خضر صقر
خضر موسی اسماعیل صقر که در روستای الصوافیر، خط تیرهای از روستای البطنة الغربی در سال 1936 میلادی به دنیا آمد، البطنة الغربی در 36 کیلومتری شمال شرقی شهر غزه و حدود 35 کیلومتری آن واقع شده است. کیلومتری جنوب شرقی یافا در شرق آن قرار دارد و کمتر از سه کیلومتر با آن فاصله دارد - اما اشغالگران صهیونیست در سال 1948 میلادی آن را نابود کردند.
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۰۹:۴۰، ۴ سپتامبر ۲۰۲۲؛
نام | سید نصیر |
---|---|
زاده | 1905 میلادی / مصر |
درگذشت | 1974 میلادی / مصر |
دین و مذهب | اسلام، تسنن |
فعالیتها | همکاری با اخوانالمسلمین |
حاج خادر پس از ویرانی روستای خود به همراه خانواده خود به خانیونس در نوار غزه، پس از مشاهده سوراخ شدن شکم زنان باردار فلسطینی توسط غاصب صهیونیستی که تأثیر عمیقی در وی بر جای گذاشت، به خانیونس در نوار غزه نقل مکان کرد. کشور خود را از سال های اولیه زندگی، و او دغدغه های خانواده خود را از 12 سالگی
همکاری با اخوان
حاج صقر مدتی در کویت زندگی می کرد و در دهه شصت با دعوت اخوان المسلمین به آن آشنا شد و از این مرحله می گوید: «من در خانواده ای محافظه کار و مذهبی بزرگ شدم و زمانی که به کویت رسیدم. برای قرارداد با مدرسه ای که در آن به عنوان معلم کار می کردم، خود را در کنار شیوخ نشستم و از اندیشه آنها خوشم آمد، بنابراین در آغاز دهه شصت قرن گذشته به اخوان پیوستم، بنابراین نیمه اول روز من برای آموزش بود و نیمی دیگر برای موعظه.»
او یکی از پیشگامان نهضت بود که بسیاری از رهبران آن را به دست خود در آنجا پرورش داد و در آغاز سلطنت خود در مسجدی به یکی از «خانواده ها» یعنی گروهی از فرزندان همان سازمان پیوست. در کویت که طی آن به مطالعه قرآن و علوم آن می پردازند، سپس از سوی رهبری جنبش به رهبری یک «خانواده» منفرد در منطقه ای منقطع معرفی شد و فعالیت او به توسعه و گسترش دعوت ادامه داد.
صقر در دعوتنامه نظارت بر مناطق «خیتان، فروانیه، الوفاء، الجهرا و الوفره» به مساحت تخمینی (150 کیلومتر) گنجانده شده بود. بار سنگینی بر دوش حاج خادر گذاشته شد، زیرا پس از تصدی مقام رسمی، وابستگان اخوان به آنجا رسیدند (150 نفر) که در میان آنها عبارت بودند از: «محمد نزال» - یکی از اعضای دفتر سیاسی حماس، خالد مشعل - رئیس حماس. دفتر سیاسی حماس، و موسی ابومرزوق، معاون رئیس دفتر سیاسی حماس.
درگذشت
حاج خادر رحمه الله پس از چندین عمل جراحی در اواسط دهه اول هزاره دوم دچار نقص شنوایی شد و ضعف بینایی وی تشدید شد و ضعف بدن به خصوص شدت بار مستی بر او سالها بیماری فلج کننده.
آخرین سخنان وی در گفت و گو با سایت الرساله این بود:
به خدا سوگند با نماز خواندن در الاقصی و بازگشت به کشورم امیدم را از دست نمی دهم و از خدا می خواهم که من را در خط جهاد نگه دارد و منحرف نشود.
حماس او را اینگونه توصیف کرد:
«او رحمه الله از اولین نسل هایی بود که به نسل عشق وطن را آموخت و در همه زمینه ها بی دریغ کار کرد و خداوند متعال به او ثابت قدمی داد و از دنیا رفت.
حماس بر این باور بود که حاج خادر در مسیر جهادی خود سهم بسزایی در پیشرفت و موفقیت جنبش داشت.
منبع
- ر.ک: مدخل خضر صقر در ویکیاخوان؛ ikhwanwiki.com..