» و رحمه الله پس از آن اظهار نظر میکرد و به شوخی میگفت: «آنجا بود که توده مردم بود. رفتند و حمایت کامل خود را از دکتر حسین اعلام کردند، یکی از افسران در عزبت عثمان صاحب سینما را دید و به او گفت: جی.» اگر دکتر حسین را انتخاب کنید، سینما را برای شما میبندد.
آن مرد گفت: «اشكال ندارد كار دیگری برای من ببیند.» اما ظالمان پس از اطمینان از اینكه همه فقط به خاطر دكتر حسین رحمه الله بیرون رفتند، غیر از این دیدند. بر او، پس نتایج را جعل کردند، و مردم را از رسیدن به شعبههای رایگیری بازداشتند، و شبره الخیمه محاصره شد، و آنچه را که میخواستند داشتند، و شبرهالخیمه به پادگان نظامی تبدیل شد و این صحنه مرا به یاد آورد زمان درگیری بین نیروهای اشغالگر و فلسطینیها!!
من یکی از معدود بازماندگان بازداشت پس از چندین حمله به خانه ام بودم. جایی که من در خارج از کشور میخوابیدم و دستگیری در آن زمان به حد خود رسیده بود. مادامی که هرکس از دکتر حسین رحمه الله بمیرد، ربطی دارد. چه از درون طبقه اخوان باشد و چه از بیرون، اخبار مانند یک چشم نیست و به عنوان کسی که شنیده و خوانده است دیده نمی شود.
و مردم شبره الخیمه دکتر حسین را نماینده قانونی ناحیه شبره الخیمه میدانستند و دکتر حسین رحمه الله از خاطره مردم شبره الخیمه غایب نشد. حتی پس از مرگ وی، و این در آخرین انتخابات مجلس مردمی که اخوان المسلمین دکتر محمد البلتاگی را به جانشینی دکتر حسین رحمه الله معرفی کرد، مشهود بود و مردم منطقه از وی استقبال بسیار کردند. همه تایید میکردند که او دکتر محمد البلتاگی را انتخاب خواهد کرد. چون از (بوی) دکتر حسین است و صدای جمعیت بلند میشود: (ای عزیزم آفتاب پلهها از بین نمی رود).
دادگاه نظامی
دکتر حسین الدراج رحمه الله در یکی از پروندههای نظامی علیه اخوان المسلمین به سه سال حبس محکوم شد که همین مورد (شماره 29/2001 جنایات نظامی). وی در تاریخ 15 آبان 1380 دستگیر و در تاریخ 30/7/1381 در پرونده موسوم به (استادان دانشگاه) به سه سال حبس تعزیری محکوم شد.
سپس او در 16 فوریه 2004 به دلیل شرایط سلامتی خود آزاد شد که ششمین پرونده نظامی در دوران ریاست جمهوری محمد حسنی مبارک است. 22 تن از شخصیتها و رهبران اخوان المسلمین در پی تظاهراتی در مسجد الازهر برای فلسطین دستگیر شدند.یک هفته پس از دستگیری، فرمان جمهوری در 13 نوامبر برای ارجاع آنها به دادگاه نظامی صادر شد.دکتر حسین رضی الله عنه بازداشت شده بود. قبل از انتخابات محلی در سال 1992 به او رحم کنید.
درگذشت
دکتر حسین الدراج در سحرگاه روز جمعه 25/6/1383 پس از مدتها صبر و شکیبایی بر بیماری که در قلب و کبد و گردن ایشان را گرفت در سن نزدیک به پنجاه سالگی به یاران اعظم پیوست.
به محض انتشار خبر مرگ او در میان فرزندان شبره الخیمه، آنها شتافتند تا با این مردی که آنها را دوست میداشت و صمیمیت عشق او را نسبت به آنها احساس میکرد وداع کنند و این جنازه را که مدتها در جستجوی آنها بود، حمل کنند. مراقب آسایش آنها بود
مسجد و خیابانهای اطراف مملو از هزاران نفر از شبرالخیمه بود که به مراسم تشییع یکی از نمادهای خود آمده بودند تا اینکه تعداد عزاداران نزدیک به بیست هزار نفر برآورد شد. او در مقبرههای خانوادهاش در زادگاهش، روستای میت معلا، مرکز بلبیس، استان شارکیه به خاک سپرده شد.
در مراسم تشییع جنازه گروه بزرگی از اخوان به رهبری معاون دوم راهنمای عمومی اخوان المسلمین مهندس خیرت الشاطر، حاج سعد لاشین، پروفسور حمدی ابراهیم، حاج حسن عبدالعظیم و تعداد زیادی از اعضای حشد الشعبی حضور داشتند. مجمع در فرمانداری شارکیه و هیئتی از شورای سندیکای پزشکی.
در حالی که بسیاری از برادران بر سر قبر وی از جمله دکتر سنا ابوزید رحمه الله نماینده برادران بلبیس و دیگری در مورد برادران روستای خود به نام میت ملا صحبت کردند و مراسم خاکسپاری با دعوت اخوان پایان یافت. برای درگذشتگانشان
مردی مسیحی پس از مرگش ایستاده بود و گریه میکرد و برای او دعا میکرد و برای فراقش عزاداری میکرد، کسانی که ایستاده بودند تصور میکردند که این تعارف نیکوی یک مسیحی برای مسلمانان و همدردی با آنها در از دست دادن آنها است و به محض اینکه مرد متوجه این معانی شد. در چهره حاضران تا این که شروع به گفتن کرد و اشکهایش پیشی گرفت
منبع
- ر.ک: مدخل حسین الدرج در ویکیاخوان؛ ikhwanwiki.com..