اخباریه فرقه‌ای هستند که تابع اخبار بوده و «اجتهاد» را باطل می‌دانند.

اخباریه
ناماخباریه
قرن شکل گیریقرن 11 هجری قمری
موسسملا محمّد امین بن محمد شریف استرآبادی
عقیدهمخالفت با اجتهاد

موسس

مؤسس این مذهب در میان شیعیان متأخر ملامحمّدامین بن محمد شریف استرآبادی (در گذشته در 1033 ه) بود مطابق با مندرجات «لؤلؤة البحرین» وی نخستین کسی بود که باب ملامت را بر روی مجتهدان شیعه گشود به نحوی که طایفه شیعه اثنی ‏عشریه به دو شعبه تقسیم شدند: اخباری‌ها و اصولی‌ها.

روش

این گروه در تمسک به هر گونه خبر و حدیث مبالغه می‌کنند و مطلق اخبار و احادیث را حجت می‌دانند و چه بسا می‌گویند که اخبار کتب اربعه قطعی است. اخباری‌ها منکر اجتهاد و تقلید بوده علم اصول را از مخترعات اهل‌سنت می‌پندارند و در نتیجه اختلافاتی در مسائل فرعی با مجتهدین دارند[۱][۲][۳]. ملامحمّدامین منکر «اجتهاد» بود و می‏‌گفت که اجتهاد علمای شیعه بر طریق قدمای آن قوم نیست. قرآن هم دارای «ناسخ و منسوخ» و «محکم و متشابه» است و استخراج احکام دین از آن دشوار می‌‏باشد. پس باید به اخبار ائمه مراجعه کرد و «اجتهاد» را باطل دانست. زیرا مجتهد باید به «ظن» خود عمل کند و «ظن» شبهه است و شبهه به این دلیل باطل است که شبیه به حق می‌‏باشد و عین آن نیست.

آثار

کتاب ملامحمّدامین موسوم به «فوائد المدینه» است و مطالب آن غالبا راجع به ملامت و سرزنش مجتهدان است و آنان را به تخریب و تضییع دین حق متهم می‌کند.

عقاید

فرقه اخباری ظواهر الفاظ قرآن را «حجت» نمی‌دانند و می‌گویند چون قرآن دارای مطلقات و عموماتی است و بر بسیاری از آنها «تخصیص» و تقیید عارض شده به گونه‌ای که موجب اجمال گردیده است، پس نمی‌‏توان ظواهر آن را «حجت» دانست و بدان عمل کرد. همچنین می‌گویند چون قرآن مشتمل بر مطالب عالیه و مضامین شامخه است، پس هر کسی نمی‌تواند آن را بفهمد، بلکه منحصر به راسخان در علم و علمای تأویل است و نمی‌توان الفاظش را بر معنایی در ظاهر حمل نمود و آن را «حجت» دانست.

تفاوت اخباری و اصولی

در برابر اخباری‌ها گروهی از فقهای اسلام هستند که آنان را اصولی می‌گویند. آنان در استنباط احکام شرعیه فرعیه به استناد ادله تفصیلیه که «قرآن» و «سنت» و «اجماع» و «عقل» می‌‏باشد، از علم اصول فقه نیز استفاده می‌کنند و از قواعد آن که اصل «برائت» و «استصحاب» و عمل به ظن و تمیز بین اخبار است بهره می‌گیرند. اصولی‌ها مدارک احکام را «قرآن» و «سنت» و «اجماع» و «عقل» می‌دانند و اخباری‌ها فقط «کتاب» و «سنت» را مدرک احکام دانسته‏‌اند و مدرکیت کتاب را نیز به ضمیمه سنت و با تفسیر وارد از ائمه می‏‌دانند و به اجماع و عقل اعتنایی ندارند. همچنین اجتهاد را «واجب کفائی» و در صورت منحصر بودن واجد صلاحیت «واجب عینی» می‌دانند و اخباری‌ها اجتهاد را «حرام» می‌شمارند. اصولی‌ها می‌گویند: اموری که نصی بر حرمت آن نرسیده باشد مباح است. بر خلاف ایشان اخباری‌ها «احتیاط» بر این گونه موارد را واجب می‏‌دانند. اصولی‌ها اخبار را به «صحیح» و «ضعیف» و «حسن» و «موثق» تقسیم می‌‏کنند، امّا اخباری‌ها خبر را فقط منحصر به «صحیح» و «ضعیف» می‌دانند. نزدیک به دو قرن بین اخباری‌ها و اصولی‌ها اختلاف بود و اخباری‌ها بر اصولی‌ها غلبه داشتند تا این که آقا محمدباقر بهبهانی (متولد بین سال‌های 1116 تا 1118 ه و در گذشته بین سال‌های 1205 تا 1208 ه) که او را آقای مطلق و «مجدد» رأس مائه می‌‏خواندند بر مسند فقاهت نشست و بساط علمای اخباری را برچید و از زمان او مجتهدان بر اخباری‌ها غلبه یافتند. یکی از شعرا درباره وی گفته است: و البهبهانی معلم البشر، مجدّد المذهب فی الثانی عشر ازاح کل شبهة و ریب، فبان للمیلاد کنه الغیب‏[۴].

پانویس

  1. ر. ک، کاشف‌الغطاء جعفر، الحق المبین فی تصویب المجتهدین و تخطئة الاخباریین
  2. خوانساری محمد باقر، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، ج7، ص 121
  3. استر آبادی محمد امین، الفوائد المدنیه
  4. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 40 همراه با ویرایش و اصلاح جملات