سید محمد علی علوی گرگانی

آیت‌ الله‌العظمی سید محمد علی علوی گرگانی (زاده خرداد ۱۳۱۸ش مصادف با بیستم جمادی الثانی ۱۳۵۹ق و درگذشته ۲۴ اسفند ۱۴۰۰ قم) در نجف اشرف‌ یکی از مراجع تقلید شیعیان بود که طلاب زیادی از کرسی درس و بحث ایشان در مرحله خارج فقه و اصول در حوزه علمیه قم بهره‌مند می‌گشتنند.

سید محمد علی علوی گرگانی
سید محمد علی علوی گرگانی.jpg
نام کاملسید محمد علی علوی گرگانی
اطلاعات شخصی
سال تولد1318 ش، ۱۹۴۰ م، ۱۳۵۹ ق
محل تولدعراق، نجف
سال درگذشت۱۴۰۰ ش، ۲۰۲۲ م، ۱۴۴۳ ق
دیناسلام، شیعه
استادان
  • آیت‌الله‌العظمی بروجردی
  • آیت‌الله‌العظمی امام خمینی
  • آیت‌الله حاج آقا مرتضی حائری یزدی
آثار
  • لئالی لاصول
  • التعلیقة علی تحریر الوسیلة
فعالیت‌هامرجع تقلید

ولادت

آیت‌الله علوی گرگانی در خرداد ۱۳۱۸ش [۱] در نجف اشرف‌ به دنیا آمد. این ولادت موجی از شادی در دل پدرش برانگیخت چرا که تا آن زمان چند پسر برایش متولد شده اما در همان کودکی از دنیا رفته بودند و او به ساحت مقدس [[علی بن ابی طالب |علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام]]) ‌ متوسل شد و از آن حضرت درخواست فرزندی عالم و صالح نمود.

تحصیلات

آیت‌الله علوی در هفت سالگی [۲] همراه پدر بزرگوارش به ایران آمد و نزد ایشان قرآن و حساب و گلستان و پس از آن ادبیات و مغنی و مطول و شرح لمعه را آموخت. در ۱۶ سالگی [۳] همراه پدر و گروهی از حجاج گرگانی به زیارت عتبات عالیات، بیت الله الحرام، مدينه منوره، بیت‌المقدس، الخلیل (حرم حضرت ابراهیم) و سوریه نائل آمد و در طول مسیر برای کاروانیان به خواندن مناسک و کتاب‌های دینی می‌پرداخت.

در بازگشت از سفر حج که کاروانیان به نجف آمدند مرحوم آیت‌الله‌العظمی حکیم به دیدار پدر بزرگوارش آمد و وقتی که از تصمیم معظم‌له برای اقامت در نجف آگاه شد به او فرمود:

«اگر ایشان در حوزه علمیه قم به تحصیل بپردازد بهتر است. چون حوزه قم و اجد دو ویژگی است: فن تدریس و فن سخنوری. شخصی که در آن حوزه تحصیل نماید هر دو را فرا می‌گیرد. هم درس می‌خواند و هم درس می‌دهد و هم به تبلیغ دین می‌پردازد».

لذا معظم‌له به قم آمد و در حوزه علمیه قم به تحصیل سطوح عالیه نزد اساتیدی چون حضرات آیات: شیخ مصطفی اعتمادی، (مطوّل) ستوده، (شرح لمعه) میرزا محمد مجاهدی تبریزی (مکاسب) و سید محمد باقر سلطانی طباطبایی (کفایه) پرداخت و این دروس، ۴ سال به طول انجامید.

استادان

ایشان، در خلال تحصیل خویش در حوزه علمیه قم توفیق یافت از دانش سرشار استوانه‌های علم و فقاهت توشه‌ها برگیرد و مبانی علمی‌اش را استوار سازد. آنان عبارتند از: آیت‌الله‌العظمی بروجردی، که معظم‌له سه سال از درس فقه ایشان[۴] بهره برد. او کوچکترین کسی بود که در درس آقا شرکت می‌نمود. آیت‌الله‌العظمی امام خمینی، که هشت سال[۵] از درس اصول ایشان[۶] بهره برد و پس از آن، امام در آبان ۱۳۴۳ به ترکیه تبعید شدند. معظم‌له، این درس‌ها را به عربی می‌نوشتند و دفاترشان، دست به دست بین شاگردان امام می‌گشت و هر کس که چند جلسه در درس‌ها حاضر نبود، مطالب را از روی آن می‌نوشت. امام با پدر ایشان از دوران تحصیل در قم، در درس آیت‌الله حائری آشنا و دوست بودند و هرگاه معظم‌له از گرگان به قم می‌آمدند، به دیدارشان می‌رفتند و باهم انس داشتند.

آیت‌ الله سید محمد محقق داماد که استاد ۱۲ سال از درس فقه و اصول ایشان بهره برده است.

آیت‌الله حاج آقا مرتضی حائری یزدی، که استاد مدت ۱۵ سال از درس فقه ایشان بهره برد و تقریرات آن را هم نگاشتند و مورد توجه بسیار استادش قرار گرفت و استاد به نظرات ایشان در مجلس درس گوش فرا می‌دادند و قوه اجتهادش را تأیید کردند و به او گفت: «آقای علوی! دیگر لازم نیست شما به درس من بیایید و خودتان درس خارج شروع کنید». آیت‌الله‌العظمی سید محمد رضا موسوی گلپایگانی، استاد، چند سال در درس فقه معظم‌له شرکت نمود و مورد توجه ایشان بود. آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ محمد علی اراکی. استاد در بحث صلاة الجمعه ایشان شرکت کرد و تقریرات آن را نگاشت. آیت‌الله حاج شیخ عباسعلی شاهرودی. استاد در بحث طهارت ایشان شرکت جستند و تقریرات آن را هم نگاشتند. استاد از کثرت حفظ و قوت حافظه معظم‌له تعریف و تمجید می‌کردند و می‌فرمود: ایشان، سرِ درس، وسائل را نمی‌آوردند و احادیث مورد استناد را با سندش از حفظ می‌خواندند.

به سوی نجف

ایشان در خلال تعطیلات تابستانی حوزه علمیه قم به مدت هفت سال به نجف اشرف مهاجرت می‌کردند و در خانه دامادشان مرحوم آیت‌الله حاج سید حبیب الله طاهری گرگانی اقامت می‌گزید و به درس‌های اساطین نجف مانند آیات عظام: آقای خویی، آقای شاهرودی، میرزا باقر زنجانی و نیز استادش امام خمینی شرکت می‌کردند و از مستشکلین درس به شمار می‌رفت.

روزی پس از درس آیت‌الله‌العظمی خویی معنای روایتی را که از استادش محقق داماد فراگرفته بود را بازگو کرد. مرحوم آقا پرسید: شما کیستید و از کجا آمده‌اید؟ و در درس چه کسی شرکت کرده‌اید؟ ایشان پاسخ داد: من از قم آمده‌ام و در درس آیت‌الله محقق داماد – داماد آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری – شرکت می‌کنم و این را هم از ایشان فراگرفته‌ام.

آقا فرمود: استادتان واقعا محقق است. و مرحوم آیت‌الله شهید حاج میرزا احمد انصاری قمی: که عموی همسر ایشان هم هست – نیز ایشان را به آقای خویی به درستی معرفی کرد که «ایشان از افاضل مدرسین حوزه علمیه قم است و سطوح عالیه تدریس می‌نماید و داماد برادرم حاج شیخ محمد علی انصاری و فرزند آیت‌الله حاج سید سجاد علوی گرگانی است». آیت‌الله خویی هم ایشان را به منزل خود دعوت نمودند و در آنجا عبای نفیسی به ایشان هدیه دادند.

تدریس

آیت‌الله‌العظمی علوی گرگانی از همان سال‌های نخستین تحصیل علوم دینی به تدریس آموخته‌های خود پرداخت. وی بارها سیوطی و مغنی و مطول: شرح شمسیه و شرح نظام را تدریس کرد و در همان زمان نوجوانی[۷] حاشیه ملا‌عبدالله را به نام «رفع کشف الغاشیة عن وجه الحاشیة» شرح نمود.

وی از سال ۱۳۸۲ق به تدریس سطوح[۸] پرداخت و به زودی درس شرح لمعه‌اش – که در زیر گنبد مسجد اعظم تشکیل می‌شد – یکی از شلوغ‌ترین درس‌های حوزه علمیه قم شد و دروس رسائل و مکاسب و کفایه‌اش هم – که در حسینیه ارک برگزار می‌شد – از پرجمعیت‌ترین دروس حوزه بود. ایشان گاه روزی چهار درس را تدریس می‌نمود و به درس اساتیدش هم حاضر می‌شد. «معظم‌له، از فضلاء و مدرسین و اساتید سطوح عالی حوزه علمیه بودند».

مرحوم حجة الاسلام حاج شیخ محمد علی انصاری هم نوشته است:

«یک روز حضرت حجة الاسلام آقای حاج سید محمد علی علوی – که یکی از افاضل و برجستگان حوزه علمیه قم‌اند – به منزل آمده، گفتند: فلانی! دیشب خوابی دیدم. گفتم: بیان فرمائید. گفتند: شب دوشنبه هفده ربیع‌الاول ۱۳۸۲ – که شب میلاد مسعود حضرت رسول اکرم (ص) نیز می‌باشد – در عالم رؤیا دیدم که شخصی با صورتی مانند قرص ماه، نورانی، آثار بزرگواری از رخسارشان هویدا بود، با لبانی متبسّم و چهره‌ای گشاده مرا مخاطب فرموده، نزدیکشان رفتم. صفحه بسیار زیبا و بزرگی را که در آن مطالبی به نظم و نثر نوشته شده بود، به من دادند و فرمودند: «این هم مال خودت باشد». و آن کارت، حاوی عکس ضریح حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) بود که من در پای آن به خواندن زیارت امین الله مشغول بودم». [۹] استاد در سال ۱۴۰۵ق، به امر آیت‌الله حاج آقا مرتضی حائری و درخواست گروهی از شاگردان درس مکاسب و کفایه‌اش تدریس خارج فقه و اصول را آغاز کرد و در حدود ۳۰ سال تدریس خارج، کتاب‌های طهارت و زکات و دو دوره اصول را به پایان برده و سپس به تدریس کتاب صلاة مشغول شد.

شیوه تدریس

درس معظم‌له، از ملاحت گفتار، تتبع اقوال و دقت و بررسی آنها، تحقیق مبسوط در روایات (فقه الحدیث) و جمع بین اخبار متعارض و بررسی رجال حدیث برخوردار بود. ایشان با نظر افکندن در کتاب‌های متداول (جواهر و مستمسک و مصباح الفقیه و مدارک و مستند العروه و مستند الشیعه) و غیر متداول (مناهج و غنائم الایام میرزای قمی، وسیلة المعاد فی شرح الارشاد ملا اسماعیل عقیلی نوری، جامع المدارک آیت‌الله خوانساری) و نقد و بررسی آنها و کاویدن ادله، سرانجام قولی را برمی‌گزیدند. ایشان در درس به شاگردانش میدان می‌داد، سخن آنها را با دقت گوش می‌کرد و پاسخ اشکالشان را می‌داد. از آنان سؤال می‌کرد و ایشان را به تفکر و پاسخ دادن فرا می‌خواند، از شاگردان سخت کوش خود به شایستگی تقدیر به عمل آورده و بر فراز منبر تدریس احترام می‌نمود. ایشان در خلال درس نیز به ذکر مطالب مناسب از تاریخ و تفسیر و رجال و مواعظ و نصایح پرداخته و درسشان، آمیزه‌ای از مطالب ارزشمند و گران‌قیمت بود که نتیجه سالیان فراوان مطالعات و تجربیات بسیار معظم‌له بوده است. نیز در روزهای چهارشنبه به شرح حدیثی از فرمایشات پیامبر اکرم (صلّی‌الله علیه وآله) و امامان معصوم پرداخته و اگر روزی چهارشنبه تعطیل بود، این کار را در روز پیشین انجام می‌داد و از این رهگذر شرح وصایای پیغمبر (صلّی‌الله علیه وآله) به علی (علیه‌السّلام)، ابوذر و عبدالله بن مسعود را به پایان رسانید.

تبلیغ دین

قرآن مجید یکی از وظایف فقیهان را انذار مردم و تبلیغ رسالات الهی برمی‌شمرد (الذین یبلّغون رسالات الله ویخشونه ولا یخشون احداً الا الله) [۱۰]آیه شریفه «نَفْر» هم وظیفه یکایک عالمان را تعیین نموده و آن «ابلاغ تکلیف» است. «فلو لانفر من کل فرقة طائفة لیتفقهوا فی الدین وَلِیُنذِرُوا قومَهم اذا رجعوا الیهم لَعَلَّهُمْ یحذرون [۱۱]آیت‌الله‌العظمی علوی هم برای ادای وظیفه، از همان اوان طلبگی‌اش به تبلیغ دین پرداخت و سالیان فراوان در ایام ماه مبارک رمضان و محرم و صفر بر مسند وعظ و ارشاد تکیه زده و هزاران نفر را با بیان شیوا و سخنان زیبایش از سرچشمة فیض علوم اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) سیراب نموده و این شیوه پسندیده حتی پس از مرجعیت معظم‌له ادامه داشت. ایشان در ماه رمضان (ظهرها) و ایام محرم (شب‌ها)، در مسجد جامع گرگان به منبر رفته و هزاران نفر از اطراف و اکناف – با وسائل گوناگون – خود را به پای منبر و نماز ایشان می‌رساندند و مستفیض می‌گشتند. به جز این ایام سالیان فراوان قبل از رسیدن به مرجعیت (۱۸ سال متمادی)، در گرما و سرما، در تابستان و زمستان، هر پنجشنبه و جمعه به تهران می‌رفتند و در مسجد فاطمیه[۱۲] سخن می‌گفتند و در آنجا هیئت محترم وحدت فاطمیه و صندوق قرض‌الحسنه آن را هم تأسیس نمودند و همزمان به تدریس شرح منظومه و شرح تجرید و اصول اعتقادات به گروهی از اساتید دانشگاه و دانشجویان محترم می‌پرداختند.

مرجعیت دینی

معظم‌له، یکی از چهره‌های مشهور علم و تقوا و فقاهت در حوزه علمیه قم بوده و در زمان مرجعیت آیات عظام و مراجع تقلید پیشین، چشم‌های بسیاری به سویش دوخته شده بود. حتی پس از وفات پدر بزرگوارشان – که ایشان به محضر مرحوم آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی رفته بودند – مرحوم آقا به ایشان فرمودند: مبادا شما به گرگان بروید، وظیفه شما ماندن در قم و درس و بحث است و پس از دیدن کتاب فقهی‌شان، معظم‌له را به چاپ و نشر این کتاب تشویق و ترغیب فرمودند. پس از ضایعة وفات آنان بود که بسیاری از مردم مؤمن و متدین – به ویژه اهالی مازندران – از ایشان تقاضای رساله عملیه نمودند و معظم‌له در سال ۱۴۱۲ق، فتاوای خویش را در اختیار همگان قرار دادند – که به زبان‌های عربی و اردو هم ترجمه شد – و هم‌اینک دفاتر ایشان در شهرهای مختلف و سایت معظم‌له پاسخگوی مسائل شرعی مؤمنان است.

رفتار و کردار

آیت‌الله‌العظمی علوی را همگان به تواضع و فروتنی‌اش می‌شناسند، او با اینکه سنین کهولت را سپری می‌کرد اما حتی المقدور خودشان در را به روی میهمانان می‌گشودند، در مقابل آنان دست به سینه گذارده و با فروتنی می‌نشستند و ابتدا به سلام می‌نمودند، بسیاری هم اصلا متوجه نشده و جواب سلامشان را نمی‌دادند. خود ایشان می‌فرماید: «در سال‌هایی که به تهران می‌رفتم، روزی خیاط سرکوچه – که همیشه داخل مغازه‌اش می‌شدم و با او سلام و احوالپرسی می‌کردم – پیش من آمد و گفت: حاج آقا! من می‌خواهم مسلمان بشوم. گفتم: مگر تو چه دینی داری؟ گفت: من یهودی هستم، اما این اخلاق شما مرا جذب کرده و این تواضع‌تان مرا گرفته است و همان جا مسلمان شد». معظم‌له تقیّد به شرکت در مراسم عزا و عیادت از بیماران و بازدید از زوار عتبات عالیات و در یک کلام اهتمام عجیبی به رعایت مستحبات دینی و پرهیز از مکروهات داشتند. در ابتدای غذا و سر سفره، تا نمک نبود لب به طعام نمی‌گشودند (روزی ایشان را به خانه‌ام دعوت کرده بودم و سرِ سفره نهار نمک نبود. فرمود: پس چشم و چراغ سفره کجاست؟ پرسیدم: چشم و چراغ سفره کدام است؟ فرمودند: نمک).

ایشان مقیّد بود سحرها برای تهجد حدود یک ساعت قبل از اذان برمی‌خاست (و خانواده ایشان می‌گوید: این کار را در پنجاه سال زندگی با ایشان هر شب دیده‌ام و یک شب هم ترک نشده است) و هنگام صبح در ایوان حیاط با صدای بلند اذان گفته و دیگران از خواب برمی‌خاستند و نماز صبح را به جماعت می‌خواندند و سپس یکی از فرزندان با صدای بلند تعقیبات را می‌خواند.

ایشان، به هنگام بحث از «اعداد الصلوات» – شمار رکعت‌های نماز – و گفتار محقق در شرایع: که شمار رکعت‌های نماز، ۵۱ رکعت است: ۱۷ رکعت نماز واجب و ۳۴ رکعت نافله و تعداد نافله‌های روزانه و ۱۶ رکعت نافله ظهر و عصر – از همان روز به صورت مقیّد و مرتب، نافله‌های ظهر و عصر را هم (علاوه بر نوافل نمازهای دیگر) می‌خواندند. نیز ایشان مقید بود در سفر و حضر، در نافله وتیره، حتماً سوره «واقعه» را قرائت نمایند. برای رعایت استحباب مُهر تربت امام حسین (علیهم‌السّلام) را داخل عمامه خود نگهداری می‌کردند. ایشان مقید به نماز اول ماه و غسل روز جمعه و اغسال مستحبی دیگر و ادعیه شب و روز جمعه بوده و هر روز برای دیدار مردم با ایشان یک ساعت و نیم پیش از ظهر و پیش از مغرب در دفتر می‌نشستند.

حمایت از نظام جمهوری اسلامی ایران

آیت‌الله‌العظمی علوی گرگانی در پیش از انقلاب در راهپیمائی‌های طلاب و فضلای حوزة علمیه قم همواره شرکت داشت و پس از پیروزی انقلاب هم، از سوی حضرت امام به عضویت «دادگاه عالی قم» درآمد و بسیاری از پرونده‌های سخت و مشکل قضایی را به سرپنجه تدبیر علم خود رسیدگی کرد و برای شرکت در جبهه‌های نبرد حق و دفاع مقدس چند بار جلسه درس خود را تعطیل نمود و خود همراه با شاگردانش به جبهه‌ها شتافتند.

پس از وفات حضرت امام بیشترین حمایت‌ها را از نظام جمهوری اسلامی و رهبری حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای به عمل آورده و در سخنرانی‌های عمومی و دیدار اقشار مختلف با ایشان از مواضع حکیمانه رهبری تقدیر نموده و همگان را به اطاعت از ایشان و تقویت معظم‌له، توصیه می‌نماید.

تألیفات

آیت‌الله‌العظمی علوی گرگانی – مدظله – به جز تدریس منظم فقه و اصول، و منبرهای سالیان بسیار – که نوارهای فراوان از آن موجود است – دارای تألیفات متعدد چاپی و خطی (در حدود ۶۰ جلد) است، که عبارتند از:

آثار چاپی

المناظر الناضرة فی احکام العترة الطاهرة (ج ۱، بخشی از کتاب طهارت)
این اثر مورد تشویق و تقدیر مرحوم آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی قزاز گرفته بود و به اصرار ایشان به چاپ رسید. لئالی لاصول (۶ج. مباحث الفاظ و اصول عملیه) نور الهدی فی التعلیق علی العروة الوثقی التعلیقة علی تحریر الوسیلة (۲ ج) اجوبة المسائل (۲ ج) – پاسخ به استفتائات از طهارت تا دیات. انوار اخلاقی یا ره توشه پارسایان (۳ ج) شرح وصایای پیامبر اکرم به امیرالمؤمنین ‌(علیه‌السّلام) و ابوذر غفاری و عبدالله بن مسعود. توضیح المسائل (به عربی و اردو ترجمه شده است). مناسک حج (به عربی و اردو ترجمه شده است). استفتائات و مناسک و ادعیه حج احکام جوانان احکام بانوان کلید سعادت (احکام و استفتائات و نصایح اخلاقی ویژه بانوان). نوشته:سید مجتی فاطمی گلچینی از درس‌های اخلاق مجموعه پیام‌ها و بیانیه‌های به مناسبت‌های مختلف، مانند: ایام فاطمیه، ایام اعتکاف، ایام رمضان، ایام محرم الحرام. احکام کسب و کار استفتائات حج و عمره احکام خمس روزه سپر مؤمن

آثار غیر چاپی

۱- المناظر الناظرة (از جلد ۲ تا جلد ۲۰: شامل کتاب‌های: طهارت (۶ ج)، صلاة (۹ ج) و زکات (۵ ج).
۲- لئالی الاصول (۴ جلد مباحث: ادامه اصول عملیه، تعادل و ترجیح و اجتهاد و تقلید)
۳- القواعد الفقهیة (قاعده‌های: ضمان، لاضرر، تقیه، عدالت، میسور و اصالة الصحة)
۴- رساله در فروع علم اجمالی
۵- تعلیقه بر وسیلة النجاة
۶- تعلیقه بر منهاج الصالحین
۷-زبدة اللئالی – خلاصه لئالی الاصول.
کشف الغااشیة عن وجه الحاشیة – شرح حاشیه ملا عبدالله (اولین نوشتار معظم‌له در ۱۶ سالگی)
_طبقات الرجال (کتاب چاپ نشده است).
نورالبیان فی تفسیر القرآن
_ تقریرات درس فقه آیت‌الله‌العظمی بروجردی (بحث: طهارت و قضاء)
_ تقریرات درس فقه آیت‌الله محقق داماد (بحث: صلاة و حج)
_ تقریرات درس فقه آیت‌الله اراکی (بحث: صلاة الجمعة)
_ تقریرات درس فقه آیت‌الله حائری (بحث: طهارت و خمس)
_ تقریرات درس فقه آیت‌الله شیخ عباسعلی حائری (بحث طهارت)
_ تقریرات درس فقه اصول آیت‌الله‌العظمی امام خمینی (از مقدمه واجب تا آخر قطع وظن)
_ تقریرات درس فقه اصول آیت‌الله محقق داماد (دوره کامل)
_ اجوبة المسائل (ج ۳ و ۴)

فعالیت‌های اجتماعی

تعمیر و تجدید بنای بخشی از مسجد جامع گرگان
احداث چند مسجد در روستاهای گرگان (از جمله: مسجد اعظم روستای النگ)
درمانگاه آیت‌الله سید سجاد علوی – النگ
حسینیه سید الشهداء – مهدی شهر سمنان
صندوق قرض‌الحسنه «وحدت فاطمیه»، تهران (خیابان هفده شریور جنوبی).

موقوفات

ارشاد الاذهان (کتابت: ۹۷۴ق) شرایع الاسلام (کتابت: ۱۰۸۵ق) مفتاح الفلاح (—) مواعد العوائد (۱۲۳۷ق) شوارق الالهام (۱۲۲۴ق) دیوان وفایی (۱۳۰۵ق) کواشف الحجب (۱۲۵۵ق) مصباح المتهجد (۱۰۹۰ق) شرح لمعه (۱۲۶۱ق) محرق القلوب (۱۲۳۵ق) الفوائد الضیائیه (۱۲۴۳ق) شرح مختصر النافع (—) مدارک الاحکام (—) شرایع الاسلام (—)

فرزندان

معظم‌له در شعبان المعظم ۱۳۸۰ق، با صبیة ادیب نامی قم، شاعر اهلبیت، شارح و ناظم نهج‌البلاغه مرحوم حجة الاسلام حاج شیخ محمد علی انصاری قمی قمی پیوند نمود، که فرزندانش عبارتند از حجج اسلام: آقای حاج سید محمد علوی [۱۳] – امام جماعت مسجد جامع گرگان – (شبستان حاج سید سجاد) که تفسیرش و منبرهایش در گرگان، از شهرت و محبوبیت خاصی برخوردار است و در میان اقشار مختلف – به ویژه جوانان – جایگاه شایسته‌ای دارد. وی داماد مرحوم آیت‌الله حاج سید حبیب‌الله طاهری گرگانی است.

آقای حاج سید مهدی علوی [۱۴]. او بازوی توانای پدر خویش و داماد مرحوم آیت‌الله حاج سید مهدی روحانی نمایندة فقید مجلس خبرگان از استان قم و کوشا در امر مسجدسازی است. هر جا که به تبلیغ می‌رود سعی در عمران و آبادی مساجد محل تبلیغ دارد.

آقای حاج سید محمود علوی [۱۵]

آقای حاج سید محسن علوی [۱۶]. وی یکی از طلاب و فضلاء خوش فهم و خوش استعداد است، که چند سالی است به تدریس مکاسب اشتغال دارد و به طور جدّی در درس‌های فقه و اصول پدر بزرگوارش شرکت می‌کند و تقریرات آن را نگاشته و به پاسخگویی استفتائات معظم‌له می‌پردازد. نیز چند تن از نوادگان پسری‌ ایشان، به فراگیری علوم دینی اشتغال دارند.

سیره تقریبی

پاسخ به شبه مطرح شده توسط سید کمال حیدری

هر یک از فرق اسلامی که اقرار و اعتقاد به وحدانیت پروردگار و نبوت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم داشته باشند مسلمان هستند و جان و مال و عرض آنها محترم است و کافر نمی‌باشند و لازم است عموم شیعیان با مسلمین از سایر فرق اسلامی با رفتار اسلامی و عدالت و مهربانی رفتار نموده و حسن معاشرت داشته باشند و لازم است از طرح هر گونه مسائلی که باعث سوء‌استفاده دشمنان شود اجتناب گردد.

پاسخ نامه دبیر کل مجمع تقریب

درگذشت

آیت الله گرگانی در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ خورشیدی به علت کسالت در بیمارستان بستری شد و پس از انجام معالجات و بهبودی در ۷ اسفند ۱۴۰۰ از بیمارستان خاتم‌الانبیا تهران مرخص شد. وی مجدداً در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۴۰۰ به دلیل تب بالا در بیمارستان شهید بهشتی قم بستری شد و سرانجام او در ساعت ۱۵ و ۴۰ دقیقه روز ۲۴ اسفند ۱۴۰۰ بر اثر ایست قلبی در سن ۸۲ سالگی درگذشت[۱۷].

پانویس

  1. بیستم جمادی الثانی ۱۳۵۹
  2. ۱۳۶۵ق
  3. ۱۳۷۴ق
  4. (۱۳۷۷ – ۱۳۸۰ه. ق)
  5. (۱۳۳۵ – ۱۳۴۳ ه. ق)
  6. (در مباحث الفاظ تا پایان قطع و ظن)
  7. (۱۷ سالگی، ۱۳۷۵ق)
  8. (معالم، قوانین، شرح لمعه و شرح تجرید)
  9. این خواب، نشانگر موقعیت والا و درجات عالیه ایشان در آینده بوده است، که این خواب و تعبیر نویسنده دربارة ایشان درست درآمد و سی سال بعد، معظم‌له یکی از مراجع تقلید شیعه شد.
  10. سوره مبارکه الأحزاب آیه ۳۹ الَّذینَ یُبَلِّغونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَیَخشَونَهُ وَلا یَخشَونَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ ۗ وَکَفیٰ بِاللَّهِ حَسیبًا ترجمه: (پیامبران) پیشین کسانی بودند که تبلیغ رسالتهای الهی می‌کردند و (تنها) از او می‌ترسیدند، و از هیچ کس جز خدا بیم نداشتند؛ و همین بس که خداوند حسابگر (و پاداش‌دهنده اعمال آنها) است!
  11. سوره مبارکه التوبة آیه ۱۲۲ وَما کانَ المُؤمِنونَ لِیَنفِروا کافَّةً ۚ فَلَولا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرقَةٍ مِنهُم طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهوا فِی الدّینِ وَلِیُنذِروا قَومَهُم إِذا رَجَعوا إِلَیهِم لَعَلَّهُم یَحذَرونَ﴿۱۲۲﴾ شایسته نیست مؤمنان همگی (بسوی میدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهی از آنان، طایفه‌ای کوچ نمی‌کند (و طایفه‌ای در مدینه بماند)، تا در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهی یابند و به هنگام بازگشت بسوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟! شاید (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خودداری کنند!
  12. تهران، خیابان هفده شهریور جنوبی
  13. (متولد: ۱۳۴۳ش / ۱۳۸۳ق)
  14. (متولد: ۱۳۴۹ش)
  15. (متولد: ۱۳۵۲ش)
  16. (متولد: ۱۳۵۹ش)
  17. آیت‌الله علوی‌گرگانی دعوت حق را لبیک گفت

منابع