سوره یوسف

سوره یوسف به خاطر بیان یک پارچه و مشروح داستان حضرت یوسف و سرگذشت او با پدر و برادرانش، یوسف نام‌گذاری شده است. از لحاظ اندازه و حجم از سوره‌های متوسط و مئون است و ششمین سوره‌ای است که با حروف مقطعه [الر] آغاز می‌شود. این سوره با 111 آیه که یک‌صد آیه آن به داستان حضرت یوسف (علیه‌السّلام) اختصاص دارد. داستان حضرت یوسف (علیه‌السّلام) در این سوره از نوجوانی آغاز و با حکومت او در مصر پایان می‌یابد.

سوره یوسف
سوره یوسف.jpg
شماره سوره۱۲
محل نزولمکه(مکی)
جزء۱۲ و ۱۳
تعداد آیات۱۱۱

علت نام‌گذاری

«سوره یوسف»؛ سبب نام‌گذاری آن به یوسف، آیه چهار به‌ بعد است‌که اغلب دربارۀ زندگی حضرت یوسف (علیه‌السّلام) سخن می‌گوید. این نام بیش از بیست بار در این سوره به‌کار رفته است[۱].

دلیل نام‌گذاری آن به «أحسن القصص: بهترین داستان‌ها» آن است که مشتمل بر: یاد حاسد و محسود، مالک و مملوک، شاهد و مشهود، عاشق و معشوق، حبس و رهاسازی، زندان و رهایی، و حاصل‌ خیزی و خشک سالی و امور بسیار دیگری که بیان آنها از توان افراد بشر خارج است، می‌باشد[۲].

اهداف و آموزه‌ها

اهداف اساسی سوره یوسف عبارت‌اند از:

  • بیان ولایت خدا بر بنده خویش، و این که چگونه او را از محبت خود لبریز کرده و تربیت و سرپرستی می‌کند[۳] و نجات می‌دهد؛
  • بیان داستان حضرت یوسف (علیه‌السّلام) و آموزه‌های تربیتی آن[۴].

محتوا و موضوعات

محتوای سوره یوسف بر خلاف سوره‌های دیگر قرآن همگی به هم پیوسته و بیان فرازهای مختلف یک داستان است، که در بیش از ده بخش با بیان فوق‌العاده گویا، جذاب، فشرده، عمیق و مهیج آمده است.

گر چه داستان‌پردازان بی هدف و یا آنها که هدف‌های پست و آلوده‌ای دارند سعی کرده‌اند از این سرگذشت آموزنده یک داستان عشقی محرک برای هوس‌بازان بسازند و چهره واقعی یوسف (علیه‌السّلام) و سرگذشت او را مسخ کنند و حتی در شکل یک فیلم عشقی به روی پرده سینما بیاورند ولی قرآن که همه چیزش الگو و اسوه است، در لابلای این داستان عالی‌ترین درس‌های عفت و خویشتن‌داری و تقوی و ایمان و تسلط بر نفس را منعکس ساخته آن‌چنان که هر انسانی هر چند بارها آن را خوانده باشد باز به هنگام خواندنش بی‌اختیار تحت تاثیر جذبه‌های نیرومندش قرار می‌گیرد.

و به همین جهت قرآن نام «احسن القصص: بهترین داستان‌ها» را بر آن گذارده است و در آن برای اولواالالباب (صاحبان مغز و اندیشه) عبرت‌ها بیان کرده است[۵].

فضائل، خواص و ثواب قرائت

ابی‌بن‌کعب از پیامبراسلام (صلّی‌الله علیه وآله) روایت کرده که فرمود: «به بردگان‌تان سوره یوسف را تعلیم کنید که هر مسلمانی این سوره را بخواند و به خاندان و بردگان خود آن را یاد بدهد خداوند سختی‌های مرگ را بر وی آسان گرداند و نیرویی به وی دهد که نسبت به هیچ مسلمانی حسد نبرد».

ابوبصیر از امام صادق (علیه‌السّلام) روایت کرده که فرمود: «کسی که در هر شب یا در هر روز سوره یوسف را بخواند روز قیامت خداوند او را به زیبایی و جمال یوسف (علیه‌السّلام) محشور فرماید و از هراس آن روز در امان باشد و در میان بندگان شایسته خدا ممتاز باشد و نیز فرمود: این سوره در تورات نوشته شده است[۶]».

اسماعیل‌بن‌أبی‌زیاد از امام صادق (علیه‌السّلام) از پدرانش از رسول خدا (صلّی‌الله علیه وآله) روایت کرده که فرمود: «زنان خود را در غرفه‌ها (و طبقات فوقانی ساختمان) جای ندهید و نوشتن و سوره یوسف را بدانها تعلیم نکنید[۷]، بلکه ریسندگی و سوره نور را تعلیم‌شان کنید[۸]».

محل و زمان و فضای نزول

سوره یوسف در مکه نازل شده، ولی معدل از ابن عباس نقل کرده که گفته است: چهار آیه آن در مدینه نازل شده و ما بقی در مکه و آن چهار آیه عبارت است از سه آیه اول سوره و چهارم آیه «لَقَدْ کانَ فِی یُوسُفَ وَ إِخْوَتِهِ آیاتٌ لِلسَّائِلِینَ»[۹]. سوره یوسف در سال یازدهم بعثت در مکه نازل شده است[۱۰]. مروی است که یهود از رسول اکرم (صلّی‌الله علیه وآله) که در مکّه بود پرسش کردند یا کسی را نزد آن حضرت فرستادند که از او درباره پیامبری پرسش کند که در شام بود و پسرش به مصر رفت و او آنقدر گریه کرد که کور شد، خداوند در جواب آنها سوره یوسف را به همان قسم که در تورات است بلکه دقیق‌تر و محکم‌تر یکجا نازل فرمود[۱۱].

ویژگی

سوره یوسف با حروف مقطعه شروع شده است و از سور رائیات است (سوره‌های یونس و هود و یوسف و إبراهیم و حجر را رائیات یا راآت می‌نامند.)

ابن مردویه از مالک‌ابن‌انس روایت کرده است که پیامبر (صلّی‌الله علیه وآله) فرمودند:«خداوند از رائیات تا طواسین را به جای انجیل به من عطا کرده است[۱۲].» (رائیات سوره‌هایی هستند که با «الر» و طواسین سوره‌هایی هستند که با «طس» و «طسم» شروع شده‌اند)

سوره یوسف جزو سور مئین (صد آیه‌ای‌ها) است ابن قتیبه می‌گوید سور مئین سوره‌هایی هستند که بعد از سور طوال آمده‌اند. علت نام‌گذاری این سوره‌ها به مئین نزدیک بودن تعداد آیه‌های این سوره‌ها به عدد صد می‌باشد[۱۳]. گفته شده این سوره‌ها عبارتند از «بنی‌إسرائیل، کهف، مریم، طه، أنبیاء، حج ومؤمنون[۱۴]». برخی دیگر نیز سور مئین را سوره‌های «توبه، نحل، هود، یوسف، کهف، بنی اسرائیل، انبیاء، طه، مؤمنون، شعراء و صافات» ذکر کرده‌اند[۱۵].

روایتی است که از رسول خدا (صلّی‌الله علیه وآله) نقل شده که فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جای تورات و سوره‌های مئین را به جای انجیل و سوره‌های مثانی را به جای زبور به من داد و پروردگارم مرا با دادن سوره‌های مفصّل فزونی بخشید[۱۶].

سوره یوسف داستانی‌ترین سوره قرآن می‌باشد که در هشتادوهشت درصد آن آموزه‌های زندگانی حضرت یوسف (علیه‌السّلام) بیان شده است. داستان این سوره از طولانی‌ترین و شیرین‌ترین داستان‌های قرآنی به شمار می‌آید.

در برخی احادیث آمده است: این سوره را به زنان آموزش ندهید و سوره نور را که مشتمل بر آیات حجاب است، به آنان آموزش دهید، ولی اسناد این روایات چندان قابل اعتماد نیست و در برخی احادیث نیز عکس این مطلب دیده می‌شود؛ یعنی تشویق شده که این سوره را به خانواده‌ها آموزش دهید. آری، ماجرای زندگی آلوده همسر عزیز مصر و پاکدامنی و عفت یوسف، آموزه‌هایی گران‌بها برای هر مرد و زن است[۱۷].

جستارهای وابسته

پانویس

  1. تفسیر قرآن مهر، ج 10، ص 21.
  2. رجمه ‌الإتقان فی علوم‌القرآن، ج 2، ص 515.
  3. تفسیر المیزان، ج 11، ابتدای تفسیر سوره یوسف علیه‌السلام
  4. تفسیر قرآن مهر، ج 10، ص 22
  5. تفسیر نمونه، ج 9، ص 293.
  6. ترجمه تفسیر مجمع‌البیان، ج 12، ص 155.
  7. در تفسیر نمونه آمده است که: اسناد این روایات روی‌هم رفته چندان قابل اعتماد نیست و به علاوه در بعضی از روایات عكس این مطلب دیده می‌شود و در آن تشویق به تعلیم این سوره به خانواده‌ها شده است از این گذشته دقت در آیات این سوره نشان می‌دهد كه نه تنها هیچ نقطه منفی برای زنان در آن وجود ندارد بلكه ماجرای زندگی آلوده همسر عزیز مصر درس عبرتی است برای همه آنهایی كه گرفتار وسوسه‌های شیطانی می‌شوند.
  8. رجمه تفسیر مجمع‌البیان، ج 12، ص 155.
  9. ترجمه تفسیر مجمع‌البیان، ج 12، ص 155.
  10. آشنایی با سوره‌ها، ص 44
  11. تفسیر خسروی، ج 4، ص 358
  12. فتح القدیر، ج 2، ص 479.
  13. زاد المسیر فی علم التفسیر، ج 4، ص 141
  14. دراسة حول القرآن الکریم، ص ۳۷
  15. التمهید فی علوم القرآن، ج1، ص313.
  16. جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 34.
  17. تفسیر نمونه، ج 9، ص 297.

منابع